بخش ششم؛ مسائل گوناگون| ۳
۶۸ـ عبادات اسلامی
ما به تمام عباداتى كه قرآن و سنّت بر آن تأكید نهاده است، معتقد و پایبندیم، مانند نمازهاى پنجگانهی روزانه كه مهمترین رابطهی خلق با خالق است، و روزهی ماه مبارك رمضان كه بهترین وسیله براى تقویت ایمان و تزكیهی نفس و تقوى، و مبارزه با هوى پرستى است.
ما حجّ خانهی خدا را كه وسیلهی مؤثّرى براى تقوا و تحكیم علقههاى مودّت و سبب عزّت مسلمین است یك بار در عمر براى افراد مستطیع واجب میدانیم و زكات مال و خمس و امر به معروف و نهى از منكر و جهاد در برابر مهاجمین به اسلام و مسلمین را نیز از واجبات مسلم میشمریم.
هر چند در جزئیات این امور، تفاوتهایى میان ما و بعضى دیگر از فرق مسلمین وجود دارد همان گونه كه مذاهب چهارگانهی اهل سنّت نیز در احكام عبادات و غیر آن تفاوتهایى با هم دارند.
۶۹ـ جمع میان نمازها
از جمله این كه ما معتقدیم: جمع میان نمازهاى ظهر و عصر یا نماز مغرب و عشا در یك وقت مانعى ندارد (هر چند جدا خواندن آنها را افضل و بهتر مىدانیم) و معتقدیم اجازهی جمع از سوى پیامبر(ص) براى ملاحظهی حال اشخاصى كه در زحمتند داده شده است.
در صحیح «ترمذى» از ابن عبّاس چنین نقل شده:
«جَمَعَ رَسُولُ اللهِ(ص) بَینَ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، وَبَیْنَ الْمَغْرِبِ وَالْعِشاءِ بِالْمَدینَةِ مِنْ غَیرِ خَوْفٍ وَلا مَطَرٍ، قالَ فَقیلَ لاِبْنَ عَبّاسِ ما اَرادَ بِذلِكَ؟ قالَ اَرادَ اَنْ لا یحْرِجَ اُمَّتَه؛
پیغمبر اكرم(ص) در شهر مدینه بین نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا جمع كرد در حالى كه نه ترسى بود و نه بارانى، از ابن عباس پرسیدند: منظور حضرت از این كار چه بود؟ گفت: براى این بود كه امّت خود را به زحمت نیفكند (یعنى در مواردى كه جدا ساختن موجب زحمتى شود، از این ترخیص استفاده كنند)».[1]
مخصوصاً در عصر و زمان ما كه زندگى اجتماعى به ویژه در كارخانهها و مراكز فعّال صنعتى شكل پیچیدهاى به خود گرفته و مقید بودن به پنج وقت جداگانهی نماز سبب شده كه بعضى نماز را بكلّى ترك كنند، استفاده از این ترخیص كه پیامبر(ص) فرموده مىتواند سبب پایدارى بیشتر در امر نماز شود ـ دقّت كنید.
۷۰ـ سجده بر خاک
ما معتقدیم: به هنگام سجدهی نماز، باید بر خاك یا سایر اجزاى زمین سجده كرد یا بر چیزهایى كه از زمین مىروید، مانند برگ و چوب درختان و تمام گیاهان (به استثناى آنچه خوردنى یا پوشیدنى است).
بنابراین سجده كردن بر فرش را مجاز نمىدانیم، مخصوصاً خاك را بر همه چیز جهت سجده كردن ترجیح مىدهیم، لذا براى آسان شدن كار، بسیارى از شیعیان قطعهاى از خاك تمیز را كه قالب گیرى شده با خود همراه دارند كه نام آن را مُهر مىنهند و بر آن سجده مىكنند كه هم پاك است و هم خاك.
مستند ما در این امر حدیث معروف پیامبر(ص) «جُعِلَتْ لِىَ الاَرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً» است، ما «مسجد» را در این حدیث به معنى «محل سجده» مىدانیم.
این حدیث در غالب كتب صحاح و غیر آن نقل شده است.[2]
ممکن است گفته شود منظور از «مسجد» در این حدیث «محل سجده» نیست، بلكه جایگاه نماز، در مقابل كسانى كه نماز را فقط در محلّ معینى مىخواندند، ولى با توجّه به این كه سخن از «طهور» یعنى «خاك تیمّم» در این جا به میان آمده روشن مىشود كه منظور از آن «محل سجده» است، یعنى خاك زمین هم «طهور» است و هم «محل سجده».
بعلاوه احادیث زیادى نیز از ائمّهی اهل بیت -علیهم السلام- به ما رسیده كه محل سجده را خاك و سنگ و مانند آن معرّفى مىكند.
۷۱ـ زیارت قبور پیامبران و امامان
ما معتقدیم: زیارت قبر پیامبر اكرم(ص) و امامان اهل بیت -علیهم السلام- و بزرگان از علما و دانشمندان و شهداى راه خدا از مستحبّات مؤكّد است.
در كتب علماى اهل سنّت، روایات بى شمارى دربارهی زیارت قبر پیامبر(ص) نقل شده، همان گونه كه در كتب علماى شیعه نیز این معنى آمده است، و هر گاه این روایات جمعآورى شود، كتاب مستقلّى را تشكیل مىدهد.[3]
در تمام طول تاریخ علماى بزرگ اسلام و تمام قشرهاى مردم، به این كار اهمیت مىدادند، و كتابها پر است از شرح حالات كسانى كه به زیارت قبر پیامبر(ص) یا سایر قبور بزرگان مىرفتند[4] و در مجموع مىتوان گفت این مسأله از مسائل مورد اتّفاق و اجماع همهی مسلمین است.
بدیهی است هیچ كس «زیارت» را با «عبادت» نباید اشتباه كند، عبادت و پرستش مخصوص خداست، و منظور از زیارت احترام و بزرگداشت بزرگان اسلام و طلب شفاعت از آنها در پیشگاه خدا مىباشد، حتّى در روایات آمده كه شخص پیامبر(ص) گاه به زیارت اهل قبور مىرفت و در بقیع مىآمد و بر آنها سلام و درود مىفرستاد.[5]
بنابراین هیچ كس نباید و نمىتواند در مشروعیت این كار از نظر فقه اسلام تردیدى به خود راه بدهد.
۷۲ـ مراسم سوگواری و فلسفهی آن
ما معتقدیم: مسألهی سوگوارى و عزادارى براى شهداى اسلام مخصوصاً «شهداى كربلا» سبب زنده ماندن یاد آنها و خاطرهی فداكاریهاى آنان در راه بقاى اسلام است، به همین دلیل در مقاطع مختلفى مخصوصاً ایام عاشورا (ده روز آغاز محرّم) كه مصادف است با شهادت حسین بن على(ع) سید جوانان اهل بهشت[6] فرزند امیرمؤمنان على(ع) و فاطمهی زهرا(س) دخت گرامى پیامبر اسلام(ص)، مراسم عزادارى را بر پا مىداریم، تاریخ زندگى آنها و رشادتهایشان را تحلیل مىكنیم و از اهداف آنها سخن مىگوییم و بر ارواح پاك آنان درود مىفرستیم.
ما معتقدیم: كه بنى امیه، حكومت خطرناكى را تشكیل داده بودند، بسیارى از سنن پیامبر اسلام(ص) را تغییر داده و كمر بر محو ارزشهاى اسلامى بسته بودند.
حسین بن على(ع) در سال 61 هجرى بر ضدّ یزید كه مردى بسیار آلوده به گناه و سبكسر و بیگانه از اسلام بود، و متأسّفانه بر كرسى خلافت اسلامى تكیه زده بود، قیام كرد، هر چند او و تمام یارانش در عراق در سرزمین كربلا شهید شدند و زنان خانوادهاش اسیر گشتند، ولى خون آنها هیجان عجیبى در تمام مسلمانان آن زمان به وجود آورد، قیامها یكى بعد از دیگرى بر ضدّ بنى امیه آغاز شد و ضربات كوبنده بر پایههاى كاخ ظلم و بیدادگرى آنان وارد آمد، و سرانجام طومار زندگى كثیفشان پیچیده شد، و جالب این كه تمام قیامهایى كه بعد از واقعهی عاشورا بر ضدّ حكومت بنى امیه صورت گرفت تحت عنوان الرّضا لآل محمّد و یا لثارات الحسین بود، و بعضى از این شعارها حتّى در دوران حكومتهاى خودكامهی بنى عباس نیز ادامه داشت.[7]
مسألهی قیام خونین امام حسین(ع) امروز براى ما شیعیان به صورت یك الگو و برنامه جهت مقاومت در برابر هر گونه استبداد و زورگویى و ظلم و ستم درآمده و شعارهاى «هَیهاتَ مِنَّا الذِّلَّة؛ ما هرگز تن به ذلّت نمىدهیم»، «وَ اِنَّ الْحَیاةَ عَقیدَة وَ جَهاد؛ حقیقت زندگى ایمان و جهاد است» كه بر گرفته از تاریخ خونبار كربلاست همیشه به ما كمك كرده است كه در مقابل حكومتهاى ظالم بایستیم و با اقتدا به سالار شهیدان حسین و یارانش، شرّ ظالمان را بر طرف سازیم (در انقلاب جمهورى اسلامى ایران نیز همه جا این شعارها به چشم مىخورد).
كوتاه سخن این كه: بزرگداشت خاطرهی شهداى اسلام، مخصوصاً شهیدان كربلا، روح حماسه و ایثار و شهامت و جانبازى در راه عقیده و ایمان را همواره در ما زنده مىدارد، و به ما درسهاى مهمّى براى سر بلند زیستن و تن به ظلم ندادن مىدهد، این است فلسفهی زنده نگهداشتن این خاطرهها و تجدید مراسم عزادارى در هر سال.
ممكن است كسانى ندانند كه ما در مراسم سوگوارى چه مىكنیم و آن را مربوط به یك واقعهی تاریخى تصوّر كنند كه مدّتهاست گرد و غبار فراموشى بر آن نشسته، ولى ما خود مىدانیم كه زنده نگهداشتن این خاطرهها چه تأثیرى در تاریخ دیروز و امروز و فرداى ما داشته و دارد.
مراسم سوگوارى پیامبر اسلام(ص) و مسلمین بر «حمزه (سیدالشهدا)» بعد از غزوهی «احد» در همهی تواریخ معروف آمده است كه رسول خدا(ص) از كنار یكى از خانههاى انصار عبور مىكرد، صداى گریه و نوحهگرى شنید، چشمان پیامبر(ص) گریان شد و اشك از صورت مباركش جارى گشت و فرمود: ولى «حمزه» عزادار ندارد، «سعدبن معاذ» این سخن را شنید و به سراغ گروهى از طایفهی «بنى عبدالاشهل» رفت، و به زنان آنها دستور داد كه به خانهی حمزه عموى پیامبر(ص) بروند و براى حمزه سیدالشهدا سوگوارى كنند.[8]
بدیهى است این كار مخصوص حمزه نبود، بلكه برنامهاى است كه براى همهی شهیدان باید انجام شود، و خاطرهی آنها را براى نسلهاى امروز و فردا زنده نگهداریم، و از این راه پیوسته خون تازهاى در عروق مسلمین جارى سازیم. تصادفاً هم اكنون كه این سطور را مىنویسیم روز عاشورا (دهم محرمالحرام) سال 1417 هجرى قمرى است؛ به راستى شور عظیمى سراسر جهان تشیع را فرا گرفته است. جوانان و نوجوانان و بزرگسالان همه لباس سیاه پوشیده، یكپارچه در مراسم سوگوارى امام حسین(ع) و شهداى كربلا شركت كردهاند؛ چنان تحوّلى در فكر و جان همه نمایان است كه اگر از آنها براى مبارزه با دشمنان اسلام دعوت شود همه اسلحه به دست گرفته وارد میدان مىشوند، از هر گونه ایثار و فداكارى ابا ندارند، گویى خون شهادت در عروق همه جارى شده و در همین لحظه و همین ساعت حسین و یارانش را در كربلا در میدان جانبازى در راه اسلام در برابر خود مىبینند.
اشعار پر حماسهاى كه در این مراسم عظیم خوانده مىشود پر است از اشعارهاى كوبنده بر ضدّ استعمار و استكبار و تسلیم ظلم و ستم نشدن و مرگ افتخار آمیز را بر زندگى ذلّت بار ترجیح دادن.
ما معتقدیم: این یك سرمایهی عظیم معنوى است كه باید آن را حفظ كرد و از آن براى زنده نگهداشتن اسلام و ایمان و تقوا بهره گرفت.
خودآزمایی
1- چرا جمع میان نمازهاى ظهر و عصر یا نماز مغرب و عشا در یك وقت مانعى ندارد؟ توضیح دهید.
2- مستند ما در امر سجده بر خاک را بیان کنید.
3- فلسفهی مراسم سوگواری را بیان کنید.
پینوشتها
[1]ـ سنن ترمذى، جلد 1، صفحهی 354، باب 138 ـ سنن بیهقى، جلد 3، صفحهی 167.
[2]ـ از جمله «بخارى» در صحیح خود از «جابر بن عبدالله انصارى» در باب التّیمم (جلد 1، صفحهی 91) و همچنین نسائى در صحیح خود نیز از «جابربن عبدالله» در باب التیمّم بالصعید ذكر كرده، در مسند احمد از ابن عبّاس نیز نقل شده است (جلد اوّل، صفحهی 301) و در منابع شیعه نیز از طرق مختلف از پیامبر اكرم(ص) نقل شده است.
[3]ـ براى آگاهى از این روایات و همچنین كلمات بزرگان و حالات آنها در زمینهی «زیارت» به كتاب الغدیر، جلد 5، صفحهی 93 تا 207 مراجعه شود.
[4]ـ براى آگاهى از این روایات و همچنین كلمات بزرگان و حالات آنها در زمینهی «زیارت» به مدرک سابق مراجعه شود.
[5]ـ این روایات را در صحیح مسلم و ابو داود و نسایى و مسند احمد و صحیح ترمذى و سنن بیهقى مىتوان مطالعه كرد.
[6]ـ حدیث الحسن و الحسین سیدا شباب اهل الجنّة؛ حسن و حسین دو آقاى جوانان اهل بهشتند» در صحیح ترمذى از ابو سعید خدرى و حذیفه (جلد 2، صفحهی 306 و 307) و صحیح ابن ماجه در باب فضائل اصحاب رسول الله و در مستدرك الصحیحین و حلیة الاولیاء و تاریخ بغداد و اصابهی ابن حجر، و كنز العمال و ذخائر العقبى و بسیارى از كتب دیگر نقل شده است.
[7]ـ ابومسلم خراسانى كه ریشهی حكومت بنى امیه را قطع كرد، براى جلب عواطف تودههاى مسلمان از شعار الرّضا لآل محمّد كمك مىگرفت (كامل ابن اثیر، جلد 5، صفحهی 372).
قیام توّابین نیز با شعار یا لثارات الحسین صورت گرفت (كامل ابن اثیر، جلد 4، صفحهی 175).
قیام مختار بن ابى عبیدهی ثقفى نیز با همین شعار بود (كامل، جلد 4، صفحهی 288).
مىدانیم از جمله گروههایى كه بر ضدّ بنى عبّاس قیام كردند، حسین بن على صاحب فخّ بود، او هدف خود را در یك جمله خلاصه مىكرد: «وَ ادعُوكُم اِلَى الرّضا مِنْ آل مُحَمَّد؛ من شما را دعوت به جلب خشنودى آل محمّد(ص) مىكنم» (مقاتل الطالبین، صفحهی 299 ـ تاریخ طبرى، جلد 8، صفحهی 194).
[8]ـ كامل ابن اثیر، جلد 2، صفحهی 163 ـ سیرهی ابن هشام، جلد سوّم، صفحهی 104.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی