کد مطلب: ۴۷۷۴
تعداد بازدید: ۵۰۷
تاریخ انتشار : ۰۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۹:۰۰
شرح فشرده‌ای از عقاید شیعه امامیه | ۱۴
ازدواج موقّت اگر مورد سوء استفاده واقع نشود، پاسخگوى قسمتى از ضرورتهاى اجتماعى در مورد جوانانى است كه قادر به ازدواج دائم نیستند، یا مسافرانى كه به خاطر كارهاى تجارى و اقتصادى، یا تحصیلى یا جهات دیگر مدّتى از خانواده‌ی خود دور مى‌مانند...

بخش ششم؛ مسائل گوناگون| ۴


 
۷۳ـ ازدواج موقّت


ما معتقدیم: ازدواج موقّت امر مشروعى است كه در فقه اسلامى به عنوان ‏«متعه‏» معروف شده است، به این ترتیب ازدواج، دو گونه است، ازدواج دائم كه وقت و زمان آن نامحدود است و ازدواج موقّت كه مدّت آن با توافق طرفین تعیین مى‌گردد.
این ازدواج با ازدواج دائم در بسیارى از مسائل شباهت دارد از جمله مسأله‌ی مهریه، خالى بودن زن از هر گونه مانع، و احكام مربوط به فرزندانى كه از این ازدواج متولّد مى‌شوند كه با فرزندان ازدواج دائم هیچ تفاوتى ندارد، نگهداشتن عدّه بعد از جدایى، اینها همه نزد ما جزء مسلّمات است، به تعبیر دیگر عقد موقّت (متعه) یك نوع ازدواج است، با تمام ویژگی‌هایش.
البته تفاوتهایى میان عقد موقّت و دائم وجود دارد از جمله این كه در عقد موقّت نفقه‌ی زن بر شوهر واجب نیست، و دو همسر از همدیگر ارث نمى‌برند (ولى فرزندان آنها از پدر و مادر و یكدیگر ارث مى‌برند).
به هر حال ما این حكم را از قرآن مجید گرفته‌ایم كه مى‌فرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ اُجُورَهُنَّ فَریضَةً؛ زنانى را كه متعه مى‌كنید، مهر آنها را باید بپردازید».[1]
بسیارى از محدّثان معروف و مفسّران بزرگ، تصریح كرده‌اند كه این آیه درباره‌ی عقد موقّت است.
در تفسیر طبرى روایات زیادى در ذیل این آیه نقل شده كه نشان مى‌دهد آیه‌ی فوق مربوط به ازدواج موقّت است و گروه كثیرى از صحابه‌ی پیامبر(ص) به آن شهادت داده‌اند.[2]
در تفسیر «الدّر المنثور»، و «سنن بیهقى‏» نیز روایات در این زمینه فراوان است.[3]
در «صحیح بخارى‏» و «مسند احمد» و «صحیح مسلم‏» و كتب فراوان دیگر نیز روایاتى كه دلیل بر وجود عقد موقّت در عصر پیامبر اكرم(ص) است دیده مى‌شود، هر چند روایات مخالف آن نیز وجود دارد.[4]
جمعى از فقهاى اهل سنّت معتقدند كه نكاح متعه در عصر پیامبر(ص) بوده سپس این حكم نسخ شده است، در حالى كه جمعى مى‌گویند این حكم تا آخر عمر پیامبر(ص) بوده و «عمر» آن را نسخ كرده است، حدیث ‏«مُتْعَتانِ كانَتا عَلى عَهْدِ رَسُولِ اللهِ وَ اَنَا مُحَرِّمُهُما وَ مُعاقِب عَلَیهِما: مُتْعَةُ النِّساءِ وَ مُتْعَةُ الْحَجِّ؛ دو متعه در عصر پیامبر(ص) وجود داشت و من آنها را تحریم كردم و بر آنها مجازات مى‌كنم! متعه‌ی زنان و متعه‌ی حجّ (كه نوع خاصى از حج است)» گواه این معنى است.[5]
شک نیست كه در این حكم اسلامى در میان روات اهل سنّت مانند بسیارى از احكام دیگر اختلاف نظر است، بعضى معتقد به نسخ آن در زمان پیامبر(ص) و بعضى به نسخ آن در زمان خلیفه‌ی دوّم و گروه اندكى بكلّى آن را انكار مى‌كنند، و این گونه اختلافات در مسائل فقهى وجود دارد، ولى فقهاى شیعه در مشروعیت آن اتّفاق نظر دارند و مى‌گویند در عصر پیامبر(ص) نسخ نشده و بعد از رحلت آن حضرت نسخ آن غیر ممكن است.
به هر حال ما معتقدیم: ازدواج موقّت اگر مورد سوء استفاده واقع نشود، پاسخگوى قسمتى از ضرورتهاى اجتماعى در مورد جوانانى است كه قادر به ازدواج دائم نیستند، یا مسافرانى كه به خاطر كارهاى تجارى و اقتصادى، یا تحصیلى یا جهات دیگر مدّتى از خانواده‌ی خود دور مى‌مانند و مواردى دیگر از این قبیل و مبارزه با ازدواج موقّت راه را براى توسعه‌ی فحشا در میان این گروه‌ها باز مى‌كند، مخصوصاً در عصر و زمان ما كه سنّ ازدواج دائمى به علل مختلفى بالا رفته و از سوى دیگر عوامل تحریك كننده‌ی شهوات، بسیار فراوان است. اگر این راه بسته شود، راه براى فحشا به یقین گشوده خواهد شد.
بار دیگر تكرار مى‌كنیم كه ما با هر گونه سوء استفاده از این حكم اسلامى، و آن را بازیچه‌ی دست هوسبازان قرار دادن، و زنان را به آلودگى كشاندن، شدیداً مخالفیم، ولى سوء استفاده‌ی بعضى هوسبازان از قانون نباید موجب جلوگیرى از اصل قانون شود، بلكه باید از سوء استفاده جلوگیرى گردد.
 

۷۴ـ تاریخچه‌ی تشیّع


ما معتقدیم: مبدأ پیدایش تشیع، عصر پیامبر(ص) و سخنان آن حضرت بوده است و اسناد روشنى براى این مطلب در دست داریم:
از جمله بسیارى از مفسّران در تفسیر آیه‌ی شریفه: «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَیرُ الْبَریةِ؛ كسانى كه ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین مخلوقات (خدا) هستند.»[6] این حدیث را از پیامبر اكرم(ص) نقل كرده‌اند كه فرمود: «منظور از این آیه، على(ع) و شیعیان اوست‏».
از جمله مفسّر معروف ‏«سیوطى‏» در «الدّرالمنثور» از «ابن عساكر» از جابربن عبدالله نقل مى‌كند كه ما خدمت پیامبر(ص) بودیم كه على(ع) به سوى ما آمد هنگامى كه چشم پیامبر(ص) به او افتاد فرمود: «وَ الَّذی نَفْسی بِیدِهِ اِنَّ هذا وَ شیعَتَهُ لَهُمُ الْفائِزُونَ یوْمَ الْقِیامَةِ؛ سوگند به كسى كه جانم به دست اوست او و شیعیانش رستگاران در روز قیامتند» سپس آیه‌ی «اِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ اُولئِكَ هُمْ خَیرُ الْبَریةِ‏» نازل شد و بعد از آن، هنگامى كه على(ع) به مجلس اصحاب پیامبر(ص) مى‌آمد آنها مى‌گفتند: «جاءَ خَیرُ الْبَریةِ؛ بهترین مخلوقات خدا آمد!»[7]
همین معنى را «ابن عباس‏» و «ابوبرزه‏» و «ابن مردویه‏» و «عطیه‌ی عوفى‏» (با تفاوتهاى مختصرى) نقل كرده‌اند.[8]
به این ترتیب مى‌بینیم كه انتخاب نام‏ «شیعه‏» براى كسانى كه ارتباط با على(ع) داشتند، در همان عصر پیامبر(ص) صورت گرفته، و این نام را پیامبر(ص) به آنها داده است نه این كه در عصر خلفا و یا در زمان صفویه یا غیر آن پیدا شده باشد.
ما در عین این كه به فرق اسلامى دیگر احترام مى‌گذاریم و با آنها در یك صف جماعت نماز مى‌خوانیم، و در زمان و مكان واحدى حجّ‏ بجا مى‌آوریم و در اهداف مشترك اسلام همكارى مى‌كنیم، معتقدیم پیروان مكتب على(ع) داراى ویژگی‌هایى هستند، و مورد توجّه و عنایت‏ خاصّ پیامبر(ص) بوده‏اند، به همین دلیل ما پیروى از این مكتب را برگزیده‌ایم.
گروهى از مخالفان شیعه اصرار دارند كه رابطه‌اى میان این مذهب و «عبدالله بن سبا» برقرار كنند، و پیوسته این سخن را تكرار مى‌كنند كه شیعیان، پیرو عبدالله بن سبا هستند كه در اصل یهودى بوده، و سپس اسلام را اختیار كرده! این سخن بسیار عجیب است، زیرا بررسى تمام كتب شیعه نشان مى‌دهد كه پیروان این مكتب كمترین علاقه‌اى به این مرد ندارند، بلكه در تمام كتب رجال شیعه‏ «عبدالله بن سبا» به عنوان مردى گمراه و منحرف معرفى شده و طبق بعضى از روایات ما، على(ع) فرمان قتل او را به خاطر مرتد بودنش صادر كرده است.[9]
از این گذشته اصل وجود تاریخى عبدالله بن سبا زیر سؤال است و بعضى از محقّقان معتقدند او یك فرد افسانه‌اى است و وجود خارجى نداشته است تا چه رسد به این كه بنیانگذار مذهب شیعه باشد و به فرض كه او را یك مرد افسانه‌اى ندانیم از نظر ما فرد گمراه و منحرفى بوده است.
 

۷۵ـ جغرافیای مذهب شیعه


این نكته حائز اهمیت است كه مركز شیعیان همیشه كشور ایران نبوده است، بلكه در همان قرون نخستین اسلام مراكز متعددى داشتند از جمله‏ «كوفه‏» ، «یمن‏» و حتّى خود «مدینه‏»، و در شام على رغم تبلیغات زهرآگین ‏«بنى امیه‏» نیز، مراكز متعددى براى شیعیان وجود داشت، هر چند به وسعت مراكز شیعه در «عراق‏» نمى‌رسید.
در سرزمین پهناور مصر نیز همیشه گروه‌هایى از شیعه مى‌زیسته‏اند حتّى در عصر خلفاى فاطمى حكومت مصر به دست مردانى از شیعه بوده است.[10]
هم اكنون در كشورهاى مختلف جهان گروه‌هایى از مسلمانان شیعه وجود دارند از جمله در كشور سعودى، جمعیت زیادى از شیعیان در «منطقه شرقیه‏» زندگى مى‌كنند، و روابط خوبى با سایر فرق اسلامى دارند، هر چند دشمنان اسلام همیشه سعى داشته و دارند كه میان مسلمانان شیعه و غیر آنها بذر عداوت و دشمنى و سوء ظن و بدبینى بپاشند و آتش نزاع و اختلاف و جنگ را در میان آنها روشن كنند و هر دو گروه را تضعیف نمایند.
مخصوصاً امروز كه‏ «اسلام‏» به عنوان یك قدرت عظیم جهانى در برابر شرق و غرب مادّى، قد برافراشته، و مردم جهان را كه از تمدّن‌هاى مادّى سر خورده و مأیوس شده‌اند به سوى خود فرا مى‌خواند، یكى از مهمترین امید دشمنان اسلام براى در هم شكستن قدرت مسلمین و سست كردن آهنگ پیشرفت اسلام در جهان به این است كه به آتش اختلاف مذهبى دامن زنند و مسلمانان را به هم مشغول دارند، بى شك اگر پیروان تمام مذاهب اسلامى، بیدار و هوشیار باشند، مى‌توانند این توطئه‌ی خطرناك را از بین ببرند.
گفتنى است كه ‏«شیعه‏» مانند «اهل سنّت‏» فرقه‌هاى متعدّدى دارند، ولى مشهورتر و معروفتر از همه، شیعه‌ی اثنى عشرى است كه رقم عمده‌ی شیعیان جهان را تشكیل مى‌دهد.
گر چه تعداد دقیق شیعیان و نسبت آنها به سایر مسلمین جهان روشن نیست، ولى مطابق بعضى از آمارها، عدد آنها حدود دویست تا سیصد میلیون نفر است كه تقریباً یك چهارم مسلمانان جهان را تشكیل مى‌دهد.
 

خودآزمایی


1- نظر فقها(شیعه، سنی و...) درباره متعه را بیان کنید.
2- یکی از اسناد روشنی که نشان می‌دهد مبدأ پیدایش تشیع، عصر پیامبر(ص) و سخنان آن حضرت بوده است را ذکر کنید.
3- یكى از مهمترین امید دشمنان اسلام براى در هم شكستن قدرت مسلمین چیست و چگونه می‌توان این توطئه‌ی خطرناك را از بین برد؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]ـ سوره‌ی نساء، آیه‌ی ۲۴.
[2]ـ تفسیر طبرى، جلد 5، صفحه‌ی 9.
[3]ـ الدرالمنثور، جلد 2، صفحه‌ی 140 ـ سنن بیهقى، جلد 7، صفحه‌ی 206.
[4]ـ مسند احمد، جلد 4، صفحه‌ی 436ـ صحیح بخارى، جلد 7، صفحه‌ی 16 و صحیح مسلم، جلد 2، صفحه‌ی 1022 تحت عنوان‏ «باب نكاح المتعه‏» آمده است.
[5]ـ این حدیث ‏به همین عبارت یا عباراتى شبیه آن از نظر محتوا در سنن بیهقى، جلد 7، صفحه‌ی 206 و بسیارى از كتب دیگر آمده است، نویسنده‌ی الغدیر، بیست و پنج ‏حدیث از كتب صحاح و مسندها نقل مى ‌كند كه ‏«متعه‏» در شرع اسلام، حلال و در عصر پیامبر(ص) و خلیفه ‌ی اوّل و مقدارى از زمان عمر معمول بوده، سپس او در اواخر عمرش از آن نهى كرد (الغدیر، جلد 3، صفحه‌ی 332).
[6]ـ سوره‌ی بیّنه، آیه‌ی ۷.
[7]ـ الدّرالمنثور، جلد 6، صفحه‌ی 379.
كتاب عبد الله بن سبا، نوشته علامه عسكرى.
[8]ـ براى آگاهى بیشتر به پیام قرآن، جلد 9، صفحه‌ی 259 به بعد مراجعه فرمایید.
[9]ـ «تنقیح المقال فى علم الرجال‏» در ماده‌ی‏ «عبدالله بن سبا» و سایر كتب مشهور و معروف رجال شیعه.
[10]ـ هنگامى كه شیعیان شام در زمان بنى امیه دچار فشارهاى هولناك شدند، و در زمان عبّاسیان نیز آسوده نبودند، تا آنجا كه بسیارى از آنها در زندانهاى بنى امیه و بنى عبّاس جان سپردند، گروهى راه مشرق را پیش گرفتند و جمعى راه مغرب را، از جمله ‏«ادریس بن عبد الله بن حسن‏» به طرف‏ «مصر» رفت، سپس از آنجا به‏ «مراكش‏» (مغرب) عزیمت نمود و به كمك شیعیان مراكش، حكومتى به نام‏ «ادریسیان‏» تشكیل داد كه از اواخر قرن دوّم تا اواخر قرن چهارم هجرى ادامه یافت و دولت دیگرى از شیعیان در مصر تشكیل شد.
اینها كه خود را از فرزندان امام حسین(ع) و از فرزندان فاطمه(س) دختر پیامبر(ص) مى‏دانستند و با آمادگى كه در مردم مصر براى تشكیل حكومت‏ شیعى یافتند دست ‏به این كار زدند و از قرن چهارم هجرى رسماً این حكومت تشكیل شد و شهر قاهره را آنها بنا كردند، خلفاى فاطمى مجموعاً چهارده نفر بودند كه ده تن از آنها مركز حكومتشان مصر بود، و حدود سه قرن در مصر و سایر نقاط آفریقا حكومت داشتند، و مسجد جامع الازهر و دانشگاه الازهر نیز به وسیله‌ی آنها ساخته شد، و نام فاطمیان از نام فاطمه‌ی زهرا(س) مشتق شده است (دائرة المعارف دهخدا، دائرة المعارف فرید و جدى، و المنجد فى الاعلام، واژه‏ «فطم‏» و «زهر»).

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: