عبرت از دیگران
در نوشتار قبل سخن از علّت و حکمت محدودیت های شرعی در روابط جنسی بود و بیان گردید که آزادی جنسی بی ضابطه، باعث اسارت روح و تضعیف و نابودی فضائل انسانی می شود. خوب است در این زمینه نگاهی به جوامع غربی داشته باشیم که سال ها بر مبنای نظریه اصالت جسم و آزادی غریزه جنسی به اداره جوامع خود پرداخته اند. بررسی نتایج این نگاه کاملا گویاست و نیازی به تحقیقات فراوان ندارد. آن چه مردم دنیا سال هاست در جوامع غربی نظاره گر اند، فروپاشی نظام خانواده و ارزش های انسانی است و حکایت از بحران پیچیده ای دارد که جوامع غربی را به خود گرفتار ساخته است. جالب این جاست که نظریه پردازان منحرف غرب و سیاستمدارانی که آراء ایشان را مبنای عملکرد خود قرار داده اند، در تلاش هستند تا فرهنگ منحَطّ غرب را در سایر نقاط جهان اشاعه دهند. البته آن ها از این کار در صدد تسلّط همه جانبه بر دنیا هستند و در این مسیر از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند.
خداوند متعال در قرآن کریم به این مطلب اشاره نموده و می فرماید:
«وَ اللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَ يُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَواتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيماً».
خدا مى خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاك نمايد)، امّا آن ها كه پيرو شهواتند، مى خواهند شما به كلى منحرف شويد.[1] در تفسیر ذیل این آیه شریفه آمده است: «خدا به وسيله اين احكام مى خواهد، نعمت ها و بركاتى كه بر اثر آلودگى به شهوات از شما قطع شده، به شما بازگردد، ولى شهوت پرستانى كه در امواج گناهان غرق هستند، مى خواهند شما از طريق سعادت به كلى منحرف شويد و همانند آن ها از فرق تا قدم آلوده انواع گناهان گرديد، اكنون شما فكر كنيد، آيا آن محدوديت آميخته با سعادت و افتخار براى شما بهتر است، يا اين آزادى و بى بند و بارى توام با آلودگى و نكبت و انحطاط؟! اين آيات در حقيقت به افرادى كه در عصر و زمان ما نيز به قوانين مذهبى مخصوصا در زمينه مسائل جنسى ايراد مى كنند، پاسخ مى گويد، كه اين آزادي هاى بى قيد و شرط سرابى بيش نيست، و نتيجه آن انحراف عظيم از مسير خوشبختى و تكامل انسانى و گرفتار شدن در بيراهه ها و پرتگاه ها است كه نمونه هاى زيادى از آن را با چشم خودمان به شكل متلاشى شدن خانواده ها، انواع جنايات جنسى، فرزندان نامشروع جنايت پيشه و انواع بيماري هاى آميزشى و ناراحتى هاى روانى، مشاهده مى كنيم».[2]
طعم شیرین ایمان
ایمان به خداوند متعال طعم روح افزا و دوست داشتنی ای دارد که اگر کسی آن را بچشد از مظاهر دل فریب و هوس های نفسانی دیگر غافل خواهد شد. آری ارتباط با خداوند متعال که سرچشمه تمام خوبی ها و زیبایی هاست، هر قدر بیشتر و عمیق تر باشد، بهره بردن از این منبع بی کرانِ جمال نیز بیشتر خواهد بود. برای بنده ای که جان خود را از الطاف پُر مهر پروردگار سیراب نموده و ظرف وجودش را از انوار تابناک جمال احدیّت نورانی نموده است، چیز دیگری جلوه ندارد و جذبه خداوند متعال چنان قوی است که او را از شیرینی های زودگذر دنیا منصرف می نماید. امّا هر کسی قادر نیست طعم شیرین ایمان را درک کند. برای دست یافتن به این مقصود باید از شیرینی های زودگذر و حرام دنیا دست کشید تا خداوند متعال شیرینی ایمان را به بنده بچشاند.
امام صادق علیه السّلام می فرمایند:
«حَرَامٌ عَلَى قُلُوبِكُمْ أَنْ تَعْرِفَ حَلَاوَةَ الْإِيمَانِ حَتَّى تَزْهَدَ فِي الدُّنْيَا».
بر قلب های شما حرام است که شیرینی ایمان را درک کند تا وقتی که در دنیا زاهد شوید.[3] زهد در دنیا به معنای عدم تعلّق و وابستگی به دنیاست و هر کاری که با رضایت پروردگار تعارض داشته باشد، قطعاً با زهد در دنیا منافات دارد. رفتارهای ناهنجار جنسی و واکنش های غریزی افسارگریخته نیز با زهد در دنیا منافات داشته و مانع از چشیدن طعم ایمان است.
رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمایند:
«ثَلَاثٌ مَنْ كُنَّ فِيهِ وَجَدَ طَعْمَ الْإِيمَانِ مَنْ كَانَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِمَّا سِوَاهُمَا وَ مَنْ كَانَ يُحِبُّ الْمَرْءَ لَا يُحِبُّهُ إِلَّا لِلَّهِ وَ مَنْ كَانَ يُلْقَى فِي النَّارِ أَحَبُّ إِلَيْهِ مِنْ أَنْ يَرْجِعَ إِلَى الْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْقَذَهُ اللَّهُ مِنْهُ».
سه خصلت است که هر کسی داشته باشد، طعم ایمان را می چشد: 1- هر کس که خدا و رسولش نزد او محبوب تر از غیر ایشان باشند، 2- هر کس که تنها به خاطر خدا کسی را دوست بدارد، 3- و کسی که افتادن در آتش نزد او محبوب تر از آن است که به کفری بازگردد که خداوند او را از آن نجات داده است.[4] چنان که از حدیث شریف پیداست، یکی از عوامل چشیدن طعم ایمان، این است که خدا و رسول نزد انسان از هر چیز دیگری محبوب تر باشند. ثمره این محبّت و عشق آن است که خدای متعال شیرینی و حلاوت ایمان را به فرد عاشق می چشاند و روح او را با خنکای مطبوع ایمان جلا می دهد، به طوری که هر لحظه بر عشق و عطش او افزوده شده، در مسیر قُرب خداوند راسخ تر می شود و تمام فکر و ذکر خود را تنها در این جهت معطوف می نماید.
امّا کسانی که به دنبال شهوات و خواسته های نامشروع نفس خود هستند و به خاطر رسیدن به آن مرتکب معاصی فراوانی می شوند، در واقع شهوات و غرایز حیوانی خود را بر محبّت خدا و رسول مقدّم داشته و نسبت به ایشان اظهار بی میلی می کنند. همین امر موجب آن است که از لذّت عظیم و ماندگار ایمان محروم باشند و بر همین اساس به لذّات زودگذر و ناچیز حیوانی که تبعات شوم و ماندگار دنیوی و اخروی فراوانی به دنبال دارد، بسنده نمایند، و «... ذلِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبینُ». این همان زیان آشکار است.[5]
حضرت امیر المؤمنین علی علیه السّلام در این باره فرموده اند:
«ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ يَكُنْ فِيهِ لَمْ يَجِدْ طَعْمَ الْإِيمَانِ حِلْمٌ يَرُدُّ بِهِ جَهْلَ كُلِّ جَاهِلٍ وَ وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنِ الْمَحَارِمِ وَ خُلُقٌ يُدَارِي بِهِ النَّاسَ».
سه چیز است که اگر در کسی نباشد، طعم ایمان را نخواهد چشید: 1- حلمی که با آن جهالت هر جاهلی را دفع کند، 2- ورع (پرهیزی) که او را از کارهای حرام بازدارد، 3- و خُلق و خویی که به وسیله آن با مردم ملاطفت و مدارا نماید.[6] از این کلام حضرت امیر علیه السّلام نیز به خوبی پیداست که تا وقتی انسان جان خویش را از معاصی و محارم الهی پاک نساخته و نیروی ورع را در وجود خود نهادینه نکرده است، از چشیدن طعم ایمان محروم می ماند.
خداجویی نیاز فطری بشر
خداوند حکیم خلقت بشر را بر پایه فطرت الهی آفریده است:
«فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ».
پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن! اين فطرتى است كه خداوند، انسان ها را بر آن آفريده، دگرگونى در آفرينش الهى نيست، اين است آيين استوار ولى اكثر مردم نمى دانند.[7] و عنصر مقدّسی به نام «روح» را در کالبد جسمانیش قرار داده و آن قدر این روح نزد او کرامت دارد که آن را به خود منسوب فرموده است و پس از انتقالش به کالبد آدم، دستور سجده ملائکه بر آدم صادر شد:
«فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي فَقَعُوا لَهُ ساجِدِينَ».
هنگامى كه كار آن را به پايان رساندم، و در او از روح خود (يك روح شايسته و بزرگ) دميدم، همگى براى او سجده كنيد.[8]
با این توضیح مختصر کاملا روشن است موجودی که بر پایه فطرت الهی سرشته شده و ترکیبی از جسم دنیایی و روح الهی است، خواسته ای جز وصال محبوب خود یعنی پروردگار متعال ندارد و عطش جانش با چیزی غیر از خدا سیراب نمی گردد. امّا انسان ها به واسطه گمراهی و غفلت از این مهم، پیوسته گوهر گم شده خویش را در میان شهوات دنیوی که با حقیقت وجود ایشان هیچ سنخیتی ندارد، می جویند و به دنبال آنند تا عطش جانشان را با سراب شهوات و هوسرانی ها سیراب کنند، بی خبر از آن که: «تشنه ای که به جای آب زلال و شیرین، از شورابه ای آلوده و گندیده بنوشد، جز آن که بر عطشش افزوده گردد و بیمار شود، خیری نخواهد دید».
آری ایمان با فطرت خداجوی انسان منطبق است و هر گاه انسان به مراحلی از ایمان دست پیدا کند، به خاطر وجود همین سنخیت است که در می یابد گمشده خویش را جُسته و درمان درد خود را پیدا نموده است. طعم شیرینی از وصال در خود احساس می کند که قابل وصف نیست و هیچ شیرینی کاذب دیگری نمی تواند با آن برابری کند. و اگر گرد غفلت بر دیده بینای او ننشیند، این اشتیاق چنان پروازش می دهد که پیوسته در طلب اوج است و مراتب قُرب خداوند را یکی پس از دیگری طی خواهد کرد. امّا اگر شهوات دنیوی از کنترل عقل انسان خارج شد، بال های پرواز روح را در هم می شکند و او را از فیض طیران در آسمان رضوان پروردگار محروم می سازد. وقتی پرنده ای از پرواز و صعود در آسمان محروم شد، به ناچار مبتلا به خزیدن در خاک می شود و چون تجربه پرواز را ندارد، به همین فلاکت راضی خواهد شد، غافل از آن که پرواز در هوای مطبوع و زیبا را کی توانِ قیاس با خزیدن در خاک آلوده؟! انحرافات جنسی یکی از غل و زنجیرهایی است که بر خلاف ظاهر فریبنده خود، انسان را در حصار تن و آثار مخرّب خود به اسارت می کشد و ثمره ای جز حسرت همیشگی، ندامت، افسردگی و حرص مُهلک برای صاحب خود نخواهد داشت.
خودآزمایی
1- طعم ایمان را توضیح دهید و بنویسید بر اساس حدیث امام صادق علیه السّلام راه درک طعم ایمان چیست؟
2- با تکیه بر قرآن کریم، توضیح دهید که فطرت انسان به چه صورت سرشته شده است؟
پینوشتها
[1] سوره نساء/ آیه 27 (ترجمه مکارم).
[2] تفسير نمونه ج 3 ص 353.
[3] الكافي (ط - الإسلامية) ج 2 ص 128.
[4] روضة الواعظين و بصيرة المتعظين (ط - القديمة) ج 2 ص 417.
[5] سوره زمر/ آیه 15.
[6] معدن الجواهر و رياضة الخواطر ص 34.
[7] سوره روم/ آیه 30 (ترجمه مکارم).
[8] سوره حجر/ آیه 29 (ترجمه مکارم).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجتالاسلام مسلم زکیزاده