کد مطلب: ۵۰۴۲
تعداد بازدید: ۱۱۶۲
تاریخ انتشار : ۱۸ آبان ۱۴۰۰ - ۱۷:۰۳
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۱۰۷
حسد انسان را از رسيدن به مقامات والا باز مى ‏دارد به گونه‏ اى كه شخص حسود هرگز نمى‏ تواند از مديريّت بالايى در جامعه برخوردار شود، چرا كه حسد، ديگران را از گرد او پراكنده مى ‏كند و كسى كه داراى قوّه دافعه است هرگز به بزرگى نمى ‏رسد.
در نوشتار قبل در مورد مضرات دنیوی و جسمی حسادت سخن گفتیم و برخی از موارد آن را ذکر کردیم. اکنون به ادامه این بحث می پردازیم.


دست نیافتن به مقامات والا


حسد انسان را از رسيدن به مقامات والا باز مى ‏دارد به گونه‏ اى كه شخص حسود هرگز نمى‏ تواند از مديريّت بالايى در جامعه برخوردار شود، چرا كه حسد، ديگران را از گرد او پراكنده مى ‏كند و كسى كه داراى قوّه دافعه است هرگز به بزرگى نمى ‏رسد. شاهد اين سخن گفتار ديگرى از على عليه السلام است كه فرمودند: «الْحَسُودُ لَايَسُودُ/ حسود هرگز به سيادت و بزرگى نمى‏ رسد».[1]


آلوده شدن به انواع گناهان


اثر دیگر بسيار منفى حسد، (چنان چه پیش از این بیان گردید) آلوده شدن به انواع گناهان ديگر است، زيرا حسود براى رسيدن به مقصد خود يعنى زايل كردن نعمت از ديگران، به انواع گناهان مانند ظلم و غيبت و تهمت و دروغ و سعايت و غير آن متوسّل مى‏ شود و تمام نيروى خود را به كار مى ‏گيرد تا محسود را به زمين زند، لذا از هر وسيله نامشروعى براى وصول به اين مقصد نامشروع كمك مى‏ گيرد. باز شاهد اين سخن، كلام نورانى ديگرى از امير مؤمنان على عليه السلام است كه فرمودند:
«الْحَسُودُ كَثِيرُ الحَسَرَاتِ، وَ مُتَضَاعَفُ السَيِّئَاتِ/ حسود بسيار حسرت و اندوه دارد و گناهانش پيوسته افزوده مى‏ شود».[2] لذا مولای متقیان علی علیه السّلام می فرمایند: «رَأْسُ الرَّذَائِلِ الْحَسَدُ». سرآمد رذایل حسد است.[3]


آسیب دیدن حسود قبل از دیگران


بدبختى حسود اين است كه پيش از آن كه به «محسود» زيان برساند به خودش ضرر مى ‏زند، چرا كه قبل از هر چيز خودش را گرفتار ناراحتى روح و جسم و عذاب دنيا و عقبى‏ مى‏ سازد. (چنان چه گذشت) در احاديث اسلامى به اين حقيقت اشاره شده، امام صادق عليه السلام در حديثى مى‏ فرمايند:
«الْحَاسِدُ مُضِرٌّ بِنَفْسِهِ قَبْلَ أنْ يَضُرَّ بِالَمحْسُودِ، كَابْلِيسِ اورِثَ بِحَسَدِهِ بِنَفْسِهِ اللَّعْنَةُ، وَ لِآدَمَ عليه السلام الْاجْتِبَاءُ وَ الْهُدَى»؛
حسود پيش از آن چه مى ‏تواند به «محسود» ضرر برساند به خويشتن زيان مى ‏رساند، مانند ابليس كه با حسدش لعنت براى خود آفريد و براى آدم برگزيدگى و هدايت».[4]


راهکار عِلمی درمان حسد


علمای اخلاق برای درمان مرض حسادت، دو راهکار را معرفی نموده اند: 1-راهکار عِلمی 2-راهکار عَملی.
راهکار علمی آن است که فرد حسود به تبعات نامبارک حسد و ضررهای دنیوی و اخروی آن توجه کند و به نفس خویش متذکر شود که این همه آفت و شقاوت برای رشک بردن به دیگران اصلا ارزش ندارد و هیچ انسان عاقلی این گونه خود را گرفتار و متضرر نمی نماید. در توضیح این مورد در کتاب رسائل لاهیجی چنین آمده است:
دانستى كه اين مرض از جمله اعظم مرض هاى دل و بزرگ ترين گناهان باطن است و علاجش در غايت ضرور است. و علاج اين علّت هم مثل ساير علّت ها موقوف است بر علم و عمل. امّا علم: بيانش اين است كه بداند كه حسد براى حاسد، مشتمل است بر ضرر دين و دنيا و آخرت. امّا ضرر دين و آخرت، از آن چه گذشت به تفصيل معلوم گشت. و ايضا حاسد دشمن داشته نعمت و تقدير و قضاى خداى تعالى را بر بندگان. و دوست داشته زوال راحت و خوشى را از ايشان. پس در اين گمان، خداى تعالى و همه ملائكه و انبيا و ائمه هدى و مؤمنان را دشمن خود كرده و خود را در معرض بغض و عداوت ايشان درآورده و با شيطان كه دشمن ايشان است، دوستى نموده و خود را در سلك [دوستان او درآورده است.] و ظاهر است كه با اين حال، حال دين و مآل آخرت چه خواهد بود.
و امّا ضرر دنيا، آن هم از آن چه پيشتر از اين جا مذكور شد معلوم شد. چه هرگاه خداى تعالى با كسى دشمن شود و خير و نعمت دنيا و عُقبا تمام در زمام قدرت و اختيار اوست، پس ظاهر است كه هيچ چيزى به دشمن خود ندهد، مگر وقتى كه بر او حجّت و شرور باشد. و ايضا حسود هميشه در غم و غصّه و الم دائمى است از نعمت محسود، و تمام عيش و راحت و لذّت خود را در فكر و اهتمام زوال آن صرف مى‏ كند. و نعمت محسود اگر از نعمت هاى دين و آخرت است، مثل علم و شرف و تقوى و ثواب و محبت خداى تعالى، ظاهر است كه اين قسم به سعى و حسد كسى تغيير نمى ‏كند. بلكه چون در اين معنى (به واسطه ظلم حسود) مظلوم است، اجر و درجه ‏اش در پيش خدا زياد شود. و اگر نعمت هاى دنيا است، آن هم دو قسم است:
يكى اين كه به قدرش از جانب جناب الهى بر سبيل حتم و جزم شده، آن هم مثل نعمت هاى اخروى زوال ندارد و به سعى او بر طرف نمى ‏شود و سعى او در اين هم، سبب اجر آخرت بلكه ترقّى دنيا هم مى ‏شود. دوم اين كه، محتوم نيست و تغييرش ممكن است و آن هم با اين كه تغييرش ممكن است، گاه باشد كه سعى و حسد او در آن اصلا اثر نكند. پس اين هم مثل دو قسم سابق شود. و بر تقديرى كه به سعى او زايل شود، ظاهر است كه به عوض اندك نعمت دنيا كه از او رفع شود، اضعاف مضاعف آن، كرم الهى در آخرت تلافى نمايد. و بسيار باشد كه به سبب رفع آن نعمت در دنيا، نعمتى بهتر از آن عطا فرمايد.
و امّا براى محسود- چنان كه بيان شد- در دين و دنيا و آخرت هيچ ضرر ندارد. پس نهايت سعى و اهتمام حاسد اين است كه در همه حال، خود را به كام دشمن و محسود را به كام دوست اندازد و هيچ دشمنى با دشمنى، اين كار نتواند كرد كه او بر سر خود آورده.[5]
چه بهتر اين كه حسود عصاره و خلاصه ‏اى از اين امور را در صفحه يا صفحاتى بنويسد و هر چند روز یك بار بر آن مرور كند و حتّى با صداى بلند آن را براى خودش در تنهايى جمله جمله بخواند و پيرامون آن بينديشد و مخصوصاً روى رواياتى كه در اين زمينه از معصومين عليهم السلام رسيده و در بحث‏ هاى گذشته به آن اشاره شد تكيه كند، بى شك هر حسودى اين برنامه را به طور جدّى دنبال كند در مدّت كوتاهى نتيجه خواهد گرفت، روح و جسم خود را تدريجاً از شرّ حسد رهايى مى ‏بخشد و افق ‏هاى روشنى از سلامت و سعادت در برابر او نمايان مى‏ گردد.
مخصوصاً حسود بايد روى اين نكته كاملًا فكر كند كه اگر وقت و نيرويى را كه او براى زوال نعمت از محسود به كار مى ‏گيرد، صرف پيشرفت خودش كند چه بسا از او جلو بيفتد. به تعبير ديگر بايد انگيزه‏ هاى حسد را به انگيزه‏ هاى غبطه تبديل كند و نيروهاى ويرانگر را به نيروهاى سازنده مبدّل سازد. اين معنى در حديثى از امير مؤمنان على عليه السلام نقل شده كه فرمودند:
«احْتَرِسُوا مِنْ سُورَةِ الْجُمَدِ وَ الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَد وَ اعِدُّوا لِكُلِّ شَىْ‏ءٍ مِنْ ذَلِكَ عِدَّةً تُجَاهِدُونَ بِهَا مِنَ الْفِكْرِ فِى الْعَاقِبَةِ وَ مَنْعِ الرَّذِيلَةِ وَ طَلَبِ الْفَضِيلَةِ
خود را از شدّت بخل و كينه و غضب و حسد در امان داريد و براى مبارزه با هر يك از اين امور وسيله ‏اى آماده سازيد، از جمله تفكّر در عواقب سوء اين صفات رذيله و راه درمان و طلب فضيلت از اين طريق».[6]
همچنین شخص حسود باید توجه نمايد كه دنيا بى ‏اعتبار و بى ‏ارزش است و اين مقام و مال و علم و...، با مردن از بين مى ‏روند. چند روزى نمى‏ گذرد كه هر دو (فردى كه حسادت مى‏ ورزد و فردى كه به او حسادت مى ‏ورزند) زير خاك مى‏ پوسند و هر كس با عملش محشور مى ‏شود.
دنيا آن ‏قدر ندارد كه بر او رشك برند/ اى برادر كه نه محسود بماند نه حسود[7]


راهکار عَمَلی درمان حسد


علمای اخلاق در رابطه با راهکار عملی درمان حسد می نویسند: علاج عملى حسد آن است كه حسد و تمام اقوال و افعالى را كه حسد اقتضاء مى‏ كند محكوم كند و خود را به انجام نقيض آن ها مكلف نمايد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله می فرمایند: «اذَا حَسَدْتَ فَلَا تَبْغِ». هرگاه حسد ورزیدی (طبق آن) ستم نکن.[8] همچنین از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت است که فرمودند: «انَّ الْمُؤْمِنَ لَايَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ». به درستی که مؤمن حسادت خویش را به کار نمی بندد (اجرا نمی کند).‏[9]
 مثلا اگر حسد اقتضاء مى ‏كند كه متعرّض عِرض و آبروى محسود شود، زبانش را به مدح و ثناى او مكلّف كند و اگر موجب قطع بخشش به او مى ‏شود، خود را به بخشش بيشترى وادار نمايد؛ در نتيجه چنين رفتارى، محسود به او محبت پيدا مى ‏كند و در اثر محبت او (نیز) شخص حسود محبت پيدا مى‏ كند و بين آن ها دوستى و موافقت ايجاد مى‏ شود و همين دوستى مادّه حسد را خشك مى ‏كند. و اين تكلّفات اوليه براى حسود به صورت خُلق و خوى در مى‏ آيد. ولى راه اصلى علاج حسد قطع ريشه ‏هاى آن از قبيل كبر و خود عزيز داشتن و شدّت حرص است.[10]
ادامه این بحث را در نوشتار بعدی دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- دو مورد از مضرات دنیوی حسادت را نام برده و توضیح دهید؟
2- راهکار عِلمی درمان حسد را تبیین کنید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] اخلاق در قرآن (مکارم شیرازی، ناصر) ج ‏2 ص 143 و 144.
[2] همان ص 144.
[3] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم ص 300.
[4] اخلاق در قرآن (مکارم شیرازی، ناصر) ج ‏2 ص 144.
[5] رسائل فارسى (لاهيجى، حسن بن عبدالرزاق‏) ص 245 تا 247.
[6] اخلاق در قرآن (مکارم شیرازی، ناصر) ج ‏2 ص 148.
[7] دروس اخلاق اسلامى (جزايرى، محمدعلى‏) ص 205.
[8] تحف العقول ص 50.
[9] الكافي (ط - دارالحديث) ج ‏15 ص 266.
[10] ترجمه الأخلاق (شبر، عبدالله‏- ترجمه جباران) ص 259. (با تصرّف)

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: