کد مطلب: ۴۵۳۲
تعداد بازدید: ۱۱۳۵
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۲:۱۶
پیرامون شخصیّت، زندگانی، غیبت و ظهور حضرت ولی‌عصر(عج) | ۱۷
ازنظر علوم امروز باید دانست که علم، امکان طول عمر را کاملاً تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه کوشش نتیجه‌بخش و موفّقیت‌آمیز و لازم می‌شناسد و برای طول عمر حدّ و اندازه‌ای معلوم نمی‌کند.

بخش سوّم؛ پیرامون طول عمر حضرت ولی عصر(ع)| ۱


عمر بسیار طولانی


یکی از مطالبی که همواره بشر در جستجو و تحصیل آن بوده، طول عمر و زندگی است؛ طول عمر توأم با سلامتی و توفیق از نعمت‌هایی است که ارزش آن را نمی‌توان معیّن کرد، غریزه حبّ به ذات، حبّ بقا و غرایز دیگر انسان‌ها را عاشق و دل‌باخته طول عمر ساخته و آنها را وادار می‌سازد که در این راه منتهای سعی و تلاش را انجام دهند تا بلکه مدّتی اگرچه کوتاه باشد این ریسمان عمر را بلندتر سازند.
آنچه فحص و مطالعه در اطراف این موضوع نشان می‌دهد این است که امکان عمر بسیار دراز همواره مورد قبول بوده و تاکنون کسی عدم امکان و امتناع آن را عنوان نکرده است.
ما نخست امکان طول عمر را ازنظر علوم و دانش‌های عصری مانند علم پزشکی و علم زیست‌شناسی، و اطّلاعاتی که از احوال سایر مخلوقات داریم با مقایسه انسان به آنها مورد توجّه قرار می‌دهیم و سپس مراجعه به ادیان آسمانی نموده در امکان و صحّت آن ازنظر عقاید دینی سخن می‌گوییم.


طول عمر ازنظر دانش و علم


ازنظر علوم امروز باید دانست که علم، امکان طول عمر را کاملاً تأیید کرده و کوشش بشر را در این راه کوشش نتیجه‌بخش و موفّقیت‌آمیز و لازم می‌شناسد و برای طول عمر حدّ و اندازه‌ای معلوم نمی‌کند.
علم می‌گوید: تقلیل متوفّیات و مرگ‌ومیرها، و طولانی‌ ساختن عمر وارد یک مرحله عملی شده و با کمال سرعت رو به تکامل است و حدّ متوسّط عمر در کمی بیشتر از یک قرن از 47 به 74 رسیده است.
دکتر «الکسیس کارل» در سال 1912 میلادی موفّق به نگهداری یک مرغ به مدّت سی سال شد، درحالی‌که زندگی مرغ حدّاکثر از ده سال تجاوز نمی‌کند.[1]


هشتصد سال زندگی


دکتر «هنری الحیس» می‌گوید: باید حدّ متوسّط مرگ‌ومیر عمومی را به حدّ مرگ‌ومیر اطفال کمتر از ده سال رسانید و اگر این مسئله عملی شود، انسان آینده، هشتصد سال زندگی خواهد کرد.[2]
دانشمندان هنوز در تعیین مرز قاطع (زندگی طبیعی) بشر به موفّقیتی نرسیده‌اند.
مرز منطقی زندگی به نظر دانشمندان تفاوت دارد «پاولوف» مرز طبیعی حیات انسان را 100 سال می‌دانست «مچنیکوف» آن را 150 تا 160 قلمداد می‌کرد.
پزشک و دانشمند مشهور آلمانی موسوم به «گوفلاند» معتقد بود که مدّت عادّی زندگی بشر 200 سال است.
فیزیولوژیست مشهور قرن نوزدهم «فلوگر» آن را تا 600 سال و «روجر بیکن» انگلیسی تا 1000 سال قلمداد کرده‌اند.[3] ولی هیچ‌یک دلیلی بر اینکه این مرزها مرز قاطع باشد که از آن تجاوز نکند ارائه نمی‌دهند.
به عقیده دانشمند روسی «ایلیا مچنیکوف» پزشک و فیزیولوژیست، یاخته‌ها و سلول‌های بدن انسان که تقریباً شصت تریلیون می‌باشد از سموم ترشح شده توسّط باکتری‌های سمّی‌ روده مخصوصاً روده بزرگ (که در آن روزانه 130 تریلیون میکروب زاده می‌شود) مسموم می‌شوند.
بسیاری از این باکتری‌ها زیانی به بدن نمی‌رسانند ولی بعضی از آنها سمّی هستند.
اینها بدن را از داخل توسّط سم‌هایی که تولید می‌کنند (مانند گازهای فنل و اندل) مسموم می‌سازند؛ احتمالاً یاخته‌ها و بافت‌های سازنده بدن در اثر این مسمومیّت به پیری زودرس دچار می‌شوند، وقتی یاخته پیر شد، به‌سختی می‌تواند نیازهای حیاتی را رفع نماید و در تکثیر آن اختلال پدید آمده و سپس می‌میرد.[4]
پروفسور «اسمیس» استاد دانشگاه کلمبیا می‌گوید: حدّ و حصر سنّ، مثل دیوار صوتی است، همان‌طور که دیوار صوتی امروزه شکسته شده، این دیوار سنّ نیز روزی خواهد شکست.[5]


هفتاد هزار سال عمر


آزمایشاتی که بر روی بعضی از حیوانات ریز آبی انجام شده عُلما را به امکان تغییر دوران حیات امیدوار نموده و همچنین دانشمندان در روی مگس‌های میوه‌ها آزمایش‌هایی نمودند که در نتیجه عمر آنها نهصد برابر عمر طبیعی گردید[6]. بنابراین اگر این امتحان بر روی انسان با موفّقیت عملی شود و عمر طبیعی انسان را هشتاد سال فرض کنیم، امکان طولانی‌ کردن عمر تا هفتاد و دو هزار سال ثابت می‌شود.
همچنین در روی نسوج بعضی حیوانات، مطالعاتی جریان دارد که کاملاً بشر را در این زمینه به آینده خوش‌بین نموده و انتظار می‌رود که در آینده طول عمر و بازگشت نیروی جوانی در دسترس همگان قرار بگیرد.
بسیاری از علما به مسئله اعاده نیروی جوانی بیشتر توجّه دارند تا به مسئله طول عمر؛ زیرا از مسئله طولانی ‌ساختن و ادامه حیات در شرایط مخصوصی به هر مقدار خود را فارغ می‌دانند و درحقیقت آن را حلّ‌شده و عملی می‌شمارند فقط می‌گویند: باید فکری برای پیری کرد و سِرُمی تهیه نمود که از پیری جلوگیری کند؛ زیرا عمر هرچه طولانی شود اگر با زحمت پیری توأم شود لذّت‌بخش نیست.
بلکه بعضی پزشکان قدم را فراتر گذارده و مبالغه کرده می‌گویند: اصلاً مرگ از قواعد حتمی‌ این عالم نیست[7] و مرگ نه مولود طول عمر و نه نتیجه پیری است؛ بلکه مرگ نتیجه بیماری و رعایت ‌نکردن قواعد حفظ‌الصحّه و بهداشت بدن و سلامت مزاج است که اگر انسان بتواند بر عواملی که مزاج را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند مسلّط شود، می‌تواند مرگ را مهار نماید.
این عوامل عبارت است از: صحّت مزاج پدر و مادر، و پدر و مادر آنها و اطّلاع آنان به قواعد صحّی و بهداشتی تولید مثل، آداب نکاح، اعتدال مزاج مادر در ایّام حمل، رعایت دستورات بهداشتی در دوره بارداری و هنگام رضاع و شیر دادن، حسن تربیت فرزند، مساعدت محیط و هوا، رعایت اعتدال در خواب و استراحت، کار و معاشرت و انتخاب جامه و پایه‌افزار، مصاحبت با مردمان صحیح‌الاخلاق و مستقیم، ایمان به خدا و امنیّت، صفای باطن و تنزّه آن از عقاید خرافی و باطل، استفاده از غذاهای سالم و خودداری از صرف مسکرات و نوشابه‌های الکلی و شرایط دیگر از این قبیل که چون بیشتر این عوامل تحت کنترل انسان نیست ناچار مغلوب شده و تسلیم مرگ می‌شود.
احصائیّه‌ها و آمارهایی که راجع به تعداد متوفّیات و تفاوت آنها به‌حسب شغل و حرفه و محیط و مسکن از طرف شرکت‌های بیمه منتشر می‌شود ثابت می‌کند که اختلاف اعمار بشر مربوط به یک سلسله عوامل خارجی است که هرچه این عوامل کمتر شود، عمر طولانی‌تر می‌شود. چنانچه مکرّر دیده شده اشخاصی متجاوز از صدوپنجاه، صدوشصت، صدوهفتاد و دویست و بیشتر زندگی کرده‌اند، و در همین عصر، ما اشخاصی را می‌شناسیم که سنّ آنها از صدوپنجاه متجاوز است، و این نیست مگر در اثر آنکه عوامل کشنده کمتر به سراغ آنها رفته است.
خلاصه سخن این است که: امکان عادّی طول عمر در جهان علم صددرصد مورد قبول و غیر قابل ‌انکار است.
برای اینکه معلوم شود تعجّبی که ما از عمر بسیار طولانی می‌نماییم معلول اُنس و عادت به عمرهای کوتاه است، در سخن یک پزشک انگلیسی دقّت فرمایید، این پزشک می‌گوید: اگر منطقه کانال پاناما که مشهور به بیماری‌های فراوان است از سایر نقاط جهان جدا شود و ما در آنجا زندگی کنیم و از سرگذشت مرگ و زندگی در سایر نقاط بی‌اطّلاع باشیم خواهیم گفت: کثرت وَفَیات در این منطقه و کوتاهی عمر از امور معیّن به‌حکم طبیعت است و تغییر آن از دسترس علم خارج است؛ پس معلوم می‌شود که جهل ما به اسباب بعضی از بیماری‌ها مانع از تقلیل وفیات و طولانی ‌شدن عمر است و هرکس در این نظر با من مباحثه کند (و کثرت میزان وفیات و عمرها را در حدّی ثابت بداند) از او می‌پرسم:
کدام دوره از دوره‌های عمر ثابت است؟
دوره عمر در هند یا در نیوزیلند یا آمریکا یا در منطقه قنال؟
و کدام پیشه و شغل است که دوره عمر در آن ثابت است؟
آیا پیشه فلکی و ستاره‌شناس که وفیات آن 15 تا 20 درصد زیر حدّ متوسّط است؟ یا وکالت دادگستری که وفیات آن 5 تا 15 درصد فوق متوسّط است؟ یا تنظیف شبکات که وفیات آن 40 تا 60 درصد فوق متوسّط است؟
اینها مثال‌هایی از تفاوت بسیار در متوسّط وفیات به‌حسب مشاغل و پیشه‌ها است. به‌علاوه ما ادلّه بسیار دیگر نیز داریم که دلالت دارد بر تغییرات مهمّ در دوران حیات به وسایل صناعی، سپس آزمایش‌هایی را که روی بعضی حیوانات شده و همه ناجح و موفّقیت‌آمیز بوده شرح داده است.[8]


خودآزمایی


1- فحص و مطالعه درباره مسئله طول عمر کدام موضوع را نشان می‌دهد؟
2- چرا بسیاری از علما به مسئله اعاده نیروی جوانی بیشتر از مسئله طول عمر توجّه دارند؟
3- احصائیّه‌ها و آمارهایی که راجع به تعداد متوفّیات و تفاوت آنها از طرف شرکت‌های بیمه منتشر می‌شود چه چیزی را ثابت می‌کند؟
 

پی‌نوشت‌ها


[1]. اطلاعات، شماره 11805.
[2]. اطلاعات، شماره 11805.
[3]. مجله دانشمند، شماره مسلسل 61.
[4]. مجله دانشمند، شماره مسلسل 61.
[5]. اطلاعات، شماره 11805.
[6]. الهلال، شماره5، سال38، ص607؛ نگارنده، منتخب‌الاثر، ص278.
[7]. البته برطبق آیات صریح قرآن مجید، مرگ از سنن عالم و قواعد حتمی است و این اظهارنظر پزشكان مبالغه و اغراق است.
[8]. الهلال، شماره5، سال38، ص۱۹۳۰؛ نگارنده، منتخب‌الاثر، ص۲۷۷ ـ ۲۷۸.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حضرت آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: