نام: امام موسی(ع)
القاب معروف: عبد صالح، کاظم، باب الحوائج.
کنیه: ابوالحسن، ابوابراهیم.
پدر و مادر: امام صادق(ع)، حمیده
وقت و محل تولّد: صبح روز یک شنبه 7 صفر سال 128 قمری در روستای «ابواء» (واقع در بین مکّه و مدینه)
وقت و محلّ شهادت: 25 رجب سال 183 ﻫق، در زندان هارون، در بغداد در سن 55 سالگی، به دستور هارون مسموم شده، و به شهادت رسید.
مرقد شریف: کاظمین (نزدیک بغداد)
دوران زندگی: دو بخش؛
۱ـ دوران قبل از امامت، از سال 128 قمری تا 148 قمری (20سال)
۲ـ دوران بعد از امامت، از سال 148 تا 183 (35 سال) که در عصر طاغوتهایی بنامهای: منصور دوانیقی، مهدی عبّاسی، هادی عبّاسی، و هارون الرّشید بود، و بیشتر دوران امامتش (23 سال و دو ماه و 17 روز) در عصر خلافت هارون (پنجمین خلیفهی عباسی بود)، و آن حضرت در این عصر، سالها در زندانهای متعدد به سر برد.
۱ـ عظمت مقام امام کاظم(ع) در قلب رئیس مذهب حنفی
ابو حنیفه رئیس مذهب حنفی میگوید: به خانهی امام صادق(ع) رفتم، پسرش موسی(ع) را در دالان حیاط دیدم که آن وقت کودک خردسال بود، پرسیدم: اگر شخص غریب خواسته باشد قضاء حاجت کند (به دستشویی برود) کجا برود؟
به من نگاه کرد و سپس فرمود: «پشت دیوار برود، در جایی که همسایهها او را نبینند، و از کنار نهرها، و محلّ افتادن میوهها از درخت، دور شود، و از حریم خانهها و جادّهها و مسجدها، کنار برود، رو به قبله و پشت به قبله ننشیند، آنگاه تخلّی کند».
از بیانات جامع و شیوای او، یک جهان شکوه و عظمت از او بر قلبم جای گرفت، او را فوق العاده فرزانه یافتم، پرسیدم: «فدایت گردم بشر که گناه میکند، گناه او را چه کسی انجام میدهد؟»[۱]
فرمود: آنکس که گناه میکند، از سه حال خارج نیست:
۱ـ یا خود بنده گناه میکند.
۲ـ یا خدا گناه میکند.
۳ـ یا هم بنده و هم خدا، اگر بگوئیم، خدا گناه میکند، او با انصافتر و عادلتر از آن است که خود گناه کند و سپس بندهاش را به خاطر گناه، مجازات نماید، زیرا خلاف عدل و انصاف است که خدا به بندهاش، به خاطر کاری که او انجام نداده ظلم کند.
و اگر گناه را هر دو (هم بنده و هم خدا) انجام دهند، در این صورت خدا در گناه کردن با بندهاش شریک است، شریکی که نسبت به بنده قویّ است، مجازات کردن قوی به خاطر گناه مقدمتر از مجازات ضعیف است، (در صورتی که خدا، مجازات را به بندهی گنهکار وعده داده) و اگر بنده گناه میکند، بنابراین رواست که امر و نهی الهی، متوجّه بنده گردد، و پاداش و کیفر نیز مربوط به او باشد، و بهشت یا دوزخ عاید او گردد.
ابو حنیفه آنچنان مرعوب برهان و سخنان منطقی و محکم آن کودک (موسی بن جعفر(ع)) قرار گرفت که گفت:
ذُرِّیةً بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ وَ اللهُ سَمیعٌ عَلیمٌ
«آنها فرزندانی بودند که (از نظر پاکی و کمال) بعضی از بعض دیگر گرفته شدهاند و خداوند شنوا و دانا است.» (آل عمران - 34)[۲].
یعنی این گل از درخت نبوّت و رسالت است، که این گونه، سخن میگوید.
پینوشتها
[۱]. با توجّه به اینکه ابو حنیفه میگفت: کارها در دست خدا است، و ما در انجام کارها، مجبور هستیم، نه مختار.
[۲]. مناقب آل ابیطالب، ج ۴، ص ۳۱۴.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی