کد مطلب: ۴۴۳۶
تعداد بازدید: ۵۵۶
تاریخ انتشار : ۱۲ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۶:۱۳
تولی و تبری| ۳۰
در عصر حاضر فرقه منحرف و ضاله وهابیت نیز به تاسی از رهبر خود محمد بن عبد الوهاب، متعه را حرام و از رسوم جاهلیت می دانند و قائل اند هر کسی که این عمل را انجام بدهد مرتکب زنا شده است.
پیش از این در باره برخی از افراد و یا گروه هایی که مورد لعن و برائت پروردگار متعال در قرآن کریم هستند، سخن گفتیم. در این درس با توجه به قرآن به بیان گروه دیگری که باید از آن تبری جست، خواهیم پرداخت.
قرآن کریم در آیه 32 از سوره محمد ص می فرماید: « إِنَّ الَّذِینَ كَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ شَاقُّوا الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُمُ الْهُدى‏ لَنْ یضُرُّوا اللَّهَ شَیئاً وَ سَیحْبِطُ أَعْمالَهُم‏ »،  كسانى كه كافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن شدن حق به مخالفت با رسول خدا برخاستند هرگز زیانى به خدا نمى ‏رسانند، و به زودى اعمالشان را نابود مى‏ كند.
در این آیه شریفه پروردگار متعال با بیان حبط و نابودی اعمالی گروهی از مجرمان، بدین طریق اعلان انزجار و برائت خود را از این دسته بیان می دارد. در این آیه شریفه به سه ویژگی این افراد اشاره می شود. ویژگی اول «کفر» است، یعنی کسانی که نسبت به تبعیت کردن از دین خدا امتناع می ورزند. ویژگی دوم «صدوا عن سبیل الله» است. كلمه "صد" كه مصدر فعل" صدوا" است، دارای دو معنا می باشد. معنای اول، به اعراض از راه خدا یعنى اسلام، تفسیر شده است و معنای دیگر آن، منع و جلوگیرى مردم از ایمان آوردن به آنچه رسول خدا (ص) ایشان را بدان مى ‏خواند.[1] بازداشتن مردم از راه خدا، در قالب ‏هاى متعدّدى مى‏ تواند صورت بگیرد از جمله: تحریف قوانین الهى، بدعت ‏گذارى در دین، ایجاد شك در باورهاى مردم و ... .


تحریف قوانین الهی


تحریف در لغت یعنی برگرداندن شکل و حالت چیزی و تغییر دادن آن[2]، برای نمونه قرآن می فرماید: « مِنَ الَّذِینَ هادُوا یحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِه‏ ...‏ »،  بعضى از یهود، سخنان را از جاى خود، تحریف مى ‏كنند[3]. یکی از کارهای قوم یهود این بود که حقایق و دستورات خدا را تحریف می کردند و الفاظ احکام و قوانین را تغیر می دادند و از جانب خود این الفاظ را کم و یا زیاد می کردند. خداوند هم این افراد را از رحمت خود دور کرده است و مورد لعن قرار داده است، « وَ لكِنْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرهم ... »، اما آنها بر اثر كفر و سركشى و طغیان از رحمت خدا به دور افتاده ‏اند[4]. در طول تاریخ عده ای از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و آله و عالمان جهان اسلام قائل به تحریف قرآن بودند و اعتقاد داشتند که آیاتی از قرآن حذف شده است.  در حالی که این عقیده مخالف با نص صریح قرآن می باشد چنانچه خداوند در قرآن می فرمایید: « إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ »، ما این قرآن را كه مایه تذكر است نازل كردیم، و ما به طور قطع آن را حفظ خواهیم كرد[5]. اینگونه نیست، كه این قرآن بدون پشتوانه باشد، و هرکسی بتواند در آن دستبرد ببرد و الفاظ و معا نی آن را تغییر دهد، چرا كه خداوند حفظ و پاسدارى از آن را به عهده گرفته است و منظور از محافظت و پاسدارى از قرآن با توجه به  ظاهر آیه، حفظ و پاسدارى از هر گونه تحریف و محافظت از فنا و نابودى و محافظت از سفسطه‏ هاى دشمنان وسوسه‏ گر می باشد. و این امر دلالت بر عدم تغییر آیات و الفاظ آن از زمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله تا الان می کند. با این وجود عده ای ادعا کرده اند، بخشی از قرآن حذف شده است. چنانچه سیوطی در تفسیر خود بر اساس  روایاتی،  قائل است،  سوره احزاب از جهت تعداد آیات، به ‌اندازه سوره بقره و حتّی بیشتر بوده است، ولی تعدادی از آیات آن حذف شده است، « عَن زر (بن جیش ) قَالَ: قَالَ لی أبی بن كَعْب[6]: كَیفَ تقْرَأ سُورَة الاحزاب أَو كم تعدها قلت ثَلَاثًا وَسبعین آیة فَقَالَ أبی: قد رَأَیتهَا وانها لتعادل سُورَة الْبَقَرَة وَأكْثر من سُورَة الْبَقَرَة وَلَقَد قَرَأنَا فِیهَا »، زر بن‌ حُبَیش می‌ گوید: اُبی ‌بن ‌کعب به‌ من گفت: سوره احزاب را چه ‌مقدار قرائت می ‌کنید؟ گفتم: هفتاد‌ و چند آیه. گفت: من آن را با رسول‌ الله به ‌اندازه سوره بقره یا بیشتر ازآن قرائت می ‌کردم و آیه رجم نیز در آن قرار داشت[7].


بدعت‌گذاری در دین


بدعت در لغت به معناى كار نو و بى سابقه است، ومعمولا به كار بى سابقه اى گفته مى شود. بدعت در اصطلاح علماى حدیث و فقه این است كه حكمى به دین افزوده و یا از آن كاسته شود، بدون اینكه مستندى از كتاب یا سنّت داشته باشد[8]. چنانچه زراره نقل می کند: « سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَیهِ اَلسَّلاَمُ عَنِ اَلْحَلاَلِ وَ اَلْحَرَامِ فَقَالَ حَلاَلُ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ أَبَداً إِلَى یوْمِ اَلْقِیامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى یوْمِ اَلْقِیامَةِ لاَ یكُونُ غَیرُهُ وَ لاَ یجِیءُ غَیرُهُ »، از امام صادق (علیه السّلام) راجع به حلال و حرام پرسیدم فرمود: حلال محمد همیشه تا روز قیامت حلالست و حرامش همیشه تا روز قیامت حرام، غیر حكم او حكمى نیست و جز او پیغمبرى نیاید و على (علیه السّلام) فرمود هیچ كس بدعتى ننهاد جز آن كه به سبب آن سنتى را ترك كرد.[9]
با توجه به این روایت کسی نمی تواند از جانب خود، حلالی را حرام یا حلالی را حرام کند یا حکم و قانون جدیدی وارد دین کند، « یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیباتِ ما أَحَلَّ اللَّهُ لَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ »، اى كسانى كه ایمان آورده ‏اید! چیزهاى پاكیزه را كه خداوند براى شما حلال كرده است، حرام نكنید! و از حدّ، تجاوز ننمایید! زیرا خداوند متجاوزان را دوست نمى ‏دارد[10].
با استفاده از روایات وتعریف هایى كه از علماى حدیث و فقه در مورد بدعت ذكر شده است، به دست مى آید، كه بدعت سه ركن اساسى دارد:
رکن اول، كسى حكمى را به دین نسبت داده یا یکی از احکام دین را نفی کند و از دین خارج کند؛ چنانچه مفتی های  وهابی، حکم به حرام بودن دو متعه کرده اند : یکی متعه حج، دیگری ازدواج موقت.


متعه حج


منظور از متعه حج این است كه انسان در ماه هاى حج به قصد انجام حج تمتّع از میقات، لباس احرام بپوشد، سپس به خانه خدا بیاید و طواف كند و پس از سعى بین صفا و مروه، تقصیر نماید و از احرام درآید. آن گاه در همان سفر، دوباره از مكه لباس احرام بپوشد و مُحرِم شود، هر چند بهتر است كه از مسجد الحرام مُحرِم شود. سپس به سوى عرفات و مشعر الحرام برود و اعمال حج را تا پایان به جاى آورد.
با این اقدام، حج تمتّع و عمره آن را انجام داده است. واژه «متعه» به معناى بهره و لذّت بردن است. از آن جا كه در این نوع حج، انجام امور ممنوع در حال احرام و لذّت بردن ها، در فاصله زمانى میان دو احرام مباح مى شود، از آن به متعه حج یاد مى شود.


ازدواج موقت


مقصود از ازدواج موقّت آن است كه زن آزاد و عاقل، خود را با مهریه و مدّتى معین به عقد مردى مسلمان درآورد و مرد نیز این عقد را بپذیرد. این همان ازدواج متعه یا ازدواج موقّت است. رعایت همه شروط ازدواج دائم در این نوع ازدواج نیز شرط است، از جمله دارا بودن همه شرایط صحّت عقد، نبود مانع نسبى یا سببى (از محارم نباشد) و... .
در این نوع ازدواج، وكالت دادن به عاقد نیز همانند ازدواج دائم، جایز است. فرزندى كه از آنان متولد مى شود، فرزندى شرعى و به پدر متعلّق است و تمامى شروط و پیامدهاى ازدواج دائم از جمله محرمیت، نگه داشتن عدّه و امور دیگر بر آن مترتّب است.
تفاوت این نوع ازدواج با نوع دائم، در این است كه جدایى در این ازدواج به واسطه طلاق نیست، بلكه با پایان یافتن مدّتى است كه در عقد ذكر شده و یا با بخشش آن مدّت از سوى مرد نیز جدایى صورت پذیر است[11].
این دو متعه در زمان رسول خدا(ص) بوده است و مردم به آن عمل می کردند، درباره عمره تمتع در کتاب مسلم آمده است که: در حجة الوداع در مکّه رسول خدا (ص) حلّیّت متعه در حج را در مقابل بیش از صد هزار مرد و زن اعلان نمود. و هنگامی که این مطلب را اعلان کرد سراقة بن مالک بن خثعم به پا خاست و عرض کرد: ای رسول خدا (ص)، این تمتع برای فقط امسال است یا تا ابد؟ پیامبر (ص) انگشتان خود را یکی پس از دیگری درهم فرو برد و فرمود: ... تا ابد داخل شد.[12]
با توجه به آنچه بیان شد این دو حکم از احکام اسلام است و در عصر رسول خدا صلّی الله علیه و آله جاری بود. ولی چندی پس از آن که رسول خدا صلی الله علیه و آله ار دنیا رفتند، این حکم الهی توسّط برخی ممنوع اعلام شد. در عصر حاضر فرقه منحرف و ضاله وهابیت نیز به تاسی از رهبر خود محمد بن عبد الوهاب، متعه را حرام و از رسوم جاهلیت می دانند و قائل اند هر کسی که این عمل را انجام بدهد مرتکب زنا شده است. « هذا مثل أنكحة الجاهلیة التی أبطلها الشرع ... أن المتعة كانت حلالا ثم نسخت وحرمت تحریما مؤبدا، فمن فعلها فقد فتح على نفسه باب الزنى. [13]».
ادامه در شماره بعدی...


خودآزمایی


1-تحریف را توضیح دهید و یک نمونه تاریخی آن را بیان کنید؟
2-بدعت در لغت و اصطلاح را با یک مثال توضیح دهید؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1]  ترجمه المیزان ج18 ص 337
[2]  مفردات الفاظ قرآن ج1 ص 471
[3]  سوره نساء آیه 43/ ترجمه مکارم
[4]  سوره نساء آیه 46 / ترجمه مکارم
[5]  سوره حجر آیه 9 / ترجمه مکارم
[6]  ابی بن کعب از صحابه رسول خدا صلی الله علیه و اله و از جمله کسانی است که قرآن را جمع آوری کرده بود.
[7]  الدر المنثور فی التفسیر بالماثور ج6 ص 558
[8]  کتاب بدعت چیست؟ ( علی اصغر رضوانی ) ص 16
[9]  اصول کافی ج1 ص58 / ترجمه مصطفوی
[10]  سوره مائده آیه 87/ ترجمه مکارم
[11]  سایت حضرت آیت الله میلانی تحت عنوان تحریم دو حلال
[12]  دیدگاه های دو خلیفه ( نجاح طائی ) ص 221
[13]  رساله فی الرد علی الرافضه ج1 ص 34 

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مجید رضایی
برچسب ها: تولی و تبری متعه
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: