کد مطلب: ۴۷۸۴
تعداد بازدید: ۳۸۵
تاریخ انتشار : ۱۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۱:۳۶
تهاجم فرهنگی| ۱۷
در مقابل سلاح فرهنگى، نمى‌توان با توپ و تانك جنگید. با هواپیماى پیشرفته نمى‌توان به شبهات فكرى پاسخ داد. در مقابل این سلاح، به علم نیاز داریم. همان‌گونه كه در هنگام هجوم نظامى همه رفتند و آموزش نظامى دیدند در این تهاجم هم، همه باید آموزش دینى ببینند و خودشان را مجهّز كنند و بیمه نمایند.

فصل سوّم؛ انقلاب اسلامى و خطر تهاجم فرهنگى| ۴

 

نابود كردن ارزشهاى اسلامى، هدف دشمن از تهاجم فرهنگى


فرهنگ شامل رقص هم‌ مى‌شود؛ اما این مطلب چه ربطى به مسأله‌ی مبارزه با تهاجم فرهنگى دارد؟ خطرى كه ما را تهدید‌ مى‌كند از دست دادن باورها و ارزشهاى انقلاب و فراموشى اعتقادات و مبانى دینى است. این باورها و ارزشها سالها فراموش شده بود ولى به بركت انقلاب و خونهاى شهیدان دوباره زنده شده است. به اینكه مانند هزار سال پیش برقصیم یا مانند آنها موسیقى بنوازیم احیاى ارزشهاى اسلامى گفته نمى‌شود. چرا راه را اشتباه‌ مى‌رویم؟ چه كسى ما را به اشتباه‌ مى‌اندازد؟‌ مى‌گویند: پخش فیلمهاى ویدئویى بدآموز یكى از مظاهر هجوم فرهنگى است؛ مانند فیلمهاى سینمایى مبتذلى كه شركت هالیوود‌ مى‌سازد. بنابراین، ما باید با آنها مبارزه كنیم، خودمان فیلمى بسازیم شبیه فیلمهایى كه آنها‌ مى‌سازند؛ اما قدرى كم‌رنگتر، تا با هجوم آنها مبارزه شود! یعنى وقتى جوانان ما ببینند كه خودمان هم فیلمهایى داریم كه جاى فیلمهاى هالیوود را‌ مى‌گیرد دیگر به سراغ آنها نمى‌روند! گویى مشكل بر سر این مسأله است كه این فیلم را از هالیوود وارد‌ مى‌كنیم؛ اما اگر خودمان همان فیلم را بسازیم دیگر اشكالى ندارد.
مشكل ما چیز دیگرى بود. حقیقت این است كه محتواى این گونه فیلم‌ها ارزشهاى اسلامى ما را از بین‌ مى‌برد. نه ارزشهاى ملى و ایرانى را. جوانى كه سحر از خواب ناز برمى‌خاست و به مناجات با خدا‌ مى‌پرداخت و از آن كار لذت‌ مى‌برد، از خوف الهى یا از شوق خدا اشك بر گونه‌هایش جارى‌ مى‌شد و سر و صورت بر خاك‌ مى‌سایید، با متروك شدن آن ارزشها، تا ساعت دوازده شب یا حتى پس از آن‌ مى‌نشیند و از تلویزیون یا از ویدئو فیلمهاى سینمایى تماشا مى‌كند. چنین جوانى دیگر سحرخیز نمى‌شود. یا دانش آموزى كه شبها بجاى درس خواندن با ویدئو مأنوس است دیگر درس خوان نمى‌شود و نمى‌تواند مشكلى را از كشور حل كند. وقتى همه‌ی دانش آموزان ما این گونه شدند، معلمان ما هم مجبورند به آنها نمره بدهند و همه را قبول كنند؛ چون وقتى همه بچه‌هاى كلاس درس نخواندند بودند معلم چه‌ مى‌تواند بكند، جز آنكه به همه ارفاق كند. در بعضى مراكز آموزشى هم، قانونى وجود دارد كه اگر نمره‌ی اكثریت افراد كلاس كم شود معلم باید در آزمون خود تجدید نظر كند و ارفاق كند. وقتى هم كه همه درس نخوان شدند دیگر درس خوان و نابغه‌اى پیدا نمى‌شود و بدین ترتیب پیش‌ مى‌رود، تا به آن نقطه‌ی اساسى برسد. آن نقطه‌ی اساسى تشكیك در ضرورى‌ترین عقاید دینى است. این موارد مربوط به عمل و ارزشهاى رفتارى است.
وقتى در جامعه‌ی ما صریحاً و بدون هیچ ترس و واهمه‌اى استاد، سر كلاس دانشگاه، براى بچه‌هاى بسیجى كه به دانشگاه رفته‌اند، در ضرورى‌ترین عقاید اسلامى تشكیك‌ مى‌كند و كسى جرأت حرف زدن ندارد، درباره اصل وجود خدا بگوید كه هیچ دلیل علمى بر اثبات او وجود ندارد، آن وقت آیا با احیاى سنتهاى ملى این‌گونه مشكلات حل‌ مى‌شود؟ آیا با براه انداختن جشنواره‌هاى آوازه‌خوانى با تهاجم فرهنگى مقابله‌ مى‌شود؟ آنها اصل اعتقاد به خدا را انكار‌ مى‌كنند. ولى ما به دنبال این هستیم كه بجاى موسیقى جاز از موسیقى ملى خودمان استفاده كنیم. چه كسى فریب‌ مى‌دهد؟ چه كسى فریب‌ مى‌خورد؟ چه دستى در كار است؟
 

خطر تهاجم فرهنگى، عظیم‌تر از جنگ هشت ساله


به هر حال، این خطرى بسیار عظیم است، خطرى كه از جنگ هشت ساله‌ی عراق بمراتب بالاتر است؛ اصلاً با آن قابل مقایسه نیست. مگر عراق در طول جنگ چه چیزى از ما گرفت؟ خسارات مالى كه به كشور ما وارد كرد به كشور خودش هم وارد كرد. همین مسأله موجب شد تا جوانان ما فعالتر شوند و خودشان را بیابند. پس از جنگ نیز، ویرانی‌ها را دوباره ساختند و آباد كردند. باقیمانده‌ی خرابیها را نیز، ان شاءالله، بنحو احسن، آباد خواهند كرد. اما این خطر اساس انسانیت، ارزش‌ها و انقلاب ما را بر باد‌ مى‌دهد؛ همانند كارى كه رژیم پهلوى انجام داد و توانست به جاى دین انواع مفاسد و انحرافات را ترویج كند.


بسیج همگانى اصلى‌ترین راه مقابله با تهاجم فرهنگى


وظیفه‌ی ما در برابر این خطرات چیست؟ مسلماً در برابر این خطرات كسانى هستند كه باید پیش از همه این مسؤولیت را بپذیرند و بیشتر تلاش نمایند. ولى تجربه نشان داده است كه اگر مشكلات اجتماعى بر دوش یك گروه خاص یا یك قشر خاص باشد هیچ‌گاه این مشكلات حل نخواهد شد. به عنوان نمونه، عراق به ایران حمله كرد، چه كسى باید در برابر لشگر عراق مقاومت‌ مى‌كرد؟ بدیهى است كه در درجه‌ی اول این كار وظیفه‌ی ارتش ایران است. اما آیا ارتش ایران به تنهایى جواب جنگ را داد؟ آمریكا كشور ما را محاصره‌ی اقتصادى كرد، چه كسى باید بیشتر تلاش‌ مى‌كرد تا این توطئه دشمن خنثى شود؟ واضح است كه ثروتمندان و كارخانه‌داران چنین وظیفه‌اى بر عهده داشتند و باید به طبقات زیردست كمك‌ مى‌كردند تا فشار كمترى تحمّل كنند. اما آیا چنین شد یا آنها از بازار سیاه بیشتر سوء استفاده نكردند؟ در مقابل هجوم فرهنگى دشمن هم ابتدا دانشگاه و حوزه باید قد علم كنند و این مشكل را حل كنند. اما اگر ارتش توانست، به تنهایى، هجوم عراق را دفع كند حوزه و دانشگاه هم به تنهایى‌ مى‌توانند این كار را انجام دهند؟
این قبیل خطرها كه تمام جامعه را تهدید‌ مى‌كند به یك بسیج همگانى نیازمند است. اگر همت بسیجیان ما، كه حزب الله و جندالله هستند نبود كى خطر دشمن از ایران دفع‌ مى‌شد؟ آیا اسمى از ایران روى صفحه‌ی گیتى باقى‌ مى‌ماند؟ «اِنَّ حِزْبَ اللهِ هُمُ الْغالِبُون.» (سوره‌ی مائده: 56) اگر بنا بود فقط ارتش آن زمان این مشكل را حل كند من و شما امروز در كشورى به نام ایران زندگى نمى‌كردیم. بسیج مردم بود كه توانست پاسخ تجاوز دشمن را بدهد. در مقابل این هجوم فرهنگى هم، باید یك بسیج همگانى وجود داشته باشد.
همه باید احساس مسؤولیت كنند و در یك آماده باش كامل سلاح به دست بگیرند. چه سلاحى؟ در مقابل هجوم نظامى، سلاح نظامى؛ اما در مقابل هجوم فرهنگى چه؟ اگر از نظر تكنولوژى كمبودى هم داشتیم، به همت رزمندگان ما، كم و بیش جبران شد. اما در مقابل سلاح فرهنگى، نمى‌توان با توپ و تانك جنگید. با هواپیماى پیشرفته نمى‌توان به شبهات فكرى پاسخ داد. در مقابل این سلاح، به علم نیاز داریم. همان‌گونه كه در هنگام هجوم نظامى همه رفتند و آموزش نظامى دیدند در این تهاجم هم، همه باید آموزش دینى ببینند و خودشان را مجهّز كنند و بیمه نمایند. وقتى مرضى شایع‌ مى‌شود همه باید واكسن بزنند تا به آن مرض مبتلا نشوند. نمى‌توان گفت ما كه مریض نیستیم، پس چرا واكسن بزنیم؟ مرض شیوع دارد، دیر یا زود، به همه‌ مى‌رسد.
اگر امروز در امان ماندى فریب نخور. زیرا، در این مورد نیز، این موجى كه برخاسته چیزى را باقى نخواهد گذاشت.
نباید گفت ما كه شصت یا هفتاد سال از عمرمان گذشته، دیگر كافر نمى‌شویم. كسانى بوده‌اند كه در هشتاد سالگى هم شك پیدا كرده‌اند. از این گذشته، ما باید به فكر جوانان و نوجوانان این كشور باشیم كه اكثر افراد این ملت را تشكیل‌ مى‌دهند. بنابراین، باید براى آنها تلاش كرد تا سالم بمانند وگرنه تا چشم باز كنیم‌ مى‌بینیم كه «یخرجُونَ مِنْ دینِ اللهِ اَفْواجاً.» تا كى خود را به خواب خرگوشى بزنیم و توطئه‌هاى دشمن را ندیده و نشنیده انگاریم؟ مسائل زندگى اجتماعى و اقتصادى متولّیانى دارد كه، كم یا زیاد یا دیر یا زود، آنها را اصلاح‌ مى‌كنند ـ خدا توفیقاتشان را بیشتر كند و راههاى بهترى را به آنها الهام كند و در انجام وظایفشان موفق بدارد ـ اما متولّى اصلاحات دینى و فرهنگى مردم كیست؟ آیا آنها كه اكنون هستند از عهده‌ی حل این مشكل برمى‌آیند یا نه؟
اگر از عهده برنمى‌آیند، كه چنین است، وظیفه‌ی عمومى مردم است كه در این مسأله مشاركت كنند؛ هر كس به هر اندازه كه‌ مى‌تواند. ساده‌ترین و واجب‌ترین كارى كه از عهده‌ی هیچ كس ساقط نمى‌شود، خواه پیر باشد یا جوان، مرد باشد یا زن، احیاى جلسات مذهبى است. چرا از این كار غافلیم؟ جوانان، نوجوانان، خانمها، آقایان، پیر، جوان، بازاریان، دانشگاهیان و سایر اقشار كشور باید در سطوح گوناگون جلساتى تشكیل دهند و به شكلى فعّال، مطالب را مطرح كنند، سیر مطالعاتى براى خود قرار دهند، به صورت استدلالى با هم و گفتگو كنند، مناظره كنند و هر جا مشكلى پیش آمد و به بن‌بست رسیدند، براى حل آن نزد یك عالم بروند.
ما هنوز نتوانسته‌ایم از زیر بار فقر علمى كه در طى پنجاه سال بر ما تحمیل شده بود بیرون بیاییم، هنوز نتوانسته‌ایم به قدر كافى، در هر بخشى، عالم تربیت كنیم؛ نباید انتظار داشته باشیم كه هر مشكلى فقط به دست روحانى حل شود. مجدداً تأكید‌ مى‌كنم: اگر مشكل جنگ فقط به دست ارتش حل شده مشكل فرهنگى هم فقط به دست حوزه حل‌ مى‌شود. همه باید دست به دست هم بدهیم. در مدت پس از انقلاب، اگر پیشرفتى نكردیم، اگر انقلابمان را صادر نكردیم، دست كم، مراقب باشیم تا دینمان از دست نرود. البته خودم را‌ مى‌گویم وگرنه جوانان عزیزمان، چه برادران و چه خواهران، پاى خود را جاى پاى شهیدان خواهند گذاشت. آنها باید به سلاح علم مجهّز گردند تا عقایدشان سست نشود و شكست نخورند؛ زیرا امروز حتى قطعى‌ترین ارزشهاى اسلام و انقلاب ما نیز زیر سؤال‌ مى‌رود.


خودآزمایی


1- هدف دشمن از تهاجم فرهنگى چیست؟
2- اصلى‌ترین راه مقابله با تهاجم فرهنگى را بیان کنید.
3- چرا جوانان باید به سلاح علم مجهّز گردند؟
 
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمّدتقی مصباح یزدی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: