کد مطلب: ۴۵۵۹
تعداد بازدید: ۱۳۳۸
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۶:۱۶
جهاد | ۹
یکی دیگر از روش های انتقال پیام در سیره انبیاء و رسولان، به صورت شفاهی یا چهره به چهره است. آنان با انتقال مفاهیم در قالب ‌های رو در رو، به صورت فردی و گروهی به انتقال شفاهی پیام ها و آموزه های الهی می ‌پرداختند و برای رسیدن به فهم مشترک، به فرد فرد انسان‌ ها بها می ‌دادند و برای همه ایشان ارزش قائل بودند.
در درس قبل به مسئله انتقال پیام به عنوان یکی از روش ها و اقدام عملی جهت تحقق جهاد فرهنگی پرداختیم و بعضی از ویژگی های آن را بررسی کردیم. در این درس در ادامه درس قبل به پاره ای دیگر از روش های انتقال پیام خواهیم پرداخت.


اطلاع رسانی شفاهی و چهره به چهره


یکی دیگر از روش های انتقال پیام در سیره انبیاء و رسولان، به صورت شفاهی یا چهره به چهره است. آنان با انتقال مفاهیم در قالب ‌های رو در رو، به صورت فردی و گروهی به انتقال شفاهی پیام ها و آموزه های الهی می ‌پرداختند و برای رسیدن به فهم مشترک، به فرد فرد انسان‌ ها بها می ‌دادند و برای همه ایشان ارزش قائل بودند. زمانی که حضرت موسی علیه السلام به مقام رسالت رسید تا قوم خود را هدایت کند، خداوند به ایشان فرمود: « فَأْتِيا فِرْعَوْنَ فَقُولا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعالَمِينَ »، به سراغ فرعون برويد و بگوئيد ما فرستاده پروردگار جهانيان هستيم[1]. بیش از ده ها آیه قرآن با کلمه « قُل » شروع می شود که همه آنها نشان گر انتقال پیام به صورت چهره به چهره است.
برای نمونه به آیات 31 و 32 سوره آل عمران توجه کنید: « قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَ يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ * قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْكافِرِين‏ »، بگو: اگر خدا را دوست مى‏ داريد، از من پيروى كنيد! تا خدا (نيز) شما را دوست بدارد، و گناهانتان را ببخشد، و خدا آمرزنده مهربان است * بگو: از خدا و فرستاده (او)، اطاعت كنيد! و اگر سرپيچى كنيد، خداوند كافران را دوست نمى‏ دارد[2]. با توجه به کلمه قُل و معنای آن، رسول خدا صلّی الله علیه و آله به صورت شفاهی آن چه مامور بوده  را به مردم انتقال داده است. در سوره شعراء حضرت ابراهیم علیه السلام خطاب به پدر خود (که در واقع عموی ایشان بود) و قومش می فرماید: « إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَ قَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ »، چه چيز را مى ‏پرستيد؟[3] در واقع حضرت ابراهیم علیه السلام برای انجام رسالتی  که از سوی خداوند متعال مأمور به تبلیغ آن به مردم بود، با حضور در قوم خود و به صورت شفاهی و چهره به چهره وظیفه خویش را اجرا می نمود. این نوع تبلیغ، همان تبلیغ شفاهی و چهره به چهره است.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله زمانی که جبرئیل به ایشان فرمود: « يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّك‏... »، اى پيامبر! آن چه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملًا (به مردم) برسان‏... [4]، در روز غدیر خم، مردم را جمع کردند، تا پیام خدا ( اعلان ولایت و امامت علی علیه السلام ) را به آنها ابلاغ کند.
به عبارت ساده تر ایراد سخنرانی یکی از راه های انتقال پیام و متقاعد سازی مخاطب و جذب آنان به شمار می آید. چنان چه در قرآن کریم در این مورد می فرماید: « الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَيانَ »،  خداوند رحمن، قرآن را تعليم فرمود، انسان را آفريد، و به او بيان را تعليم كرد[5]. خداوند در این آیات، به مهم ترین نعمتی که به انسان داده است اشاره می کند، و می فرماید: « عَلَّمَهُ الْبَيانَ » بيان، از نظر مفهوم لغوی معنى گسترده ‏اى دارد، و به هر چيزى گفته مى ‏شود كه مبين و آشكار كننده چيزى باشد، بنا بر اين نه فقط نطق و سخن را شامل مى ‏شود كه حتى كتابت و خط و انواع استدلالات عقلى و منطقى كه مبين مسائل مختلف و پيچيده است همه در مفهوم بيان جمع است، هر چند نمونه  شاخص آن، سخن گفتن است[6].


انتقال پیام به صورت تدریجی


با این که رسول خدا صلی الله علیه و آله به یک باره تمام قرآن مجید بر قلب مبارک ایشان نازل شد، امّا اطلاع رسانی ایشان به مردم، به امر پروردگار به صورت تدریجی بوده است. نحوه ابلاغ وحی با توجه به ضرورت ‌ها و نیازها در قالب سؤالاتی که توسط مردم از پیامبر صلی الله علیه و آله به عمل می آمد صورت می گرفت. فرشته وحی بر پیامبر صلی الله علیه و آله نازل می شد و  آیات الهی را بر ایشان ابلاغ می ‌نمود. در سوره مبارکه اسراء آیه ۱۰۶ می‌ فرماید: «وَ قُرْءَانًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلىَ النَّاسِ عَلىَ‏ مُكْثٍ وَ نَزَّلْنَاهُ تَنزِيلا »، ما قرآنی بر تو نازل کردیم که به صورت جدا از هم می ‌باشد تا آن را تدریجاً بر مردم بخوانی و به طور قطع ما قرآن را تدریجی نازل کردیم.
این روش اطلاع رسانی هم پاسخ گوی نیازها و رویدادهای مردم می ‌باشد و هم فهمش برای آنان آسان می ‌باشد. یعنی در این مسأله به قابلیت و پذیرش مخاطبین و دریافت کنندگان پیام توجه می شود و اطلاع رسانی یک باره صورت نمی گیرد[7]. چنانچه امام صادق علیه السلام در مورد رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرماید: « مَا كَلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ ص الْعِبَادَ بِكُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ »، هيچ گاه پيغمبر با مردم از عمق عقل خويش سخن نگفت بلكه مي فرمود: ما گروه پيغمبران مأموريم كه با مردم به اندازه عقل خودشان سخن گوئيم[8]‏.


انتقال پیام با توجه به حال مخاطب


در داستان حضرت یوسف علیه السلام که احسن القصص قرآن است، زمانی که یوسف علیه السلام کودک بود و در عالم رؤیا ماجرایی را می‌ بیند و آن را برای پدرش نقل می ‌کند، یعقوب پیامبر علیه السلام به او تأکید می ‌کند که این رؤیا را حتی برای برادرانت نیز بیان نکن چون آنها بر علیه تو توطئه خواهند کرد. این نشان دهنده آن است که باید اطلاعات با توجه به شرایط و با طبقه بندی، و متناسب با فهم و حال افراد به آنان منتقل گردد تا از آنها بهره برداری مناسب گردد و در جهت تخریب و تضعیف و تدارک توطئه از آن سوء استفاده نگردد[9].
در سوره یوسف آیه ۵ می‌فرماید: « قالَ یا بُنَیَّ لا تَقْصُصْ رُؤْیاکَ عَلی إِخْوَتِکَ فَیَکیدُوا لَکَ کَیْداً »، يعقوب عليه السلام گفت: فرزندم خواب خود را براى برادرانت بازگو مكن كه براى تو نقشه خطرناك مى‏ كشند[10]. یعنی اگر اطلاعات طبقه بندی شده نباشد، موجب افشای اسرار و اخبار مهم می ‌شود. و افراد مریض، خائنین و بدخواهان از آن سوء استفاده می‌ کنند. چنان چه از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که می فرماید: « وَ اللَّهِ، لَوْ عَلِمَ أَبُوذَرٍّ مَا فِي قَلْبِ سَلْمَانَ لَقَتَلَهُ ...[11] »، به خدا قسم، اگر ابوذر آن چه را که در قلب سلمان هست می دانست به تحقیق او را می کشت. این حدیث به خوبه اهمیت دسته بندی مطالب و کیفیت بیان آن به مخاطب را می رساند.
نکته بسیار مهمی را که می توان در روش انبیای الهی در انتقال پیام و معارف الهی به دست آورد این است که انبیا هیچ گاه از اعتماد مخاطبان خود، با دادن اطلاعات سطحی، منفعت طلبانه و نادرست سوء استفاده نمی کردند. تلاش انبیا در دادن اطلاعات حق، به جهت شکل گیری اعتقادات مردم و جلوگیری از غلبه و سلطه اطلاعات نادرست و انحرافی بوده است و از بازی با افکار مردم جلوگیری می‌ کردند[12].


اطلاع رسانی به شیوه کتبی


علاوه بر روش شفاهی در اطلاع رسانی انبیا، استفاده از روش‌ های کتبی برای انتقال اطلاعات نیز توسط ایشان صورت می ‌گرفته است. در داستان حضرت سلیمان علیه السلام قرآن می فرماید: « اذْهَبْ بِكِتابِي هذا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ ثُمَّ تَوَلَّ عَنْهُمْ فَانْظُرْ ما ذا يَرْجِعُون‏ »، اين نامه مرا ببر و نزد آنها بيفكن، سپس برگرد و در گوشه‏ اى توقف كن ببين آنها چه عكس العملى نشان مى‏ دهند[13]. حضرت سلیمان علیه السلام جهت دعوت ملکه سباء به آیین الهی، نامه ‏اى بسيار كوتاه و پر محتوى نوشت و به هدهد داد تا به ایشان برساند. یکی از راه های انتقال پیام که مجاهدین فرهنکی می توانند از آن بهره ببرنند، نوشتن در قالب کتاب، اعلامیه ها و نشریات و امثال آن می باشد.
هر کدام از روش های تبلیغ چهره به چهره و مکتوب، آثار مخصوص به خود را دارد. مبلّغین دینی و کسانی که در عرصه جهاد فرهنگی فعالیت می کنند، باید با کسب تجربه و مهارت و با مدد گرفتن از حضرت حق، تلاش کنند تا مواضع تبلیغی خود را به خوبی شناسایی نموده و در هر مورد از شیوه خاص خود که اثر بیشتر و بهتری دارد، استفاده کنند. مثلا جایی که از انتقال معارف و پیام ها به شکل مکتوب هیچ استقبالی نمی شود، نباید از شیوه مکتوب استفاده کرد، بلکه باید از طریق تبلیغ چهره به چهره و با رعایت آداب و موازینِ جلب مخاطب، امر انتقالِ پیام را به درستی انجام داد و یا بالعکس، آن جا که مخاطبین زمینه پذیرش تبلیغ چهره به چهره را ندارند، از شیوه مکتوب، آن هم با شرایط و موازینی که مناسب حال مخاطبین است، به انجام این پرداخت.
بنا بر این، در انتخاب روش انتقال پیام ها و معارف، باید پیش از هر چیز بستر ایده آل و مناسب مخاطبین را در نظر گرفت و پس از آن با توجه به این موضوع، به انتخاب شیوه مناسب انتقال پیام پرداخت.


خودآزمایی


1-    یکی از روش های انتقال پیام، روش چهره به چهره است. آن را توضیح دهید.
2-    با توجه به آیه 28 سوره نمل، یکی از راه های انتقال پیام را توضیح دهید.

پی‌نوشت‌ها

 
[1]  سوره شعراء آیه 16/ترجمه مکارم
[2]  سوره آل عمران آیات 31 و 32/ ترجمه مکارم
[3]  سوره شعراء آیه 70
[4]  سوره مائده آیه 67/ ترجمه مکارم
[5]  سوره الرحمن آیات 1 الی 4/ ترجمه مکارم
[6]  تفسیر نمونه ج23 ص 100
[7]  روش اطلاع رسانی انبیاء از منظر قرآن ( بیستونی ) ص 84 الی 85
[8]  اصول کافی ج1 ص23/ترجمه مصطفوی
[9]   روش اطلاع رسانی انبیاء ( بیستونی ) ص 115
[10]  سوره یوسف آیه 5/ترجمه مکارم
[11]  اصول کافی ج2 ص 332
[12]  روش اطلاع رسانی انبیاء از منظر قرآن( بیستونی ) ص 130
[13]  سوره نمل آیه 28/ ترجمه مکارم 

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مجید رضایی
برچسب ها: جهاد جهاد فرهنگی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: