جلسه چهارم: امكان و ضرورت تأسّى و تبعیت از معصوم| ۲
شبهه عدم امكان تأسّى به معصومان و پاسخ آن
شبهه و پرسش دوم عبارت است از اینكه شرایط زمانى و مكانى در رفتار ائمه معصومین(ع) دخالت داشته است و اساساً نمىتوان نقش زمان و مكان را در مسأله تقلید نادیده گرفت و چه بسا رفتارى در برههاى خاص امكان تحقق داشته باشد ولى در زمان دیگرى، نتوان آن رفتار و عمل را انجام داد. بر این اساس، حداكثر تا پنجاه و یا صد سال پس از زمان ائمه معصومین(ع) تقلید و تبعیت از رفتار آن حضرات میسور بود و با توجه به اینكه بیش از هزار و چند صد سال از آن زمان مىگذرد، دیگر امكان تقلید و تأسّى از رفتار آنها وجود ندارد. مثلاً در آن زمان، در جنگها از شمشیر و نیزه و اسب استفاده مىشد، اما امروزه با توجه به وجود سلاحهاى مدرن، دیگر امكان جنگیدن با شمشیر وجود ندارد. همچنین در آن زمان خانهها و ساختمانها را از مصالح سادهاى چون خشت خام و چوب درخت خرما مىساختند، كه امروزه نوعاً از چنین مصالحى در ساخت خانهها استفاده نمىشود.
در زمان رسول خدا(ص) حجرههاى محقرى در اطراف مسجد آن حضرت بنا گردید كه متعلق به همسران آن حضرت بود و خانهاى هم به امیرالمؤمنین(ع) تعلق داشت. پس از گذشت زمانى آن حجرهها متروك ماند و كسى در آنها سكنى نداشت، تا اینكه در زمان حكومت عمر بن عبدالعزیز تصمیم گرفتند كه مسجدالنبى را توسعه دهند و به بازسازى مسجد و خانهها و حجرههاى اطراف آن بپردازند. وقتى مشغول تخریب آنها شدند، مشاهده كردند كه آن حجرههاى كوچك و محقر از دیوارهاى خشتى ساخته شدهاند كه سقف آنها با شاخه و لیف خرما پوشیده شده است. خانه همسر پیامبر(ص) چنین وضعیتى داشت، خانههاى بزرگ هم شرایط چندان بهترى نداشت و حداكثر دیوار خشتى آن خانهها را با كاهگل اندود مىكردند. جلوى هر خانه و یا حجرهاى پوستى مىانداختند و بر روى آن علف براى گوسفند خود مىریختند و گاهى در بعضى از خانهها شتر آبكشى بود كه از آن براى بیرون آوردن آب از چاه استفاده مىكردند. حال با توجه به اینكه خانه پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) كه حاكم زمان خویش نیز بودند چنین وضعیتى داشت، آیا ما كه در صدد تبعیت و تقلید از آن بزرگواران هستیم، مىتوانیم با تأسّى به آنها چنان خانهها و زندگىاى براى خود برگزینیم؟
کسانی از روى شیطنت، یا جهل و غفلت، در صدد القا و اشاعهی این شبهه برمىآیند و مىگویند: زندگى و رفتار ائمه اطهار مربوط به زمان و شرایط اقلیمى و جغرافیایى خاصى بود و با توجه به تغییر زمان و سایر شرایط، امروزه نمىتوان به رفتار و زندگى آنها تأسّى كرد. امروزه نمىتوان زندگى حضرت زهرا(س) را كه مربوط به 1400 سال قبل بود، الگوى زنان قرار داد و ادعاى تأسّى و تبعیت از ایشان غیرواقعى و غیر عملى است.
شكى نیست كه قرآن ما را به تأسّى و تبعیت از رسول الله(ص) دعوت مىكند و مىفرماید:
لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِی رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ یَرْجُوا اللهَ وَ الْیَوْمَ الْأَخِرَ وَ ذَكَرَ اللهَ كَثِیراً؛[1]
هر آینه شما را در [خصلتها و روش] پیامبر خدا نمونه و سرمشق نیكو و پسندیدهاى است، براى كسى كه به خدا و روز بازپسین امید دارد و خداى را بسیار یاد مىكند.
علاوه بر اطلاق این آیه كه بر تأسّى به رسول خدا(ص) را در همه شؤون زندگى تأكید مىكند، روایات متواترى وارد شده كه ما را به تأسّى از آن حضرت و همچنین ائمه اطهار(ع) دعوت مىكنند. با توجه به اینكه قرآن و روایات ما را به تأسّى و تبعیت از بزرگان و اولیاى دین دعوت مىكنند ضرورت دارد كه به شبهه فوق پاسخ گوییم و ساحتها و زمینههایى را كه انسان، به مقتضاى عقل و فطرت و براى رفع نیازمندىهاى خود، باید تأسّى و تبعیت از دیگران كند برشماریم:
ساحتهاى تقلید
الف . ساحت باورها
از جمله ساحتها و زمینههاى تقلید و تبعیت از دیگران، باورها، مسایل فكرى، نظرى و اعتقادى است. پارهاى از اصول و مسایل اعتقادى باید با برهان عقلى ثابت گردند و عقل توانایى دست یافتن به آنها را دارد؛ نظیر اصل توحید، نبوت و معاد. این بخش از اصول اعتقادى را ما با براهین عقلى اثبات مىكنیم و در این زمینه، تعبد و تقلید جا ندارد. اما بخشى از مسایل اعتقادى و باورها را نمىتوان با برهان عقلى ثابت كرد و عقل متعارف به آنها دسترسى ندارد؛ نظیر سؤال شب اول قبر و احوال قیامت. در این بخش از باورها و مسایل اعتقادى ما نیازمند تقلید هستیم. (البته منظور از این تقلید، تقلید اصطلاحى كه در ارتباط با مسایل فقهى كاربرد دارد و با شرایط خاصى از فقیه جامعالشرایط صورت مىگیرد نیست، بلكه تقلید به معناى عرفى آن و به معناى اخذ علم از معصوم است. این همان تقلیدى است كه در مباحث اجتماعى و روانشناسى مطرح مىگردد و فراتر از تقلید اصطلاحى است و براساس این تعریف جامع، مراجعه به پزشك و مراجعه به مهندس ساختمان، براى گرفتن نقشه ساختمان، و مواردى از این قبیل نیز تقلید به حساب مىآید.)
پس آن دسته از باورها و اعتقاداتى را كه با برهان عقلى نمىتوان اثبات كرد، چون قرآن و پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) از آنها خبر دادهاند، با تأسّى و تعبد به قول آنها بدانها معتقد مىگردیم و از این جهت، آنها در شمار باورها و اعتقادات قطعى ما قرار مىگیرند؛ چون ما آنها را از منبع معتبرى اخذ كردهایم. توضیح اینكه آن بخش از باورها و اعتقاداتى كه ما باید بدانها معتقد گردیم و عقل ما مستقلاً نمىتواند آنها را درك كند، باید از كسانى اخذ شوند كه خطا و اشتباهى از آنها سر نمىزند و از هر جهت معصوم هستند. در این صورت ما به خبر و قول آنها اطمینان و باور خواهیم داشت و آنچه از آن طریق به ما مىرسد در زمره اعتقادات ما قرار مىگیرد. بر این اساس، خداوند متعال بر ما منت نهاد و منبع معتبر و معصومى، یعنى خاندان عصمت و طهارت را در اختیار ما نهاد كه سخن، رفتار و منش ایشان براى ما حجت و معتبر است و باورهایى كه آنها به ما القا مىكنند قابل اعتماد مىباشد. البته در مسایل اعتقادى باید به طریق یقینى و قطعی به رأى و نظر معصوم دست یابیم و اگر روایتى در این زمینه وارد شده است، علاوه بر آنكه باید دلالتش روشن و واضح باشد، ضرورت دارد كه متواتر و مستفیض یا همراه با قراین قطعى باشد تا آن روایت از جهت سند نیز قطعى و یقینى تلقّى شود. در این صورت، نظر و رأى معصوم توسط چنین روایتى براى ما كشف مىگردد و چون رأى و نظر معصوم حجت است، آنچه از طریق قطعى به ما القا كردهاند در شمار اعتقادات ما جاى مىگیرند. به هر روى، خبر و روایتى كه حامل امرى اعتقادى است وقتى براى ما معتبر است كه یقینآور باشد و اعتبار خبر واحد در مسایل اعتقادى جاى بحث دارد. خلاصه آنكه وقتى باور و اعتقادى از منبع معتبرى چون خاندان عصمت و طهارت به ما رسید براى ما حجت و معتبر است و ما با تأسّى و تبعیت از آن بزرگواران آن را در شمار اعتقادات و باورهاى خود قرار مىدهیم.
این باورها و اعتقاداتى كه از طریق قرآن و خاندان عصمت و طهارت به ما رسیده و با تبعیت و تأسّى از ایشان آنها را پذیرفتهایم، ثابت و دایمى هستند و شرایط زمانى و مكانى و تغییر و تحول در زندگى مادى تأثیرى در آنها ندارد. چنانكه اعتقاد به وحدانیت خداوند كه از طریق برهان عقلى ثابت شده همواره باقى و ثابت است و هیچگاه با تغییر شرایط زمانى و مكانى و گذشت زمان تغییرى در آن پدید نمىآید، همچنین شرایط زمانى و مكانى و تغییر و تحولهاى اجتماعى تغییرى در سایر اعتقاداتى كه با دلیل متقن عقلى و نقلى ثابت شدهاند، ایجاد نمىكند. مثلا ًسؤال نكیر و منكر در شب اول قبر كه مخبر صادقى چون رسول خدا(ص) از طرف خداوند آورده حق و ثابت است و نمىتوان گفت كه چون این خبر مربوط به بیش از 1400 سال قبل است امروز دیگر اعتبار ندارد. چون این خبر حاكى از واقعیتى ثابت است كه تغییر زمان و تغییراتى كه در زندگى مادى بشر در طول سالهاى متمادى حاصل گشته هیچگونه نقش و تأثیری در آن ندارد. براین اساس، در زمینه باورها و اعتقادات نمىتوان گفت كه الگوهاى ما مربوط به بیش از 1400 سال قبل هستند و ما اكنون نمىتوانیم باورها و اعتقاداتمان را از آنها اخذ كنیم.
خودآزمایی
1- آیهای از قرآن که ما را به تأسّى و تبعیت از رسول الله(ص) دعوت مىكند را بیان کنید.
2- در چه زمینههایی، تعبد و تقلید جایز نیست؟
3- باورها و اعتقاداتى كه از طریق قرآن و خاندان عصمت و طهارت به ما رسیده و با تبعیت و تأسّى از ایشان آنها را پذیرفتهایم، دارای چه ویژگیهایی هستند؟
پینوشت
[1]. احزاب، ۲۱.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله محمدتقی مصباح یزدی