مقدّمه
لذّت عبادت
عبادت و راز و نیاز با معبود، آن هم در دِلِ شب، برای «اهل دل» لذّتی است فوق لذّتها كه شیرینی خاصّ و وصفناشدنی و قیاسناپذیر دارد. آنان كه توفیق رسیدن به كنارهای از این دریای بیكران نصیبشان گشته و قطرهای از آن اقیانوس ژرف و بیپایان به ذائقهی جانشان رسیده است، تمام دنیا و آنچه در آن است، در نظرشان پستتر از خاكی مینماید كه زیر پا میمالند و بر آن میگذرند، چنان كه امامشان، صادق آل محمّد(ع) میفرماید:
لَوْ یَعْلَمُ النّاسُ ما فی فَضْلِ مَعْرِفَةِ اللهِ تَعالی ما مَدُّوا اَعْیُنَهُمْ اِلی ما مُتِّعَ بِهِ الْاَعْداءُ مِنْ زَهْرَةِ الْحَیوةِ الدُّنْیا وَ نَعیمِها وَ کانَتْ دُنْیاهُمْ اَقَلَّ عِنْدَهُمْ مِمّا یَطَؤُونَهُ بِاَرْجُلِهِمْ وَ لَنَعَّمُوا بِمَعْرِفَةِ اللهِ تَعالی وَ تَلَذَّذُوا بِها تَلَذُّذَ مَنْ لَمْ یَزَلْ فی رَوْضاتِ الْجِنانِ مَعَ اَوْلِیاءِ اللهِ. اِنَّ مَعْرِفَةَ اللهِ اُنْسٌ مِنْ کُلِّ وَحْشَةٍ وَ صاحِبٌ مِنْ کُلِّ وَحْدَةٍ وَ نُورٌ مِنْ کُلِّ ظُلْمَةٍ وَ قُوَّةُ مِنْ کُلِّ ضَعْفٍ وَ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ سُقْمٍ.[1]
اگر مردم بدانند آنچه را كه در معرفةالله[2] و شناخت خداوند متعال هست از تعالی روح و كرامت نفس و تقرّب به نور عزّ و جلال بیپایان، هرگز به برخورداری دشمنان از زندگی [پر زرق و برق] دنیا و نعمتهای [جالب و دلربای] آن، که همچون شکوفه [و گلهای بهاری] میدرخشد، چشم نمیدوزند و نیز دنیای آنان در نزد اینان كمارجتر میشود از آنچه زیر پای خود میمالند [و بر آن میگذرند]. پس از معرفت خدا متنعّم میشوند و از آن لذّت میبرند؛ همانند لذّت آن كس كه همیشه در باغستانهای بهشت با دوستان خدا بوده است. حقیقت آن است كه شناسایی خدا [مایهی] انس در هر وحشت، یار غمگسار در هر [بیکسی و] تنهایی، نور در هر ظلمت، قوّت و نیرو در هر ضعف و داروی هر درد است.
همچنین، امام زینالعابدین(ع) در یكی از مناجاتهای منسوب به حضرتش، به ساحت اقدس حضرت معبود عرضه میدارد:
اِلهی مَنْ ذَا الَّذی ذاقَ حَلاوَةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مِنْکَ بَدَلاً وَ مَنْ ذَا الَّذی اَنِسَ بِقُرْبِکَ فَابْتَغَی عَنْکَ حِوَلاً.[3]
معبود من، كیست كه شیرینی محبّتت را چشیده باشد و آنگاه از تو روی گرداند و دیگری را به جای تو محبوب خود قرار دهد و كیست كه با قرب تو مأنوس گشته باشد و آنگاه آرزوی دل به دیگری بستن و به غیر تو پیوستن را به سرّ ضمیر خویشتن راه دهد؟
باز از آنحضرت در مناجات دیگرش نقل شده است:
قَدْ کُشِفَ الْغِطاءُ عَنْ اَبْصارِهِم وَانْجَلَتْ ظُلْمَةُ الرَّیْبِ عَنْ عَقائِدِهِمْ وَ ضَمائِرِهِمْ... وَ طابَ فی مَجْلِسِ الْاُنْسِ سِرُّهُمْ... وَ اطْمَأنَّتْ بِالرُّجُوعِ اِلی رَبِّ الْاَرْبابِ اَنْفُسُهُمْ... وَ قَرَّتْ بِالنَّظَرِ اِلی مَحْبُوبِهِمْ اَعْیُنُهُمْ... وَ رَبِحَتْ فی بَیْعِ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ تِجارَتُهُمُمْ.[4]
پرده از برابر چشم آن خدابینان كنار رفته و ظلمت شکّ و ریب از عقاید و عمق جانشان برطرف گردیده، سرّ و نهانشان در مجلس انس [با معبودشان] شاد و خرّم گشته، قلوبشان در اثر بازگشت به ربّ الارباب آرامشی كامل یافته، دیدگانشان با دیدن محبوبشان روشن شده و تجارتشان با فروختن دنیا به آخرت تجارتی سودمند آمده است.
همچنین، آنحضرت فرموده است:
اِلهی ما اَلَذَّ خَواطِرَ الْاِلْهامِ بِذِکْرِکَ عَلَی القُلُوبِ وَ ما اَحْلَی الْمَسیَر اِلَیْکَ بِالْاَوْهامِ فِی مَسالِکِ الْغُیُوبِ وَ ما اَطْیَبَ طَعْمَ حُبِّکَ وَ ما اَعْذَبَ شِرْبَ قُرْبِکَ.[5]
خدایا، چه لذّتبخش است خواطر الهامبخشی كه با یاد تو بر دلها میگذرد! و چه شیرین است سیر و سفری كه با مركب افكار نهان در راههای پنهان [از چشم كوتهنظران] به سوی تو انجام میپذیرد! و چه پاكیزه و دلپذیر است طعم محبّتت! و چه دلنشین و خوشگوار است آب تقرّب به ساحت اقدست!
ویژگی عبادت در هنگام شب
شب برای خلوت با محبوب، راز دل گفتن با معبود، قرار گرفتن جان در رهگذر جذبهها و خلسههای روحانگیز الهی و در نتیجه، انجذاب روح و كنده شدن آن از زمین و اوج گرفتن آن در آسمان معنویت و نزدیک گشتنش به كانون جمال و بها و نیز، عرض نیاز عاشقانه به درگاه خدا، فرصت بسیار مغتنمی است.
اُنس علی(ع) با شب
به طور طبیعی، هنگامی كه پردهی ظلمت شب بین انسان و دیگر اشیاء حایل میشود، نوعی انقطاع قهری از عالم برای انسان پیش میآید و آدمی به فطرت خود بازمیگردد و با محبوب اصیل خود دمساز و همراه میشود. در حالات امیر مؤمنان(ع) آمده است:
کانَ... یَسْتَوْحِشَ مِنَ الْدُّنْیا وَ زَهْرَتها وَ یَسْتَأْنِسَ بِاللَّیْلِ وَ وَحْشَتِهِ.[6]
آن امام بزرگ از دنیا و مناظر زیبا و دلربای آن تنفر و وحشت داشت، اما به شب و تاریكی وحشتانگیز آن به شدّت دلبسته و علاقهمند بود.
آری، آن عابد عارف و دوستدار كامل حق پیوسته در انتظار بود كه شب فرا رسد، پردهی ظلمت شب بین او و دیگران حایل گردد و خلوتخانهی اُنس با حضرت معبود تشكیل شود، تا او بتواند با فراغت خاطر و آرامش دل به راز و نیاز با خدایش بپردازد، اسرار ناگفتنی خود را با محرم اسرارش در میان بگذارد و التهابات درونیاش را با آب مناجات با پروردگارش فرو بنشاند و آنقدر بنالد و اشک بریزد تا آن كه در كنار نخلهای خاموش بیابان آرام بر زمین افتد.
وای از اسرار درون دل شب
شب چهها دیده به عالم، یا ربّ
وصلها دیده پس از راز و نیاز
هجرها دیده پُر از سوز و گداز
علی آن شیر خدا، شاه عرب
الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است
دل شب محرم سرّ الله است
شب شنیده است مناجات علی
جوشش چشمهی حبّ ازلی
بنابراین، شایستهی شأن پیروان مكتب امام عارفین، علی(ع) در عمل به احكام شریعت، پیروی در امر تهجّد، شبزندهداری و استغفار سحرگاهی است؛[7] چنان كه آنحضرت در وصف پرهیزكاران و پیروان راستین خود فرموده است:
اَمَّا اللَّیلُ فَصافّوُنَ اَقْدامَهُمْ تالِینَ لِاَجْزاءِ الْقُرْآنِ یُرَتِّلُونَهُ تَرْتیلاً یُحَزِّنُونَ بِهِ اَنْفُسَهُمْ وَ یَسْتَثیرُونَ بِهِ دَواءَ دائِهِمْ... فَهُمْ حانُونَ عَلی اَوْساطِهِمْ مُفْتَرِشُونَ لِجِباهِهِمْ وَ اَکُفِّهِمْ وَ رُکَبِهِمْ وَ اَطْرافِ اَقْدامِهِمْ یَطْلُبُونَ اِلَی اللهِ تَعالی فی فَکاکِ رِقابِهِمْ.
چون شب فرا رسد، [آن بیداردلان] پاهای خود را [برای قیام به عبادت و نماز] جفت میكنند و در كنار هم قرار میدهند، در حالی كه آیات قرآن را شمرده و آرام و با تأمّل و دقّت تلاوت میكنند و با دلی شكسته و محزون، داروی دردهای [روحی] خود را در آیات قرآن میجویند... سپس كمر را [به ركوع در عبادت] خم میكنند و پیشانی و كف دستها و زانوها و سر انگشت پاها را [به حالت سجده] به خاک میسایند و [از این راه] از خداوند متعال، آزادی خویش را [از عذاب جهنم] میطلبند.
ترغیب نسل جوان به عبادت وظیفه است
اینک كه به فضل الهی، گرایش نسل جوان به خودسازی و پیشرفت در مسیر نزدیكی به خدا، آشكارا در جامعهی اسلامیمان دیده میشود، در این موقع هدایت و تشویق و ترغیب این نسل نوخاستهی آمادهی ارتقاء از هر راه ممكن و مشروع، از لوازم انساندوستی و حقپرستی و رمز علاقهمندی به ترویج اسلام و قرآن به شمار میآید.
از این رو، این حقیر سراپا تقصیر به منظور تذكّر و تشویق آن دسته از بیداردلان خداجو كه آمادگی دارند به تلطیف روح و تقریب جان بپردازند، در این جزوهی مختصر، قسمتی از آیات و روایات را در فضیلت و آداب نماز شب، گرد آوردی نموده است، به امید آنكه به لطف خدا اثری در دلی بگذارد و از آن اثر، رشحهای هم عاید این نویسندهی بینوا گردد و در نتیجه، این كار بسیار كوچكش مورد قبول درگاه خداوند بزرگ و اولیای گرامیاش قرار گیرد كه:
اُحِبُّ الصّالِحینَ وَ لَسْتُ مِنْهُمْ / لَعَلَّ اللهَ یَرْزُقُنِی الصَّلاحا
اَللّهُمَّ احْمِلْنا فِی سُفُنِ نَجاتِکَ وَ مَتّعْنا بِلَذیذِ مُناجاتِکَ وَ أوْرِدْنا حِیاضَ حُبِّکَ وَ اَذِقْنا حَلاوَةَ وُدِّکَ وَ قُرْبِکَ وَ اجْعَلْ جِهادَنا فیکَ وَ هَمَّنا فِی طاعَتِکَ وَ أخلِصْ نِیّاتِنا فِی مُعامَلَتِکَ فَاِنّا بِکَ وَ لَکَ وَ لا وَسیَلةَ لَنا اِلَیْکَ اِلّا أَنْتَ.[8]
از برادران و خواهران ایمانی خود نیز التماس دعا و استغفار در وقت سحر دارم.
خودآزمایی
1- چه زمانی برای انجذاب روح و كنده شدن آن از زمین و اوج گرفتن آن در آسمان معنویت و ، عرض نیاز عاشقانه به درگاه خدا مناسب است؟
2- نتایج و آثار كه شناسایی خدا را بیان کنید.
پینوشتها
[1]ـ وافی، طبع اسلامیّه، جلد 1، صفحات 42 و 43.
[2]ـ عبادت در صورتی ارزنده است كه از معرفت جوشيده باشد و موجب فراوانی آن گردد. حديث، اگر چه در باب معرفت است، ولی با توجّه به این واقعیّت، با بحث عبادت تناسب كامل دارد.
[3]ـ مناجاةُالمحبین، از مناجات خمس عشرة، مفاتیحالجنان، صفحهی 124.
[4]ـ بخشهایی از مناجاةُالعارفین، از مناجات خمس عشرة، مفاتیحالجنان، صفحهی 127.
[5]ـ بخش دیگری از مناجاةُالعارفین.
[6]ـ سفینةالبحار، کلمهی (اَعْداء)، صفحهی 170، ضمن روایت عدیّ بن حاتم در حضور معاویه.
[7]ـ بدون تردید، شیعهی واقعی كسی است كه در ابعاد حيات اسلامی، با رعايت تمام حدود و شرايط زمانی و مكانی و ديگر ويژگیهای فردی، اجتماعی، سیاسی و عبادی (چه در مسائل مربوط به دنيا و چه در مسايل مربوط به آخرت) پيرو مكتب اهل بیت رسالت(ع) باشد؛ چنانکه ضمن یکی از بیانات امام اميرالمؤمنين(ع) در وصف شيعه آمده است: «رُهبانٌ بِاللَّیْلِ اُسْدٌ بِالنَّهارِ»؛ شیعیان من پارسیان شب و شیران روزند (بحارالانوار، جلد 68، صفحهی 191، حدیث 47).
البتّه، چون این جزوهی مختصر به موضوع نماز شب اختصاص دارد، بحث دربارهی دیگر مسائل اسلامی، خارج از موضوع آن خواهد بود و ما نيز به آن اشاره نمیكنيم.
[8]ـ بخشی از مناجاةالمطیعین، از مناجات خمس عشرة، مفاتیحالجنان، صفحهی 123.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی