بخش ششم؛ مسائل گوناگون| ۵
۷۶ـ میراث اهل بیت(علیهم السلام)
پیروان اين مكتب روايات زيادى از رسول خدا(ص) از طريق ائمّهی اهل بيت - عليهم السلام - نقل كردهاند، و روايات زياد ديگرى از على(ع) و ساير امامان - عليهم السلام - دارند كه امروز از منابع اصلى معارف و فقه شيعه محسوب مىگردد، از جمله كتابهاى چهارگانه زير كه به كتب اربعه معروف شده است: «كافى»؛ «من لایحضره الفقيه»؛ «تهذيب» و «استبصار» را مىتوان نام برد. ولى تكرار اين موضوع را ضرورى مىدانيم كه هر حديثى در یكى از اين منابع معروف یا ساير منابع معتبر وجود داشته باشد به اين معنى نيست كه آن حديث به خصوص معتبر است، بلكه هر حديثى سلسله سندى دارد كه بايد هر یك از رجال سند آن جداگانه در كتب رجال مورد بررسى قرار گيرد، هرگاه تمام رجال سند مورد اعتماد بودند، آن حديث به عنوان یك حديث صحيح پذيرفته مىشود، در غير اين صورت، مشكوك یا ضعيف است و اين كار تنها در خور آگاهان و علماى علم حديث و رجال است.
از اين جا به خوبى روشن مىشود كه وضع جمعآورى احاديث در كتب شيعه با منابع معروف اهل سنّت متفاوت است چرا كه در كتب معروف صحاح مخصوصاً صحيح بخارى و صحيح مسلم، مبناى نويسندگان اين بوده است؛ كه احاديثى را گردآورى كنند كه نزد آنها صحيح و معتبر بوده است و به همين دليل هریك از آن احاديث مىتواند، براى دستيابى به عقايد اهل سنّت مورد استناد قرار گيرد[1] در حالى كه مبناى محدّثان شيعه به اين بوده كه همهی احاديث منسوب به اهل بيت - عليهم السلام - را جمعآورى كنند، و شناخت صحيح از غير صحيح را به علم رجال واگذار كردهاند ـ دقّت كنيد.
۷۷ـ دو کتاب بزرگ
از منابع مهمّى كه جزء ميراثهاى مهم شيعه محسوب مىشود، نهج البلاغه است كه مرحوم شريف رضى حدودیك هزار سال قبل، از كلمات على(ع) در سه بخش خطبهها، نامهها و كلمات قصار تنظيم كرده است، و به قدرى محتواى آن بالا و الفاظ زيباست كه هر كس پيرو هر مكتب و آيينى باشد اين كتاب را مطالعه كند، تحت تأثير محتواى عالى آن قرار مىگيرد، و اى كاش نه تنها مسلمانان كه غير مسلمانان نيز با آن آشنا مىشدند، تا به معارف بلند اسلام در توحيد و مبدأ و معاد و مسائل سياسى و اخلاقى و اجتماعى آشنا شوند.
يكى ديگر از اين ميراثهاى بزرگ، كتاب صحيفهی سجاديّه است كه مجموعهاى است از بهترين و فصيحترين و زيباترين دعاها، با محتواى بسيار بلند و بالا و عميق كه در واقع كار همان خطبههاى نهجالبلاغه را از طريق ديگرى مىكند و جمله به جملهی آن درس تازهاى به انسان مىآموزد، و به راستى طرز نيايش و مناجات با خداوند را به هر انسانى مىآموزد، و روح و جان آدمى را نور و صفا مىبخشد.
این مجموعه چنان كه از نامش پيداست از دعاهاى چهارمين پيشواى مكتب شيعه، امام علىّ بن الحسين بن علىّ بن ابي طالب، مشهور به «سجّاد»(ع) است و ما هر وقت بخواهيم روح دعا و نيايش و توجّه بيشتر به درگاه خداوند و عشق به ذات پاكش در ما پيدا شود به سراغ اين دعاها مىرويم و همچون گياهان نورس كه از ابر پر بركت بهارى سيراب مىشوند از آن سيراب مىگرديم.
بيشترين احاديث شيعه كه بالغ بر دهها هزار حديث مىشود از پنجمين و ششمين امام، یعنى محمّدبن علىّ الباقر، و جعفربن محمّد الصّادق - عليهما السلام - نقل شده، و قسمت مهمّى نيز از هشتمين امام، علىّبن موسى الرّضا(ع) است، و اين به خاطر آن است كه اين سه بزرگوار در شرايطى از زمان و مكان بودند كه فشار دشمنان و حكّام بنىاميّه و بنىعبّاس بر آنها كمتر بود، به همين دليل توانستند احاديث زيادى كه از رسول خدا(ص) به وسيلهی پدران و اجدادشان به آنها رسيده بود، در تمام ابواب معارف و احكام فقه اسلام از خود بهیادگار بگذارند و اين كه مذهب شيعه را مذهب جعفرى مىگويند به خاطر همين است كه بيشترين روايات آنها از امام ششم جعفربن محمّدالصّادق(ع) نقل شده است كه در دورانى میزيسته كه بنىاميّه رو به ضعف مىرفتند و بنىعبّاس نيز قدرت كافى براى فشار بر مردم پيدا نكرده بودند، و در كتب ما معروف است كه آن حضرت چهار هزار شاگرد در حديث و معارف و فقه تربيت كرد.
ابوحنيفه امام و پيشواى معروف حنفيّه در سخن كوتاهى در توصيف امام جعفربن محمّد الصادق(ع) مىگويد: «ما رَاَيْتُ اَفْقَهَ مِنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد؛ من فقيهتر از جعفربن محمّد(ع) نديدم!»[2]
مالك بن انس پيشواى ديگر فقه اهل سنّت در یكى از سخنان خود چنين مىگويد: «من مدّتى نزد جعفربن محمّد(ع) رفت و آمد داشتم، او را همواره دریكى از سه حالت ديدم،یا نماز مىخواند یا روزه مىگرفت،یا مشغول تلاوت قرآن بود؛ و به اعتقاد من مردى با فضيلتتر از جعفربن محمّد الصّادق از نظر علم و عبادت كسى نديده و نشنيده است!»[3] و چون بنا بر نهايت اختصار و فشردگى مطالب است، از سخنان ساير علماى اسلام دربارهی امامان اهل بيت - عليهم السّلام – چشمپوشى مىكنيم.
۷۸ـ نقش شیعه در علوم اسلامی
ما معتقديم: شيعه، در پيدايش علوم اسلامى نقش مؤثّرى داشته است، بعضى معتقدند كه علوم اسلامى از آنها نشأت گرفته، حتّى كتاب یا كتابهايى در اين زمينه نوشته شده و اسناد و مداركى ارائه دادهاند، ولى ما مىگوييم حدّاقل، آنها در پديد آوردن اين علوم سهم بسزايى داشتهاند، و بهترين شاهد و گواه اين مسأله كتابهايى است كه از علماى شيعه در علوم و فنون اسلام ديده مىشود. هزاران كتاب در فقه و اصول، كه بعضى بسيار گسترده و در نوع خود بىنظير است، هزاران كتاب در تفسير و علوم قرآنى، و هزاران كتاب در عقايد و علم كلام، و هزاران كتاب در علوم ديگر، بسيارى از اين كتابها هم اكنون در كتابخانههاى معروف دنيا موجود است و در معرض ديد همگان قرار دارد و هر كس مىتواند صدق اين ادّعا را با مراجعه به اين كتابخانهها بداند.
يكى از دانشمندان معروف شيعه اين كتابها را فهرست كرده و در 26 مجلّد بزرگ فهرست آن را گردآورى كرده است.[4]
این فهرست مربوط به دهها سال قبل است و در اين چند دههی اخير ازیكسو تلاش زيادى براى احياى آثار علماى پيشين شيعه، و كشف كتب خطّى و چاپ آنها صورت گرفته، و از سوى ديگر براى تصنيف و تأليف كتابهاى جديد، كه هنوز دقيقاً آمار آن را تهيه نكردهايم ولى بطور مسلّم، در هر رشته از علوم اسلام صدها یا هزاران كتاب جديد به رشتهی تحرير در آمده است.
۷۹ـ ما معتقدیم: صدق و راستى و امانت از اركان مهم و اساسى اسلام است، قرآن مجيد مىگويد: «قالَ اللهُ هذایوْمُینْفَعُ الصّادِقينَ صِدْقُهُمْ؛ خداوند مىفرمايد امروز روزى است كه صدق راستگويان به آنها نفع مىبخشد».[5]
بلكه از بعضى از آيات قرآن استفاده مىشود پاداش اصلى روز قيامت پاداشى است كه در برابر صدق و راستى به انسان داده مىشود (صدق و راستى در ايمان، در عمل به پيمانهاى الهى، و در تمام شئون زندگى) (لِيَجْزِىَ اللهُ الصّادِقينَ بِصِدْقِهِمْ).[6]
و همان گونه كه در گذشته نيز اشاره شد طبق دستور قرآن ما مسلمانان مأموريم كه در تمام دوران زندگى همگام و همنشين معصومان و راستگويان باشيم (يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ كُونُوا مَعَ الصّادِقين).[7]
اهميّت اين موضوع تا آن پايه است كه خداوند به پيامبرش دستور مىدهد از خدا بخواهد در هر كارى صادقانه وارد شود و صادقانه خارج گردد (وَ قُلْ رَبِّ اَدْخِلْني مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ اَخْرِجْني مُخْرَجَ صِدْقٍ).[8]
درست به همين دليل در روايات اسلامى مىخوانيم كه هيچ پيامبرى از سوى خدا مبعوث نشد مگر اين كه صدق و راستى و امانت در برنامههاى اصلى او بوده (اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ لَمْیبْعَثْ نَبيّاً اِلاّ بِصِدقُ الحَديثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلَى الْبَرِّ و َالفاجِرِ).[9]
ما نيز با الهام گرفتن از اين آيات و روايات نهايت سعى و كوشش را به كار گرفتيم كه در بحثهاى اين كتاب جز راه صدق و راستى نپوئيم و كلامى بر خلاف حقّ و امانت نگوييم و اميدواريم كه به لطف پروردگار در اداى اين رسالت توفيق یافته باشيم اِنَّهُ وَلىُّ التَوْفيقِ.
۸۰ـ آخرین سخن
آنچه در اين مجموعه آمده، فشردهاى است از عقايد پيروان مكتب اهل بيت - عليهم السلام - و شيعيان، در اصول و فروع اسلام كه بدون كمترين تغيير و تحريف بيان شده، و به مدارك آن از آيات قرآن و روايات اسلامى و كتب مختلف دانشمندان اسلام اجمالاً اشاره شده است، هر چند ذكر همهی مدارك به ملاحظهی اختصار و فشرده بودن بحثها ممكن نبود؛ و ما غير از بيان اجمالى و فشرده در اين كتاب هدفى نداشتيم.
ما معتقديم: اين بحث نتايج زير را در بر دارد:
1ـ منبع خوبى است كه در عين اختصار، عقايد شيعه را به روشنى و با نهايت دقّت بيان مىكند و همهی فرق اسلامى و حتّى غير مسلمانان مىتوانند با مطالعهی اين جزوهی كوچك، عقايد پيروان اين مذهب را به طور اجمال و از دست اوّل در اختيار بگيرند و براى گردآورى آن زحمت زيادى كشيده شده است.
2ـ ما معتقديم: اين جزوه مىتواند اتمام حجّت الهى باشد، براى كسانى كه گاهى ناآگاهانه دربارهی عقايد ما، داورى مىكنند یا آن را از افراد مشكوك و مغرض، و یا كتابهاى غير معتبر مىگيرند.
۳ـ ما معتقديم: با ملاحظهی عقايد بالا، روشن مىشود كه موارد تفاوت ميان پيروان اين مكتب و ساير فرق مسلمين چنان نيست كه مانع از همكارى مشترك، ميان پيروان اين مذهب و ساير مذاهب اسلامى گردد، چرا كه نقاط مشترك در ميان همهی مذاهب اسلامى بسيار فراوان است و دشمنان مشتركى نيز همه را تهديد مىكنند.
4ـ ما معتقديم: دستهایی در كار است كه با بزرگ كردن اختلافات ميان مذاهب اسلامى، آتش نزاع و جنگ و خونريزى در ميان آنان روشن كنند، و اسلام را كه در عصر و زمان ما مىرود مناطق عظيمى از جهان را زير سايهی پربركت خود قرار دهد، و خلأهاى ناشى از فرو ريختن كمونيسم و مشكلات روز افزون و لاینحلّ نظام مادّى سرمايهدارى را پر كند، به ضعف بكشاند یا پيشروى اسلام را در جهان متوقّف سازد.
مسلمانان نبايد به مخالفان امكان د1هند كه در اين كار خود موفّق گردند، و فرصتهاى بسيار پرارزشى كه براى شناخت اسلام در جهان حاصل شده از دست برود.
۵ـ ما معتقديم: اگر علماى مذاهب اسلامى، دور هم بنشينند و در محيطى آكنده از صفا و صميميت و دور از تعصّب و لجاج، به بحث و بررسى در مسائل مورد اختلاف بپردازند، امكان كم شدن اختلافات بسيار زياد است، نمىگوييم همهی اختلافات برچيده مىشود، بلكه مىگوييم از دامنهی آن كاسته مىشود، همان گونه كه در اين اواخر در كشور ايران گروهى از علماى شيعه و اهل سنّت در شهر زاهدان در جلسات متعدّدى با هم نشستند و به قسمتى از اختلافات پايان دادند كه شرح آن در اين مختصر نمىگنجد.[10]
در پايان دست دعا به درگاه قادر متعال برداشته و عرض مىكنيم: «رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَلاِخْوانِنَا الَّذينَ سَبَقُونا بِالاِيمانِ وَلا تَجْعَلْ في قُلُوبِنا غِلاً لِلَّذينَ آمَنُوا رَبَّنا اِنَّكَ رَؤُف رَحيم».[11]
پايان
خودآزمایی
1- تفاوت جمعآورى احاديث در كتب شيعه با منابع معروف اهل سنّت را بیان کنید.
2- به چه دلیل بيشترين احاديث شيعه از پنجمين و ششمين امام، یعنى محمّدبن علىّ الباقر، و جعفربن محمّد الصّادق و از هشتمين امام، علىّبن موسى الرّضا(ع) - عليهما السلام - نقل شده است؟
3- نقش شیعه در علوم اسلامی را شرح دهید.
پینوشتها
[1]ـ به مقدمهی «صحيح مسلم» و «فتح البارى فى شرح صحيح البخارى» مراجعه شود.
[2]ـ تذكرة الحفّاظ ذهبى، جلد 1، صفحه 166.
[3]ـ تهذيب التهذيب، جلد 2، صفحه 104 (مطابق نقل اسد حيدر در كتاب الامام الصادق، جلد 1، صفحهی 53).
[4]ـ نام اين كتاب الذّريعَةُ اِلى تَصانيفِ الشّيعة نوشتهی مفسّر و محدّث معروف، شيخ آقا بزرگ تهرانى است، تعداد كتابهايى كه با نام و نشان و ذكر مؤلّف، در اين فهرست بزرگ آمده بالغ بر 68 هزار جلد كتاب مىباشد، اين كتاب مدّتى است چاپ و منتشر شده است.
[5]ـ سورهی مائده، آیهی ۱۱۹.
[6]ـ سورهی احزاب، آیهی ۲۴.
[7]ـ سورهی توبه، آیهی ۱۱۹.
[8]ـ سورهی اسراء، آیهی ۸۰.
[9]ـ اين حديث در بحار از امام جعفر صادق(ع) نقل شده است (جلد 68، صفحهی 2) و همچنين در جلد 2، صفحهی 104.
[10]ـ شرح آن را مىتوانيد در مجلّهی پيام حوزه علميّهی قم مطالعه فرماييد.
[11]ـ سورهی حشر، آیهی ۱۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی