فصل ششم: پیامهای سیاسی| ۵
۱۰. الگوگیری
انسانها بیش از حرفها و نوشتهها، از اشخاص و عملکردها الگو میگیرند. تأثیرگذاری یک حادثه یا الگوی رفتاری بر اندیشهها و عملهای مردم، بیشتر از گفتار است. از این رو در قرآن کریم، کسانی به عنوان «اسوه» معرفی شدهاند تا مردم در ایمان و عمل از آنان سرمشق بگیرند. حادثههایی هم که از پیشینیان در قرآن آمده است، به ویژه بخشهایی که به نیکیها، ایمانها، صبرها، مجاهدتها و اطاعتها و ایثارهای فرزانگان اشاره شده، همه برای معرفی الگوست.
تاریخ اسلام و شخصیّتهای برجستهی اسلامی نیز برای مسلمانان در همهی دورهها الگو بوده است و تعالیم دین ما و اولیاء مکتب نیز توصیه کردهاند که از نمونههای متعالی و برجسته در زمینههای اخلاق و کمال، سرمشق بگیریم.
در میان حوادث تاریخ، «عاشورا» و «شهدای کربلا» از ویژگی خاصّی برخوردارند و صحنه صحنهی این حماسه ماندگار و تک تک حماسه آفرینان عاشورا، الگوی انسانهای حقطلب و ظلمستیز بوده و خواهد بود، همچنان که «اهل بیت» به صورت عامتر، در زندگی و مرگ، در اخلاق و جهاد، در کمالات انسانی و چگونه زیستن و چگونه مردن، برای ما سرمشقاند. از خواستههای ما است که حیات و ممات ما چون زندگی و مرگ محمد و آل محمّد باشد: «اَللّهُمَّ اجْعَلْ مَحْیایَ مَحْیا مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ مَماتی مَماتَ محمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».[1]
امام حسین(ع) حرکت خویش را در مبارزه با طاغوت عصر خودش، برای مردم دیگر سرمشق میداند و میفرماید: «فَلَکُمْ فیَّ اُسوَةٌ»[2]
نهضت عاشورا، الهام گرفتهی از راه انبیا و مبارزات حقجویان تاریخ و در همان راستا است. استشهادی که امام حسین(ع) به کار پیشینیان میکند، نشان دهندهی این الگوگیری است. هنگامی که میخواست از مدینه خارج شود، این آیه[3] را میخواند: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظّالِمینَ»[4]، که اشاره به خروج خائفانهی حضرت موسی از شهر و گریز از سلطهی طاغوتیِ فرعون و ظلم او است و نشان میدهد که آن اقدام موسای کلیم، میتواند الگو به حساب آید که حضرت، آیهی مربوط به او را خواند.
قبل از حرکت نیز در وصیتنامهای که به برادرش محمد حنفیّه نوشت و مبنا و هدف و انگیزهی خروج را بیان کرد، از جمله تکیهی آن حضرت بر عمل به سیرهی جدّ و پدرش و پیمودن همان راه بود و نهضت خود را در همان خطّ سیر معرفی کرد: «وَ اَسیرَ بِسیرَةِ جَدّی و اَبی عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبٍ»[5] و سیرهی پیامبر و علی(ع) را الگوی خویش در این مبارزه با ظلم و منکر دانست. این شیوه، تضمینی بر درستی راه و انتخاب است که انسان مبارز، از اولیاء دین و معصومین الگو بگیرد و برای کار خود حجّت شرعی داشته باشد. در سخنی دیگر، آن حضرت فرموده است: «وَ لی وَ لَهُمْ و لِکُلِّ مُسلمٍ بِرَسُولِ اللهِ اُسْوَةٌ»[6] و پیامبر اکرم(ص) را اسوهی خود و هر مسلمان دیگر قلمداد کرده است.
پیامبر اکرم، دو فرزندش امام حسن و امام حسین(ع) را «امام» معرفی کرده است، چه قیام کنند، چه بنشینند: «اِبْنایَ هذا اِمامانِ، قاما اَوْ قَعَدا».[7]
پس قیام عاشورا نیز در همان خطّ امام و اسوه و الگو بودن امام حسین(ع) بود و عمل آن حضرت برای امّت میتوانست سرمشق و سرخط باشد و مبنای مشارکت پیروان امامت در مبارزه با حکومت یزید باشد، مبارزهای که ریشه در جهاد همهی پیامبران ربّانی و همهی جهادهای مقدّس مسلمانان صدر اسلام در رکاب حضرت رسالت داشت.
در زیارت مسلم بن عقیل، میخوانیم که: گواهی میدهم که تو بر همان راهی رفتی که مجاهدانِ بدر، در راه خدا رفتند و با دشمنان خدا پیکار کردند.[8] این جمله نشان میدهد که «شهدای بدر» به عنوان الگویند و شهیدان نهضت امام حسین(ع) نیز در تأسی به آنان در خون خویش غلتیدهاند.
در زیارت شهدای کربلا میخوانیم: سلام بر شما ربّانیان، شما برای ما پیشتاز و پیشاهنگ هستید و ما هم پیرو و یاور شماییم: «اَنْتُمْ لَنا فَرَطٌ وَ نَحْنُ لَکُمْ تَبَعٌ وَ اَنْصارٌ».[9]
هم خطی و هم سویی جهادِ رزمندگان با اسوههای خداپسند که از سوی مکتب، معرّفی شده است، به آن جهاد، مشروعیّت و قداست میبخشد.
چون عاشورا «الگو» بود، هم کسانی که به هر دلیلی در آن شرکت نکردند، بعدها حسرت و افسوس میخورند، و هم کوتاهیکنندگان نسبت به یاری امام، جزو توّابین شدند و در فکر جبران گذشته برآمدند. این حاکی از شاخص بودن حرکت امام است.
در تاریخ اسلام نیز، بسیاری از قیامهای ضد ستم و نهضتهای آزادیبخش، با الهام از حرکت عزّت آفرین عاشورا شکل گرفت و به ثمر رسید. حتّی مبارزات استقلالطلبانهی هند به رهبری مهاتماگاندی، ثمرهی این الگوگیری بود؛ همچنان که خود گاندی گفته است:
من زندگی امام حسین(ع)، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجّه کافی به صفحات کربلا نمودهام و بر من روشن شده است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) سرمشق بگیرید از امام حسین(ع) پیروی کند؟».[10]
قائد اعظم پاکستان، محمدعلی جناح نیز گفته است:
هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از آنکه امام حسین(ع) از لحاظ فداکاری و تهوّر نشان داد، در عالم پیدا نمیشود. به عقیدهی من تمام مسلمین باید از سرمشق این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، پیروی نمایند.[11]
عاشورا، این پیام را میدهد که باید از این «الگو»، که در زمینههایی همچون: شجاعت، ایثار، اخلاص، مقاومت، بصیرت، ظلمستیزی، دشمنشناسی، فداکاری، اطاعت از پیشوا، عشق به شهادت و زندگی ابدی، سرمشق است، پیروی کرد؛ چرا که ماهیّت خود نهضت عاشورا، الهام گرفته از سیرهی اولیاء خدا و عمل پیامبر و علی(ع) است، و به شهادت تاریخ، خودِ این حادثه، مهمترین الگوی مبارزات حقطلبانه بوده است.
بارزترین نمونهی آن، انقلاب اسلامی ایران بود که درسها و الگوهای عاشورا، قویترین دستمایهی جهاد مردم بر ضدّ طاغوت و دفاع رزمندگان در جبههی نبرد هشت ساله به شمار میرفت. نبرد و شهادت مظلومانه برای رسوا ساختن ظالم، عمل به تکلیف در شدیدترین حالاتِ تنهایی و بییاوری، رها نکردن هدف حتّی با کمبود نفرات و شهادت یاران، همه و همه از ثمرات الگوگیری از عاشورا بود.
امام امّت، در اسوه بودن عاشورا برای نهضت پانزده خرداد میفرماید:
ملّت عظیمالشأن، در سالروز شوم این فاجعهی انفجارآمیزی که مصادف با پانزده خرداد 42 بود، با الهام از عاشورا آن قیام کوبنده را به بار آورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد. واقعهی عظیم عاشورا از 61 هجری تا خرداد 42 و از آن تا قیام عالمی بقیةالله ارواحنا لمقدمه الفداء در هر مقطع، انقلابساز است.[12]
از عاشورا، حتی در زمینهی تاکتیکها و کیفیّت مبارزه و سازماندهی نیروها و خط مشی مبارزه و بسیاری از موضوعات دیگر هم میتوان الهام گرفت. در این زمینه هم رهنمود امام خمینی(قدس سره) چنین است:
حضرت سیدالشهداء(ع) از کار خودش به ما تعلیم کرد که در میدان وضع باید چه جور باشد و در خارجِ میدان وضع چه جور باشد و باید آنهایی که اهل مبارزهی مسلّحانه هستند چه جور مبارزه کنند و باید آنهایی که در پشت جبهه هستند چطور تبلیغ کنند. کیفیّت مبارزه را، کیفیّت اینکه مبارزه بین یک جمعیت کم با جمعیت زیاد باید چطور باشد، کیفیّت اینکه قیام در مقابل یک حکومت قلدری که همهجا را در دست دارد با یک عدّهی معدود باید چطور باشد، اینها چیزهایی است که حضرت سیدالشهدا به ملّت ما آموخته است... .[13]
سزاوار است که نهضت عاشورا از ابعاد مختلف، مورد بازنگری دقیق قرار گیرد و شیوههای مبارزه، خطوط اصلی تبلیغ، عوامل ماندگاری یک حرکت انقلابی و ثمربخشی آن در طول سالیان متمادی، و درسهایی که برای به حرکت درآوردن ملّتهای خفته و خمود در آن نهفته است، تبیین گردد و عاشورا به یک «مکتب» و «دانشگاه» تبدیل گردد.
خودآزمایی
1- زمانیکه امام حسین(ع) میخواست از مدینه خارج شود، کدام آیه را میخواندند؟ این آیه اشاره به کدام داستانی دارد و نشان دهنده چیست؟
2- نمونهای از قیامهای ضد ستم و نهضتهای آزادیبخش که با الهام از حرکت عزّت آفرین عاشورا شکل گرفت و به ثمر رسید را بیان کنید.
پینوشتها
[1]. مفاتیح الجنان، زیارت عاشورا، ص 457.
[2]. موسوعة کلمات الامام الحسین، ص 361.
[3]. قصص(۲۸)، آیهی 21.
[4]. اعیان الشیعه، ج 1، ص 588.
[5]. بحارالانوار، ج 44، ص 329.
[6]. وقعة الطّف، ص 201.
[7]. ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 30.
[8]. مفاتیح الجنان، زیارت مسلم بن عقیل، ص 402.
[9]. التهذیب، شیخ طوسی، ج 6، ص 76.
[10]. فرهنگ عاشورا، ص 279.
[11]. همان، ص 279.
[12]. صحیفهی نور، ج 16، ص 219.
[13]. همان، ج ۱۷، ص ۶۰.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی