کد مطلب: ۴۵۱۰
تعداد بازدید: ۷۸۹
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۱۶:۰۴
قصه‌ها و نکته‌ها پیرامون امامت| ۲۱
اسامی و القابی که خدا به برخی از بندگان خاصّ خود می‌دهد، از قبیل القابی نیست که ما به یکدیگر می‌دهیم؛ مانند امین‌الدّوله و امین‌السّلطنه که شاهان سابق به افراد می‌دادند و واقعیّتی هم نداشت و امانتی در کار نبود و همچنین القاب حجّة‌الاسلام و آیة‌الله و ... که غالباً جنبه‌ی تعارف و تجلیل و تکریم دارد...
به چیزی که از چیز دیگری خلاصه‌گیری و جوهرکشی شده باشد می‌گویند سلاله. مثلاً نقطه و کودک سلاله است؛ یک بوته‌ی گل سلاله است؛ یعنی، خلاصه شده از آب و خاک و نور و هوا و دیگر عناصر است. گلاب نیز سلاله‌ی گل است و عطر سلاله‌ی گلاب. اهل بیت نبوّت نیز سُلالَة النَّبِییّنند؛ یعنی، تمام کمالات و فضایل آسمانی انبیاء و رسل(ع) خلاصه و جوهرکشی شده و در وجود اقدس امام امیرالمؤمنین(ع) و یازده فرزند معصومش متجلّی گشته است و آن بزرگواران وارث به حقّ تمام پیامبران و رسولان هستند.
البتّه، می‌دانیم اسامی و القابی که خدا به برخی از بندگان خاصّ خود می‌دهد، از قبیل القابی نیست که ما به یکدیگر می‌دهیم؛ مانند امین‌الدّوله و امین‌السّلطنه که شاهان سابق به افراد می‌دادند و واقعیّتی هم نداشت و امانتی در کار نبود و همچنین القاب حجّة‌الاسلام و آیة‌الله و ... که غالباً جنبه‌ی تعارف و تجلیل و تکریم دارد، نه حکایت از واقعیّت. امّا القابی که خدا به اولیایش داده است، همه کاشف از واقعیّت‌هاست. مثلاً لقب «خلیل‌الرّحمن» به حضرت ابراهیم(ع) داده شده است که واقعاً خلیل خدا بوده؛ یعنی، محبّت خدا در خلال و زوایای قلبش جا گرفته بود، آنچنان که وقتی در خواب می‌بیند که خدا امر به بریدن سر فرزند با دست خودش کرده است، بدون هیچ‌گونه شکّ و تردید دست به کار می‌شود که خدا می‌فرماید:
«فَلَمَّا أسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبِینِ»؛[۱]
«هر دو تسلیم شدند و پدر صورت پسر را برای سربریدن روی خاک نهاد».
حضرت موسی «كلیم الله» است؛ یعنی واقعاً در وادی سینا و كوه طور با خدا به گفتگو نشسته و سؤال كرده و جواب شنیده است. رسول‌الله اعظم(ص) لقبش حبیب الله است؛ یعنی واقعاً محبوب خداست تا آنجا كه خدا به جان او قسم خورده و فرموده است:
«لَعَمْرُکَ إنَّهُمْ لَفِی سَکْرَتِهِمْ یَعْمَهُونَ»؛[۲]
«[ای محمّد،] به جان تو قسم که [این مردم دنیا همیشه] مست [شهوات نفسانی] و در گمراهی و غفلت خواهند بود».
حضرت صدّیقه‌ی کبری(س) دارای القاب فراوان از جمله: فاطمه، زهرا بتول، عذرا، مباركه، حورای انسیّه و ... است. این‌ها لقب‌های تشریفاتی نیست كه تنها به منظور تجلیل و تكریم باشد، بلكه كاشف از واقعیت‌هاست؛ یعنی هر كدام از این اسم‌ها و لقب‌ها بُعدی از ابعاد وجودی آن ودیعه‌ی الهی را نشان می‌دهد.
فاطمه است؛ یعنی هم خودش منقطع از هر گونه پلیدی و ناپاكی است، هم جداكننده‌ی انسان‌های محبّ از عذاب جهنّم است. زهرا است؛ یعنی درخشنده‌ای است که به نور او آسمان‌ها روشن گشته و بهشت از نور او خلق شده است. پدر گرامی‌اش رسول خدا(ص) که:
«وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَی * إنْ هُوَ إلّا وَحْیٌ یُوحَی»؛[۳]
جز از مجرای وحی سخن نمی‌گوید و ... فرموده است: من هر وقت اشتیاق به بهشت پیدا می‌كنم، زهرا را می‌بویم. لقب «اُمناءالرَّحْمن» نیز از جانب خدا به اهل بیت(ع) داده شده است. مخصوصاً تعبیر به صفت رحمان نكته‌ی بسیار عمیق و لطیفی را نشان می‌دهد؛ چون مقام رحمانیت مقام ایجاد است و خداوند از آن جهت كه تمام كائنات را ایجاد كرده و لباس هستی به قامت مخلوقات پوشانده است، رحمان است و وهّاب و رحمت عامّه‌اش شامل حال تمام موجودات است. اهل بیت رسول(ع) نیز آن‌چنان نزد خدا منزلت دارند كه مقام رحمانیّت خود را به امانت دست آنها سپرده است.
وقتی گفته می‌شود فلان آدم امین‌السّلطان است، یعنی سلطان از آن جهت كه سلطنت دارد او را امین خود دانسته و امر تدبیر مملكت را به دست او سپرده است؛ وگرنه به آدم نالایق یا غیر معتمد در نزد سلطان نمی‌گویند امین‌السّلطان. حضرت رحمان نیز خاندان رسول(ص) را امین خود دانسته و مقام رحمانیّت خود را تکویناً و تشریعاً واگذار به آنها کرده است. یعنی آنها مظهر رحمانیّت خدا هستند. تجلیّات رحمت حضرت حقّ از آینه‌ی وجود آنها در عالم بارز می‌شود.
 

پی‌نوشت‌ها


[۱]ـ سوره‌ی صافّات، آیه‌ی ۱۰۳.
[۲]ـ سوره‌ی حجر، آیه‌ی ۷۲.
[۳]ـ سوره‌ی نجم، آیات ۳ و ۴.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: