ده درس امامشناسی| ۳
درس سوّم؛ شرایط و صفات ویژهی امام(ع)
قبل از هر چیز در این بحث توجه به یک نکته ضرورى است و آن این که:
از قرآن مجید به خوبى استفاده مىشود که «مقام امامت» برترین مقامى است که یک انسان ممکن است به آن برسد، حتى برتر از مقام «نبوت» و «رسالت» است؛ زیرا در داستان ابراهیم پیامبر بت شکن(ع) چنین مىخوانیم:
«وَ إِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِنْ ذُرِّیتِی قَالَ لَا ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ»[1]
خداوند ابراهیم را با امور مهمى آزمایش کرد، و او از عهدهی همهی آزمونهاى الهى برآمد؛ خداوند به او فرمود تو را به مقام امامت و پیشوایى مردم منصوب کردم، ابراهیم گفت از فرزندانم نیز (علاقه دارم حائز این مقام شوند) فرمود (چنین خواهد شد ولى بدان) عهد امامت هرگز به ستمکاران نمىرسد (و آنها که آلودهی شرک یا گناهى باشند ممکن نیست به این مقام والا برسند).
به این ترتیب، ابراهیم بعد از پیمودن مرحلهی نبوت و رسالت و پیروزى در آزمونهاى مختلف الهی به این مقام ارجمند، مقام پیشوایى ظاهرى و باطنى مادى و معنوى مردم ارتقاء یافت.
پیامبر اسلام(ص) نیز علاوه بر مقام نبوت و رسالت، داراى مقام امامت و رهبرى خلق بود؛ گروهى از پیامبران دیگر نیز داراى چنین مقامى بودند؛ این از یک سو.
از سوى دیگر، مىدانیم شرایط و صفات لازم براى بر عهده گرفتن هر مقام تناسب با وظایف و مسئولیتهایى دارد که شخص باید در آن مقام انجام دهد؛ یعنى، هر قدر مقام والاتر و مسئولیتها سنگینتر باشد، به همان نسبت شرایط و صفات لازم سنگینتر خواهد بود.
مثلاً، در اسلام کسى که عهدهدار مقام قضاوت و حتى شهادت دادن و امام جماعت بودن مىشود، باید عادل باشد.
جایى که براى اداى یک شهادت، یا بر عهده گرفتن حمد و سوره در نماز جماعت، عدالت لازم باشد، پیداست که براى رسیدن به مقام امامت، با آن اهمیت فوقالعادهاى که دارد، چه شرایطى معتبر است.
روى هم رفته، شرایط زیر در امام حتمى است:
۱ـ معصوم بودن از خطا و گناه
امام باید همانند پیامبر داراى مقام عصمت یعنى مصونیت از «گناه» و «اشتباه» باشد، وگرنه نمىتواند رهبر و الگو و نمونه و اسوهی مردم باشد و مورد اعتماد جامعه قرار گیرد.
امام باید تمام قلب و جان مردم را تسخیر کند، و فرمانش بى چون و چرا قابل قبول باشد.
کسى که آلودهی گناه است، هرگز ممکن نیست چنین مقبولیتى پیدا کند و از هر نظر مورد اعتماد و اطمینان باشد.
کسى که در کارهاى روزانهی خود گرفتار اشتباه و خطا مىشود، چگونه میتوان در کارهاى جامعه بر نظرات او تکیه کرد و بى چون و چرا اجرا نمود؟
بدون شک پیامبر باید معصوم باشد، این شرط در امام به دلیلى که در بالا آوردیم نیز لازم است.
این سخن را از طریق دیگرى نیز مىتوان اثبات نمود، و آن اینکه همان «قاعدهی لطف» که اصل وجود پیامبر و امام بر آن متکى است، این صفت را نیز ایجاب مىکند؛ چرا که هدفهاى وجود پیامبر و امام، بدون مقام عصمت تأمین نمىشود؛ و فلسفههایى را که در درس پیش گفتیم بدون آن ناقص و ناتمام مىماند.
۲ـ علم سرشار
امام همانند پیامبر پناهگاه علمى مردم است؛ او باید از تمام اصول و فروع دین، از ظاهر و باطن قرآن، از سنت پیامبر و هر چه مربوط به اسلام است به طور کامل آگاه باشد؛ چرا که او هم حافظ و پاسدار شریعت، و هم رهبر و راهنماى مردم است.
کسانى که به هنگام پیش آمدن مسایل پیچیده، مشوّش مىشوند، و یا دست به دامن دیگران دراز مىکنند، و علم و دانش آنها جوابگوى نیازهاى جامعه اسلامى نیست، هرگز نمىتوانند مقام امامت و رهبرى خلق را بر عهده بگیرند.
خلاصه، امام باید آگاهترین و داناترین مردم نسبت به آیین خدا باشد، و خلأ حاصل از رحلت پیامبر را از این نظر به سرعت پر کند، و اسلام راستین و خالى از هرگونه انحراف را تداوم بخشد.
۳ـ شجاعت
امام باید شجاعترین افراد جامعهی اسلام باشد؛ چرا که بدون شجاعت، رهبرى امکانپذیر نیست؛ شجاعت در برابر حوادث سخت و ناگوار، شجاعت در برابر زورمندان و گردنکشان و ظالمان، و شجاعت در برابر دشمنان داخلى و خارجى کشور اسلام.
4ـ زهد و وارستگى
مىدانیم آنها که اسیر زرق و برق دنیا هستند، زود فریب مىخورند و امکان انحرافشان از مسیر حق و عدالت بسیار زیاد است؛ گاه به وسیلهی تطمیع و گاه از طریق تهدید، این اسیران دنیا را از مسیر اصلى منحرف مىسازند.
امام باید نسبت به امکانات و مواهب این جهان «امیر» باشد و نه «اسیر».
او باید آزاده و وارسته از هر قید و بند جهان ماده، از قید هواى نفس، از قید مقام و از قید مال و ثروت و جاه باشد، تا نتوان او را فریب داد، و در او نفوذ کرد و او را به تسلیم و سازش کشانید.
5ـ جاذبهی اخلاقى
قرآن دربارهی پیامبر(ص) مىگوید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ[2]
به خاطر رحمت الهى نرمخو و ملایم براى آنها شدى، اگر خشن و سنگدل بودى مردم از اطراف تو پراکنده مىشدند.»
نه تنها پیامبر(ص)، که امام و هر رهبر اجتماعى نیازمند به خُلق و خوى جذابى است که مردم را همچون مغناطیس به سوى خود جذب کند.
بدون شک هر گونه خشونت و بدخلقى که مایهی پراکندگى و انزجار مردم است براى پیامبر(ص) و امام(ع) عیب بزرگى است، و آنها از چنین عیبى منزّهند، وگرنه بسیارى از فلسفههاى وجودى عقیم خواهد ماند.
اینها مهمترین شرایطى است که علماى بزرگ براى امام ذکر کردهاند.
البته غیر از صفات پنجگانهی بالا صفات دیگرى نیز در امام شرط است؛ اما عمدهترین آنها همان بود که در اینجا آوردیم.
فکر کنید و پاسخ دهید
1ـ به چه دلیل مقام امامت والاترین مقام یک انسان است؟
2ـ آیا پیامبر اسلام و سایر پیامبران اولوالعزم نیز داراى مقام امامت بودند؟
3ـ اگر امام، معصوم نباشد چه مشکلى پیش خواهد آمد؟
4ـ چرا در امام، علم سرشار لازم است؟
5ـ به چه دلیل امام باید شجاعترین، زاهدترین و وارستهترین، و از نظر اخلاقى جذابترین مردم بوده باشد؟
پینوشتها
[1]. سورهی بقره، آیهی ۱۲۴.
[2]. سورهی آل عمران، آیهی ۱۵۹.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی