6. شرافت خانوادگی
بعضی خانوادهها ذاتاً شریف و بزرگوار و آبرومندند؛ گرچه فقیر باشند و بعضی خانوادهها پست و فرومایه و بیآبرو هستند، گرچه ثروتمند و دارای مقام باشند. در انتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگی، مزیت محسوب میشود، زیرا اولاً: همسری که در چنین خانوادهای تربیت شده باشد غالباً شریف و بزرگوار خواهد بود. ثانیاً: رفتار خانوادههای شریف، نسبت به عروس و دامادشان، غالباً بهتر و مؤدبتر از خانوادههای پست و فرومایه است، و تقیّد بیشتری به آداب و رسوم و ضوابط اخلاقی دارند، برای حفظ آبرو و شرافت خانوادگی هم که شده از اخلاق و رفتار زشت خودداری خواهند کرد. ثالثاً: انسان ناچار است با خانواده همسرش رفت و آمد داشته باشد، اگر آبرومند و شریف باشند از حیثیت و آبروی آنها استفاده خواهد کرد و اگر بیآبرو و فرومایه باشند از معاشرت با آنها در رنج و عذاب خواهد بود.
پیامبر اکرم(ص) فرمود: «براى نطفههاى خودتان جاىگاه خوبى را انتخاب كنید، زیرا دایى یكى از دو همخوابه است.»[1]
پیامبر اکرم(ص) در خطبهای فرمود: «اى مردم از گیاهانى كه بر مزبلهها مىرویند اجتناب نمایید. گفته شد: یا رسولاللَّه مقصود شما از گیاه و سبزهاى كه بر مزبله مىروید چیست؟ فرمود: زن زیبایى كه در خانوادهی پست و فرومایه پرورش یابد.»[2]
امام صادق(ع) فرمود: «در خانوادهی شایسته و پاكدامن ازدواج كنید، زیرا ریشه و عصب در آن پنهان است.»[3]
بنابراین، دختر و پسری که در شرایط همسرگزینی هستند، باید سعی کنند حتی المقدور با خانوادههای شریف و اصیل وصلت نمایند، و از ازدواج با خانوادههای پست و فرومایه مانند معتادها، قاچاقچیان، سارقان و اشرار جداً اجتناب نمایند که غالباً با مشکلاتی مواجه خواهند شد.
اما گفتنی است چنین نیست که همه فرزندانِ چنین خانوادههایی فرومایه و شرور باشند، بلکه در بین آنها فرزندان دیندار و خوش اخلاق و شریف هم وجود دارد که متأسفانه قربانی سوء سابقه چنین پدران و مادرانی میشوند. این افراد معصوم و مظلوم چون در چنین خانوادههایی پرورش یافتهاند کمتر انسان شریف و آبرومندی حاضر میشود با آنها ازدواج کند، در نتیجه یا ناچار میشوند با افراد هم سنخ خانوادهشان ازدواج نمایند و به فساد کشیده شوند یا تا آخر عمر مجرد باقی بمانند. بنابراین اگر افراد خیراندیش و فداکار حاضر شوند به وسیلهی ازدواج، این افراد مظلوم را از این خانوادههای پست و فاسد نجات دهند کار بسیار ارزشمندی انجام داده و بدون شک نزد خدا مأجور خواهند بود.
به نامهی این دختر مظلوم توجه کنید:
دوشیزه... در نامهاش مینویسد:
دختری هستم بیست ساله که شاید امثال من زیاد باشد دخترانی که به واسطه نادرستی متعلقین آنها خواستگاری برایشان پیدا نمیشود. دخترانی که چوب نادرستی وابستگانشان را میخورند. آری من دختری هستم که چون پدرم فرد درستکاری نبوده یا برادرانم قاچاقچی از آب درآمدند خواستگاری ندارم. چون هرکس فکر میکند چرا از این خانواده دختر بگیرم، آخر برادرانش قاچاقچی هستند. پدرش هم که آه ندارد با ناله سودا کند. من از شما میپرسم آیا درست است که من چوب نادرستی خانوادهام را بخورم. چرا باید در آرزوی همسر یا مادر شدن بسوزم. چرا امثال من هرشب به خاطر آینده تاریکمان باید گریه کنیم؟ آیا این درست است که در یک خانواده همه افراد آن نادرست از آب دربیایند؟ یا ممکن است در بین آنها افراد درستی هم پیدا شود؟
امضا
دختر بیچارهای که راه به جایی ندارد
7. تحصیلات
علم و دانش و سواد برای انسان، کمال واقعی است و برای همسر یک مزیت محسوب میشود. با فرد باسواد و چیز فهم بهتر میتوان تفاهم و زندگی کرد. بهتر میتواند مصالح خانواده را درک کند و در تعلیم و تربیت فرزندان کوشا باشد. وظایف خویش را بهتر درک میکند. اصولاً معاشرت با یک فرد عاقل و چیزفهم لذتبخشتر میباشد.
ولی در این جا تذکر یک مطلب ضرورت دارد که هر فرد باسوادی، چیز فهم و عاقل و باتدبیر نخواهد بود. متأسفانه بیشتر تحصیلات مدارس ما درس زندگی نمیدهند و افراد را برای زندگی آماده نمیسازند. بلکه برعکس غالباً افرادی را تربیت میکنند که پرتوقع هستند و از کار کردن امتناع دارند. چون تحصیل کردهاند خودشان را از دیگران برتر و عاقلتر میدانند و حتی حاضر نیستند به تذکرات خیرخواهان گوش فرادهند. بنابراین، تحصیلات علمی را نمیتوان معیار فهم و عقل محسوب داشت. عقل و فهم و درک زندگی چیز دیگری است. چه بسیارند افراد بیسواد یا کمسوادی که از عقل و درایت کافی برخوردارند و برای زندگی کردن از افراد باسواد مناسبتر میباشند. برعکس چه بسیارند افراد باسواد و تحصیل کردهای که از عقل و تدبیر کافی برخوردار نیستند و از این جهت مزیتی بر افراد بیسواد ندارند. بنابراین هنگام انتخاب همسر، فقط نباید سواد و تحصیلات را مزیت محسوب داشت بلکه عقل و فهم و درک را باید مورد توجه قرار داد. البته اگر واجد سایر شرایط یعنی ایمان و دینداری و عقل و اخلاق و عفت و شرافت خانوادگی بود، تحصیلات علمی نیز بدون شک کمال محسوب میشود و فرد تحصیل کرده بر بیسواد ترجیح دارد. ولی به هرحال در شرایط کنونی مقداری از سواد تا حد سوم راهنمایی یا دیپلم برای هر فردی ضرورت دارد اما بیش از این مقدار گرچه فی حد نفسه کمال محسوب میشود ولی برای زندگی خانوادگی ضرورتی ندارد و نباید هنگام انتخاب همسر زیاد بر آن پافشاری کرد.
8. مال و ثروت
مال و ثروت بد نیست ولی در انتخاب همسر نباید به عنوان هدف و انگیزه محسوب گردد، زیرا ثروت مندی کمال ذاتی انسان محسوب نمیشود و برای سازگاری زن و شوهر و انس و محبت و صفای خانوادگی و نیل به هدف عالی ازدواج، ثروت و مقام ضرورت ندارد. برای رسیدن به این هدف، کمالات ذاتی از قبیل ایمان، تقوا، دینداری، اخلاق نیک، عقل و هوش، علم و دانش، عفت و نجابت، شرافت خانوادگی کاملاً ضرورت دارند. در انتخاب همسر باید این معیارها حتماً مورد توجه قرار گیرند و بر مال و ثروت برتری دارند و در صورت دَوَران امر بین اینها و مال و ثروت، اینها ترجیح دارند ولی بعد از احراز شرایط ضروری، ثروت مندی و درآمد خوب نیز یک مزیّت محسوب میشود.
گفتنی است که بهتر است خانوادهی زن و شوهر از جهت امور اقتصادی تقریباً در یک سطح باشند، تا سازگاری بیشتری در بین آنها باشد، زیرا در صورتی که در سطح متفاوتی باشند غالباً با مشکلات اخلاقی و ناسازگاری و توقعات غیر قابل تحمل مواجه خواهند شد که زندگی را دشوار میگرداند، ولی این موضوع عمومیت ندارد، هستند افرادی که با وجود تفاوت در ثروت، سازگاری هم دارند. البته این موضوع بستگی دارد به مقدار ایمان و عقل و فهم وشرافت خانوادگی افراد.
متأسفانه والدین پسر و دختر بیش از خود آنها به مال و مقام علاقه دارند حتی ثروت و مقام را بر سایر امور ترجیح میدهند، و اگر داماد یا عروس ثروت مندی پیدا کردند فرزندشان را مجبور به قبول ازدواج مینمایند گرچه از این امر کراهت داشته باشند.
به نامه زیر توجه فرمایید:
دوشیزه... از شهرستان... در نامهاش مینویسد: دربارهی رفتار پدر و مادر در خصوص زندگی آینده دخترشان صحبت کنید. آخر چرا به خاطر ثروت و مقام دخترشان را در آتش میسوزانند و به خیال خودشان میخواهند او را خوشبخت نمایند. آیا پول میتواند خوشبختی بیاورد؟ شهر ما آن قدر عقب مانده و بیفرهنگ است که دخترانشان را برای پول و مقام شوهر میدهند.
گاهی به حدی میرسد که اگر دختر قبول نکرد آن قدر کتکش میزنند تا بالأخره قبول کند. در صورتی که هفتاد درصد این ازدواجها به طلاق میانجامد...
9. تناسب در سن
در تفاوت بین سن زن و شوهر حد و مرزی وجود ندارد. مرد در هر سنی که باشد میتواند با یک زن بالغ در هر سنی که باشد ازدواج کند، برعکس، زن در هر سنی که باشد میتواند با یک مرد در هر سنی که باشد ازدواج کند. اما بهتر است حتی المقدور تناسب در سن، در بین زن و شوهر رعایت شود. چون زن و شوهری که از جهت سن تناسب داشته باشند بهتر میتوانند با هم زندگی کنند و مشکلاتشان کمتر خواهد بود، زیرا تمایلات جنسی در سنین مختلف یکسان نیست. اگر زن و مرد تناسب سنی داشته باشند از تمایلات جنسی مساوی برخوردارند و بهتر میتوانند به خواستههای طبیعی یک دیگر پاسخ مثبت دهند. ولی اگر تفاوت زیادی در بین آنها باشد پاسخگوی نیازهای هم نخواهند بود، در نتیجه به یک دیگر دلسرد خواهند بود و زندگی خوش و سعادت مندی نخواهند داشت. به علاوه زن و شوهر اگر از لحاظ سن به هم نزدیک باشند، از جهت تجربه در زندگی و فهم اجتماعی نیز تناسب خواهند داشت، در نتیجه بهتر میتوانند یک دیگر را درک کنند و در اداره زندگی و حل مشکلات تفاهم نمایند.
در تناسب لازم نیست زن و شوهر در یک سن باشند بلکه بهتر است زن چند سالی از مرد کوچکتر باشد ـ بین یک سال تا حداکثر پنج سال ـ و این تفاوت بدین جهت است که زنها در اثر بارداری و زایمان و شیردادن، غالباً از مردها زودتر پیر و شکسته میشوند و طراوت خود را از دست میدهند. زن اگر چند سالی از شوهر کوچکتر باشد مدت بیشتری میتواند نظر شوهر را جلب کند و تمایلات جنسی او را ارضا نماید، در نتیجه محبت و صفای بیشتری خواهند داشت و به فکر تجدید فراش نخواهد افتاد. بنابراین به صلاح زن و شوهر است که زن چند سالی از مرد کوچکتر باشد. اما این تفاوت نباید زیاد باشد، چون در اثر تفاوت زیاد، غالباً با مشکلات فراوانی مواجه خواهند شد و آرامش و صفای زندگی را از دست خواهند داد. اما به هر حال تناسب در سن را نباید شرط ضروری محسوب داشت.
خودآزمایی
1- چرا در انتخاب همسر اصالت و شرافت خانوادگی، مزیت محسوب میشود؟
2- مقصود رسولاللَّه از گیاه و سبزهاى كه بر مزبله مىروید چیست؟
3- به چه دلیل، علم و دانش برای همسر یک مزیت محسوب میشود؟
پینوشتها
[1]. همان، ص 29: «اختاروا لنطفكم فانّ الخال احد الضجیعین».
[2]. همان، «ایها الناس ایاكم و خضراء الدّمن قیل: یا رسول الله و ما خضراء الدّمن؟ قال: المرأة الحسناء فى منبت السوء».
[3]. مكارم الاخلاق، ص 226: «تزوّجوا فى الحجز الصالح فان العرق دساس».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی