کد مطلب: ۴۷۷۷
تعداد بازدید: ۶۹۶
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۰۰
آسیب‌های اجتماعی| ۳۱
از نظر قرآن كريم (دین مبین اسلام)، هدف نهايي آفرينش انسان؛ سعادت، پيشرفت، هدايت، معنويت، پرورش، تقوا، تكامل، و رستگاري و در يك جمله، قرب به خداوند است كه از طريق عبادت، تزكيه، جهاد، خشوع در نماز، اعراض از لغو، پرداخت زكات، امانتداري، وفاي به عهد و پايداري در نماز و ... به دست مي آيد.
جهان بینی، مبیّن نوع نگاه فرد نسبت به عالم وجود و هستی است و اصولاً این جهان بینی افراد است که اعتقادات و سبک زندگی آن ها را رقم می زند. یکی از این جهان بینی ها که تأثیر چشم گیری در شیوه زندگی بشر داشته، نوع نگاه او نسبت به ابعاد وجودی و حقیقت ماهیت انسان است. نسبت به ابعاد وجود انسان دو نظر کلّی وجود دارد: 1- عده ای انسان را تک بُعدی می دانند و این بُعد همان است که بدون هیچ تلاش و دقّتی برای همگان قابل درک و احساس است، یعنی: بُعد مادی و جسمانی. این گروه ورای جسمانیت و ویژگی های مادی انسان، چیز دیگری را متصوّر نیستند و تمام قوانین و سبک و سیاقی را که برای زندگی بهتر و سعادت بشر پیشنهاد می دهند بر همین مبناست. با این جهان بینی که نسبت به انسان دارند، سعادت بشر را در ارضای هرچه بیشتر و تمام تر غرایز مادی او می دانند و در این مسیر شهوترانی انسان را تا جایی که مخلّ به منافع دیگران نبوده و نظام زندگی اجتماعی بشر را برهم نزند، جایز می شمارند. نتیجه این نگاه، اصالت قائل شدن برای دنیا و نیازهای دنیایی انسان است.
در واقع (از دیدگاه دسته اوّل)، حقيقت و ماهيت انسان استعدادها و غرائز دنيوي اوست. همين استعدادها و غرائز است كه مدار كنش و واكنش و انتخاب گري انسان قرار مي گيرد و مسير حيات هر فرد انساني را ترسيم مي كند. چنين ماهيتي، اميال و خواسته هاي بسياري را به دنبال مي آورد كه نه تنها طرد برخي از آن ها ضرورت ندارد، بلكه پذيرفتن هر ميل و خواسته اي در جاي خود و ميدان بازكردن براي پاسخ و ارضاي آن، قابل بررسي است. انسان شناسي اومانيستي، اگزيستانسياليستي، ماترياليستي، كمونيستي و غالب انسان شناسي هاي تئوريزه شده در انديشه دانشمندان غرب، عموماً جوهره فرديت و اصالت خواسته هاي فردي را به عنوان ماهيت انسان پذيرفته اند و تقريرهاي متفاوت از آن، تغييري در اصل مسأله ايجاد نمي كند. به عنوان مثال: از نظر نيچه، هدف زندگي پرداختن به تن و زندگي زميني است. او مي گويد: انسان آن هنگام انسان است كه به حيوانيت او توجه شود. از نظر او، پيش از آن كه از انسان، انتظار تفكر و تعقل داشته باشيم، بايد به جنبه حيوانيت و نيازهاي غريزي او توجه كنيم و مهم تر آن كه، عقل و نطق نيز بايد در خدمت حيوانيت بشر و ارضاي نيازهاي حيواني او باشد. با توجه به آن كه، در تفكر غالب مغرب زمين در مورد هدف زندگي انسان اختلاف نظر بسياري وجود دارد امّا در اوضاع فعلي تفكر غالب بر غرب، تفكر اومانيستي، سكولاريستي و اين دنيايي بودن است. بر اساس اين تفكر، هدف از زندگي انسان، لذت، ثروت، قدرت و استفاده از متاع و مزاياي طبيعي و مادي است.[1]
2- گروه دوّم، انسان را ترکیبی از دو بُعد جسمانی و روحانی می دانند و جسم را ابزاری برای انجام فعالیت های روح برمی شمارند. این دیدگاه که شامل تمام ادیان الهی و وحیانی می شود و حتّی گروهی از فِرَق غیر وحیانی را نیز در برمی گیرد، ماهیت حقیقی و ماندگار انسانی را از آنِ روح می داند و برای روح اصالت قائل می شود. بر همین اساس ارضاء امیال و شهوات مادی انسان را تا محدوده ای مجاز می داند که در راستای خدمت به تعالی روح و کمال حقیقی انسان باشد.
از نظر قرآن كريم (دین مبین اسلام)، هدف نهايي آفرينش انسان؛ سعادت، پيشرفت، هدايت، معنويت، پرورش، تقوا، تكامل، و رستگاري و در يك جمله، قرب به خداوند است كه از طريق عبادت، تزكيه، جهاد، خشوع در نماز، اعراض از لغو، پرداخت زكات، امانتداري، وفاي به عهد و پايداري در نماز و ... به دست مي آيد. به بيان ديگر، هدف نهايي انسان رستگاري است كه از طريق قرب به خدا حاصل مي شود و هدفي بالاتر از آن وجود ندارد.[2]
آن چه ما را در مقابل نظر استقلالی به غرایز از جمله غریزه جنسی قرار می دهد، اصل مقایسه و سنجش بین مراتب وجودی نفس، استعدادها و غرایز آدمی است. این اصل با توجّه به قاعده ای عقلی به ارزیابی و تعیین ارزش واقعی مراتب نفس و میل ها و گرایش ها پرداخته است. قاعده عقلی از این قرار است: هر موجودی که از ارزش وجودی و کمال برتر برخوردار باشد، به خدمت موجودی که مرتبه و کمالی نازل دارد، در نمی آید، بلکه آن چه در مرتبه نازل است برای کسب ارزش برتر به خدمت مرتبه عالی در می آید. این قاعده سنّتی الهی است که حاکم بر مراتب هستی و نظام آفرینش می باشد. بر همین اساس خداوند متعال تمامی اشیاء را برای انسان که اشرف مخلوقات است آفرید و در نهایت انسان را نیز برای خود خلقت فرمود، چنان که در حدیث قدسی آمده است: «عبدي خلقت الأشياء لأجلك و خلقتك‏ لأجلي». بنده من! تمام موجودات را برای تو آفریدم و تو را برای خود خلق کردم.‏[3]
مقایسه و سنجش بین مراتب وجودی انسان و غرایز او در شعاع قاعده عقلی فوق، این است که مرتبه جسمانی و حیوانی با تمام استعدادها و غرایز، ابزاری برای بُعد انسانی که همان حقیقت روحانی و ملکوتی اوست هستند و اصل اوّلی نظر استقلالی به مرتبه انسانی (روح)، و نظر ابزاری به دیگر مراتب است. برای این که غریزه جنسی و دیگر میل ها و کشش ها در بُعد طبیعی و حیوانی قابلیت ابزاری برای رشد انسانی و کسب صفات برجسته اخلاقی پیدا کنند، بدون تردید باید به اصلاح در آیند به این معنا که به خواسته طبیعی آن ها در دایره عقل و شرع پاسخ داده شود، در غیر این صورت، خروجشان از دایره عقل و شرع به هر اندازه ای که باشد، ضربه ای بر پیکره شرافت و عظمت انسانی خواهد بود، زیرا راه ورود شیطان و وسوسه های شیطانی از طریق رها ساختن شهوات و تمایلات نفسانی است.
از امیرمؤمنان علی علیه السّلام روایت است که فرمودند: «الْعَاقِلُ‏ مَنْ‏ عَصَى‏ هَوَاهُ‏ فِي طَاعَةِ رَبِّهِ». عاقل کسی است که در مسیر طاعت پروردگارش از خواسته های (نامشروع) نفسش نافرمانی می کند.[4] اصل وجود گرایش های شهوانی، از حیطه اراده و اختیار انسان خارج هستند، ولی هدایت و جهت دادن به آن ها و نحوه به کارگیریشان داخل در کیفیت اراده و اختیار انسان است.[5]


منشأ انحرافات جنسی


از آن چه گذشت می توان نتیجه گرفت که منشأ انحرافات جنسی از دو حالت خارج نیست: 1- جهان بینی افراد نسبت به حقیقت وجود انسان، مبتنی بر اصالت جسم و تلاش برای ارضای امیال نفسانی بدون محدودیت است. این نوع نگاه تبعات خطرناک و تباه کننده ای را به دنبال دارد که ثمرات شوم آن را سال هاست که در جوامع غربی نظاره گریم. 2- متأسّفانه در میان موحّدین و پیروان ادیان الهی که حقیقت انسان را روح ملکوتی او دانسته و معتقد به تربیت نفس انسانی از طریق کنترل غرایز و هوس ها هستند نیز دیده می شود که افراد زیادی گرفتار دام شهوت و انحرافات جنسی هستند. این کج روی ها ناشی از نگاه توحیدی ایشان نیست بلکه دو عامل در پیدایش این انحرافات در میان آن ها نقش بازی می کند:


الف) تحریف در معارف دین:


ادیان توحیدی و آسمانی با گذر زمان و تحت تأثیر منفعت طلبی و هوسرانی شیّادان و شیاطین انسی، مطابق با منافع منحرفان، دچار تغییرات و دگرگونی هایی شد که نتایج نامطلوبی را به دنبال داشت. عرصه این انحرافات از مباحث اعتقادی و باورهای دینی آغاز گشت و سیطره ناپاک خود را تا اخلاقیات و سبک زندگی انسان ها گسترش داد. تا جایی که آثار شرک و چندگانه پرستی در میان ادیان توحیدی هویدا گشت و بدترین مظاهر ضدّ اخلاقی و تربیتی به برترین افراد بشر، یعنی انبیاء الهی نسبت داده شد. خداوند متعال نیز برای مقابله با این نوع دین ستیزی که در قالب و لباس دین به جنگ با فضائل اخلاقی و معارف حقیقی وحیانی آمده بود، پیامبر خاتم را مبعوث فرمود و با نزول قرآن، حجّت را تا قیامت بر همگان تمام نمود. همچنین برای صیانت از تحریف و کج روی ها در دین اسلام و معارف قرآن کریم، در هر عصر امام حقّی را از جانب خود مأمور کرد تا با حراست از تعالیم ناب اسلام، از انحرافاتی مانند ادیان گذشته جلوگیری نموده و راه هدایت را بر بشر هموار نماید.
سال هاست که پیروان ادیان الهی (غیر از اسلام) از تبعات انحرافات دست ساخته بشر رنج می برند و در کام آتش منفعت طلبی شیاطین می سوزند. از سوی دیگر در دین اسلام نیز عدّه کثیری با بی توجّهی و رها کردن امامان حق که از سوی خداوند متعال حارسان دین اسلام هستند و معارف ناب قرآن را به تشنگان معرفت می آموزند، دچار انحراف از تعالیم حقیقی دین شده و از تربیت وحی خود را محروم ساخته اند. همین امر باعث شده تا غبار و آلودگی شهوات دامن گیرشان شود و پیامدهای منحوس گناهانی همچون انحرافات جنسی، در میان ایشان نیز خودنمایی کند.


ب) غفلت و هوسرانی:


امّا در میان برخی از پیروان مذهب حقی که معتقد به امامت هادیان الهی هستند نیز آثاری از گناه و انحرافات جنسی به چشم می خورد. امّا این انحرافات ریشه در معارف و آموزه های دین ندارد، چراکه تعالیم الهی با هرگونه انحرافات جنسی که تبعات دنیوی و اخروی ناپسندی را به دنبال دارد، مخالف است و برای هدایت غرایز و نیازهای طبیعی انسان در جهت کمال او، برنامه دقیق و کاملی را ارائه نموده است، به طوری که افرادی که از دستورات دینی اطاعت کرده و قدم در مسیر بندگی خداوند متعال می گذارند، به مراتب بالای فضائل انسانی دست پیدا نموده و نام نیک و یاد زیبایی را از خویش به جای می گذارند. پس این انحرافات از کجا سرچشمه می گیرد؟ در پاسخ باید گفت منشأ این مشکلات، اطاعت از خواهش های نفسانی بشر و پیروی از مکر شیطان است.
درست وقتی که انسان در دوراهی اطاعت از خدا و سرنهادن به خواسته ناروای نفس، جانب نفسِ خویش را گرفته و از تبعات گناه خود غفلت می ورزد، باب انحراف از همین جا آغاز می شود. البته خداوند مهربان برای نجات این افراد نیز برنامه ای را تنظیم نموده و آن توبه و استغفار است. توبه یعنی برگشتن از راه خطا و جبران گذشته. امّا کسانی که شیرینی زودگذر گناه چنان کر و کورشان کرده که نسبت به این راه نجات پروردگار نیز غفلت ورزیده و بی توجّه اند، آرام آرام در باتلاق انحرافات جنسی فرو می روند و خود را آلوده می سازند. خداوند حکیم هرگز در مسیر اطاعت از خود، بندگان را مجبور ننموده و باب اختیار را مسدود نکرده است. راه روشن و امدادهای الهی برای سالکین مهیّاست. کافی است انسان اراده کند تا در این مسیر قدم بردارد و با توکّل به خداوند قادر متعال و مدد گرفتن از او، در برابر خواهش های نفس ایستادگی کرده و طبق دستور الهی برای ارضای آن ها اقدام نماید. زندگی بر مبنای دستورات خداوند، هم نیازهای جسمی انسان را به شکل صحیح و مطلوب برآورده می کند و هم موجب رشد و تعالی روح او شده و انسان را در مسیر کمال، فضائل و کرامات حقیقی اش به اوج می رساند.


خودآزمایی


1- دو نوع جهان بینی نسبت به انسان را بیان کرده و آثار هر یک را توضیح دهید؟
2- انحرافات جنسی موجود در میان پیروان ادیان الهی ناشی از چیست؟ توضیح دهید.

پی‌نوشت‌ها

 
[1] سامانه نشریات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، بررسي تأثير ديدگاه‌ هاي انسان ‌شناسي اسلامي و غربي بر نظام ارزشي سازمان، سال سوم، شماره اول، پياپي 7، پاييز و زمستان 1392، ص 19 ـ 42.
[2] همان.
[3] الجواهر السنية في الأحاديث القدسية (كليات حديث قدسى) ص 710.
[4] عيون الحكم و المواعظ (لليثي) ص 23.
[5] برگرفته از کتاب: اسلام و ارضاء غریزه جنسی (امین زاده، محمدرضا) ص 13 و 14.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
برچسب ها: اخلاق غریزه جنسی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: