فصل دوم: پیامهای اخلاقی| ۴
۷. صبر و استقامت
برای مقابله با فشارهای درونی و بیرونی و غلبه بر مشکلات در راه رسیدن به هدف، پایداری و استقامت لازم است. بدون صبر، در هیچ کاری نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. برای اینکه مصیبتهای وارده و دشواریهای راه، انسان را از پای درنیاورد، باید صبور بود. این، دعوت دین در همه مراحل است و در عاشورا نیز با این جلوهی عظیم روحی رو به رو هستیم و آنچه حماسهی کربلا را به اوج ماندگاری و تأثیرگذاری و فتح معنوی رساند، روحیهی مقاومت امام حسین(ع) و یاران و همراهان او بود.
امام از آغاز نیروهایی را به همراهی طلبید که مقاوم باشند. در یکی از منزلگاههای میان راه، فرمود:
اَیُّهَا النّاسُ! فَمَنْ کانَ مِنْکُمْ یَصْبِرُ عَلی حَدِّ السَّیْفِ وَ طَعنِ الْأَسِنَّةِ فَلْیَقُمْ مَعَنا وَ اِلّا فَلْیَنْصَرِفْ عَنّا.[1]
ای مردم! هر کدام از شما که تحمّل تیزی شمشیر و زخم و ضربت نیزهها را دارد همراه ما بماند، و الاّ باز گردد!
با توجه به اینکه صحنهی کارزار، همراه با زخم و ضربه و مرگ و تشنگی و و درگیری و اسارت و صدها خوف و خطر است، امام حسین(ع) شرط همراهی را «صبر» دانست، تا یاران صبورش تا نهایت کار، بمانند. شعار ایستادگی در خطبههای امام و رجزهای آن حضرت و دیگر شهداء دیده میشود. از سفارشهای اکید امام به همرزمان و خواهر خویش و دیگر زنها و دختران حاضر در صحنه، به ویژه در مرحلهی پس از شهادت، موضوع صبر بود.
روز عاشورا، در خطبهای به یاران خویش فرمود:
صَبْراً بَنیِ الْکِرام! فمَا الْمَوتُ اِلاّ قَنطَرَةٌ تَعْبُرُ بِکم عَنِ الْبُؤسِ وَ الضَّرّاءِ اِلیَ الجَنانِ الْواسِعَةِ وَ النَّعیمِ الدّائِمَةِ.[2]
صبر و مقاومت کنید، ای بزرگ زادگان! چرا که مرگ، تنها یکی است که شما را از رنج و سختی عبور میدهد و به سوی بهشت گسترده و نعمتهای همیشگی میرساند.
در توصیهای که حضرت خطاب به خانوادهی خود داشت فرمود: بنگرید، هرگاه که من کشته شدم، به خاطر من گریبان خود را چاک ندهید و صورت مخراشید.[3]
روز عاشورا پس از نماز با یاران، با زهم دعوت به صبر داشت: «فَاتَّقُوا اللهَ وَ اصْبِرُوا»[4] یاران نیز در رجزهای خویش شعار مقاومت و پایداری سر میدادند. خالد بن عمر، میگفت: ای بنی قحطان! برای کسب رضای رحمان و رسیدن به مجد و عزّت صبر کنید. سعد بن حنظله چنین رجز میخواند:
صَبْراً عَلیَ الأَسْیافِ و الْأَسِنَّه
صَبْراً عَلَیْها لِدُخُولِ الْجَنَّه[5]
برای رسیدن به بهشت، بر شمشیرها و نیزهها صبر میکنم.
کسی که صبر داشته باشد، هم تحمّل درد و مصیبتش بیشتر میشود و هم به دیگران روحیّه میدهد. حضرت علی(ع) فرموده است: «اَلصَّبْرُ یُهَوِّنُ الفَجیعَةَ»[6]؛ مقاومت، فاجعه و حادثهی ناگوار را آسان و قابل تحمّل میکند.
سختترین ضربههای روحی و مصیبت شهادت فرزندان و یاران، بر امام حسین(ع) وارد شد. ولی در همهی آنها خود را نباخت و مقاومت و ایستادگی کرد و تن به تسلیم و ذلّت نداد. جملات آن حضرت در مورد صبر بر داغ عزیزان و شهادت همراهان بسیار است و از آغاز نیز خود را برای تحمّل این پیشامدها آماده کرده بود. هنگام خروج از مکّه در خطبهای که خواند و اشاره به آیندهی حوادث و پیشگویی شهادت خویش داشت، فرمود:
«نَصْبِرُ عَلی بَلائِهِ وَ یُوَفّینا اُجُورَ الصّابِرینَ»[7]؛
ما به رضای خدا رضاییم، بر بلای او صبر میکنیم، او نیز پاداش صابران را به ما میدهد. در شب عاشورا به خواهرش زینب و دیگر بانوان توصیه فرمود: این قوم، جز به کشتن من راضی نمیشوند، امّا من شما را به تقوای الهی و صبر بر بلا و تحمّل مصیبت وصیت میکنم. جدّمان همین را وعده داده و تخلّفی در آن نیست.[8]
روز عاشورا، علی اکبر را به تحمّل و مقاومت در برابر تشنگی فراخواند «اِصْبِرْ یا حَبیبی...»[9] و نیز احمد، فرزند امام حسن را نیز که پس از نبردی، تشنه خدمت امام آمد و آب طلبید، به صبر دعوت کرد «یا بُنَیَّ اِصْبِرْ قَلیلاً»[10]
پس از شهادت قاسم، عموزادگان و اهل بیت خود را به صبر دعوت کرد «صَبْراً یا بَنی عُمُومَتی، صَبْراً یا اَهْلَ بَیْتی»[11]. در آخرین وداع، دخترش سکینه را نیز به صبر بر تقدیر الهی و زبان نگشودن به شِکوه و اعتراض دعوت کرد «فَاصْبِری عَلی قَضاءِ اللهِ وَ لاتَشْتَکی».[12]
از زمزمههای عرفانی خود آن حضرت در واپسین دم حیات نیز که بر زمین افتاده بود، همین صبر بر قضای الهی به گوش میرسید:
«صَبْراً عَلی قَضائِکَ یا رَبِّ، لا اِلهَ سِواکَ... صَبْراً عَلی حُکْمِکَ یا غِیاثَ مَنْ لا غِیاثَ لَهُ».[13]
در بازماندگان یک مصیبت نیز، داشتن صبر و از کف ندادن قرار و اختیار و تسلیم تقدیر الهی بودن و به حساب خدا گذاشتن، هم پاداش بزرگ دارد، هم تحمّل داغ شهادت و فقدان عزیزان را آسان میسازد، بخصوص آنجا که ایمان یک بازمانده بالا باشد و اجر خویش را با بیصبری و اعتراض، از بین نبرد. عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب) که در مدینه مانده بود، دو فرزندش در کربلا در رکاب امام حسین شهید شدند. برخی به او زخم زبان میزدند. امّا او با ایمان و صبر والا، داغ دو جوان را تحمّل میکرد و میگفت: آنچه شهادت این دو فرزند را بر من آسان و قابل تحمّل میسازد آن است که آن دو، در کنار برادرم و پسر عمویم حسین بن علی(ع) کشته شدند، در حالی که نسبت به او مواسات و از جانگذشتگی نشان دادند و در کنار او صبر و مقاومت کردند.[14]
صبر و پایداری شهدای کربلا و بازماندگان آنان به عنوان یک «مقام» و خصلت برجسته و ارزشمند به ثبت رسید. در زیارتنامههای آن شهدا، از آنان به عنوان مجاهدانی که صابر بودند یاد شده است. در زیارت امام حسین(ع) عرض میکنیم:
«فَجاهَدُهُم فیکَ صابِراً مُحتَسِباً حَتّی سُفِکَ فی طاعتِکَ دَمُهُ».[15]
دربارهی حضرت عباس(ع) درخواست اجر الهی برای او به خاطر صبر و احتساب (تحمّل سختیها به خاطر خدا و به حساب او و خالصانه) مطرح است.[16] و نیز این تعبیر که: «فَنِعْمَ الصّابِرُ الُْمجاهِدُ الُْمحامِی النّاصِرُ...».[17]
در انقلاب اسلامی نیز، اگر پایداری مردم در مبارزه و تحمّل شهادتها و دشواریها نبود، اگر امام امّت در راه رسیدن انقلاب به پیروزی مقاومت نمیکرد و اگر رزمندگان اسلام در جبههها، آن همه تلفات و شداید را تحمّل نمیکردند، هرگز انقلاب و جنگ به پیروزی نمیرسید.
حادثهی کربلا آموزگار مقاومت بود و قهرمانان عاشورا، الهامدهندگان صبوری و شکیبایی خانوادههای شهدا نیز از صبر زینب کبری صبوری آموختند و پدران و مادران و همسران. داغ جوانان خویش را با الهام از کربلا تحمّل کردند.
امام امّت، در ترسیم صبر و مقاومت مردم ایران در برابر حملات دشمن به شهرها، از صبر و پایداری آنان ستایش کرده، میفرماید:
مبارک باد بر خانوادههای عزیز شهدا، مفقودین و اسرا و جانبازان بر ملّت ایران که با استقامت و پایداری و پایمردی خویش به بنیانی مرصوص مبدّل گشتهاند که نه تهدید ابرقدرتها آنان را به هراس میافکند و نه از محاصرهها و کمبودها به فغان میآیند... زندگی با عزّت را در خیمهی مقاومت و صبر، بر حضور در کاخهای ذلّت و نوکری ابرقدرتها و سازش و صلح تحمیلی ترجیح میدهند.[18]
آزادگان عزیز نیز، مگر سالهای سخت و تلخ اسارت در زندانهای عراق را، جز با همین سرمایهی «صبر» سپری کردند؟
خودآزمایی
1- آنچه حماسهی کربلا را به اوج ماندگاری و تأثیرگذاری و فتح معنوی رساند، چه چیزی بود؟
2- کدام عوامل داغ شهادت دو فرزند عبدالله بن جعفر (همسر حضرت زینب) را بر ایشان آسان و قابل تحمّل میساخت؟
پینوشتها
[1]. ینابیع المودة، ص 406.
[2]. نفس المهموم، ص 135.
[3]. لهوف، ص 81.
[4]. بحار الانوار ج 45، ص 89.
[5]. مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 101.
[6]. غرر الحکم.
[7]. بحار الانوار، ج 44، ص 367.
[8]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 400.
[9]. بحار الانوار، ج 45، ص 45.
[10]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 45.
[11]. همان، ص ۴۶۵.
[12]. همان، ص ۴۹۰.
[13]. مقتل الحسین، مقرم، ص 357.
[14]. یُهوِّنَ عَلیَّ المُصابَ بهما انّهما اُصیبا مع اخی و ابن عمّی مواسین له، صابرینَ معه (وقعة الطّف، ص 274).
[15]. مفاتیح الجنان، زیارت اربعین، ص 468.
[16]. همان، زیارت حضرت عباس(ع)، ص 435.
[17]. همان، ص 436.
[18]. صحیفهی نور، ج 2، ص 59.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی