بخش اول: ازدواج؛ فواید، موانع و راه حلها | ۴
موانع ازدواج
هر جوانی طبعاً به ازدواج و تشکیل خانواده علاقه دارد و غریزهی جنسی، او را در اقدام به آن دعوت میکند، و باید هر چه زودتر خواستهی طبیعت را اجابت کند و کانون خانواده را برقرار سازد. ولی در خارج چنین نیست و اغلب ازدواجها از سنین طبیعی و مطلوب به سنین بالاتر به تأخیر میافتد. آنچه باعث این تأخیر میشود بعضی از مشکلات و موانع واقعی یا خیالی است که در این راه وجود دارند که به بعضی از آنها اشاره میکنیم:
قبلاً باید یادآور شد که ازدواج امر ساده و نیازی طبیعی است که زن و مرد به یک دیگر دارند. دو رکن اصلی ازدواج زن و مرد هستند که در خطبهی عقد، پیمان زندگی مشترک میبندند، که در ادارهی زندگی تشریک مساعی نمایند و تا پایان عمر به هم وفادار باشند. مرد به مقدار امکاناتش چیزی یا مبلغی را به عنوان «صداق» و نشانهی صداقت تقدیم همسرش مینماید که مهر و صداق نامیده میشود. اصل ازدواج همین امر ساده و بیتشریفات است، و قاعدتاً باید مانند سایر نیازهای طبیعی بدون تکلف انجام بگیرد. ولی متأسفانه این حقیقت ساده از مسیر سهل و بیآلایش خود خارج شده و به یک سری آداب و رسوم و تجملات و توقعات زاید و غیر ضروری و دست و پاگیر مبتلا گشته است، مانند مراسم سنگین عقد و عروسی، مهریههای سنگین، جهاز مفصل، فرش و ظرف و اسباب زندگی، توقع منزل جدا و مستقل. این قیود زاید و دست و پاگیر به صورت جزء لاینفک ازدواج درآمده و آن را امری غیرطبیعی و دشوار ساخته است. ریشهی اکثر موانع، همین قید و بندهای غیرضروری است که تا پاره نشوند مشکلات و موانع ازدواج برطرف نخواهد شد. اکنون به تعدادی از این مشکلات اشاره میکنیم:
1. فقر و تهیدستی
هر جوانی طبعاً میل دارد که ازدواج کند و زندگی خود را سامان دهد و غریزهی جنسی هم او را بدین امر هدایت و حتی تحت فشار قرار میدهد. اما بسیاری از جوانان، بر خلاف میل باطنی، به موقع ازدواج نمیکنند؛ با این عذر که مخارج عقد و عروسی، تهیهی منزل و اسباب و لوازم زندگی را نداریم و نمیتوانیم مخارج آیندهی زندگی را تأمین و آبرومند زندگی کنیم و با این بهانهها بهترین اوقات جوانی را در حال تجرد به سر میبرند، هنگامی ازدواج میکنند که چندان نیازی به آن ندارند و برخی ناچار میشوند تا پایان عمر از این نعمت بزرگ محروم بمانند و مجرد زندگی کنند.
آری، فقر و تهی دستی امری است دردناک که میتواند از ازدواج به موقع جلوگیری کند ولی همهی افراد در این امر یک سان نیستند. بعضی افراد واقعاً فقیرند، یا اصلاً کار پیدا نمیکنند، یا در اثر بیماری از انجام هر کاری ناتوانند، یا درآمدشان از حداقل زندگی خودشان کمتر است. عذر این گونه افراد در تأخیر ازدواج مقبول است، چون به کسی که قدرت ندارد نفقهی خانواده را بپردازد، چگونه میتوان گفت: باید حتماً در اولین فرصت ازدواج نماید؟ بهتر است این گونه افراد عفت و پاکدامنی را حفظ کنند، و صبر و خویشتنداری را پیشه خود سازند و با استمداد از خداوند متعال سعی کنند درآمد مشروعی به دست آورند آن گاه ازدواج نمایند.
خداوند در قرآن میفرماید: «آنان كه وسیلهی ازدواج ندارند عفت نفس پیشه كنند تا خدا آنها را به لطف خود بىنیاز گرداند.»[1]
اینگونه جوانان در وضع بسیار دشواری به سر میبرند: از یک طرف میل دارند مانند سایر جوانان تشکیل خانواده بدهند و مستقل زندگی کنند و غالباً تحت فشار غریزهی جنسی نیز هستند، از طرف دیگر امکانات و قدرت مالی ندارند تا ازدواج کنند. به هر حال باید صبر و بردباری پیشه کنند، تلاش نمایند و از خدا استمداد جویند تا وسیلهی ازدواج را برایشان فراهم سازد.
اما اولیای این افراد نیز موظف هستند به مقدار توانشان در رفع نیاز آنها و تهیهی کار مناسب و تأمین مخارج ازدواجشان سعی و تلاش کنند و در رأس همه، حکومت اسلامی موظف است کار مناسبی برای این گونه افراد فراهم سازد و مادام که کار ندارند مخارج زندگی آنها و حتی هزینهی ازدواج و مخارج اهل و عیالشان را از بیت المال بپردازد.
تجملگرایی
همهی افرادی که دیر ازدواج میکنند واقعاً به سبب عدم تمکّنِ مالی نیست، چون ازدواج آن قدر هم دشوار نیست که ما میپنداریم، بلکه توقعات و بلندپروازیهای بیجا و تجملپرستی اغلب جوانان، ازدواج را این چنین دشوار ساخته است. مراسم مجلل عقد و عروسی، هزینههای سنگین و کمرشکن مهر و جهاز است که ازدواج را به صورت غولی وحشتناک در آورده است. جوانان این مراسم سنگین را جزء لاینفک ازدواج و از علائم شخصیّت خود میپندارند. جوان، فکر میکند برای ازدواج باید منزل شخصی و مستقل داشته باشد، فرش و اسباب زندگی او باید مرتب باشد، باید مراسم عقد و عروسی را مجلل برپا سازند، باید بعد از ازدواج خودش و خانوادهاش در کمال رفاه و آسایش زندگی کنند و چون در آغاز جوانی چنین امکاناتی ندارد تأخیر ازدواج را ترجیح میدهد.
اما همه این افکار اشتباه است. هیچ کدام برای ازدواج ضرورت ندارد. اگر منزل شخصی نیست در منزل اجارهای هم میتوان ازدواج کرد. اگر منزل دربست نباشد در یک اتاق و دو اتاق هم میتوان عروسی کرد. در منزل پدر و مادر عروس یا داماد هم میتوان عروسی کرد. اگر فرش قالی نیست روی موکت هم میتوان زندگی کرد. اگر زندگی مرفهی نمیتوان تهیه کرد با رعایت اقتصاد و سادگی میتوان زندگی کرد. به عقیدهی من، ازدواج به موقع و ساده زیستن، بر تأخیر ازدواج به منظور تأمین تشریفات و تجملات برتری و ترجیح دارد، زیرا قناعت و ساده زیستن و به موقع ازدواج کردن، هیچ گونه عوارض بدی در برندارد، در صورتی که تأخیر ازدواج غالباً از آثار سوء جسمانی و روانی و حتی دینی و اخلاقی خالی نیست و عواقب ناگواری را به دنبال خواهد داشت. اگر دختر و پسر موقعیت خود را بشناسند، از توقعات و بلند پروازیها دست بردارند، پا را به اندازه گلیمشان دراز کنند، و با هم تفاهم نمایند که با وضع موجود بسازند و با همین امکانات موجود زندگی خانوادگی را تشکیل دهند، میتوانند در آغاز جوانی از نعمت انس و محبت برخوردار گردند و از عواقب سوء تجرد مصون و محفوظ بمانند و میتوانند به تدریج اسباب و لوازم زندگی را فراهم سازند و بعد از مدتی زندگی آبرومند و مرتبی داشته باشند.
کوتاه سخن این که ازدواج و ارضای غریزه جنسی مانند غذا خوردن یک نیاز طبیعی است که به موقع باید تأمین شود. چنان که انسان به هنگام گرسنگی، هر غذایی پیدا کرد میخورد، و هیچ گاه به بهانهی عدم وجود میز و سرویس منظم غذاخوری و سفرهی زیبا و رنگین، از غذاخوردن امتناع نمیکند، ازدواج نیز یک نیاز طبیعی است که به موقع باید تأمین شود و نباید با توقعات و بلند پروازیها تأخیر بیفتد.
2. بیکاری
یکی از موانع مهم ازدواج بیکاری است. با این که غریزه جنسی در جوانان بسیار نیرومند است و آنان را به سوی ارضای مشروع و قانونی و تشکیل خانواده دعوت میکند، اما وقتی بیکار و بیدرآمد باشند و قدرت تأمین هزینههای مراسم عقد و عروسی و تأمین هزینه زندگی را نداشته باشند نمیتوانند به موقع ازدواج کنند، ناچارند غریزه جنسی را سرکوب کنند و ازدواج را تا پیدا کردن شغل و درآمد تأخیر بیندازند. وقتی پسران تا سنین بالا ازدواج نکنند و گاهی اصلاً از ازدواج صرف نظر کنند دختران نیز کمتر خواستگار پیدا میکنند و ناچارند تا سنین بالا در خانه پدر و مادر بمانند. و آثار سوء جسمانی و اخلاقی و اجتماعی چنین وضعی روشن است.
متأسفانه جمع کثیری از جوانان عزیز کشور ما با مشکل بیکاری مواجهاند، زیرا جمعیت کشور ایران، جوان است، تقریباً نیمی از مردم ما جوان هستند و به سن ازدواج رسیدهاند یا میرسند و نیاز به اشتغال و کسب درآمد دارند. ولی مشاغل، محدود است و به تعداد تقاضا نیست. تعداد زیادی جوان دختر و پسر داریم که فارغ التحصیل شده و جویای کار و استخدام هستند ولی اکثرشان نمیتوانند شغل مناسبی پیدا کنند. این وضع همچنان ادامه دارد و هرساله تعداد زیادی فارغ التحصیل داریم و بر تعداد بیکاران افزوده میشود.
تعداد زیادی از جوانان، به هر دلیل، ترک تحصیل کرده و درصدد یافتن شغل مناسب هستند. همه اینها، به اضافه کارگران و کارمندانی که قبلاً شاغل بودهاند ولی کارگاهشان تعطیل شده و یا به هر دلیل اخراج یا بازخرید شدهاند سیل عظیمی از بیکاران را تشکیل میدهند ولی شغلهای جدید به تعداد نیاز نیست. بنابراین بیکاری یکی از مشکلات مهم کشور ماست که دولت باید برای حل آن جداً چاره اندیشی کند وگرنه امکان دارد در آینده با بحران مواجه شویم. ولی با توجه به اوضاع و شرایط موجود و اقتصاد بیمار کشور ما، حلّ مشکل بیکاری و ایجاد زمینه اشتغال برای خیل عظیم جوانان کار ساده وآسانی نیست، به نظر میرسد نیاز به یک ابتکار عمل و تجدید نظر جدی در ساختار سیستم اقتصادی کشور دارد.
ایران با وجود این همه منابع متنوع طبیعی و سرزمین حاصل خیز و آبهای فراوان و نیروهای مستعد انسانی، کشور فقیری نیست و نباید وضع اقتصادی ما این چنین باشد. دولت باید به وسیله کارشناسان اقتصادی، عیوب و نواقص برنامههای اقتصادی موجود را پیدا کند و برطرف سازد، و به وسیله کارشناسان مخلص و دلسوز و با تجربه، طرحی جامع و منسجم و حساب شده تهیه کند و به تصویب مجلس برساند و به طوری جدی و با همکاری همه نهادها اجرا کند، بدین وسیله به تدریح به توسعه صحیح اقتصادی و حل نهایی مشکل بیکاری و فقر خواهد رسید. ولی رسیدن به چنین اقتصاد صحیحی حتماً نیاز به زمان و جدیت فراوان دارد. امیدواریم در آینده به چنین هدفی نائل گردیم.
ولی قبل از رسیدن به هدف نهایی و مطلوب، دولت موظف است به تعداد امکان برای حل مشکل بیکاری چاره اندیشی کند، ولو به طور موقت و تعداد محدود.
یکی از کارهایی که دولت در این مورد میتواند انجام دهد توزیع عادلانه شغلهای موجود در میان افراد جویای کار و جلوگیری از اشتغال افراد به شغلهای متعدد و درآمد دار است. در جامعه کنونی افراد فراوانی داریم که کارهای مختلف و متعدد دارند. و از چند جا حقوق و مزایا و یا اضافه کار میگیرند، در صورتی که افراد دیگر اصلاً بیکارند. این عادلانه نیست که افرادی دارای شغلهای متعدد باشند و از چند جا کسب درآمد کنند ولی افراد دیگر بیکار باشند. دولت میتواند با وضع قوانین و مقررات مناسب حق اشتغال افراد را محدود سازد و بیشتر از یک شغل دولتی یا خصوصی را ممنوع سازد. جلو اضافه کاری را بگیرد، یا بر داشتن شغلهای متعدد مالیاتهای سنگین ببندد تا دنبال کارهای متعدد نروند.
دولت با طرح و اجرای چنین برنامهای میتواند جمع کثیری از بیکاران را به شغل مشغول سازد. البته این را میدانم که اکثر کسانی که دارای شغلهای متعدد هستند نیازهای زندگی و تأمین رفاه بیشتر آنها را وادار به تصدی بیش از یک شغل کرده ولی با وجود کمبود زمینه اشتغال و تعداد روزافزون بیکاران امر دایر است بین این که گروهی که در توان دارند برای خودشان چند شغل دست و پا کنند و به رفاه بهتری برسند ولی جمع کثیری دیگر اصلاً بیکار و گرسنه باشند و بین این که همین شغلهای موجود عادلانه بین همه افراد تقسیم شود و همه به نوایی برسند. وضع دوم یقیناً بر وضع اول ترجیح دارد. البته اجرای چنین برنامهای کار آسانی نیست. ولی با تصمیم قاطع و برنامه ریزی صحیح امکان عمل دارد.
کار دیگری که دولت در این باره میتواند انجام دهد جلوگیری از استخدام زن و شوهر در ادارههای دولتی و حتی مؤسسههای غیر دولتی است. اگر زن استخدام شده شوهر حق استخدام نداشته باشد و بالعکس.
چنان چه زن و شوهری قبلاً استخدام شده و شاغل هستند دولت میتواند آن دو را مخیر کند که یک نفرشان از کار برکنار شود. کار دیگری که دولت در این مورد میتواند انجام دهد تعیین تکلیف برای کارگران و کارمندان غیر ایرانی است. در این زمان چندین میلیون غیر ایرانی به کارهای مختلف اشتغال دارند، بعضی از آنها نمیتوانند به کشورشان باز گردند و عواطف انسانی و اسلامی اجازه نمیدهد آنان را از ایران اخراج نمود ولی به هر حال این مسئله قابل بحث است که با وجود این همه بیکار ایرانی وظیفه دولت چیست. آیا وظیفه دارد غیر ایرانیها را اخراج کند و بدین وسیله برای جمع کثیری از ایرانیان زمینه کار را فراهم سازد، یا این که پناهندگان غیر ایرانی و مهمانان را بر صاحبان اصلی خانه مقدم بدارد. دولت باید در این رابطه تصمیم بگیرد.
خودآزمایی
1- ریشهی اکثر موانع ازدواج چیست؟
2- دو مشکل که باعث تأخیر و مانع برای ازدواج میشوند را نام ببرید.
3- عذر چه افرادی در تأخیر ازدواج مقبول است؟ و وظیفه آنها چیست؟
پینوشت
[1]. نور(24) آیه 33: «وَلْیسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لایجِدُونَ نِكاحاً حَتّى یغْنِیهُمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی