انتخاب همسر| ۵
10. سلامت جسم
سلامت جسم بیتردید یکی از نعمتهای بزرگ الهی و در همسر کمال محسوب میشود. همسر سالم هم زیباتر است هم بهتر میتواند امور زندگی را اداره کند. ولی افراد بیمار و معلول و ناقصالعضو نیز انسانند و نیاز به ازدواج دارند. آنها نیز میتوانند خود را با شرایط زندگی تطبیق دهند و وظایف محوله را انجام دهند. مهمترین معیار در ازدواج، دینداری و عقل و اخلاق و نجابت و فضل و دانش است و افراد بیمار و معلول نیز میتوانند دارای این فضائل و کمالات باشند.
چه خوب است که انسانهای خیراندیش و ایثارگر با معلولان و بیماران ازدواج کنند و آنها را از تنهایی نجات دهند، و با این عملِ ارزشمند و انسانی رضایت خداوند سبحان را جلب کنند. کار بسیار ارزندهای است ولی خالی از اشکال هم نیست، یک نفر معلول غالباً نمیتواند مانند فرد سالم زندگی کند و در ادارهی امور خانواده جدیت نماید، به همین جهت همسرش ناچار است کار او را جبران کند و مشکلات و دشواریها را تحمل نماید. به علاوه عیبجوییها و سرزنشهای افراد جاهل و بیادب را نیز نباید از نظر دور داشت. بنابراین چنین ازدواجهایی باید بر اساس تعقل و عاقبت اندیشی استوار باشد نه بر اساس عواطف و احساسات زودگذر، باید قبلًا فکر کرد و مشکلات و دشواریها را خوب سنجید و آگاهانه وارد عمل شد.
مبادا در اثر تحریک عواطف ناسنجیده با معلول یا بیماری ازدواج کنید و بعداً پشیمان شوید و با ایراد و بهانه و نقنق، قلب لطیف آن انسانهای محبوب خدا را برنجانید و دردی بر دردهای آنها بیفزایید.
ولی از ازدواج با افرادی که به بیماریهای مسری مانند «سيفليس، سوزاك، سل و جذام» مبتلا هستند باید اجتناب نمود مگر این که معالجه و سالم شده باشند، برای حصول اطمینان میتوان گواهی پزشکی مطالبه کرد.
11. سلامت از آلودگی و اعتیاد
اسلام، تقوا و پاکی را یکی از شرایط مهم ازدواج محسوب میدارد. مردی خدمت حضرت امام حسن(ع) رسید تا دربارهی تزویج دخترش مشورت کند، حضرت فرمود: «به مرد با تقوا او را شوهر بده، زيرا اگر او را دوست بدارد احسان و اكرامش مىكند و اگر دوستش نداشته باشد به او ظلم نخواهد كرد.»[1]
اسلام ازدواج با شخص فاسق و مشروبخوار را نهی میکند و پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود: «هركس دخترش را به فاسق شوهر بدهد خويشاوندى خود را قطع كرده است.»[2]
رسول خدا(ص) فرمود: «دخترتان را به مشروبخوار ندهيد.»[3]
حضرت صادق(ع) فرمود: «هركس دخترش را با مشروبخوار تزويج كند خويشاوندى خود را با او قطع كرده است.»[4]
به صلاح انسان نیست که با شخص فاسق، مشروبخوار، قمارباز، بینماز، روزهخوار، معتاد، سارق و یا خیانتکار ازدواج کند، گرچه ثروتمند و دارای جاه و مقام باشد، زیرا ازدواج با چنین افرادی هم به حیثیت و آبروی انسان لطمه وارد میسازد، هم موجب ناراحتی و اختلاف و ناسازگاری میگردد، و به طور خلاصه ازدواج با چنین افرادی هم به دین و آخرت انسان لطمه میزند هم سعادت و آرامش خانوادگی را سلب میکند. بنابراین هم دختر و پسر باید مواظب باشند در دام چنین همسرانی نیفتند هم والدین آنها کوشش کنند فرزندانشان را در چنین دامهای خطرناکی گرفتار نسازند.
12. دوشیزه بودن
یکی از مزایای زن این است که قبلاً شوهر نکرده و باکره باشد. دختر باکره برای مرد لطافت و جاذبیت ویژهای دارد. مرد دوست دارد با زنی ازدواج کند که قبلاً به مرد دیگری دل نبسته و ارتباط برقرار نساخته باشد. به علاوه دختر باکره چون قبلاً تحت تربیت شوهری قرار نگرفته بهتر قابل تعلیم و تربیت میباشد.
در احادیث نیز باکره بودن، مزیت به شمار رفته است، اما نه مزیت درجه یک و ضروری. دینداری و اخلاق و نجابت و عقل و علم و دانش از فضائل درجه یک محسوب میشوند، اما دیگر مزایا در درجه دوم قرار دارند. بنابراین اگر زنی واجد مزایای درجه یک بود، بیوه بودن نباید عیب او محسوب گردد. بیوه با باکره تفاوت چندان مهمی ندارد. آن چه در سعادت و آرامش خانوادگی مهم است دینداری و اخلاق و عقل و نجابت همسر میباشد، و دختر باکره در این مزایا با زن بیوه تفاوتی ندارد. البته تفاوت در سن نیز باید رعایت شود.
13. شغلِ مرد
هر مردی باید به کاری اشتغال داشته باشد، هم به مردم خدمت کند، هم مخارج خود و خانوادهاش را تأمین نماید، اسلام نیز مردم را به جدیت و تلاش در کار ترغیب نموده و آدم تنبل و بیکار را مبغوض میدارد. برای این که اجتماع انسانی اداره شود باید هرکسی شغلی بپذیرد و در انجام آن تلاش و جدیت کند. جامعه به کشاورز، دامدار، پزشک، مهندس، دبیر، آموزگار، استاد، روحانی، تاجر، کاسب، کارمند، کارگر، کارفرما، راننده، باربر، پلیس، نظامی، وزیر و وکیل و دیگر مشاغل اجتماعی نیاز دارد. همهی مشاغل مشروع، با وجود تفاوتهایی که در بینشان هست، محترم هستند. به هر حال دختر و خانوادهاش نمیتوانند شغل داماد را نادیده بگیرند. داماد یا باید فعلاً شاغل باشد یا این که در حال تحصیل مقدمات باشد، مانند دانشجو و طلبه که در آینده شغلی را انتخاب خواهند کرد. ازدواج با فرد ولگرد و بیکار صلاح نیست.
ولی دختر باید به این موضوع توجه داشته باشد که هر شغلی آثار و لوازم مخصوص و خوبیها و بدیهایی دارد. بعضی شغلها پردرآمدند و برخی کمدرآمد. لازمهی بعضی شغلها مسافرتهای طولانی و دوری از خانواده است، مانند: رانندگی، خلبانی، اشتغال در نیروی انتظامی و نظامی و در بعضی مشاغل اداری.
لازمهی بعضی شغلها عدم امکان رعایت نظافت کامل است مانند: نفتفروشی، ذغال فروشی، آشپزی، مکانیکی، کارگری بعضی کارخانهها، کشاورزی؛ لازمهی بعضی شغلها شب کاری است، مانند پرستاری، کارگری کارخانهها، پاسبانی. اما همهی این مشاغل محترم هستند و برای اداره اجتماع ضرورت دارند. کار عیب نیست بلکه بیکاری و ولگردی عیب است. صاحبان این مشاغل برای خدمت به خلق خدا و برای تأمین هزینه زندگی ناچارند با لوازم آنها بسازند و خود را با وضع موجود تطبیق دهند. رانندهی کامیون یا اتوبوس ناچار است هر هفته چند شبانه روز را در حال سفر باشد، همچنین ناخدا و خدمهی کشتیها ناچارند هفتهها و ماهها در دریاها و دور از وطن زندگی کنند؛ نیز کسانی که در نیروهای نظامی و انتظامی انجام وظیفه مینمایند ناچارند برای انجام مأموریت مدتی دور از خانواده باشند. این خدمتگزاران نیز دوست دارند مانند سایرین در خانه و در وطن استراحت نمایند ولی برای حفظ حیثیت و آبرو و برای تأمین هزینههای زندگی ناچار شدهاند همهی این دشواریها تحمل کنند.
اما مشکل اساسی این خدمتگزاران صدیق هنگام ازدواج و در خانواده شروع میشود، زیرا اغلب خانمها دوست دارند شوهرشان هر شب، آن هم زود به منزل بیاید، تا در کنار او استراحت کامل داشته باشند. هنگامی که به هدف خویش نرسیدند بهانهجویی را شروع میکنند و زندگی را تلخ و ناگوار میسازند. در صورتی که اگر بخواهند و تصمیم بگیرند میتوانند خود را با وضع موجود تطبیق دهند و زندگی را شیرین و گوارا سازند.
بنابراین، دختران به هنگام ازدواج باید در شغل خواستگار و لوازم شغل او خوب بیندیشند و تحقیق کنند اگر دیدند میتوانند با لوازم و آثار شغل او بسازند ازدواج را بپذیرند و تصمیم بگیرند که خود را با وضع موجود تطبیق دهند و کانون خانواده را قرین شادمانی گردانند، و اگر چنین قدرت و همتی را در خویش ندیدند چه بهتر که از اول، ازدواج را نپذیرند، این بهتر است از اینکه ازدواج را بپذیرند و بعداً اسباب دردسر و ناراحتی همسر و فرزندانشان را فراهم سازند.
باز هم تکرار میکنم انسان با هر وضعی میتواند زندگی کند و خودش را با شرایط موجود تطبیق دهد. بنابراین اصل شاغل بودن مرد ضروری است ولی نوع آن چندان مهم نیست و به هر حال قابل تحمل خواهد بود.
به نامه زیر توجه فرمایید:
آقای... در نامهاش مینویسد: من راننده هستم و هرکجا که به خواستگاری میروم ابتدا از شغلم سؤال میکنند بعداً جواب رد میدهند. میگویند به راننده دختر نمیدهیم. آیا رانندگی شغل نیست؟ به خانوادهها تذکر بدهید که اگر خواستگار دختر شما با ایمان و خوش اخلاق بود زیاد سختگیری نکنید.
14. شغل زن
ممکن است بعضی خانمها در هنگام ازدواج، شاغل باشند: ممکن است دانش جو باشند و تصمیم داشته باشند بعداً شغلی را انتخاب نمایند. شغل خانمهای شاغل غالباً اینهاست: دبیری، آموزگاری، استادی، پرستاری، مامایی، پزشکی، کارمند اداری، دفترداری، ماشین نویسی و دیگر مشاغلی که مناسب بانوان میباشد. خانم شاغل این مزیت را دارد که هم به اجتماع خدمت میکند، هم درآمدی دارد که میتواند کمک خرج زندگی خانواده باشد. ولی این عیب را هم دارد که نمیتواند مانند سایر خانمها به امور خانهداری و پرورش فرزندان کاملاً رسیدگی کند. و این مشکل لازمهی شغل آنهاست. به همین جهت اکثر شوهران این گونه خانمها اظهار عدم رضایت میکنند، زیرا مردها غالباً دوست دارند که منزل مرتب و غذای منظمی داشته باشند، و این موضوع با شاغل بودن خانمها سازگار نیست، به همین جهت اگر مرد نیازی به حقوق همسرش نداشته باشد با اصرار از او میخواهد که شغلش را ترک کند و به امور خانهداری و بچهداری برسد. ولی خانمها هم غالباً حاضر نیستند دست از شغلشان بردارند و خانه نشین شوند. گاهی همین موضوع موجب کشمکش و نزاع و حتی طلاق میشود.
بنابراین، مرد نمیتواند به شغل همسرش بیتفاوت باشد، باید در هنگام خواستگاری دربارهی شغل او و همه آثار و لوازم خوب یا بد آن بیندیشد بعد از آن تصمیم بگیرد. اگر دید میتواند خودش را با آثار و لوازم شغل او تطبیق دهد ازدواج نماید.
در صورتی که با چنین خانمی ازدواج نمود باید به این نکته مهم توجه داشته باشد که همسرش نیز مانند خودش در خارج منزل به کار اشتغال دارد و نیاز دارد که در منزل استراحت نماید. مرد نباید از چنین همسرانی انتظار داشته باشد که وقتی از کارهای خارج منزل فراغت یافت و به خانه آمد فوراً به امور خانهداری و بچهداری بپردازد و مرد در گوشهای بنشیند و دست به هیچ کاری نزند. به این بهانه که امور خانهداری و بچهداری وظیفهی بانوان است. این رسم انصاف و مردانگی نیست. بلکه زن و مرد باید با کمال انصاف کارهای خانهداری و بچهداری را بین خود تقسیم نمایند. هرکسی وظیفهاش را انجام دهد، بعداً با هم بنشینند و از نعمت انس و محبت و آسایش و خوشی بهرهمند گردند. بنابراین، شاغل بودن زن نمیتواند عیب محسوب شود بلکه چنان که قبلاً گفته شد مزایایی نیز دارد، زن و شوهر شاغل میتوانند خود را با شرایط موجود تطبیق دهند و زندگی خوش و آرامی داشته باشند.
ولی اگر مرد احساس کرد که نمیتواند خود را با لوازم شغل همسرش تطبیق دهد بهتر است هنگام خواستگاری موضوع را رسماً با او در میان بگذارد و پیشنهاد کند که دست از شغلش بردارد و فقط به امور خانهداری بپردازد. اگر قبول کرد، با او ازدواج کند و اگر حاضر نشد شغلش را ترک کند چه بهتر که با چنین خانمی ازدواج نکند و اسباب دردسر و ناراحتی خود و او را فراهم نسازد.
خودآزمایی
1- ازدواج انسانهای خیراندیش و ایثارگر با معلولان و بیماران باید بر کدام اساس و پایه استوار باشد؟ چرا؟
2- حضرت امام حسن(ع) دلیل تزویج دختر به مرد با تقوا را چه بیان کردند؟
3- در صورتی که میخواهید با خانمی شاغل ازدواج کنید باید به کدام نکات توجه داشت؟
پینوشتها
[1]. مكارم الاخلاق، ص 223: جاء رجل الى الحسن عليه السلام يستشيره فى تزويج ابنته؟ فقال «زوّجها من رجل تقىّ، فانّه ان احبّها اكرمها و ان ابغضها لم يظلمها».
[2]. همان، ص 234: «من زوّج كريمته من فاسق فقد قطع رحمه».
[3]. وسائل الشيعه، ج 14، ص 53: «شارب الخمر لايزوّج اذا خطب».
[4]. همان، «من زوّج كريمته من شارب خمر فقد قطع رحمها».
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی