کد مطلب: ۵۰۹۹
تعداد بازدید: ۱۱۲۷۰
تاریخ انتشار : ۰۷ آذر ۱۴۰۰ - ۱۲:۲۵
آسیب‌های اجتماعی| ۴۴
«دبس»، معتقد است كه استمنا، جوان را خسته مى ‌كند و در سرشت انسان ‌هاى حسّاس، تولید وسواس و تردید عجیبى مى ‌نماید، به طورى كه افراد مبتلا، همواره خجالت ‌زده و شرمسارند و خود را مجرم مى ‌پندارند. هنگام بررسى امراض ذهنى، فكرى و روانى، غالبا این عادت دیده مى ‌شود.
در نوشتار قبل به عوارض مختلف خودارضایی اشاره کردیم. اینک به بیان نظرات برخی از اندیشمندان این حوزه در رابطه با آثار سوء خودارضایی از حیث روان و اخلاق پرداخته و در ادامه مسائل دیگری را بیان خواهیم کرد.
«كینزى»، تحقیقات زیادى در زمینه مسائل جنسى انجام داده و در باره استمنا مى ‌گوید: «بسیارى از پسران، در دوره ‌هاى متوالى، تصمیم به ترك عادت استمنا مى ‌گیرند؛ ولى خطاهاى غیرقابل اجتناب آن ها در این كوشش ‌ها، به پیش آمدن دوره‌ هاى پشیمانى و ندامت مى ‌انجامد و در نتیجه، این عمل را از نو شروع مى ‌نمایند. این دور و تسلسل همچنان ادامه مى ‌یابد. مشكل است تصوّر شود كه چیزى بدتر از این بتواند به ‌طور مداوم، به شخصیت فرد لطمه بزند». در مورد زنانى كه مبتلا به استمنا هستند، كینزى مى‌ گوید: «نصف آن ها به خلجان ‌هاى روانى منبعث از پشیمانى و ندامت، مبتلا مى ‌شوند. در این میان، عدّه ‌اى فقط یك تا دو سال ناراحت مى ‌شوند. در حالى ‌كه عدّه بیشترى در حدود شش سال و نیم، دچار این ‌گونه اضطراب ‌ها خواهند بود. هیچ نوع از امور جنسى مانند استمنا، موجبات ناراحتى و نگرانى خاطر زنان را فراهم نمى ‌سازد».
«دبس»، معتقد است كه استمنا، جوان را خسته مى ‌كند و در سرشت انسان ‌هاى حسّاس، تولید وسواس و تردید عجیبى مى ‌نماید، به طورى كه افراد مبتلا، همواره خجالت ‌زده و شرمسارند و خود را مجرم مى ‌پندارند. هنگام بررسى امراض ذهنى، فكرى و روانى، غالبا این عادت دیده مى ‌شود. در جوانانى كه از تحصیل عقب‌ مى ‌مانند و افرادى كه عقب ‌مانده ذهنى ‌اند، این عادت، دیده شده است. در نوجوانان، اگر استمنا زیاده از حد باشد، یك حالت نوروتیك فرض مى‌ شود و گاهى علامتى از اختلال شخصیت است».[1]


نشانه های ابتلا به استمنا


ابتلای به خودارضایی بر اثر عوارض سوئی که دارد، همراه با نشانه ها و علائم متعددی است که معمولا همه و یا برخی از موارد آن در افراد مبتلا بروز و ظهور پیدا می کند. مشاهده این علائم مخصوصا در فرزندان و افرادی که سابقه خاصی نداشته اند، می تواند به عنوان زنگ خطری باشد برای مراقبت های بیشترِ والدین و نزدیکان. البته این علائم به هیچ وجه به طور قطعی چیزی را ثابت نمی کند و ملاک خوبی برای قضاوت نیست، چراکه بعضی از موارد آن، می تواند به صورت مادرزادی یا در اثر بیماری های عفونی برای افراد به وجود آمده باشد که در آن حالت، از علائم و نشانه های استمنا محسوب نمی گردد. این نشانه ها عبارت‌اند از:
1- حلقه سیاه، زیر چشمان؛ 2- اشک آلودگی و نا آرامی چشم؛ 3- عرق کردن کف دست ها؛ 4- تندخویی و زود خشمگین شدن؛ 5- خواب آلودگی و اضطراب؛ 6- رنگ پریدگی در چهره؛ 7- ضعف، بی حالی و سستی عمومی؛ 8- غمگین بودن و افسردگی؛ 9- ترشح چیزی مانند چرک در دختران، در برخی موارد؛ 10- در خود فرو رفتن؛ 11- عدم تعادل عصبی؛ 12- خارش دستگاه تناسلی؛ 13- بی نشاطی برای بازی و دویدن (در نوجوانان)؛ 14- خودخواه، متکبر، عبوس و کم رو شدن؛ 15- بدبینی نسبت به اجتماع و تقلیل قدرت سازش با دیگران؛ 16- لرزش دست و ضعف چشم در افراد کم سن و سال و ضعیف.[2]


تفاوت خودارضایی با ارضای طبیعی (ازدواج)


شاید برای بعضی از مردم سؤال باشد که با وجود این که ظاهراً میان ارضای جنسی از طریق استمنا و ارضای جنسی به وسیله ازدواج تفاوت خاصی وجود ندارد پس چرا ارضای جنسی به شکل استمنا، زمینه ساز اختلالات و بیماری های فراوانی می شود، امّا در مورد ارضای جنسی از طریق طبیعی (ازدواج)، نه تنها ضرر و زیانی در بر ندارد، بلکه برای سلامت، رشد و کمال فرد و اجتماع لازم و ضروری نیز می باشد؟ کارشناسان این حوزه در پاسخ می گویند:
«خودْ تحریکی» افزون بر ضررهای متعددی که دارد، تفاوت عمده ای با ارضای غریزه جنسی از راه طبیعی و ازدواج دارد. هنگامی که ارضای غریزه جنسی از راه طبیعی و ازدواج صورت می گیرد، فرد از طریق مشاهده، لمس و سایر حواس، مرکز تحریکات جنسی در مغز را، بر می انگیزاند و از جهت فیزیولوژی، تأثیراتی از چشم، لمس و... به مراکز مغزی منتقل می شود و سپس انعکاسات جنسی پدید می آید و در نهایت، عمل جنسی به صورت طبیعی انجام می گیرد. اما در «خودْ تحریکی» قضیه کاملا بر عکس است و این راه دگرگون می شود و تخیل و تصور مَناظر خاص و لمس موضعی، جانشین عوامل و تحریک طبیعی می شود و به این طریق، یک سیستم انعکاسی انحرافی بر مدار جنسی ایجاد می شود.
به تعبیر دیگر در «خودْ تحریکی» با هر بار دفع منی، انسان از دو جهت جسمی و روانی در معرض تخلیه و کاهش نیرو قرار می گیرد که در جریان روابط زناشویی، این تخلیه و کاهش قوای روحی با توجه و القائات روانی فرد مقابل، جبران می شود. هنگامی که عمل «خودْ تحریکی» تکرار شود و «انعکاس انحرافی» در وجود جوان تثبیت شود، سبب می شود که هنگام لزوم نتواند عمل جنسی را به طور طبیعی انجام دهد؛ زیرا سیستم طبیعیِ راه ارضای غریزه جنسی در او مختل می شود و به همین دلیل، خود را در کامیابی هنگام ازدواج، ناتوان می بیند.[3]
در مورد تفاوت احتلام (دفع منی بدون اختیار و غالباً در حالت خواب) و خودارضایی نیز برخی بر این باورند که بین احتلام و خودارضایی تفاوتی نیست، در حالی که احتلام یک عملیات طبیعی و لازم است، به بیان دیگر واکنشی طبیعی از بدن انسان در مواقع خاص می باشد. احتلام ریزش مجموعه اضافی مخزن مَنی است در صورتی که خودارضایی جذب این مواد از اجزاء حساس بدن و دفع آن به بیرون از بدن می ‌باشد. لذا خودارضایی به تمام سیستم های روحی، معنوی، فکری، علمی و جسمی انسان ضربه وارد می آورد. اگر کسی واقعا با نگرش عقل، علم و دین به این قضیه توجه کند خواهد فهمید که این دو تفاوت فراوانی دارند.[4]


ریشه ها و عوامل خودارضایی


با مطالعه و دقت در موارد خودارضایی می توان دریافت که یکی از مهم ترین و اصلی ترین عوامل پیدایش این پدیده شوم، رفتارهای نادرست و تربیت غلطی است که در زمان کودکی، فرد مورد نظر با آن مواجه بوده است. همین مسأله نقش مهم و حیاتی والدین و نزدیکان را در ابتلا و یا عدم ابتلای فرزندان به این بلیه خانمان سوز، روشن می سازد. باید دانست که دوران کودکی می تواند پیش زمینه مناسبی برای پدید آمدن این انحراف در سنین بزرگ سالی باشد. از جمله عوامل تأثیرگذار در این دوران می توان به موارد ذیل اشاره کرد:


عوامل جسمانی


عوامل تاثیرگذار جسمانی در دوران کودکی عبارتند از:
1- تنگی لباس: تنگی لباس می تواند باعث مالش های خوشایند برای کودکان باشد. این امر در سنین بزرگ سالی به یکی از ریشه های ابتلا تبدیل می شود. در پوشش و لباس کودک و به ویژه درباره زیر جامه باید مراقبت داشت که زبر و درشت و یا بسیار نرم نباشد. این زمینه برای پسران، زیادتر از دختران است. همچنین نباید از نوع پارچه های آهاردار باشد و نباید از جنسی باشد که اگر کودک عرق کرد، خیس و زبر شود.
2- حبس ادرار و مدفوع: عادت به تخلیه در کودکان باید از حدود سنین 5/1 سالگی پایه گذاری شود و طفل در این باره خاطره بدی نداشته باشد.
3- آمونیاک ادرار: آمونیاک ادرار باعث ایجاد خارش در کودکان است. توجه نکردن به این مسئله، باعث عادت پیدا کردن کودکان به این مالش ها می شود. نخستین اقدام در کنترل این رفتار، آن است که پدر و مادر، کودک را از طبیعی بودن و بی زیانی این خارش ها آگاه سازند و دخالت نکردن او را در این امر خواستار شوند. در صورتی که کودک از خارش (کرمک) رنج می برد، باید با داروی مناسبی در تسکین او کوشید، و کهنه آلوده به ادرار او را زود به زود و سریعا عوض کرد و خود کودک را شستشو داد تا آماس پوست که حاصل اثر آمونیاک است، مرتفع شود. برای این کار، بچه را با آب ولرم بشویید و نگذارید آلودگی در او بماند که این خود، سبب پدید آمدن خارش و التهاب و سرانجام دستکاری ها خواهد شد. در ضمن ضروری است وسایل خواب، استراحت، کیسه، لیف، اسفنج و حوله کودک جدا باشد.
4- مالش سهوی: مالش سهوی اندام آمیزشی، هنگام تاب یا سر خوردن، به طور ناگهانی، لذت خوشایندی را برای کودک پیش می آورد و او می کوشد به شیوه ای سر بخورد که همان لذت قبلی، دوباره عایدش شود.
5- نوع تغذیه: سعی کنید شکم فرزند هنگام خواب بیش از حد معمول پر نباشد. از خوردن مواد غذایی محرک، مانند: خرما، پیاز، فلفل، تخم مرغ، گوشت قرمز، غذاهای پرچرب، حتی المقدور اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا کنید. از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات پرهیزکنید؛ (به ویژه شب ها و پیش از خوابیدن).[5]
ادامه این بحث را در نوشتار بعد دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- آیا خودارضایی با ارضای طبیعی (ازدواج) تفاوت دارد؟ توضیح دهید.
2- چهار مورد از عوامل تاثیرگذار جسمانیِ دوران کودکی در ابتلا به خودارضایی را بیان کنید؟
 

پی‌نوشت‌ها

 
[1] تربیت جنسى: مبانى، اصول و روشها از منظر قرآن و حدیث ص 305 و 306.
[2] برگرفته از: سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه، مقاله: راهنمای مشاوره در خودارضایی (1)، به نقل از: مجله مبلغان،  مهر 1388 - شماره 121 (حسین نقی زاده).
[3] همان.
[4] برگرفته از: سایت پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تفاوت احتلام و خودارضایی، به نقل از: کتاب جوانان و غریزه جنسی (محمدحسین حق جو)، ناشر: انصار المهدی علیه السلام.
[5] مقاله: راهنمای مشاوره برای پرهیز از خودارضایی (2)، منبع: مبلغان، آبان و آذر 1388، شماره 122، حسین نقی زاده.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
برچسب ها: اخلاق خودارضایی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: