کد مطلب: ۴۹۱۸
تعداد بازدید: ۱۸۱۷
تاریخ انتشار : ۲۶ مهر ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۱
اقتصاد اسلامی|۱۵
یکی از آسیب‌هایی که کسب و کار حلال را تهدید می‌کند، کم‌فروشی است که در دین مقدس اسلام به شدت نکوهش شده است و در روایات به مومنان توصیه شده است برای دوری از کم‌فروشی، هنگام پیمانه و وزن، کمی بیشتر بگذارند و هنگام گرفتن حق خود، مقداری کمتر بردارند.

بخش سوّم: احکام کسب‌های حرام| ۶

 

گفتار دوم ـ کم فروشی (تطفیف)


مقدمه


یکی از آسیب‌هایی که کسب و کار حلال را تهدید می‌کند، کم‌فروشی است که در دین مقدس اسلام به شدت نکوهش شده است و در روایات به مومنان توصیه شده است برای دوری از کم‌فروشی، هنگام پیمانه و وزن، کمی بیشتر بگذارند و هنگام گرفتن حق خود، مقداری کمتر بردارند.


کم فروشی در قرآن


در قرآن مجید ضمن آیات مختلفی در خصوص کم فروشی صریحاً وعده عذاب به شدیدترین بیانی داده شده، یک سوره از قرآن مجید (سوره مطففین) به این موضوع اختصاص یافته است:
«وَیلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ * الَّذِینَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ یسْتَوْفُونَ * وَ إِذَا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یخْسِرُونَ؛
وای بر مطفّفین (کم فروشان) که هرگاه از مردم به کیل و پیمانه می‌ستانند، تمام و کمال دریافت می‌نمایند و چون با پیمانه به ایشان بدهند، یا (با ترازو چیزی را) برای اینان وزن کنند، کم می‌دهند (و خسارت به مردم وارد می‌کنند).»[1]
همچنین در آیات دیگری جریان حضرت شعیب را نقل می‌کند که از مردم خود می‌خواست که آداب خرید و فروش را رعایت کنند و کم فروشی نکنند:
«وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْیالَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ وَ لا تَبْخَسُوا النّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدینَ؛
و ای قوم من! حق پیمانه و وزن را با عدالت، ادا کنید؛ و از اموال مردم چیزی کم نگذارید؛ و در زمین به فساد نکوشید؛».[2]
در آیه دیگری می‌فرماید:
«أَوْفُوا الْكَیلَ وَ لَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ * وَ زِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ * وَ لَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لَا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ».
پیمانه را کامل بدهید و از کم فروشان نباشید، و [متاع و کالا را] با ترازوی درست وزن کنید، و از قیمت اشیا و اجناس مردم به هنگام خرید نکاهید، و در زمین، تباهکارانه فتنه و آشوب برپا نکنید».[3]


کم فروشی در روایات


1- روایت امام باقر علیه السلام از رسول خدا صلی‌الله علیه و آله
شیخ صدوق در عقاب الأعمال با سند صحیح از امام باقر علیه السلام نقل کرده است:
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پنج چیز است که اگر به آن‌ها برخوردید، به خداوند پناه ببرید: در هیچ قومی فحشا به صورت آشکار و علنی انجام نگرفت، مگر این که طاعون و دردهایی که در پیشینیان نبوده است، بین آنان شایع می‌شود، در پیمانه و وزن کم فروشی نمی‌کنند، مگر این که به قحطی، سختی مخارج و ستم سلطان دچار می‌شوند، زکات را منع نمی‌کنند، مگر این که باران آسمان از آنان منع می‌شود، و اگر چهار پایان نبودند، باران بر آنان نمی‌بارید، عهد خدا و رسول خدا صلی الله علیه و آله را نمی‌شکنند، مگر این که خداوند دشمنشان را بر آنان مسلّط می‌کند و بعضی از آنچه را در دست آنان است می‌ستاند، حکم به غیر ما انزل الله نمی‌کنند مگر این که خداوند ستیز و درگیریشان را بین خودشان قرار می‌دهد.[4]
۲ـ روایت امام باقر(ع) از امیرالمومنین(ع):
امام باقر علیه السلام می‌فرماید: «هنگامی که امیر مؤمنان علی علیه‌السلام در کوفه بود، همه روز صبح در بازارهای کوفه می‌آمد و بازار به بازار می‌گشت و تازیانه‌ای (برای مجازات متخلفان) بر دوش داشت؛ در وسط هر بازار می‌ایستاد و صدا می‌زد ای گروه تجار؛ از خدا بترسید. هنگامی که بانگ علی علیه السلام را می‌شنیدند، هر چه در دست داشتند بر زمین گذاشته و با تمام دل به سخنانش گوش فرا می‌دادند؛ سپس می‌فرمود «قدموا الاستخارة و تبرکوا بالسهولة و اقتربوا من المبتاعین و تزینوا بالحلم و تناهوا عن الیمین و جانبوا الکذب و تجافوا عن الظلم و انصفوا المظلومین و لا تقربوا الربا و اوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس اشیائهم و لا تعثوا فی الارض مفسدین؛ از خداوند خیر بخواهید و با آسان گرفتن کار بر مردم برکت بجوئید و به خریداران نزدیک شوید. حلم را زینت خود قرار دهید؛ از سوگند بپرهیزید؛ از دروغ اجتناب کنید؛ از ظلم خودداری نمائید و حق مظلومان را بگیرید. به ربا نزدیک نشوید؛ پیمانه و وزن را به طور کامل وفا کنید و از اشیاء مردم کم نگذارید و در زمین فساد نکنید». به این ترتیب در بازارهای کوفه گردش می‌کرد؛ سپس به دارالاماره بازمی‌‌گشت و برای دادخواهی مردم می‌نشست.
۳ـ روایت فضل بن شاذان از امام رضا(ع)
فضل بن شاذان می‌گوید مأمون از امام رضا علیه السلام درخواست کرد که برای او حقیقت اسلام را به صورت موجز و مختصر بنویسد.
حضرت برای او نوشتند حقیقت اسلام شهادت به یگانگی خداوند است و اینکه شریکی برای او نیست و پرهیز از گناهان کبیره است که آن‌ها عبارتند از کشتن نفسی که خداوند کشتن آن را حرام کرده، زنا و... و کم گذاردن در پیمانه و وزن.


حکم شرعی کم فروشی


کم فروشی از نظر تکلیفی حرام می‌باشد اما از نظر وضعی در شکل‌های مختلف معامله احکام متفاوتی دارد که به برخی از آن‌ها اشاره می‌شود:
الف ـ مبیع به صورت کلی در ذمّه باشد
در این صورت بیع صحیح است ولی فروشنده نسبت به مقداری که کم تحویل داده است مدیون مشتری است. زیرا بایع مبیع را به صورت کلی در ذمّه یا کلی در معین فروخته است، (نه به صورت عین معین مشخص خارجی) مشتری هم همان کلی را می‌پذیرد، ولی در مقام تسلیم، آنچه به عنوان مصداق کلی به مشتری می‌دهد، کمتر از آن مقداری است که معامله بر آن واقع شده است این معامله صحیح است. ولی به همان مقدار که بایع از وزن آن مبیع کم گذاشته است، مدیونِ مشتری بوده، باید آن را بپردازد.
ب ـ مبیع به صورت عین معین (شخصی خارجی) باشد.
در این صورت سه حالت متصور است:
۱ـ خریدار اهمیتی به کمیت آنچه خریده است نمی‌دهد؛ در این صورت معامله صحیح است.
مثال: شیرینی فروشی وزن کیکی را دو کیلو نوشته است. در حالی که می‌داند این کیک از آنچه مشخص شده صد گرم کمتر است. با توجه به اینکه ظاهر این کیک متناسب با آن چیزی است که مشتری می‌خواهد، لذا اهمیتی نمی‌دهد که کیک ۲ کیلو باشد یا ۵/۱ کیلو. این معامله صحیح است؛ چون مشتری مبالاتی به وزن ندارد. بنابراین خسارت زدن به مشتری محسوب نمی‌شود.
۲ـ مقدار، شرط مبیع است یعنی کمیت و وزن، شرطی است که معامله بر مبنای آن واقع شده است یا ضمن معامله شرط شده است. در این صورت هم معامله صحیح است، اما مشتری حق خیار دارد و می‌تواند مبیع را پس دهد.
مثال: مشتری از میان کیسه‌های ده کیلویی برنج، یک کیسه را برمی‌دارد به اعتقاد اینکه وزن آن ده کیلو است. انگیزه او هم برای معامله این است که این کیسه، ده کیلو است؛ لذا وزن شرط ضمنی می‌شود. یا حتی هنگام معامله شرط می‌کند که من این کیسه را می‌خواهم، مشروط بر اینکه ده کیلو باشد.
۳ـ مقدار، قید مبیع است؛ اگر قرائن نشان می‌دهد که مقدار برای تقسیط است؛ یعنی می‌خواهد با ذکر مقدار و کمیت، مشخص کند که این پول گرفته شده، چگونه بر مثمن تقسیط می‌شود و قیمت هر کیلو را می‌خواهد معین کند؛ در این صورت معامله در همین مقدار از مبیع که تسلیم شده، صحیح و نسبت به آن مقداری که تطفیف کرده، باطل است؛ یعنی چنانچه این کیسه ۵/۹ کیلو بود، معامله این ۵/۹ کیلو درست و مالک ثمن آن است. اما چون نسبت به آن نیم کیلو معامله‌ای انجام نگرفته، ثمن آن، ملک بایع نیست و باطل است.[5]


سایر مسائل کم فروشی


۱. اگر کسی را برای تطفیف و کم‌فروشی اجیر کنند، چنین اجاره‌ای باطل و حرام است.
۲.‌ اگر کسی برای توزین (وزن کردن) یا اکتیال (پیمانه کشیدن) صحیح اجیر شود، ولی کم‌فروشی و خیانت کند، این اجاره صحیح است. اما مستحق اُجرت نیست؛ مثلا اگر به مدت یک ماه تطفیف کرده، یک ماه را مستحق اجرت نیست؛ چون اجاره او بر اکتیال و توزینِ صحیح واقع شده، که به مقتضای این اجاره عمل نکرده است. اگر مال‌الاجاره، بر ایام، توزیع شده است، اگر یکروز خیانت کرده باشد، به همان نسبت مستحق اُجرت نیست و اگر اجرت موزع بر دفعات اکتیال و توزین باشد، به سهم و اندازه آن دفعاتی که خیانت کرده، مستحق اُجرت نیست.
۳. اگر کسی را اجیر کند، بدون اینکه قید توزین صحیح یا فاسد را داشته باشد، این هم ملحق به صورتی است که شرط اکتیال و توزین صحیح را می‌کند؛ یعنی آنجا هم اگر خیانت کرد، مستحق اُجرت نخواهد بود.
4. کم‌فروشی به چیزهایی که مَکیل و موزون است، اختصاص ندارد. بلکه شامل اشیایی که با شمارش، یا پارچه‌ای که با متر، یا زمینی که با متر مربع اندازه‌گیری می‌شود نیز می‌شود.
5. تطفیف و کم فروشی فقط در مورد خرید و فروش نیست و شامل معاملات دیگر هم می‌شود.[6] برای نمونه موارد ذیل از مصادیق کم فروشی می‌باشد:
ـ اجناسی که به صورت بسته‌بندی عرضه می‌شوند، بدون در نظر گرفتن وزن آن؛ مانند: حبوبات، لبنیات (شیر، ماست، خامه و...) ترشیجات و... که به صورت عددی فروخته می‌شوند در حالی که وزن آن‌ها دائماً سیر نزولی دارد.
ـ در آب گذاشتن مرغ یا سبزیجات برای اینکه وزن آن‌ها بیشتر شود.
ـ بیشتر گذاشتن چربی و استخوان همراه گوشت.
ـ سبک کشیدن کالاها.
ـ کم گذاشتن از کیفیت کالا همچون: رنگ، بو، شیرینی، دوخت و...
ـ دست کاری کردن ترازو یا تنظیم نبودن ترازو.
ـ همچنین کسانی که در اداره یا محل کار، در انجام وظایف محوله، سستی می‌ورزند، کار خود را کامل نمی‌کنند، وقت مخصوص انجام فعالیت را تلف می‌کنند یا با بی‌نظمی و حضور ناقص، به کارفرما لطمه می‌زنند، ولی در پایان روز یا ماه، حقوق و دستمزد کامل مطالبه دارند، کم‌فروشی می‌کنند.
ـ معلم یا استادی که از تدریس درس مورد نظر کم می‌گذارد و به جای تدریس، سخنان نامربوط بر زبان می‌راند یا در کلاس درس حرف‌های سیاسی می‌زند، آن هم در حال کم‌فروشی است.


مجازات کم فروشی در قانون


طبق ماده ۵۸ قانون تعزیرات حکومتی کم فروشی: عبارت است از عرضه یا فروش کالا یا ارائه خدمت کمتر از‌ میزان یا معیار مقرر شده.
‌جریمه کم فروشی با عنایت به دفعات تکرار در طول هر سال به شرح زیر است:
متخلف علاوه بر الزام به پرداخت خسارت وارد شده به خریدار یا مصرف‌کننده در مرتبه اول به دو برابر مبلغ کم فروشی و در مرتبه دوم به چهار برابر مبلغ کم‌ فروشی جریمه می‌شود.
در مرتبه سوم به شش برابر مبلغ کم ‌فروشی جریمه می‌شود و علاوه بر پرداخت جریمه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به‌عنوان متخلف صنفی به ‌مدت دو هفته نصب می‌شود.
در مرتبه چهارم به هشت برابر مبلغ کم‌فروشی جریمه می‌شود و پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به‌عنوان متخلف صنفی به‌مدت یک‌ ماه نصب می‌شود.
در مرتبه پنجم و مراتب بعدی به ده برابر مبلغ کم فروشی جریمه می‌شود و به‌مدت دو ماه پارچه یا تابلو بر سر در محل کسب به‌عنوان متخلف صنفی نصب می‌گردد. همچنین به مدت شش ماه پروانه کسب وی تعلیق و محل کسب تعطیل می‌گردد.
تبصره ـ عدم انجام خدمات پس از فروش در دوره ضمانت (گارانتی) توسط متعهد در حکم کم‌فروشی است و متخلف از این امر علاوه بر انجام خدمت مربوط، به جریمه‌های موضوع این ماده نیز محکوم می‌شود. مبنای محاسبه ارزش خدمات پس از فروش، قیمت کارشناسی خدمات مورد نظر است که توسط کارشناسان سازمان حمایت از مصرف‌کنندگان و تولیدکنندگان تعیین می‌شود.


خودآزمایی


1- نمونه‌ای از نکوهش شدید کم فروشی (تطفیف) در آیات قرآنی را بیان کنید.
2- شکل‌های مختلف کم فروشی از نظر وضعی در معامله را بیان کنید.
3- سه حالت متصور برای مبیع که به صورت عین معین (شخصی خارجی) باشد را شرح دهید.
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1]. سوره مطففین، آیات ۱ تا ۳.
[2]. سوره هود، آیه ۸۵.
[3]. سوره‌ی شعراء، آیات ۱۸۱ تا ۱۸۳.
[4]. وسائل الشیعه، ج۱۱، ص ۵۱۲ و ۵۱۳، باب ۴۱ از ابواب امر و نهی، حدیث ۱.
[5]. خلاصه‌ای از رساله آموزشی مقام معظم رهبری، مساله «تطفیف».
[6]. خلاصه‌ای از رساله آموزشی مقام معظم رهبری، مساله «تطفیف».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

جواد عبادی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: