کد مطلب: ۴۵۸۵
تعداد بازدید: ۵۲۹
تاریخ انتشار : ۱۵ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۰
شرح فشرده‌ای از عقاید شیعه امامیه | ۷
ما معتقدیم: همه‌ی انسان‌ها در روز واحدى بعد از مرگ زنده می‌شوند و به حساب اعمال آنها رسیدگى خواهد شد، نیكان و صالحان در بهشت جاویدان جاى می‌گیرند و بدان و گنهكاران به دوزخ فرستاده می‌شوند.

بخش چهارم؛ قیامت و زندگی پس از مرگ| ۱


۳۴ـ بدون معاد زندگی نامفهوم است


ما معتقدیم: همه‌ی انسان‌ها در روز واحدى بعد از مرگ زنده می‌شوند و به حساب اعمال آنها رسیدگى خواهد شد، نیكان و صالحان در بهشت جاویدان جاى می‌گیرند و بدان و گنهكاران به دوزخ فرستاده می‌شوند.
«اَللهُ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ لَیجْمَعَنَّكُمْ اِلى‌ یوْمِ الْقِیمَةِ لا رَیبَ فِیهِ؛ معبودى جز خداوند یكتا نیست، به یقین همه‌ی شما را در روز رستاخیز كه شكّى در آن نیست گردآورى می‌كند».[1]
«فَاَمّا مَنْ طَغى * وَ آثَرَ الْحَیوةَ الدُّنْیا * فَاِنَّ الْجَحیمَ هِی الْمَأوى * وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ * فَاِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأوى؛ امّا آن كس كه طغیان كرده و زندگى دنیا را مقدم داشته است ‏به یقین دوزخ جایگاه اوست و آن كس كه از مقام (عدالت) پروردگارش بترسد و نفس را از هوى و هوس باز دارد به یقین بهشت جایگاه اوست‏».[2]
ما معتقدیم: این جهان در واقع پلى است كه انسان‌ها باید از آن بگذرند و به سراى جاویدان برسند، یا به تعبیر دیگر دانشگاه، یا بازار تجارت، یا مزرعه‌اى است‏ براى سراى دیگر.
علی(ع) درباره‌ی دنیا می‌گوید: «اِنَّ الدُّنْیا دارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَها... وَ دارُ غِنىً لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْها، وَ دارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِها، مَسْجِدُ اَحِبّاءِ اللهِ وَ مُصَلّى مَلائِكَةِ اللهِ وَ مَهْبِطُ وَحْی اللهِ وَ مَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللهِ؛ دنیا جایگاه صدق و راستى است‏ براى آن كس كه با صداقت‏ با آن برخورد كند... و سراى بی‌نیازى است‏ براى آن كس كه از آن توشه برگیرد، و جایگاه آگاهى و بیدارى است‏ براى آن كس كه از آن پند گیرد، مسجد دوستان خداست، و نمازگاه فرشتگان پروردگار و محل نزول وحى الهى، و تجارتخانه‌ی دوستان حق!»[3]
 

۳۵ـ دلایل معاد روشن است


ما معتقدیم: دلایل معاد بسیار روشن است چرا كه اولاً: زندگى این جهان نشان می‌دهد كه نمی‌تواند هدف نهایی آفرینش انسان باشد كه چند روزى بیاید، در میان انبوه مشكلات زندگى كند و بعد همه چیز پایان گیرد و در عالم نیستى فرو رود: «اَفَحَسِبْتُمْ اَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً وَ اَنَّكُمْ اِلَینا لا تُرْجَعُونَ؛ آیا گمان كردید شما را بیهوده آفریده‌ایم و به سوى ما باز نمی‌گردید!»[4]
اشاره به این كه اگر معادى در كار نبود حیات دنیا عبث و بیهوده به نظر می‌رسید.
ثانیاً: عدل الهى ایجاب می‌‏كند كه نیكوكاران و بد كاران كه غالباً در این جهان در یك صف قرار می‌گیرند و گاه بد كاران جلوترند، از هم جدا شوند و هر كدام به سزاى اعمالشان برسند: «اَمْ حَسِبَ الَّذینَ اجْتَرَحُوا السَّیئاتِ اَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَمَماتُهُمْ ساءَ ما یحْكُمُونَ؛ آیا آن‌ها كه مرتكب گناهان شدند گمان كردند كه ما آنها را همچون كسانى قرار می‌‏‌دهیم كه ایمان آورده‌ااند و عمل صالح انجام داده‌ااند؟ كه حیات و مرگشان یكسان باشد؟ چه بد داورى می‌كنند!»[5]
ثالثاً: رحمت ‏بی‌پایان الهى ایجاب می‌كند كه فیض و نعمت او با مرگ از انسان قطع نشود و تكامل افراد مستعد و شایسته همچنان ادامه یابد: «كَتَبَ عَلى‌ نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَیجْمَعَنَّكُمْ اِلى‌ یوْمِ الْقِیمَةِ لا رَیبِ فیهِ؛ خدا رحمت را بر خود فرض كرده و همه‌ی شما را در روز رستاخیز كه شكى در آن نیست جمع خواهد كرد».[6]
قرآن به كسانى كه در مسأله‌ی معاد تردید داشتند می‌گوید: چگونه ممكن است در قدرت خدا براى زنده كردن مردگان شكّ و تردید كنید، در حالى كه خلقت نخستین شما نیز از اوست، همان كسى كه در آغاز شما را از خاك آفرید باز هم به زندگى دیگر بر می‌گرداند: «اَفَعَیینا بِالْخَلْقِ الاَوَّلِ بَلْ هُمْ فی لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدیدٍ؛ آیا ما از آفرینش نخستین عاجز ماندیم (كه قادر بر آفرینش رستاخیز نباشیم) ولى آنها (با این دلایل روشن) باز در آفرینش مجدّد تردید دارند!»[7]
«وَضَرَبَ لَنا مَثَلاً وَنَسِی خَلْقَهُ قالَ مَنْ یحْی الْعِظامَ وَهِی رَمیم * قُلْ یحْییهَا الَّذی اَنْشَاَها اَوَّلَ مَرَّةٍ وَ هُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلیم؛ او براى ما مثالى زد، ولى آفرینش خود را فراموش كرد و گفت: چه كسى این استخوان‌هاى پوسیده را زنده می‌كند؟! بگو همان كسى كه او را در آغاز آفرید، و او نسبت ‏به هر مخلوقى آگاه است‏».[8]
اضافه بر این مگر آفرینش انسان در برابر آفرینش آسمان‌ها و زمین مسأله‌ی مهمّى است! كسى كه قادر است این جهان پهناور را با آن همه شگفتی‌هایش بیافریند، توانایى بر زنده كردن مردگان را پس از مرگ دارد: «اَوَلَمْ یرَوْا اَنَّ اللهَ الَّذی خَلَقَ السَّمواتِ وَالاَرْضَ وَلَمْ یعْی بِخَلْقِهِنَّ بِقادِرٍ عَلى اَنْ یحْی الْمَوْتى بَلى اِنَّهُ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدیر؛ آیا آنها نمی‌دانند خداوندى كه آسمان‌ها و زمین را آفرید و از آفرینش آنها ناتوان نشد قادر است مردگان را زنده كند؟ آرى او بر هر چیز تواناست‏».[9]
 

۳۶ـ معاد جسمانی


ما معتقدیم: نه تنها روح انسان، بلكه جسم و روح با هم در آن جهان باز می‌گردد، و حیاتى نوین از سر می‌گیرند، چرا كه آنچه در این جا انجام شده است‏ با همین جسم و روح بوده، و پاداش‌ها و كیفرها نیز باید نصیب هر دو شود.
در غالب آیات مربوط به معاد در قرآن مجید، روى معاد جسمانى تكیه شده است و در برابر تعجّب مخالفان كه می‌گفتند: چگونه این استخوان‌هاى پوسیده به حیات مجدّدى باز می‌گردند، قرآن می‌گوید: «قُلْ یحْییهَا الَّذى اَنْشَاها اَوَّلَ مَرَّةٍ؛ كسى كه روز اوّل انسان را از خاك آفرید، بر چنین كارى قادر است‏».[10]
«اَیحْسَبُ الاِنْسانُ اَنْ لَنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ * بَلى‌ قادِرینَ عَلى‌ اَنْ نُسَوِّی بَنانَهُ؛ آیا انسان گمان می‌كند كه استخوان‌هاى (پوسیده) او را جمع (و زنده) نخواهیم كرد؟ آرى ما قادریم كه (حتّى خطوط سر) انگشتان او را مرتّب كنیم (و به حال اوّل باز گردانیم)».[11]
این آیات و مانند آن همه صراحت در معاد جسمانى دارد.
آیاتى كه می‌گوید: شما از قبرهایتان بر انگیخته می‌شوید، نیز به وضوح معاد جسمانى را بیان می‌‏كند.[12]
اصولاً بیشتر آیات معاد در قرآن معاد روحانى و جسمانى را شرح می‌دهد.
 

۳۷ـ عالم عجیب پس از مرگ


ما معتقدیم: آنچه در جهان پس از مرگ و عالم قیامت و بهشت و دوزخ می‌گذرد، بسیار برتر و بالاتر از آن است كه ما در این دنیاى محدود از آن آگاه و با خبر شویم: «فَلا تَعْلَمُ نَفْس ما اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ اَعْینٍ؛ هیچ كس نمی‌داند چه پاداش‌هایى كه مایه‌ی روشنى چشم‌هاست‏ براى آنها (نیكوكاران) نهفته شده است‏».[13]
و در حدیث معروف نبوى آمده است: «اِنَّ اللهَ یَقُولُ اَعْدَدْتُ لِعِبادِی الصّالِحینَ ما لا عَین رَأَتْ وَلا اُذُن سَمِعَتْ وَلا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ؛ من براى بندگان صالحم نعمت‌هایى فراهم كرده‌ام كه هیچ چشمى آنها را ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بر قلب هیچ انسانى خطور نكرده است‏».[14]
در واقع ما در این دنیا به منزله‌ی جنین‌هایى كه در محیط محدود شكم مادر قرار دارد می‌‏باشیم و اگر جنین فرضاً عقل و هوشى هم داشته باشد، حقایق و مفاهیمى را كه در جهان بیرون رحم وجود دارد مانند: آفتاب و ماه درخشان، وزش نسیم، منظره‌ی گلها و غرّش امواج دریا را هرگز درك نمی‌كند، این جهان نسبت‏ به عالم قیامت همچون جهان جنین است نسبت‏ به این دنیا ـ دقّت كنید.
 

۳۸ـ معاد و پرونده‌ی اعمال


ما معتقدیم: که در آن روز نامه‌هایى كه بیانگر اعمال ماست، به دست ما داده می‌شود، نامه‌ی اعمال نیكوكاران به دست راستشان، و بدكاران به دست چپشان، مؤمنان صالح از مشاهده‌ی نامه‌ی اعمال خود خوشحال و مسرور می‌‌شوند، و بدكاران شدیداً نگران و ناراحت، همان گونه كه قرآن مجید می‌فرماید: «فَاَمّا مَنْ اُوتِی كِتابَهُ بِیمینِهِ فَیقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِیهُ * اِنّی ظَنَنْتُ اَنّی مُلاقٍ حِسابِیه * فَهُوَ فی عیشَةٍ راضِیةٍ * ... وَاَمّا مَنْ اُوتِی كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَیقُولُ یا لَیتَنی لَمْ اُوتَ كِتابِیه؛ امّا آن كس كه نامه‌ی اعمالش را به دست راستش داده‌اند (از شادى) صدا می‌زند كه (اى اهل محشر!) نامه‌ی اعمال مرا بگیرید و بخوانید! من یقین داشتم كه به حساب اعمالم می‌رسم! و او در یك زندگى رضایتبخش خواهد بود ـ ولى كسى كه نامه‌ی اعمالش را به دست چپش داده‌اند می‌گوید: اى كاش نامه‌ی اعمالم را به من نمی‌دادند!»[15]
ولى در این كه نامه‌ی اعمال چگونه است؟ و چگونه نوشته می‌شود كه هیچ كس قادر به انكار محتواى آن نیست؟ درست‏ بر ما روشن نمی‌باشد، و چنانكه قبلاً نیز اشاره شد اصولاً معاد و رستاخیر ویژگی‌هایی دارد كه درك جزییات آن براى مردم دنیا مشكل یا غیر ممكن است ولى كلیات آن معلوم و غیر قابل انكار است.
 

۳۹ـ شهود و گواهان در قیامت


ما معتقدیم: که در قیامت علاوه بر این كه خداوند شاهد بر تمام اعمال ماست، گواهانى نیز بر اعمال ما گواهى می‌دهند، دست و پاى ما و حتّى پوست تن ما، زمینى كه بر آن زندگى می‌کنیم و غیر آن‌ها، همه شاهد و گواه اعمال ما هستند.
«اَلْیوْمَ نَخْتِمُ عَلی اَفْواهِهِمْ وَتُكَلِّمُنا اَیدیهِمْ وَتَشْهَدُ اَرْجُلُهُمْ بِما كانُوا یكْسِبُونَ‏؛ امروز (روز قیامت) بر دهانشان مهر می‌نهیم و دستهایشان با ما سخن می‌گویند و پاهایشان به كارهایی كه انجام می‌دادند (نیز) شهادت می‌دهند».[16]
«وَقالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَینا قالُوا اَنْطَقْنَا اللهُ الَّذِی اَنْطَقَ كُلَّ شَیءٍ؛ آنها به پوست‌هاى تن خود می‌گویند: چرا بر ضدّ ما گواهى دادید؟ در جواب خواهند گفت: همان خدایی كه هر موجودى را به نطق درآورده، ما را گویا ساخته (و این مأموریت افشاگرى را به ما بخشیده است!».[17]
«یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ اَخْبارَها * بِاَنَّ رَبَّكَ اَوْحَى لَها؛ در آن روز زمین خبرهایش را بازگو می‌کند! چرا كه پروردگارت به آن وحى كرده است (كه این مأموریت را انجام دهد)».[18]
 

خودآزمایی


1- به کدام دلایل، وجود معاد بسیار روشن است؟
2- بیشتر آیات معاد در قرآن بر چه نوع معادی دلالت دارد؟ آیه‌ای را ذکر کنید که بر معاد جسمانی دلالت دارد.
3- درباره شهود و گواهان در قیامت توضیح دهید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]ـ سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۸۷.
[2]ـ سوره‌ی نازعات، آیات ۳۷ـ۴۱.
[3]ـ نهج البلاغه، كلمات قصار، شماره‌ی 131.
[4]ـ سوره‌ی مؤمنون، آیه‌ی ۱۱۵.
[5]ـ سوره‌ی جاثیه، آیه‌ی ۲۱.
[6]ـ سوره‌ی انعام، آیه‌ی ۱۲.
[7]ـ سوره‌ی ق، آیه‌ی ۱۵.
[8]ـ سوره‌ی یس، آیات ۷۸ و ۷۹.
[9]ـ سوره‌ی احقاف، آیه‌ی ۳۳.
[10]ـ سوره‌ی یس، آیه‌ی ۷۹.
[11]ـ سوره‌ی قیامت، آیات ۳ و ۴.
[12]ـ مانند آیات سوره‌ی یس: 51 و 52، قمر: 7، معارج: 43.
[13]ـ سوره‌ی سجده، آیه‌ی ۱۷.
[14]ـ محدثان مشهور مانند بخارى و مسلم، و مفسّران معروف مانند طبرسى، آلوسى و قرطبى این حدیث را در كتابهاى خود آورده‌‏اند.
[15]ـ سوره‌ی الحاقه، آیات ۱۹ تا ۲۵.
[16]ـ سوره‌ی یس، آیه‌ی ۶۵.
[17]ـ سوره‌ی فصّلت، آیه‌ی ۲.
[18]ـ سوره‌ی زلزله، آیات ۴ و ۵.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: