کد مطلب: ۴۷۲۸
تعداد بازدید: ۱۴۴۶
تاریخ انتشار : ۱۶ تير ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۰
جوان و همسرگزینی| ۵
سنین ازدواج بالا رفته، پسران و دختران بر خلاف میل طبیعی، خویشتن را ملزم می‌دانند که ازدواج را تا پایان دوره‌ی تحصیلات به تأخیر بیندازند، مخصوصاً در شهرها و به ویژه در شهرهای بزرگ. با این‌که تحت شدیدترین فشارهای نیروی غریزه‌ی جنسی قرار می‌گیرند اما ناچارند بسوزند و بسازند.

بخش اول: ازدواج؛ فواید، موانع و راه ‏حل‏ها | ۵


 
3. ادامه‌ی تحصیلات


سومین عاملی که موجب تأخیر ازدواج می‌شود ادامه‌ی تحصیلات دبیرستانی یا دانشگاهی است. اغلب پسران و دختران علاقه دارند تحصیلات خود را حداقل تا دیپلم و در صورت امکان تا لیسانس و بالاتر ادامه دهند. و از طرف دیگر ازدواج را با درس خواندن ناسازگار می‌دانند، زیرا ازدواج مسئولیت آفرین است، و شخص را مقید می‌سازد. چون شوهر باید زن‌داری کند و مخارج خانواده را تأمین نماید، در صورتی که هنوز شغلی و درآمدی پیدا نکرده تا مخارج خود و همسرش را تأمین کند. او هنوز نان خور پدر و مادر می‌باشد چگونه می‌تواند هزینه‌ی زندگی خانواده‌اش را تأمین کند، به علاوه فکر می‌کند بعد از ازدواج باید همسرداری کند و فرصت و فراغتی برای درس خواندن نخواهد داشت. دختر نیز تصور می‌کند که ازدواج مانع درس خواندن می‌باشد، زیرا بعد از ازدواج باید شوهرداری و خانه‌داری کند و فراغتی برای درس خواندن ندارد. خانواده‌ی دختر و پسر نیز همین عقیده را دارند و غالباً حاضر نیستند درباره‌ی ازدواج فرزندانشان، در حال تحصیل اقدام نمایند.
در نتیجه، اوضاع چنین شده که مشاهده می‌نمایید: سنین ازدواج بالا رفته، پسران و دختران بر خلاف میل طبیعی، خویشتن را ملزم می‌دانند که ازدواج را تا پایان دوره‌ی تحصیلات به تأخیر بیندازند، مخصوصاً در شهرها و به ویژه در شهرهای بزرگ.
با این‌که تحت شدیدترین فشارهای نیروی غریزه‌ی جنسی قرار می‌گیرند اما ناچارند بسوزند و بسازند. چون ادامه‌ی تحصیلات را برای آینده‌ی خویش ضروری و سرنوشت ساز می‌دانند، اما غریزه‌ی جنسی به هرحال یک واقعیت است و به این بهانه‌ها نمی‌توان آن را خاموش ساخت. اگر از طریق مشروع و طبیعی ارضا نشد، بیم آن می‌رود که از طریق غیرمجاز خود را آشکار سازد. نابهنجاری‌ها، طغیان‌ها، مفاسد اخلاقی، انحرافات جنسی، تجاوزات نامشروع، ولگردی‌ها و چشم چرانی‌ها، وجود بعضی بیماری‌های جسمانی و روانی، که در بین جوانان دیده می‌شود معلول تأخیر ازدواج و عدم دسترسی به ارضای مشروع است.
مشکلات اخلاقی و اجتماعی جوانان بر اندیشمندان پوشیده نیست و همه را به وحشت انداخته است، مربیان و خیراندیشان از انحرافات جنسی جوانان بیمناکند و در پی چاره هستند، توصیه می‌کنند برای جوانان تفریح‌گاه سالم، کتاب خانه، پارک، فیلم، نمایش نامه، امکانات ورزشی تهیه کنید و بدین وسیله آنها را سرگرم سازید و اوقات فراغت‌شان را اشغال کنید تا به انحراف و گناه کشیده نشوند.
البته من منکر نیستم که ایجاد تفریحات سالم و وسیله‌ی سرگرمی برای جوانان کاملاً ضروری است و مسئولان و خیراندیشان باید در این باره اقدام نمایند، و تا حدی هم می‌تواند جلو مفاسد اخلاقی را بگیرد، ولی هیچ کدام اینها نمی‌تواند پاسخ گوی نیاز طبیعی و خواسته غریزه‌ی جنسی باشد. غریزه‌ی جنسی یک واقعیت طبیعی است که آدمی را به سوی جنس مخالف جذب می‌کند و جداً خواستار ارضاست و با سرگرمی و بهانه نمی‌توان آن را از مسیر طبیعی منحرف ساخت. چنان که گرسنگی و تشنگی را به وسیله‌ی سرگرمی نمی‌توان برطرف ساخت نیاز جنسی را نیز به وسیله‌ی سرگرمی نمی‌توان تأمین کرد. باید سعی و تلاش‌ها را به سوی تأمین این نیاز طبیعی و رفع مشکلات و موانع ازدواجِ به موقع ساخت.


راه حل این مشکل


به نظر من حل این مشکل امکان پذیر است، مشکل اساسی در این است که ما تصور می‌کنیم ازدواج دختر و پسر با ادامه‌ی تحصیلات سازگار نیست، و چون ادامه‌ی تحصیلات ضرورت دارد پس باید ازدواج به موقع انجام نگیرد و تا پایان دوره‌ی تحصیلات تأخیر بیفتد، در صورتی که چنین نیست، ازدواج با ادامه‌ی تحصیلات اصلاً ناسازگاری ندارد. آن چه این دو را با هم ناسازگار ساخته اصل ازدواج نیست بلکه تقیّد به یک سری آداب و رسوم و توقعات بی جاست. اگر خانواده‌ی دختر و پسر و خود دختر و پسر و مسئولانِ کشور و متولیانِ مراکز فرهنگی و دانشگاهی در حل این مشکل تفاهم و تعاون داشته باشند قابل حل است.
اما خانواده‌ی دختر نگوید: مخارج زن بر عهده‌ی شوهر است و من باید دخترم را به مردی شوهر دهم که از هم اکنون خانه و زندگی کاملاً مستقلی داشته باشد و بتواند مخارج خانواده‌اش را تأمین کند و هزینه‌ی زندگی دخترم را از دوشم بردارد. بلکه بگوید: اگر دخترم برای ادامه‌ی تحصیلات چند سال دیگر در منزلم بماند، من ناچارم مخارج او را تأمین کنم، بنابراین می‌توانم دخترم را هم اکنون شوهر دهم و به اندازه‌ی توانم به زندگی جدید کمک کنم تا به خودکفایی برسند.
اما خانواده‌ی پسر نیز نگویند: وقتی پسرمان را زن می‌دهیم که بتواند منزل و زندگی مستقلی داشته باشد و مخارج خانواده‌اش را تأمین کند و باری بر دوش ما نباشد. بلکه بگویند: اگر برای ادامه‌ی تحصیلات تا چند سال دیگر در منزل ما بماند ناچاریم کلیه‌ی مخارج او را تأمین کنیم. پس چه بهتر که برایش زن بگیریم و به مقدار امکان به این زندگی نوبنیاد کمک نماییم. دختر و پسر نیز باید به این نکته توجه داشته باشند که وقتی به سن بلوغ رسیدند نیاز به ازدواج دارند؛ چنان که نیاز به آب و غذا دارند و این باید از راه مشروع تأمین شود و بهترین اوقات ازدواج سنین بلوغ است. بعد از آن امکانات مالی خانواده‌شان را در نظر بگیرند و توجه داشته باشند که چون قصد ادامه‌ی تحصیلات دارند نمی‌توانند زندگی کاملاً مستقلی را تشکیل دهند، بنابراین خواسته‌ها و توقعات خود را با وضع موجود تطبیق دهند. از منزل شخصی و مستقل و تجملات زندگی به طور موقت چشم پوشی کنند. از جهاز سنگین و اسباب و لوازم لوکس صرف نظر نمایند. راضی شوند در منزل خانواده‌ی عروس یا خانواده‌ی داماد یا جای دیگر، اتاقی داشته باشند و برای مدتی زندگی ساده‌ای را شروع کنند و تا خاتمه‌ی تحصیلات به طریق مشروع از بچه‌دار شدن جلوگیری نمایند، چون هر دو نفر به تحصیل اشتغال دارند و باید به امور درسی خود برسند کارهای منزل را با همکاری و تعاون انجام دهند، توقعات را کم نمایند و ساده زندگی کنند.
مسئولانِ کشور و مراکز آموزشی نیز می‌توانند به دانش‌آموزان و دانشجویان وام ازدواج بدهند و خوابگاه و سایر امکانات را برایشان فراهم سازند.
مراکز خیریه نیز می‌توانند به صورت وام ازدواج یا بلاعوض وجوهی را در اختیار این گونه افراد قرار دهند.
خانواده‌ی دختر و پسر می‌توانند تفاهم کرده و با جلب نظر و تفاهم دختر و پسر زندگی ساده و باصفایی برایشان تنظیم نمایند. در این صورت پسر و دختر در آغاز جوانی از تشکیل زندگی خانوادگی و انس و مودت برخوردار، و از گناه و انحراف و بیماری‌های روانی مصون می‌مانند و با فراغت و آرامش خاطر به درس و مطالعه خود ادامه می‌دهند و بعد از پایان تحصیلات به کسب و کار مشغول می‌شوند و به تدریج اسباب و لوازم زندگی را تکمیل می‌کنند و به خواسته‌های درونی خویش جامه‌ی عمل می‌پوشند.
البته تصدیق می‌کنم که پیشنهاد مذکور امری است غیر مأنوس که عمل به آن ابتدائاً مشکل بلکه غیر ممکن تلقی می‌شود، ولی اگر خوب بیندیشیم و جوانب آن را بررسی کنیم به امکان و ضرورت آن تصدیق خواهیم کرد. برای نجات نسل جوان و جلوگیری از مفاسد اخلاقی و انحرافات و تجاوزات جنسی چه راه حلی را بهتر از این سراغ دارید؟ به نظر من پیشنهاد مذکور بهترین بلکه تنها راه حل مشکلات نسل جوان می‌باشد، و کاملاً قابل عمل است.
باید عادات و رسوم و قید و بندها را کنار بزنیم تا امکان آن را دریابیم. البته این امر به یک کار فرهنگی وسیع نیاز دارد تا افکار خانواده‌ها و جوانان برای پذیرش آن آماده شود. به امید این که اصلاح طلبان و خیر اندیشان که در نجات و سعادت نسل جوان می‌اندیشند همتشان را در این باره معطوف دارند و در حل این مشکل بزرگ اجتماعی تلاش و جدیت نمایند. به هر حال باید این سد شکسته شود و موانع ازدواج در حال تحصیل مرتفع گردد. توصیه‌ی ما به جوانان این است که خود در این راه پیش‌قدم شوند، و نیاز طبیعی خویش را بدون خجالت با خانواده‌شان در میان بگذارند و از آنان بخواهند که وسیله‌ی ازدواج ساده را برایشان فراهم سازند.
به نامه‌ی این دانش‌جوی مجرد توجه نمایید:
آقای... دانش‌جوی علوم پزشکی دانشگاه تهران در نامه‌اش می‌نویسد:
«دانش‌جوی 23 ساله هستم. احتیاج شدید به یک همسر مهربان و خوب دارم، ولی دشواری‌هایی بر سر این راه هست که دوایی برای آنها نمی‌یابم. مهم‌ترین مشکل خانواده‌ها هستند (خانواده‌ی پسر و دختر) و هم‌چنین مشکلات مالی و نداشتن شغل مناسب؛ مثلاً خانواده‌ی من گفته‌اند پس از گرفتن پایان نامه و انجام خدمت سربازی دامادت خواهیم کرد که در آن موقع 27 ساله خواهم بود. آیا تا آن موقع ازدواج دیر نیست. متأسفانه مردم خیال می‌کنند کسی که می‌خواهد داماد شود باید خانه و ماشین داشته باشد و از عهده‌ی تأمین مخارج هنگفت مراسم عروسی برآید. متأسفانه در حال حاضر جوانانی که موقعیت ازدواج را ندارند ـ جز عده معدودی که ایمان قوی دارند ـ بقیه به راه‌های خلاف کشیده می‌شوند. به نظر من اگر جوانان در موقع مناسب ازدواج کنند یا امکان ازدواج موقت برایشان فراهم باشد دیگر احتیاجی به این همه گشت امر به معروف و نهی از منکر نیست.
برای غلبه بر این مشکل چند راه به نظر من می‌رسد که مطرح می‌سازم:
1. به جای این که خانواده‌ها این قدر مقید به مراسم گسترده عروسی باشند با ساده‌تر برگزار کردن آن، می‌توان کمک به سزایی به خانواده‌ی جدید کرد و مبلغ صرفه‌جویی شده را صرف تأسیس این خانواده‌ها نمود.
2. کمک کردن خانواده عروس و داماد و هم‌چنین اقوام نزدیک آنها به این دو زوج جوان.
3. درک و آگاهی از این مسئله توسط امت مسلمان که ازدواج یک سنت اسلامی است و توجه به سفارش‌های مکرر پیامبر اکرم و ائمه اطهار در مورد ازدواج به موقع و ثواب آن.
4. کمک دولت و دیگر مؤسسات خیریه خصوصی به جوانان در مورد ازدواج مانند: در اختیار گذاشتن زمین، وام ازدواج و مسکن، با شرایط سهل و دیگر امکانات که اگر ان شاء الله در جامعه اسلامی ما این موضوع جا بیفتد و مانند دیگر رسوم غلط از بین برود خیلی از مسائل اجتماعی ما که اکثر آنها در مورد جوانان به این مسئله بستگی دارد از بین خواهد رفت.


خودآزمایی


1- به چه دلیل برخی پسران و دختران، ازدواج را با درس خواندن ناسازگار می‌دانند؟
2- چه عاملی، ازدواج و ادامه تحصیل را با هم ناسازگار ساخته است؟
3- سه راه حل برای غلبه بر مشکل ازدواج (و یا تأخیر در ازدواج) را بیان کنید.
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: