چگونه باید توبه كرد؟
اینك كه وجوب و لزوم «توبه» و فوریت آن به حكم «عقل و شرع» اثبات گردید و مسلّم شد كه مسامحه و سهلانگارى در اقدام به «توبه» موجب خسران عظیم و هلاك ابدى انسان میگردد و لذا هر چه زودتر باید تصمیم قاطع و جدّى به بازگشت از مسیر شیطان و افتادن در صراط عبودیت الله ـ عزّوعلا ـ گرفته شود، حال لازم است توضیح داده شود كه: چگونه باید توبه كرد و آداب و شرایط آن چیست؟
توبه و كیفیت آن بر حسب اختلاف گناهانى كه از انسان صادر شده است، مختلف میباشد و لذا نخست باید توجّهى به اقسام «گناهان» نمود و سپس راه خروج از جوّ، هر قسمی از آن اقسام و طریق اصلاح تبعات فاسدهی آن را كه همان «توبه» است، ارائه نمود.
امّا اقسام «گناهان» از آن نظر كه مورد تعلّق «توبه» قرار میگیرند از این قرارند:
1ـ گناهانى كه به صورت ترك طاعات واجبه مانند نماز و روزه و حجّ و دیگر واجبات از این قبیل از انسان ناشى میشوند.
2ـ معصیتهایى كه صرفاً به صورت تخلّف از نهى خداوند متعال تحقّق میپذیرند و اصطكاكى با حق مردم پیدا نمیكنند، از قبیل: شرب خمر، استماع غنا، زنا و نظایر اینها.
از این دو قسم، به عنوان «حق الله» تعبیر میشود؛ از آن نظر كه در این دو مورد تنها به حقّ «خدا» تعدّى شده و حرمت امر و نهى او رعایت نمیگردد و به حقّى از «حقوق النّاس» صدمهاى نمیرسد.
3ـ معاصى و تعدیاتى كه علاوه بر تخلّف از فرمان خدا حقّى از «حقوق مردم» را به تباهى میكشند، از قبیل قتل نفس، سرقت، زناى با زن شوهردار ـ العیاذبالله ـ ربا خوارى، تصرّف نابجا در اموال یتیمان، غیبت و بهتان و امثال این امور كه توأم با تضییع حقوق النّاس از جان و مال و عِرض و شرف میباشند.
امّا راه توبه از گناهان دستهی اوّل این است كه تا حدّ امكان در مقام قضاى نماز و روزه و حجّ فوت شده و انفاقات مالى واجبهاش از زكات و خمس و كفّاره برآید و عازم بر عدم ترك در آینده و نادم از نافرمانیهاى گذشتهاش باشد و راه توبه از گناهان دستهی دوّم تنها ندامت و پشیمانى جدّى قلبى از گناه گذشته و «عزم قاطع» بر ترك آن در آینده و سعى تمام بر «استغفار» و آمرزشطلبى از خداوند غفّار و شدیدالعقاب در زمان حال میباشد؛ آنچنان كه جملهی «استغفرالله ربّى و اتوب الیه» كه به زبان میگوید حاكى از سوزش قلب ترسان و جان هراسانش باشد.
یعنى تصوّر دورى از «رحمت» حق و عذابهاى شدید برزخ و محشر كه بنا به وعدهی قرآن كریم براى «مجرمان» یك امر مسلّم و حتمی است، چنان این گنهكار بینوا را به آتش خوف بسوزاند و او را به فریاد و فغان درآورد كه بىاختیار از سینهی دردآلودش نالهاى جانسوز سرداده و با جملهی «استغفار» زبانىاش، بیتابانه از خداى «غفّار» استدعاى عفو و آمرزش و بخشش بنماید و جدّاً در این كار اصرار و الحاح شدید از خود نشان داده و از سهلانگارى و استخفاف امر گناه و سبكشمارى معصیت درحضور خدا شدیداً بپرهیزد و لذا در روایات ائمّهی دین(ع) به منظور جلوگیرى از كوچكشمارى امر معصیت دستورالعملهایى مقدّماتى براى انجام توبهی صحیح ارائه گردیده كه از آن جمله است: روزه گرفتن، صدقه دادن، غسل كردن و نماز خواندن.
امام صادق(ع) دربارهی گفتار خداوند عزّوجلّ که میفرماید: «...تُوبُوا إلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً...»؛[1] فرموده است:
هُوَ صَوْمُ یوْمِ الاَرْبَعاءِ وَ الْخَمیسِ وَ الْجُمْعَةِ؛[2]
آن، روزه گرفتن در روز چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه است.
شیخ صدوق(ره) در معناى حدیث فرموده است: یعنى این روزها را روزه بگیرد و آنگاه توبه كند.
مردى در حضور امام صادق(ع) عرضه داشت: من گاهى که در خانهی خود داخل مستراح میشوم، صداى ساز و آواز از خانهی همسایه به گوشم میرسد. چه بسا توقّفم را در آنجا بیشتر میكنم و به صداى آنها گوش میدهم. امام(ع) فرمود: «لا تَفْعَلْ»؛ این كار را نكن. مرد گفت: به خدا قسم من نزد آنها نمیروم و در مجلس آنها شركت نمیكنم؛ تنها به صداى آنها گوش میدهم. حضرت فرمود: آیا نشنیدهاى كه خدا میفرماید:
...إنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ اُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً؛[3]
... به بیقین گوش وچشم و دل [در روز قیامت] مورد بازخواست قرار میگیرند [هر یك دربارهی آنچه كه دیده و شنیده و اعتقاد پیدا كردهاند پرسش میشوند].
مرد گفت: بله به خدا قسم گویى من تاكنون این آیهی قرآن را از احدى از عرب و عجم نشنیده بودم و هم اكنون از خدا میخواهم مرا بیامرزد و ـ اِنشاءالله ـ آنچنان باشم كه پس از این نیز این عمل از من صادر نشود. امام فرمود:
قُمْ فَاغْتَسِلْ وَ صَلِّ مَا بَدا لَكَ فِإنَّكَ كُنْتَ مُقیماً عَلَى أمْرٍ عَظِیمٍ! مَا كَانَ أسْوَأ حَالَكَ لَوْ مِتَّ عَلَى ذَلِكَ! اِحْمَدِ اللهَ وَ سَلْهُ التَّوْبَةَ مِنْ كُلِّ مَا یكْرَهُ فَإنَّهُ لا یكْرَهُ إلاّ كُلَّ قَبیحٍ. وَ الْقَبیحَ دَعْهُ لِأهْلِهِ فَإنَّ لِكُلٍّ أهْلاً؛[4]
برخیز و غسل كن و هر چه كه خواهى نماز بخوان؛ چه آن كه تو مداومت بر گناه بزرگى داشتهاى و چه بدبخت و تیرهروزى بودى اگر به همان حال میمردى! شكر خدا كن [كه توفیق تنبّهت داد] و از او بخواه از هر چه كه او ناخوش دارد، توبهكار شوى. زیرا هر چه كه او نمیپسندد زشت است و كار زشت را به اهلش واگذار كه هر چیزى اهلى دارد.
سیدبن طاووس(رض) در كتاب «اقبال» در باب اعمال ماه ذیقعده آورده است كه در روز یكشنبه ماه ذیقعده رسول خدا(ص) میان اصحاب آمد و فرمود:
یا اَیهَا النّاسُ، مَنْ كانَ مِنْكُمْ یریدُ التَّوبَةَ؛
اى مردم، كیست از شما كه بخواهد توبه كند؟
گفتند: ما همه میخواهیم توبه كنیم اى رسول خدا. حضرت فرمود:
اِغْتَسِلُوا وَ تَوَضَّؤُوا وَ صَلُّوا اَرْبَعَ رَكَعاتٍ...؛
غسل كنید و وضو بگیرید و چهار ركعت نماز بخوانید. در هر ركعت پس از حمد، قُل هُوَ اللهُ اَحَد را سه بار و مُعَوِّذَتَین (سورهی فلق و سورهی ناس) را یك بار بخوانید. آنگاه هفتاد بار استغفار كنید و در پایان بگویید: لا حولَ وَ لا قُوَّةَ اِلاّ بِالله الْعَلِىِّ الْعَظیم و سپس این دعا را بخوانید: یا عَزیزُ یا غَفّارُ، اِغْفِر لى ذُنُوبى وَ ذُنُوبَ جَمیع الْمُؤمِنینَ وَ المُؤمِناتِ، فَاِنَّهُ لا یغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلا اَنْتَ؛
بعد، رسول اكرم(ص) به نتایج و آثار اعجابانگیز این عمل اشاره فرمودند. آنگاه از حضرتش سؤال شد: اگر كسى این عمل را در غیر ماه ذیقعده انجام دهد چگونه است؟ فرمود: «نظیر همان است كه بیان كردم و این كلمات را جبرئیل(ع) در وقت معراج به من تعلیم نمود».[5]
یكى از سالكان راه در اینجا بیانى دارد و میفرماید: و سزاوار است قبل از این «عمل» چیزى تصدّق كند، اگر چه چیز كمی باشد. زیرا كه صدقهی پنهان، غضب الهى را خاموش میكند. بعد غسل كند، به صحرایى یا جاى خلوتى برود، سر خاك بنشیند و یكى یكى معاصى خود را به یاد آورده و به زبان جارى كند. به این نحو كه: خدایا! فلان معصیت را در فلان مكان و فلان زمان در حضور مقدّس تو به جا آوردم و تو قادر بودى مرادر آن حال نابود كنى، حلم ورزیدى و در آن وقت مرا نگرفتى، الآن پشیمانم! غلط كردم! از من بگذر.
اگر چندى بُدم سالك میان ناجى و هالك
غلط كردم نفهمیدم ز فعل خود پشیمانم
و همچنین فلان كار كردم در فلان وقت و به همین تفصیل این قدر بگوید تا خسته شود و باید به حزن و گریه باشد و با سوز دل بگوید:
آمدم بر درگهت اینك به صد فریاد و آه
از بزرگان عفو باشد و ز فرودستان گناه
بعد شروع به عمل شریف مذكور بنماید.[6]
و امّا توبه از گناهان قسم سوّم: این دسته از گناهان كه با «حقوق النّاس» توأم است، توبه از آنها طریق خاصّ جداگانهاى دارد و از آن نظر که مشروط به تحصیل رضاى خاطر صاحبان «حق» است، طبعاً دشوارتر از دو قسم گذشته میباشد و گنهكارى چنین كه علاوه بر تخلّف از فرمان خدا، تضییع حقوق مردم نموده است، در قدم اوّل باید در مقام تدارك حقّ ضایع شدهی مردم برآید و از هر راهى كه ممكن است در جلب رضاى خاطر آنان بكوشد و «حقوق النّاس» از آن جهت كه مورد تضییع از جانب «مُجرم» واقع میشود، داراى اقسام عدیده است:
1ـ حقِّ نفسى: یعنى حقّى كه مربوط به جان یك انسان و یا اعضاى بدن اوست مانند قتل نفس یا قطع عضوى از اعضاى بدن كه در صورت ارتكاب عمدى، باید خود را در اختیار «صاحب حق» بگذارد تا به هر طریقى كه خواست از «قصاص» و گرفتن «دیه» و یا «عفو»، استیفاى حق خویشتن بنماید و در صورت خطا نیز باید دیه بدهد.[7]
2ـ حقّ مالى: یعنى تعدیات یا مسامحه كاریهایى كه نسبت به امور مالى مردم داشته است كه در این مورد باید در حدّ امكان آنچه از اموال مردم را كه بدون رضایت صاحبان اموال در میان مالش وارد شده و یا به ذمّهاش تعلّق گرفته است، تماماً به خود صاحب مال اگر زنده است و در صورت وفات به وارث وى بپردازد و چنانچه دسترسى به صاحب مال و وارثش ندارد و یا اصلاً آنها را نمیشناسد، در این صورت به همان مقدار از حقوق مالى كه در ذمّهاش هست از جانب صاحبان حقوق، به فقرا صدقه بدهد و از این راه ذمّهی خود را از حقوق مردم بَرى سازد و اگر از این كار نیز به جهت فقر و تهیدستى عاجز شد، هر مقدارى كه برایش میسّر است، اگر چه بسیار كم باشد، از جانب حقداران تصدُّق كند و سپس به عوض باقیماندهی حقوق در مظانّ استجابت دعا و زیارتگاهها براى آنان دعا و به نیابت آنان زیارت كرده و از خدا آمرزش گناهان آنها را بطلبد، تا بدین وسیله ـ انشاءالله ـ ذمّهی خود را از اشتغال به حقّ آنان برى گرداند و به هر حال بكوشد تا كار استیفاى حق را به روز حساب قیامت تأخیر نیندازد كه آنجا بسیار گرانتر و دردناكتر تمام خواهد شد.
زیرا آن روز هر صاحب حقّى به سراغ انسان میآید و عِوَض حقّ خود را از طاعات و عبادات و حسنات انسان برمیدارد و اگر وافى نشد، از سیئات و گناهان خود بر او تحمیل مینماید. آیا این، دردناك و بر انسان ناگوار و گران نیست كه در عوض یك متاع پست زودگذر دنیا «حسنات» بسیار ارزشمند خود را كه مایهی حیات ابدى اوست به دیگران بدهد و یا سیئات عذابانگیز و آتشبار دیگران را به جسم و جان خود بپذیرد؟ «اَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسران الْمُبین»؛
3ـ حقِّ عِرضى: یعنى آنجا كه با غیبت و بهتان و فحش و اهانت و استهزا و امثال این امور تعدّى به شرف و آبرو و حیثیت اجتماعى مردم كرده و یا ـ العیاذبالله ـ تجاوز به نوامیس و حریم خانوادگى از زن و فرزند مردم نموده است. باید در مورد این نوع از سیئات در صورت امكان و ایمن بودن از حدوث فتنه و افزایش فساد در مقام «استحلال» و ترضیهی خاطر اشخاصى كه تعدّى به حریمشان نموده است، برآید و از هر راهى كه ممكن است عذر تقصیر و خطا و لغزش خویش را از آنها بخواهد و در غیر این صورت و امكان خوف وقوع فساد از راه انفاق مال و دادن صدقات و تكثیر خیرات و حسنات به نیابت از صاحبان حقوق، بى آنكه آنان مطّلع شوند، وارد گردد و آنگاه به جدّ تمام استغاثه به درگاه حضرت «ربّ النّاس» و «ملك النّاس» و «اِله النّاس» برده، با انجام دستورالعملهایى كه در طریق توبه از گناهان دستهی دوّم بیان كردیم، از او بخواهد كه دلهاى صاحبان حقوق را از وى راضى گرداند و بار سنگین و شَرَربار «حقوق النّاس» را از دوش جان وى بردار و همچنین از گناه «طغیان» بر مقام ربوبیت خویش و تخلّف از فرامین الهیهاش نیز درگذرد و او را به آتش خشم و قهر خویش نسوزاند كه به تعبیر دعای شریف کمیل:
وَ هذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّمواتِ وَ الاَرْضُغ؛
این [عقوبتها كه نشأت گرفته از خشم خداست] آنچنان [كوبنده و سنگین] است كه آسمانها و زمین، توانایى استقامت در برابر آن را ندارند.
خودآزمایی
1- اقسام «گناهان» از آن نظر كه مورد تعلّق «توبه» قرار میگیرند را نام ببرید.
2- راه توبه از سه دسته گناهان (مورد سوال 1) را به طور مختصر بیان کنید.
3- امام صادق(ع) دربارهی گفتار خداوند عزّوجلّ که میفرماید: «...تُوبُوا إلَى اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً...» چه فرمودند؟
4- انواع «حقوق النّاس» را نام ببرید و درباره هر یک مختصری شرح دهید.
پینوشتها
[1]ـ سورهی تحریم، آیهی ۸.
[2]ـ بحارالانوار، ج 6، ص 22، ح 21، نقل از معانیالاخبار صدوق.
[3]ـ سورهی اسراء، آیهی 36.
[4]ـ کافی، ج 6، ص 432، ح 10 و وسائل، ج 2، ص 957.
[5]ـ اقبال، ص 308 و المراقبات حاج میرزا جوادآقا ملکی(رض)، ص 187، مفاتیحالجنان نیز در صفحهی 247 اجمالاً نقل کرده است.
[6]ـ تذکرةالمتّقین مرحوم بهاری همدانی(ره)، ص 21.
[7]ـ برای اطّلاع از شرح جزئیّات مسأله به کتب فقهیّه رجوع شود.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی