در درس قبل به تشکل سازی که یکی از وظایف مهم مجاهد فرهنگی در عرصه تبلیغ است، پرداختیم. در این درس به یکی دیگر از وظایف مهم در عرصه تبلیغ خواهیم پرداخت.
هجرت در اسلام
قرآن در آیات مختلف دستور به هجرت داده است. گاهی با زبان ملامت، می گوید:
«قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها»،
گفتند مگر سرزمين خدا پهناور نبود كه مهاجرت كنيد؟[1]. گاهی پاداش عظیم آن را گوشزد می نماید و می فرماید:
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ »،
آنها كه ايمان آوردند و هجرت كردند و با اموال و جان هايشان در راه خدا جهاد نمودند مقامشان نزد خدا برتر است و آنها به موهبت عظيم رسيده اند[2]. یکی از ثمرات مهم هجرت این است که، کسی که در راه خدا هجرت کند، نقاط امن فراوان گسترده ای در زمین می یابد:
«وَ مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً»،
و كسى كه در راه خدا هجرت كند نقاط امن فراوان و گسترده اى در زمين مى يابد (كه مى توانند حق را در آنجا اجرا كنند)[3].
هجرت پیامبر(ص)
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ هَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَ أَنفُسِهِمْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ وَ الَّذِينَ آوَواْ وَ نَصَرُواْ أُوْلَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَآءُ بَعْضٍ وَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَ لَمْ يُهَاجِرُواْ مَا لَكُم مِّن وَلاَيَتِهِم مِّن شَىْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُواْ وَ إِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِى الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُم مِّيثَاقٌ وَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بِصِيرٌ »،
همانا كسانى كه ايمان آورده اند و هجرت كردند و با اموال و جان هايشان در راه خدا جهاد كردند، و آنان كه (مجاهدان و مهاجران را) پناه داده و يارى كردند، آنان دوستدار و حامى و هم پيمان يكديگرند. امّا كسانى كه ايمان آورده اند، ولى هجرت نكردند، حقّ هيچ گونه دوستى و حمايت از آنان را نداريد، تا آنكه هجرت كنند. و اگر (مؤمنان تحت فشار، براى حفظ دينشان) از شما يارى طلب كردند، بر شماست كه ياريشان كنيد، مگر در برابر قومى كه ميان شما و آنان پيمان (ترك مخاصمه) است، و خداوند به آنچه انجام مى دهيد، بيناست[4].
در تبیین و تفسیر این آیه آمده است: در سال سيزدهم بعثت و پس از گذشت ده سال از دعوت علنى پيامبر (ص) به اسلام، هنوز مشركان مكّه دست از اذيّت و آزار پيامبر (ص) و مسلمانان برنداشته بودند، و روز به روز بر شدّت آن مى افزودند، تا اين كه تصميم گرفتند با توطئه اى حساب شده و اقدامى دسته جمعى، پيامبر (ص) را به قتل برسانند و اسلام را ريشه كن نمايند و از طرفی اوضاع شهر طوری شده بود که دیگر شرایط برای ادامه تبلیغ و ترویج آببن اسلام، بسیار سخت شده بود. با اطلاع پيامبر (ص) از آن توطئه و جان فشانى على (ع)، شبانه مقدّمات هجرت فراهم شد و آن حضرت در اوّل ماه ربيع الاوّل ابتدا به غار ثور رفتند و به مدّت سه روز در آن جا به گونه اى معجزه آسا مخفى شدند و در اين مدّت تنها حضرت على (ع) براى آن حضرت غذا تهيه كرده و اخبار بيرون را در اختيار ایشان قرار مى دادند. سرانجام پيامبر (ص) با توصيه به حضرت على علیه السلام مبنى بر اعلان مهاجرت مسلمانان به يثرب و همراه آوردن اهل بيت آن حضرت، خود راهى يثرب شدند[5].
با بررسی آیات قرآن خواهیم یافت که اسلام با صراحت دستور مي دهد كه اگر در محيطى به خاطر عواملى نتوانستيد آنچه وظيفه داريد انجام دهيد، به محيط و منطقه امن ديگرى هجرت نمائيد[6]. چنان چه در آیه 100 سوره نساء خداوند می فرماید:
«وَ مَنْ يُهاجِرْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثِيراً وَ سَعَةً وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ كانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً »،
و كسى كه در راه خدا هجرت كند نقاط امن فراوان و گسترده اى در زمين مى يابد، و كسى كه از خانه اش به عنوان مهاجرت به سوى خدا و پيامبر (ص) بيرون رود سپس مرگش فرا رسد پاداش او بر خدا است و خداوند آمرزنده و مهربان است.
رسول خدا (ص) در حدیثی در باره مهاجرت می فرمایند:
«مَنْ فَرَّ بِدِينِهِ مِنْ أَرْضٍ إِلَى أَرْضٍ وَ إِنْ كَانَ شِبْراً مِنَ الْأَرْضِ اسْتَوْجَبَ الْجَنَّةَ وَ كَانَ رَفِيقَ مُحَمَّدٍ وَ إِبْرَاهِيمَ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ»،
كسى كه براى حفظ آئين خود از سرزمينى به سرزمين ديگر حتى به اندازه يك وجب مهاجرت كند استحقاق بهشت مى يابد و يار و همنشين محمد(ص) و ابراهيم(ع) خواهد بود (زيرا اين دو پيامبر بزرگ پيشواى مهاجران جهان بودند)[7].
آثار هجرت پیامبر(ص)
بررسی تاریخ نشان می دهد که هجرت پیامبر (ص) و مسلمانان و جهاد، دو عامل اصلی در پیروزی اسلام در برابر دشمنان نیرومند بود. اگر هجرت نبود اسلام در محیط خفقان آور مکه از میان می رفت. هجرت پیامبر (ص) اسلام را از شکل منطقه ای بیرون آورد و در شکل جهانی قرار داد. اگر بخواهیم آثار هجرت پیامبر (ص) را به صورت فهرست وار برشماریم، این گونه می توان برشمرد:
· توسعه اسلام و ازدیاد مسلمانان.
· تشکّل مسلمین.
· ایجاد ارتش اسلام.
· ایجاد مرکز قدرت برای مسلمانان.
· تشکیل حکومت اسلامی در مدینه.
· مهار دشمنان و سرکوب آنها (اعم از مشرکین و یهودیان).
· بیرون آمدن اسلام از شکل منطقه ای و جهانی شدن و عزت آن.
· پیروزی های پی در پی و فتح مکه.
· فراهم آمدن زمینه تربیت انسان هایی چون سلمان و اباذر و عمار و... .[8]
هجرت حضرت ابراهیم
داستان به دل آتش انداختن ابراهیم(ع) و نجات اعجاز آمیزش از این مرحله خطرناک، لرزه بر ارکان حکومت نمرود افکند، به گونه اى که نمرود دیگر نمى توانست ابراهیم(ع) را یک جوان ماجراجو و نفاق افکن معرفى کند، بلکه به عنوان یک رهبر الهى و قهرمان شجاع که مى تواند به جنگ جبار ستمگرى با تمام قدرت و امکاناتش برود، شناخته مى شد. او اگر با این حال در آن شهر و کشور باقى مى ماند، با آن زبان گویا، منطق نیرومند و شهامت بى نظیرش، مسلماً کانون خطرى براى آن حکومت جبار و خودکامه بود، پس به هر حال باید از آن سرزمین بیرون می رفت.
از سوى دیگر، ابراهیم(ع) در واقع رسالت خود را در آن سرزمین انجام داده بود، ضربه هاى خردکننده، یکى پس از دیگرى بر بنیان حکومت زده و بذر ایمان و آگاهى در آن سرزمین پاشیده بود، تنها نیاز به عامل زمان بود که تدریجاً این بذرها بارور گردد، و بساط بت و بت پرستى برچیده شود. او باید از این جا به سرزمین دیگرى برود و رسالت خود در آنجا را نیز پیاده کند، لذا تصمیم گرفت به اتفاق حضرت لوط(ع) و همسرش ساره و احتمالاً گروه اندکى از مؤمنان، از آن سرزمین به سوى شام هجرت کند.
قرآن مى فرماید:
«وَ نَجَّیْناهُ وَ لُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِی بارَکْنا فِیها لِلْعالَمِینَ»،
ما ابراهیم و لوط را به سرزمینى که براى جهانیان پر برکتش ساخته بودیم، نجات و رهائى بخشیدیم[9]. در این که حضرت ابراهیم(ع) خودش دست به این هجرت زد، و یا دستگاه نمرود، او را تبعید کرد و یا هر دو جهت دست به دست هم دادند، بحث هاى مختلفى در تفاسیر و روایات آمده که جمع میان همه آنها همین است. از یک سو نمرود و اطرافیانش ابراهیم(ع) را خطر بزرگى براى خود مى دیدند و او را مجبور به خروج از آن سرزمین کردند. و از سوى دیگر، ابراهیم(ع) رسالت خود را در آن سرزمین تقریباً پایان یافته مى دید و خواهان منطقه دیگرى بود که دعوت توحید را در آن نیز گسترش دهد، به خصوص که ماندن در «بابل» ممکن بود به قیمت جان او و ناتمام ماندن دعوت جهانیش تمام شود[10].
هجرت؛ سنّتی همیشگی
هجرت پیامبر (ص) گرچه یک حادثه تاریخی است و در صدر اسلام اتفاق افتاده و با هجرت هایی چون هجرت امام حسین علیه السلام از مدینه به مکه و از آنجا به کربلا ادامه یافته است، اما به طور قطع در آنها خلاصه نمی شود و در طول تاریخ حیات بشر تا وقوع قیامت کبری همچنان بر قوت خود باقی است و آثار و برکاتش همانند چشمه ای زلال و جوشان، نصیب انسان می شود. و امروز بر عالمان و وارثان پیامبران و ادامه دهندگان راه امامان معصوم علیهم السلام است که همچنان چراغ نورانی هجرت را روشن نگهدارند و پیامبر گونه «مدینه ها» و شهرها را همانند «مدینة الرسول» بازسازی نمایند.
ارزش هجرت برای تبلیغ دین خدا
حماد سمندری از اصحاب امام صادق علیه السلام بود، که جهت تبلیغ دین اسلام به مناطق دیگر که کفار در آن ساکن بودند می رفت و اطرافیان او را به جهت این کار مذمت می کردند؛ روزی خدمت امام صادق علیه السلام رسید و از امام در این مورد سوال کرد:
«إِنِّي أَدْخُلُ بِلَادَ الشِّرْكِ وَ إِنَّ مَنْ عِنْدَنَا يَقُولُونَ إِنْ مِتَّ ثَمَّ حُشِرْتَ مَعَهُمْ قَالَ فَقَالَ لِي يَا حَمَّادُ إِذَا كُنْتَ ثَمَّ تَذْكُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَيْهِ قَالَ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ فَإِذَا كُنْتَ فِي هَذِهِ الْمُدُنِ مُدُنِ الْإِسْلَامِ- تَذْكُرُ أَمْرَنَا وَ تَدْعُو إِلَيْهِ قَالَ قُلْتُ: لَا فَقَالَ لِي إِنَّكَ إِنْ تَمُتْ ثَمَّ تُحْشَرْ أُمَّةً وَحْدَكَ وَ يَسْعَى نُورُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ »،
من به سرزمين مشركان سفر مى كنم، بعضى مى گويند، اگر در آن جا بميرى با آنان محشور مى شوى! فرمود: اى حمّاد! هنگامى كه در آنجا هستى، به ياد امر ما (حاكميت حق) هستى و آن را تبليغ مى كنى؟ گفتم: آرى. فرمود: هنگامى كه در اين شهرها كه شهرهاى اسلام است هستى چطور، آيا امر ما را مطرح مى سازى و تبليغ مى كنى؟ گفتم: نه. گفت: تو اگر در آن جاها از دنیا بروی ، خود به تنهايى همچون پيشوايى (از اين امت) محشور مى شوى، و در رستاخيز نور تو، در پيشاپيش تو حركت كرده راه تو را (در ظلمات محشر) روشن مى سازد[11].
خودآزمایی
1. چگونگی هجرت پیامبر (ص) را توضیح دهید، و اثرات آن را بنویسید؟
2. با توجه به کلام امام صادق علیه السلام، هجرت برای تبلیغ دین چه ارزشی دارد؟
پینوشتها
[1] سوره نساء آیه 97/ترجمه مکارم
[2] سوره توبه آیه 20/ترجمه مکارم
[3] سوره نساء آیه 100/ترجمه مکارم
[4] سوره انفال آیه 72 /ترجمه قرائتی
[5] پرتوی از نور ص 115
[6] تفسیر نمونه ج4 ص89
[7] تفسیر نور الثقلین ج1 ص 541/ترجمه مکارم
[8] جایگاه هجرت در مکتب اسلام (سید جواد حسینی)، مجله مبلغان، شماره 53
[9] سوره انبیاء آیه 71/ترجمه مکارم
[10] تفسیر نمونه ج 13 ص 452 الی 453
[11] وسائل الشیعه ج15ص101/ترجمه آرام
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
مجید رضایی