بخش سوّم؛ قرآن و کتب آسمانی| ۱
۲۴ـ فلسفهی نزول کتابهای آسمانی
ما معتقدیم: خداوند براى هدایت نوع بشر كتابهاى آسمانى متعددى فرستاده، از جمله «صحف» ابراهیم و نوح، و «تورات» و «انجیل» و از همه جامعتر «قرآن مجید» است، و اگر این كتابها نازل نمىشد، انسان در مسیر خداشناسى و عبادت پروردگار گرفتار خطا مىشد و از اصول تقوا و اخلاق و تربیت، و قوانین اجتماعى مورد نیازش دور مىماند.
این كتب آسمانى همچون باران رحمتى بر صفحهی دلها فرو ریخت و بذرهاى تقوا و اخلاق و معرفة الله و علم و حكمت را در نهاد انسانها پرورش داد و شكوفا ساخت.
«آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَیهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤمِنُونَ كُلّ آمَنَ بِاللهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ؛ پیامبر به آنچه از سوى پروردگارش بر او نازل شده ایمان آورده و همهی مؤمنان (نیز) به خدا و فرشتگان او و تمام كتابها و فرستادگانش ایمان آوردهاند».[1]
هر چند متأسّفانه بر اثر گذشت زمان و دخالت جاهلان و نااهلان، بسیارى از كتب آسمانى، مورد تحریف قرار گرفت و با افكار نادرستى آمیخته شد، ولى قرآن مجید با دلایلى كه خواهد آمد دست نخورده باقى مانده است و همچون آفتابى در همه اعصار و قرون مىدرخشد و دلها را روشن مىسازد.
«قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللهِ نُور وَ کِتاب مُبین یهْدى بِهِ اللهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوانَهُ سُبُلَ السَّلامِ؛ از سوى خدا نور و كتاب آشكارى به سوى شما آمد ـ خداوند به بركت آن، كسانى را كه از خشنودى او پیروى دارند، به راههاى سلامت (و سعادت) هدایت مىكند».[2]
۲۵ـ قرآن برترین معجزهی پیامبر اسلام(ص)
ما معتقدیم: قرآن مهمترین معجزات پیامبر اسلام(ص) است، نه تنها از نظر فصاحت و بلاغت، و شیرینى بیان و رسا بودن معانى، بلكه از جهات مختلف دیگر نیز داراى اعجاز است كه شرح آن در كتب عقاید و كلام داده شده است.
به همین دلیل معتقدیم: هیچ كس نمىتواند مانند آن، و حتّى مانند یك سورهی آن را بیاورد، قرآن بارها همهی كسانى را كه در شكّ و تردید بودند بارها به این امر دعوت كرد ولى آنها هرگز توان مقابله با آن را پیدا نكردند: «قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الاِنْسُ وَالْجِنُّ عَلى اَنْ یأتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یاتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهیراً؛ بگو اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتّفاق كنند كه همانند این قرآن را بیاورند همانند آن را نخواهند آورد، هر چند یكدیگر را در این كار یارى كنند».[3]
«وَاِنْ كُنْتُمْ فی رَیبِ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدائَكُمْ مِنْ دُونِ اللهِ اِنْ كُنْتُمْ صادقینَ؛ و اگر دربارهی آنچه بر بندهی خود (پیامبر اسلام) نازل كردهایم، شكّ و تردید دارید (دست كم) یك سوره همانند آن را بیاورید، و گواهان خود غیر خدا را براى این كار فرا خوانید اگر راست میگویید»[4]
و عقیده داریم كه قرآن با گذشت زمان، نه تنها كهنه نمیشود، بلكه نكات اعجازآمیز آن، آشكارتر، و عظمت محتوایش بر جهانیان روشنتر مىشود.
در حدیثى از امام صادق(ع) میخوانیم كه فرمود: «اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمانٍ دُونَ زَمانٍ وَ لِناسٍ دُونَ ناسٍ فَهُوَ فی کُلِّ زَمانٍ جَدید وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غُضّ اِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ؛ خداوند متعال قرآن را براى زمان خاص یا گروه معینى قرار نداده به همین دلیل در هر زمانى تازه، و نزد هر گروهى تا روز قیامت پر طراوت كرد».[5]
۲۶ـ عدم تحریف قرآن
ما معتقدیم: قرآنى كه امروز در دست مسلمین جهان است همان است كه بر پیامبر اسلام(ص) نازل شد، نه چیزى از آن كاسته شده و نه چیزى بر آن افزوده گشته است! از همان روزهاى نخست گروه بزرگى از كاتبان وحى، آیات قرآن را پس از نزول مىنوشتند، و مسلمانان موظّف بودند شب و روز آن را بخوانند، و در نمازهاى پنجگانهی خود آن را تكرار كنند، گروه عظیمى آیات قرآن را به خاطر مىسپردند و حفظ مىكردند، حافظان قرآن و قاریان، همیشه در جوامع اسلامى موقعیت و مقام ویژهاى داشته و دارند.
مجموع این امور و جهات دیگر سبب شد كه كمترین تغییر و تحریفى در قرآن راه نیابد.
افزون بر این، خداوند حفظ آن را تا پایان جهان تضمین كرده است و با وجود این تضمین الهى، تغییر و تحریف آن غیر ممكن است: «اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنا الذِّكْرَ وَ اِنّا لَهُ لَحافِظونَ؛ ما قرآن را نازل كردیم و بطور قطع از آن پاسدارى مىكنیم».[6]
همهی محقّقان و علماى بزرگ اسلام ـ اعم از شیعه و اهل سنّت ـ در این امر متّفقند كه هیچ گونه دست تحریف به سوى قرآن دراز نشده است، تنها افراد اندكى از هر دو گروه قول به تحریف را به خاطر پارهاى از روایات دنبال كردهاند، ولى آگاهان دو گروه، این نظر را بطور قاطع رد میكنند، و روایات مزبور را «مجعول» دانسته و یا ناظر به «تحریف معنوى» (یعنى تفسیر نادرست براى آیات قرآن) یا اشتباه «تفسیر قرآن» به «متن قرآن» میدانند ـ دقّت كنید.
كوته فكرانى كه اصرار دارند، اعتقاد به تحریف قرآن را كه مخالف صریح كلمات علماى معروف و بزرگ شیعه و اهل سنّت است به گروهى از شیعه یا غیر شیعه نسبت دهند، ناآگاهانه به قرآن ضربه مىزنند و به خاطر اعمال تعصّبهاى ناروا، اعتبار این كتاب بزرگ آسمانى را زیر سؤال میبرند و آب به آسیاب دشمن میریزند.
مطالعهی سیر تاریخى جمعآورى قرآن از عصر پیامبر(ص) و اهتمام فوقالعادهی، مسلمین به كتابت و حفظ و تلاوت و نگهدارى آن مخصوصاً وجود گروه كاتبان وحى از روز نخست، این حقیقت را براى همه روشن مىسازد كه باز شدن دست تحریف به قرآن غیرممكن بوده است.
و نیز غیر از این قرآن معروف قرآن دیگرى وجود ندارد، دلیل آن بسیار روشن است و راه تحقیق به روى همه باز است زیرا امروز قرآن در تمام خانههاى ما، و همهی مساجد و عموم كتابخانههاى سراسر كشور ما وجود دارد، حتّى قرآنهاى خطّى كه قرنها پیش نوشته شده و در موزههاى ما نگهدارى میشود، همه نشان میدهد كه عین قرآنهایى است كه در سایر كشورهاى اسلامى وجود دارد، و اگر در گذشته راه تحقیق براى این مسائل وجود نداشت، امروز درهاى تحقیق به روى همه گشوده است و با مختصر تحقیقى، بى اساس بودن این نسبتهاى ناروا آشكار میگردد.
«فَبَشِّرْ عِبادِ * الَّذینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ اَحْسَنَهُ؛ بندگان مرا بشارت ده ـ كه سخنان را میشنوند و از نیكوترین آن پیروى میكنند».[7]
در حوزههاى علمیهی ما امروز علوم قرآنى به صورت گسترده تدریس میشود، و یكى از مباحث مهمّى كه در این دروس مطرح است، بحث عدم تحریف و دگرگونى قرآن میباشد.[8]
۲۷ـ قرآن و نیازهای مادّی و معنوی انسانها
ما معتقدیم: آنچه مورد نیاز انسان براى زندگى معنوى و مادّى است، اصول آن در قرآن مجید بیان شده است، براى ادارهی حكومت و مسائل سیاسى، روابط با جوامع دیگر، اصول همزیستى، جنگ و صلح، مسائل قضایى و اقتصادى و غیر آن ضوابط و قواعد كلیاى بیان شده كه به كار بستن آنها، فضاى زندگى ما را روشن مىسازد.
«وَ نَزَّلْنا عَلَیكَ الْكِتابَ تِبْیاناً لِكُلِّ شَیءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ؛ ما این كتاب را بر تو نازل كردیم كه بیانگر همه چیز و مایهی هدایت و رحمت و بشارت براى پیروان اسلام است».[9]
به همین دلیل اعتقاد ما این است كه هرگز «اسلام» از «حكومت و سیاست» جدا نمىباشد و به مسلمانان دستور مىدهد زمام حكومت خود را در دست گیرند، و ارزشهاى والاى اسلام را به كمك آن زنده كنند، و جامعهی اسلامى چنان تربیت شود كه عموم مردم در مسیر عدالت و قسط قرار گیرند و حتّى عدالت را دربارهی دوست و دشمن اجرا كنند.
«یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا كُونُوا قَوّامینَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلى اَنْفُسِكُمْ اَوِ الْوالِدَینِ وَالاَقْرَبینَ؛ اى كسانى كه ایمان آوردهاید، كاملاً قیام به عدالت كنید و براى خدا شهادت دهید هر چند (این گواهى) به زیان خود شما یا پدر و مادر و نزدیكان شما بوده باشد».[10]
«وَلا یجْرِمَنَّكُمْ شَنَئانُ قَوْمٍ عَلی اَنْ لا تَعْدِلُوا اِعْدِلُوا هُوَ اَقْرَبُ لِلتَّقوی؛ هرگز دشمنى با جمعیتى، شما را به گناه و ترك عدالت نكشاند، عدالت كنید كه به تقوا و پرهیزكارى نزدیكتر است».[11]
۲۸ـ تلاوت، تدبّر، عمل
ما معتقدیم: تلاوت قرآن از افضل عبادات است و كمتر عبادتى به پایهی آن میرسد، چرا كه این تلاوت الهامبخش اندیشه در قرآن، و اندیشه و تفكّر، سرچشمهی اعمال صالح است.
قرآن خطاب به پیامبر اسلام(ص) میگوید: «قُمِ اللَّیلَ اِلاّ قَلیلاً * نِصْفَهُ اَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلیلاً * اَوْ زِدْ عَلَیهِ وَ رَتِّلِ الْقُرآنَ تَرْتیلاً؛ ... شب را جز كمى بپاخیز، نیمى از شب را (بیدار باش) یا كمى از آن كم كن، یا بر آن بیفزا، و قرآن را با دقّت و تأمّل بخوان!»[12]
و خطاب به همهی مسلمانان میگوید: «فَاقْرَؤُا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرآنِ؛ آنچه براى شما میسّر است قرآن بخوانید!»[13]
ولى همان گونه كه گفته شد تلاوت قرآن باید وسیلهاى براى تفكّر و تدبّر در معنى و محتواى آن باشد، و تفكّر و اندیشه نیز باید، مقدّمهی عمل به قرآن گردد: «اَفَلا یتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ اَمْ عَلى قُلُوبٍ اَقْفالُها؛ آیا آنها در قرآن تدبّر نمىكنند یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است».[14]
«وَ لَقَدْ یسَّرْنَا الْقُرآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ؛ ما قرآن را براى تذكّر آسان ساختیم آیا كسى هست كه متذكّر شود (و عمل كند)!»[15]
«هذا كِتاب اَنْزَلْناهُ مُبارَك فَاتَّبِعُوهُ؛ این كتابى است پر بركت كه (بر تو) نازل كردیم، پس از آن پیروى كنید!»[16]
بنابراین آنها كه به تلاوت و حفظ قرآن قناعت مىكنند، و از «تدبّر» و «عمل» به قرآن خبرى ندارند، گر چه یكى از سه ركن را انجام داده، ولى دو ركن مهمتر را از دست دادهاند و گرفتار خسارت عظیمى شدهاند.
خودآزمایی
1- فلسفهی نزول کتابهای آسمانی چیست؟
2- به چه دلایلی هیچ گونه دست تحریف به سوى قرآن دراز نشده است؟
3- چرا هرگز «اسلام» از «حكومت و سیاست» جدا نمىباشد؟
پینوشتها
[1]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۸۵.
[2]ـ سورهی مائده، آیات ۱۵ و ۱۶.
[3]ـ سورهی اسراء، آیهی ۸۸.
[4]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۳.
[5]ـ بحار الانوار، جلد 2، صفحهی 280، حدیث 44.
[6]ـ سورهی حجر، آیهی ۹.
[7]ـ سورهی زمر، آیهی ۱۷ و ۱۸.
[8]ـ ما در نوشتههاى خود اعمّ از بحثهاى «تفسیر» و «اصول فقه»، بحثهاى گستردهاى در زمینهی عدم تحریف داشتهایم (به كتاب انوارالاصول و تفسیر نمونه مراجعه شود).
[9]ـ سورهی نحل، آیهی ۸۹.
[10]ـ سورهی نساء، آیهی ۱۳۵.
[11]ـ سورهی مائده، آیهی ۸.
[12]ـ سورهی مزمل، آیات ۲ـ۴.
[13]ـ سورهی مزمّل، آیهی ۲۰.
[14]ـ سورهی محمّد، آیهی ۲۴.
[15]ـ سورهی قمر، آیهی ۱۷.
[16]ـ سورهی انعام، آیهی ۱۵۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی