شانزده پرسش پیرامون امامت حضرت بقیّة الله(عج)| ۲
3. نظام امامت، با «توحید» خداوند متعال چه رابطهای دارد؟
پاسخ: مسئله امامت از مسائل مهمی است که علاوه بر آنکه خود اصل است، با سایر عقاید اسلامی مرتبط است و مخصوصاً از اصل توحید که مصدر اصول دیگر است، مایه و اصالت میگیرد. عقیده توحید در ابعاد و اقسام متعددی که دارد، خودبهخود عقیده به نظام الهی امامت را – طبق برداشتی که شیعه از آن دارد – فرا میگیرد، و میزان و معیار در تشخیص هر عقیده اسلامی، این است که به منبع صاف و زلال عقیده توحید اتصال داشته باشد.
از باب مثال: عقیده «نبوّت و وحی»، بر اساس همین عقیده به توحید و علم و حکمت و قدرت خداوند متعال استوار است.
وضع و تقنین قوانین، و تشریع شرایع و احکام و بالاخره تکلیف و الزام مردم به انجام یا ترک هر کار، فقط سزاوار خداوند متعال است که مالک همه و حاکم بر همه است و به مصالح و مفاسد و ظاهر و باطن و تمام اسرار وجود این انسان (موجودی که بر خودش هنوز ناشناخته مانده) عالم و آگاه است؛ و بالاخره نبوّت از جهت اصل و مصدرش، وحی خدای یگانه و ارتباط با غیب جهان و صاحب و مالک حقیقی و خالق عالم است؛ و از جهت محتوا، تشریعات و اوامر و نواهی و طرحهای تربیتی الهی برای ترقّی و کمال بشر است؛ و از جهت وظیفه و تکلیف، شخص نبیّ از جانب خدا مأمور و عهدهدار ابلاغ آن به بندگان خداست. قوانین مختلف و نظامهای گوناگون، علاوه بر اینکه از منبعهای غیراصیل و غیرصالح و حاکی از استعلا و طغیان است، در جهت تفرقه و جدایی و تعدد مناطق نفوذ و موجب استبداد و استضعاف و سایر مفاسد نظامهای مشرکانه و جاهلی نیز میباشد.
امامت و رهبری
امامت و رهبری نیز در ابعاد متعددش، شعاع و شعبه عقیده توحید است و باید چنانکه عالم تکوین دارای نظام واحد و قوانین واحد است، نظام تشریع و قوانین و اداره امور مردم نیز طبق آن واحد باشد و چنانکه در آنجا غیر خدای یگانه و اراده و تقدیر او مداخله ندارد، در محیط اختیار بشر نیز غیر برنامههای تشریعی الهی، برنامه دیگری مطرح نشود و احدی خودسرانه و مستبدّانه حقّ مداخله در امور مردم، و امرونهی حکومت بر آنها را نداشته باشد.
تمام حکومتها و مداخلات و ولایتها و تصرفات جزئی و کلی بشر باید به اذن خدا باشد تا همه در مسیر واحد، بهسوی هدف واحد، به حرکت کمالی خود ادامه دهند.
غیر از نظام خدا، همه نظامها طاغوتی و غیر از نظام امامت، همه شرک و طاغوتپرستی و استعباد و بیاحترامی به حقوق انسان و حکمرانی بشر بر بشر و استعلا و استکبار است که نمونه آن، رژیم پلید دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی ایران و رژیمهای سوسیالیستی و دموکراسی موجود شرق و غرب است که از همه اعمال و برنامهها و برخوردها و جنگها و حتی صلحهایشان، شرک و استضعاف و سلطهجویی و نفی حاکمیت و ولایت خدا آشکار است، در هریک از این نظامها به شکلی و به اسمی ظلم و طغیان و سرکشی بشر خودنمایی میکند و تا این نظامها بر جهان مسلط باشند و تا در جهان نظام مستمر امامت – که یگانه نظام الهی است – استقرار نیابد، این رژیمها و این نظامهای مشرکانه اگرچه اسم و هدفشان را عوض کنند، تحمیل بر بشر و موجب شدت فشار و تضادّهای اقتصادی و سیاسی و بحرانهای مختلف و تبعیضات گوناگون خواهند شد.
هماکنون این حکومتهای غیرشرعی برای ارعاب ملل ضعیف و حفظ نفوذ ظالمانه خود در کشورهای دیگر، در هر دقیقهای یک میلیون دلار[1] صرف مخارج سلطهگری خود مینمایند. نمونه این رژیمها در دنیای ما، آمریکا و روسیه میباشند که هدفهای ضدّانسانی و تجاوزشان به حقوق بشر مثل آفتاب روشن است.
این مظالم آمریکا در ایران، فلسطین و کشورهای دیگر مسلماننشین و غیر مسلماننشین است، که روی ستمگران بزرگ تاریخ را سفید کرده است. نمونه مظالم روسیه، تجاوز آشکارش به کشور ضعیفی مثل افغانستان است که شب و روز ازتش روس به مردم آنجا – که گناهی غیر از مسلمانی و دفاع از آب و خاک خود ندارند – یورش میبرد و از زمین و هوا، مردم را قتلعام و روستاها را ویران و سکنه آنها را آواره میسازد.
واقعاً دنیای شرک، دنیای مسخره و مفتضحی است. دشمنان آزادی و حقوق بشر، مثل کارتر و برژنف، همه تجاوزات و خیانتها را به اسم حمایت از حقوق بشر انجام میدهند. انور سادات و ببرک کارمل و کاسترو، رژیمهای خود را – که وابسته به آمریکا و شوروی هستند – غیرمتعهد و غیروابسته میخوانند.
«تیتو» بیش از ربع قرن، خود را بر یک کشوری تحمیل کرد و آنچه توانست به مسلمانهای یوگسلاوی ظلم و ستم نمود و حتی آنها را از انتخاب اسمهای اسلامی برای فرزندانشان ممنوع کرد، همین امروز که مشغول نوشتن این نوشتارم، رادیو خبر مرگش را داد، برژنف و کارتر هر کدام بر اساس توسعهطلبی به دروغ از مرگش اظهار تأسف مینمایند.
این نظامها همه جاهلی است و رهبران این نظامها به هر شکل و هر اسم باشند، مستکبر و مشرکمآب میباشند. نابسامانیهای دنیای کنونی، بهواسطه این رژیمهای ضدّخدایی و رهبران جاهطلب و ریاستدوست، از حدّ شرح و بیان خارج است. انقلاب اسلامی تا سرنگونی تمام این نظامها ادامه دارد. حکومت و نظام صحیح، واحد و متکی به خدا و به قانون خداست که نشانیها و علاماتش در قرآن مجید و احادیث معتبر مذکور است و حضرت رسول اکرم (ص) و امیرالمؤمنین علی (ع) عملاً آن را نشان دادند.
این حکومت، سلطنت و پادشاهی و سلطه فردی بر فرد یا افراد دیگر و خودکامگی و فرمانروایی نیست این حکومت امامت و مقتدا و اسوهبودن، و خلافت از جانب خدا و کار برای خدا و برای رضای او کردن است، که بر حسب آیاتی مثل:
﴿إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً﴾؛[2]
«من تو را برای مردم امام قرار میدهم».
و ﴿إِنّا جَعَلْناکَ خَلِیفَةً فِیالاَرْضِ فَاحْکُمْ بَیْنَ النّاسِ بِالْحَقِّ﴾؛[3]
«ما تو را خلیفه در زمین قرار دادیم، پس میان مردم به حقّ حکم کن».
و نیز آیه:
﴿وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا﴾؛[4]
«و از ایشان امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت میکنند».
شأن و موضع و مقامی است که از جانب خدا به بندگان برگزیدهاش اعطا شده است و در تمام اعصار ادامه داشته و خواهد داشت.[5]
و به این ملاحظه است که در نظام امامت، وقتی از جانب ولیّ امر، خواه شخص امام یا کسانی که از جانب او منصوب و معین شدهاند و یا هریک از فقها که در عصر غیبت نیابت عامّه دارند، امری صادر گردد، باید اطاعت شود و مخالفت آن، در حکم ردّ حکم خدا و شرک به خدا میباشد.
لذا در بعضی تفاسیر از آیه شریفه:
﴿فَمَن کانَ یَرْجُوا لِقآءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لایُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً﴾؛[6]
«پس کسی که به لقای (رحمت) پروردگارش امیدوار است باید نیکوکار شود و هرگز در پرستش خدا، احدی را با او شریک نگرداند».
تفسیری شده است که از آن استفاده میشود: شرک نورزیدن به خدا این است که در کنار نظام امامت که نظام الهی است، نظامات دیگر و زمامداری دیگران را نپذیرد و برای امامان، که رهبران این نظام بوده و از جانب خدا ولایت بر امور دارند، شریک قرار ندهد.
4. چه نیازی به رهبری و نظام امامت و ولایت است؟
پاسخ: امّا اصل نیاز جامعه به رهبری و مدیریت، یک امر بدیهی است، چون هیچ جامعهای بدون رهبر، هیچ کاروانی بدون کاروانسالار و هیچ لشکری بدون فرمانده، بقا و دوام نخواهد یافت. نظام همه امور، در گرو وجود مدیریت صحیح است، لذا هر جمعیتی وقتی بخواهند تشکیل شوند، در بین خود رئیس و رهبری را انتخاب مینمایند. و این مسئله عملاً مورد اتفاق همه ملل بوده و هست، اگرچه در نوع و شکل آن و فردی یا گروهی بودن آن، تفاوتها و نظرات مختلف دارند.
و امّا خصوص نظام امامت و ولایت، پس نیاز به آن برای آن است که نظامات دیگر، هیچیک مقاصدی را که بشر از یک نظام سالم و عدل انتظار دارد، برآورده نمیکنند و در هیچیک از آنها، اصل حکومت اصلح و افضل، و اصل نفی استضعاف و عدم تجاوز به حقوق دیگران، مراعات نمیشود. نظاماتی که در طرف افراط و تفریط قرار دارند یا فقط جنبه حیوانی بشر را ملاحظه مینمایند و حکومت و سازمانهای آن، مانند یک مؤسسه دامداری مدرن، برآورنده نیازهای حیوانی بشر میباشند که اگر راست بگویند و به این مقدار تعهد خود عمل کنند (با اینکه عمل نمیکنند) در برابر کار و زحمت و فرمانبری انسانها در کارخانه و سازمانهای کشاورزی، خوراک و پوشاک و قرارگاهی به آنها میدهند، یا چنان او را آزاد میسازند که به اسم آزادی، هر عمل ضدّشرف و انسانیت را مرتکب شود و برای ثروتاندوزی از هر جنایت و خیانت روی نگرداند. این حکومتها دنیا را سرگردان و بشر را از زندگی ناامید و در امواج نگرانیها و خطرات و ناآرامی غرق ساخته است که محصول آن تمدن منهای انسانیت کنونی است.
امروزه با این تحولات بزرگی که پس از گذشت چهارده قرن از ظهور اسلام در دنیا واقع شده و مکتبهای سیاسی و اجتماعی گوناگون که عرضه شده، نواقص و معایب این نظامها بیشتر ظاهر شده و معلوم گردیده است که اینها دردهای واقعی بشر را درمان نخواهند کرد و یگانه وسیله رفع این ناآرامیها و دلهرهها و تبعیضات، رفتن به پناه نظام الهی است. بنابراین حاجت به این نظام هر روز محسوستر میشود و ناکامیها و بیعدالتیها با این نظام در حدی که ممکن است پایان میپذیرد.
یقیناً بشر پس از اینکه از این نظامات مأیوس شده و همه را آزمایش کرد، بهسوی نظام امامت روی خواهد آورد، نظامی که نمونه آن، حکومت متواضع علی و روش علی، و زندگی حقّپرستانه علی و عدالت و تقوای علی، سربازی علی، صراحت لهجه و شجاعت علی، کار و کوشش علی، پایداری و فداکاری علی (ع) است.
نظامی که شرط رهبری آن، عصمت و صلاحیتی است که هرکس از جانب خدا و پیغمبر، به رهبری آن منصوب شد، واجد این صلاحیت است و بدون معرفی خدا و پیغمبر، کشف و تشخیص آن با وسایل دیگر قابل اعتماد نبوده؛ بلکه اکثراً خلاف واقع میشود.
خودآزمایی
1- توضیح دهید که نظام امامت، با «توحید» خداوند متعال چه رابطهای دارد؟
2- در حقیقت شرک نورزیدن به خدا به چه مفهومی است؟
3- بشر چه زمانی بهسوی نظام امامت روی خواهد آورد؟
پینوشتها
1. بنابه نقل از سالنامه ۱۹۷۸ میلادی انستیتوی بینالمللی «پژوهش برای صلح» در استکهلم سوئد.
2. بقره، ۱۲۴.
3. ص، ۲۶.
4. سجده، ۲۴.
5. رجوع شود به تعلیقه ۲.
6. کهف، ۱۱۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی