فصل هشتم: پیام به بانوان| ۲
۳. پایبندی به حجاب و عفاف
از جلوههای بارز حضور زنان در حماسهی عاشورا، تعهّد و پایبندی آنان به حرمتها و احکامالله و مراعات مسائل حجاب و عفاف است. حضوری این چنین، نشان می دهد که مشارکت زن در عرصههای مبارزات و دفاع از حق، منافاتی با فعّالیّتهای بیرون از خانه ندارد، به شرط آنکه حریم عفاف و حدود الهی رعایت شود و متانت لازم مراعات گردد.
اهل بیت امام حسین(ع) در سفر کربلا، منادی این متانت و عفاف بودند، هرچند سپاه کوفه به حریم آنان بیحرمتی کردند و در دوران اسارت، آنان را در مضیقهی وسایلِ پوشش قرار دادند، ولی همین که آن آزادزنان از معترضان سرسخت به این بیحرمتی بودند دلیل دیگری بر اهمیّت و قداست حفظ حجاب و عفاف، حتّی در بدترین شرایط اجتماعی و مضیقههای تحمیلی است. به چند نمونه اشاره میشود:
«ام کلثوم» دختر امیرالمؤمنین(ع) که زنی با فصاحت و بلیغ و سخنور بود و در مدّت اسارت پیوسته با سخنانش ستم حکّام را افشا میکرد، وقتی کاروان اسرا را به کوفه وارد کردند، در جمع انبوه حاضران به سخن پرداخت و آنان را به خاطر سستی و کوتاهی در یاری کردن امام حسین(ع) نکوهش کرد. در بدو ورود به کوفه، مردم به تماشای آنان گرد آمده بودند. ام کلثوم بر سر آنان فریاد کشید:
یا اَهْلَ الْکُوفَه! اَما تَسْتَحْیُونَ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِه اَنْ تَنْظُرُوا اِلی حَرمِ النَّبِیَ؟[1]
ای مردم کوفه! آیا از خدا و رسول شرم نمیکنید از این که به حرم و دودمان پیامبر نگاه میکنید؟
پس از آنکه اوضاع کوفه در پی سخنرانیهای حضرت زینب و امّ کلثوم، بحرانی شد و بیم خطر میرفت، ابن زیاد دستور داد آنان را در یکی از خانههای همسایهی مسجد حبس کنند و مأمورانی را هم برآنان گماشت. مردم هم که آشفته حال و پریشان جمع شده بودند و عدّهای میگریستند، حضرت زینب(س) با صدای بلند فریاد زد: جز کنیز یا امّ ولد، کسی بر ما وارد نشود، آنان نیز همچون ما اسیر شدهاند[2] (و رنج اسارت را میشناسند). این کار، هم برای رعایت حریم عصمت و دوری چشم نامحرمان از ذریّهی پیامبر و دختران امام حسین(ع) بود، هم جلب عواطف آنان که با سختیهای اسیران آشناتر بودند و نسبت به بازماندگان شهدا، خوشرفتاری میکردند.
در سخنرانیهای حضرت زینب، ام کلثوم و فاطمهی بنتالحسین، عمدتاً هتک حرمتِ اهل بیت(ع) مطرح شده و به نحوهی رفتار والی و مأموران با حرم و حریم پیامبر(ص)، انتقاد شده است.
هنگام ورود اهل بیت(ع) به شام نیز، امّ کلثوم، شمر را طلبید و از او خواست که آنان را از دروازهای وارد کنند که اجتماع کمتری باشد و سرهای مطهّر شهدا را دورتر نگهدارند تا مردم به تماشای آنها پرداخته، کمتر به چهرهی اهل بیت پیامبر(ص) نگاه کنند. شمر، به لحاظ بیدینی و خباثت ذاتی دقیقاً برعکس خواستهی او عمل کرد و اسیران را از دروازهی ساعات وارد دمشق کرد.[3]
چنین نکتهای از زبان حضرت سکینه نیز نقل شده است. سهل بن سعد وقتی اسیران را شناخت که از دودمان پیامبرند، جلو رفت و از یکی از آنان پرسید: تو کیستی؟ گفت: سکینه، دختر امام حسی(ع). پرسید: آیا کاری و حاجتی داری، من سهل، صحابی جدّت رسول خدایم. سکینه فرمود: به نیزه داری که این سر را میبرد، بگو جلوتر از ما حرکت کند تا مردم به نگاه کردن آن مشغول شوند و به حرم رسول الله(ص) چشم ندوزند. سهل بسرعت رفت و چهارصد درهم به نیزهدار داد، او هم سر مطهّر را از زنان دور بُرد.[4]
نمونهی بارزتر اعتراض به این هتک حرمت و دفاع از حجاب، در سخنان حضرت زینب(س) بود. آن حضرت در خطابهی پرشور و افشاگرانهای که در کاخ یزید ایراد کرد، فرمود:
... ای یزید! آیا پنداشتی همین که ما را همچون اسیران به این شهر و آن شهر کشاندی، برای ما خواری است و برای تو کرامت است؟... ای زادهی آزادشدگانِ فتحِ مکّه! آیا این از عدالت است که همسران و کنیزانِ خودت را در پشت پردهها قرار دادهای، ولی دختران رسول خدا(ص) را به عنوان اسیر، روانه کردهای، پردههای حرمت آنان را دریده، چهرههایشان را آشکار ساخته و زیر سلطهی دشمنان از شهری به شهری میگردانی، آنگونه که مردم شهرها و آبادیها و قلعهها و بیابانها به آنان مینگرند و دور و نزدیک، چهرهی آنان را تماشا میکنند؟...[5]
اینگونه انتقادها از هتک حرمت حکومت یزید نسبت به حریم عفاف و حجاب، نوعی حمایت از ارزشهای دینی و شئون مقدّسات و حریم حرمتهای الهی است که از زبان اسرای اهل بیت شنیده میشد.
زنان پاکدامن و شجاع ایران اسلامی، در تبعیّت از این اسوهها، هم در صحنهی مبارزات و راهپیماییها و تظاهرات ضدّ طاغوت حضور فعال داشتند، هم حضور سیاسی و اجتماعی خود را همراه با حفظ متانت و حجاب داشتند؛ درسی که از عاشورا آموخته بودند و پیامی که عاشورا به زنان جهان، برای همیشه و همهجا دارد.
۴. شهیدپروری
از نمونههایی که نقل شد، همچون مادر وهب، مادر عمرو بن جناده، امّ خلف و... بر میآید که زن مسلمان نمونه، نه تنها از شهادت جوان خویش در راه عقیده و دین خدا روی برنمیتابد، بلکه مشوّقی برای اینگونه مجاهدات و جانفشانیهاست و پسر را به جنگیدن و شهادت در راه امام حق، ترغیب میکند.
تربیت نسلی شهادتطلب و جاننثار، پیام عاشورا به همهی مادران است. در مورد حضرت زینب نیز که دو پسرش عون و محمّد در کربلا به شهادت رسیدند، جلوهی دیگری از شهیدپروری مادران متعهّد را میبینیم. حضرت زینب، هم دختر شهید بود، هم خواهر شهید، هم مادر شهید، هم عمّهی شهید. صبر و مقاومت او در برابر این شهادتها بود که او را «قهرمان صبر» ساخت.
در انقلاب اسلامی و دفاع مقدّس، مادران و خواهران شهدا، همچنین همسرانِ جوانِ شهیدان جبهه، برترین الگوهای ایمان و صبوری و افتخار به شهادت را از عاشورای حسینی و اهل بیت(ع) آن حضرت گرفتند. امام امّت دربارهی بانوان رشید و دلاور ایران اسلامی فرموده است:
«زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده، همدوش مردان بلکه مقدّم بر آنانند.»
«شما خواهران عزیز و شجاع، دوشادوش مردان پیروزی را برای اسلام بیمه کردید.»
«بانوان عزیز ما اسباب این شدند که مردان هم جرأت و شجاعت پیدا کنند.»
«من هر وقت بانوان محترم را میبینم که با عزم و ارادهی قاطع، در راه هدف حاضر به همه طور زحمت، بلکه شهادت هستند، مطمئن میشوم که این راه به پیروزی منتهی میشود.»[6]
مروری به اظهارات مادران شهدا که دربارهی قربانیان خودشان به آستان اسلام و انقلاب داشته و دارند، نشاندهندهی عمقِ تأثیرپذیری آنان از حرکتهای الگویی زنان حاضر در نهضت کربلا است.
میراثداری، نگهبانی از خط و خون شهدا - حتّی با حجاب خویش - تبیین اهداف و آرمانهای شهیدان، صبر بر شهادت و بلا در راه خدا، همه و همه درسهایی است که بانوان ما از کربلا آموختهاند.
پیام عاشورا به بانوان، دعوت آنان به شناخت و انجام رسالتِ سیاسی خویش است، و پشتیبانی از مبارزهی شهیدان، تلاش اجتماعی همراه با عفاف و پاکدامنی، شهید پروری و تربیت نسلی شهادتطلب، تبلیغ و تبیین مرام و اهداف شهیدان، صبر بر شهادت عزیزان.
همچنان که تاکنون چنین بوده است، تا آخر نیز همین درسها و پیامها جاودانه خواهد ماند.
ان شاء الله
خودآزمایی
1- از جلوههای بارز حضور زنان در حماسهی عاشورا چیست؟
2- نمونهی بارزتر اعتراض به هتک حرمت و دفاع از حجاب را بیان کنید.
3- بانوان ما کدام درسها را از کربلا آموختهاند؟
پینوشتها
[1]. مقتل الحسین، مقرّم، ص 400.
[2]. همان، ص ۴۲۴.
[3]. اعیان الشیعه، ج 3، ص 485.
[4]. حیاة الامام الحسین بن علی، ج 3، ص 370.
[5]. حیاة الامام الحسین ابن علی، ج 3، ص 378 «اَمِنَ العدلِ یابن الطّلقاءِ تخدیرُکَ حَرائِرِک وَ اِمائکَ وَسُوقُک بَناتِ رَسُولِ الله سَبایا قد هَتکْتَ سُتورَهَنَّ وَ اَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الأعْداءُ مِن بَلَدٍ الی بَلَدٍ وَ یَسْتَشرِفْهُنَّ اَهْلُ المناهِلِ وَالمعاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجوهَهُنَّ القریبُ والبعیدُ».
[6]. جملات فوق از کتاب «کلمات قصار»، مؤسسهی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ص 207 و 208 است.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
جواد محدثی