کد مطلب: ۴۵۸۲
تعداد بازدید: ۶۲۲
تاریخ انتشار : ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۷
داستان‌هایی از حضرت امام کاظم(ع) | ۴
هارون الرّشید (طاغوت بزرگ عبّاسی) در سفر حج به مدینه آمد، کنار قبر رسول خدا(ص) رفت، و از روی افتخار و خودستایی و برتری جویی گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ عَمَّ: «سلام بر تو ای پسر عمو!».
هارون الرّشید (طاغوت بزرگ عبّاسی) در سفر حج به مدینه آمد، کنار قبر رسول خدا(ص) رفت، و از روی افتخار و خودستایی و برتری جویی گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ عَمَّ: «سلام بر تو ای پسر عمو!».
امام کاظم(ع) که در آنجا حاضر بود (خواست غرور هارون را بشکند) کنار قبر شریف پیامبر(ص) آمد و گفت: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبَه! «سلام بر تو ای پدر!» یعنی تو ای هارون، اگر می‌خواهی پیامبر(ص) را به عنوان عمو بخوانی خود را پسر عموی او؛ و از این عنوان، سوء استفاده کنی، بدان که من پسر او هستم.
هارون ناراحت شد و آثار خشم در چهره‌اش آشکار گشت.[۱]
 

پی‌نوشت


[۱]. همان مدرک، ص ۲۹۷.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: