کد مطلب: ۴۶۶۷
تعداد بازدید: ۵۶۲
تاریخ انتشار : ۲۲ خرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۳۰
داستان‌هایی از حضرت امام رضا(ع) | ۱
امام هشتم(ع) برای آن کس که فرموده بود نماز تو تمام است چنین توضیح داد: «زیرا تو به مقصد دیدار سلطان (مأمون ظالم) آمده‌ای، بنابراین سفر تو سفر گناه است، و سفر گناه موجب قصر نماز نمی‌شود».
نام: علی بن موسی(ع)
لقب معروف: رضا(ع)
کنیه: ابوالحسن
پدر و مادر: امام موسی بن جعفر، نجمه(علیهماالسلام)
وقت و محلّ تولّد: 11 ذیقعده سال 148 ﻫ‌ق در مدینه
وقت و محلّ شهادت: آخر صفر 203 هجری قمری در سنّ 55 سالگی، به وسیله‌ی مأمون، مسموم و در سناباد نوقان (که امروز یکی از محلّه‌های مشهد است) به شهادت رسید.
مرقد شریف: مشهد مقدّس (یکی از شهرهای بزرگ ایران)
دوران زندگی: در سه بخش؛
۱ـ قبل از امامت، 35 سال (148 تا 183 ﻫ‌ق)
۲ـ بعد از امامت، 17 سال در مدینه
۳ـ بعد از امامت، سه سال در خراسان، که حسّاسترین دوره‌ی زندگی سیاسی آن حضرت، در این سه سال بود.
آن حضرت، تنها یک فرزند (امام جواد) داشت که هنگام شهادت پدر، حدود هفت سال داشت.


گناه دیدار طاغوت


دو نفر مسافر به خراسان آمدند، در آنجا به حضور حضرت رضا(ع) رفته و پرسیدند: ما از فلانجا آمده‌ایم، آیا نماز ما شکسته است یا تمام؟
حضرت رضا(ع) به یکی از آنها فرمود: نماز تو شکسته است، و به دیگری فرمود: نماز تو تمام است!!
(با اینکه آنها از یکجا آمده بودند، و هیچگونه فرقی در حدّ سفر آنها نبود، لذا تعجّب کردند که چرا جواب مسأله، دو گونه شد؟!)
امام هشتم(ع) برای آن کس که فرموده بود نماز تو تمام است چنین توضیح داد: «زیرا تو به مقصد دیدار سلطان (مأمون ظالم) آمده‌ای، بنابراین سفر تو سفر گناه است، و سفر گناه موجب قصر نماز نمی‌شود».[1]
به این ترتیب امام رضا(ع) حتّی در مسأله گفتن، مردم را از طاغوت برحذر می‌داشت.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. وسائل الشّیعه، ج ۵، ص ۵۱۰.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: