کد مطلب: ۵۲۰۹
تعداد بازدید: ۱۴۰۶
تاریخ انتشار : ۱۵ دی ۱۴۰۰ - ۱۳:۲۰
شرح دعای مکارم‌الاخلاق| ۱۰۹
با توجّه به معنای ذکر شده می توان از دعای امام علیه السّلام چنین به دست آورد که حضرت از خداوند متعال تقاضا می کنند که بدبینی و عدم اطمینان افراد صالح و شایسته را در مورد من به اطمینان و ثقه تبدیل بفرما.

در ادامه دعای مکارم الاخلاق، امام سجّاد علیه السّلام به درگاه خداوند متعال چنین عرضه می دارند: «وَ مِنْ ظِنَّةِ أهْلِ الصَّلاح الثّقَةَ». و بدبینى شایستگان را به اعتماد مبدّل فرما.


شرح واژگان


در مورد معنای لغوی واژگان «ظِنّة» و «ثقة» در ریاض السالکین آمده است:

«و الظنّة بالكسر: التهمة، ... و الثقة: الائتمان».

و «الظِنّة» یعنی: تهمت و «الثقة» به معنای امین شمردن است.[1] معمولا مقدمه تهمت، سوء ظنّ به فرد است. یعنی ابتدا نسبت به او سوء ظن پیدا می شود و پس از آن مورد تهمت قرار می گیرد. شهید محراب آیت الله دستغیب در این باره می نویسد: «سوء ظنّ: قسم دیگر از بهتان كه ندانسته چیزى را به كسى ببندد، پس سبب آن غالبا سوء ظن است یعنى چیزى را كه از كسى دیده یا شنیده، حمل بر فساد كند و گمان خود را پیروى نماید و به احتمال صحیح و جهت صلاح در آن كار اعتنائى نكند».[2]
واژه «الصَّلَاح»‏ نقطه مقابل فساد و تباهى است و بیشتر كاربردش در افعال و كارهاست. در قرآن واژه صَلَاح‏ گاهى در مقابل فساد و زمانى در مقابل زشتى و بدى آمده است.[3] لذا معنی «اهل الصلاح» یعنی کسانی که اهل پرهیز از فساد و تباهی هستند و از زشتی ها و بدی ها دوری می جویند. اهل صلاح کسانی هستند که با کیمیای تقوا گوهر جانشان را جلا داده و اهل رشد و تعالی اخلاق شده اند. عبارت «اهل» در این جا از اهلیت ایشان در دوری جستن از فساد و تباهی دلالت می کند. یعنی این طور نیست که تنها گاهی از تباهی و زشتی بپرهیزند، بلکه بر اثر مداومت نسبت به پرهیز از بدی ها و اصلاح نفس، ملکه تقوا و دوری از گناه در عمق جانشان نفوذ یافته است.
بنا بر این ترجمه عبارت بر اساس لغت چنین می شود: خدایا! سوء ظن و تهمت اهل صلاح را به اطمینان و امین شمردن تبدیل کن. در ترجمه «استاد ولی» معنی این عبارت به شکل روان و شیوا چنین آمده است: «بدبینى شایستگان را به اعتماد (تبدیل کن)».


شرح دعا


با توجّه به معنای ذکر شده می توان از دعای امام علیه السّلام چنین به دست آورد که حضرت از خداوند متعال تقاضا می کنند که بدبینی و عدم اطمینان افراد صالح و شایسته را در مورد من به اطمینان و ثقه تبدیل بفرما.
حال این جا این سوال مطرح می گردد که مگر اهل صلاح و افراد شایسته ای که با تهذیب نفس، خود را به زیور تقوا و صلاح آراسته اند، نسبت به دیگران سوء ظن پیدا کرده و ایشان را مورد تهمت قرار می دهند؟ با علم به آیات و روایات فراوان در مورد مذمّت سوء ظن و تهمت، آیا سوء ظن و تهمت با صلاح و شایستگی مؤمن سنخیت دارد؟ در پاسخ این سوال دو دسته نظر از سوی شارحین دعای مکارم الاخلاق مطرح شده است که پس از ذکر مقدمه ای در مورد سوء ظن و تهمت بیان خواهد گردید.


سوء ظنّ


در آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السّلام از سه نوع سوء ظنّ و بدبینی سخن به میان آمده است: 1- سوء ظنّ به خدا 2- سوء ظنّ به خود 3- سوء ظنّ به مردم.


1- سوء ظن به خداوند متعال


البته در شرح این فراز از دعای امام سجاد علیه السّلام، مسئله بدبینی و سوء ظن به مردم مطرح شده است ولی به مناسبت، خوب است از دو قسم دیگر از اقسام سوء ظن (نسبت به خالق متعال و نسبت به خود) نیز بحثی داشته باشیم. قرآن کریم در سوره فتح، منافقین و مشرکین را به بدبینی نسبت به خداوند متعال توصیف نموده و می فرماید:

«وَ یعَذِّبَ الْمُنافِقِینَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْمُشْرِكِینَ وَ الْمُشْرِكاتِ الظَّانِّینَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دائِرَةُ السَّوْءِ وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ وَ لَعَنَهُمْ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِیراً».

و (نیز) مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشرك را كه به خدا گمان بد مى ‏برند مجازات كند، (آرى) حوادث ناگوارى (كه براى مؤمنان انتظار مى ‏كشند) تنها بر خودشان نازل مى‏ شود! خداوند بر آنان غضب كرده و از رحمت خود دورشان ساخته و جهنم را براى آنان آماده كرده و چه بد سرانجامى است.[4]
سوء ظنّ نسبت به خداوند - یعنى نسبت به وعده‏ هاى او، نسبت به رحمت و كرم بى پایان او- بسیار زشت و زننده است، و نشانه ضعف ایمان و گاه نشانه عدم ایمان است. قرآن كرارا از سوء ظن افراد بى ایمان، و یا ضعیف الایمان، مخصوصا به هنگام بروز حوادث سخت اجتماعى و طوفان هاى آزمایش یاد مى ‏كند، كه چگونه مؤمنان در این مواقع با حسن ظن تمام، و اطمینان به لطف پروردگار ثابت قدم مى ‏مانند امّا افراد ضعیف و ناتوان زبان به شكایت مى ‏گشایند، همان طور كه در داستان فتح حدیبیه نیز منافقان و همفكران آن ها گمان بد بردند و گفتند: محمد صلّی الله علیه و آله و یارانش به این سفر مى ‏روند و باز نمى ‏گردند، گویى وعده‏ هاى الهى را به فراموشى سپردند، و یا نسبت به آن بد بین بودند.
مخصوصا نمونه روشنى از آن در میدان جنگ احزاب هنگامى كه مسلمانان سخت تحت فشار قرار گرفتند ظاهر شد، و خداوند گمان هاى سوء گروهى را سخت نكوهش كرد:

«إِذْ جاؤُكُمْ مِنْ فَوْقِكُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْكُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا هُنالِكَ ابْتُلِی الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالًا شَدِیداً»

به خاطر بیاورید زمانى را كه آن ها (لشكر احزاب) از سمت بالا و پائین شهر شما وارد شدند (و مدینه را محاصره كردند) و زمانى را كه چشم ها از شدت وحشت خیره شده، و جان ها به لب رسیده بود، و گمان هاى بدى به خدا می بردید، در آن جا مؤمنان آزمایش شدند و تكان سختى خوردند.[5] حتى در آیه 154 آل عمران این گونه گمان ها را «ظن الجاهلیة» (گمان هاى دوران جاهلیت) خوانده است. به هر حال مساله حسن ظن به خدا، و وعده رحمت و كرم و لطف و عنایت او از نشانه ‏هاى مهم ایمان و از وسائل مؤثر نجات و سعادت است.[6]


حسن ظنّ به خدا


در روایات متعددی دستور به حسن ظن نسبت به خداوند متعال داریم. حسن ظن به معنى خوش بینى و گمان نیك است، در برابر سوء ظن كه به معنى بد بینى و بدگمانى است، خداوند متعال براى تحریك نور امید در دل بندگان به آن ها تذكر می دهد كه به من حسن ظن داشته باشید یعنى چون توبه و استغفار می كنید، دعا و مسألت می نمائید، بر من توكل و اعتماد می كنید، بدانید كه چون مقرون به شرائط باشد، حاجت شما اجابت شود و اگر مأیوس و بدگمان باشید، در صحت علم و حكمت خدا خدشه كرده ‏اید.[7] در روایتی امام صادق علیه السلام در تبیین ماهیت حسن ظن به خدا می فرمایند:

«حُسْنُ الظَّنِّ بِاللَّهِ أَنْ لَا تَرْجُوَ إِلَّا اللَّهَ وَ لَا تَخَافَ إِلَّا ذَنْبَكَ». ‏

حسن ظن به خداوند آن است که به کسی جز خدا امید نداشته باشی و از چیزی جز گناهانت نترسی.[8] بنا بر این امید داشتن به غیر خداوند و ترسیدن از هر چیزی جز معصیت خویش، از مقوله سوء ظن به خدای متعال محسوب می گردد.
ائمه علیهم السلام نوع برخورد حق تعالی با بندگان را نتیجه حُسن ظن یا سوء ظن ایشان نسبت به خداوند متعال می دانند. در روایتی از امام رضا علیه السلام آمده است:

«أَحْسِنْ‏ بِاللَّهِ‏ الظَّنَ‏ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ أَنَا عِنْدَ ظَنِّ عَبْدِی إِنْ خَیراً فَخَیرٌ وَ إِنْ شَرّاً فَشَرٌّ».

به خداوند حسن ظن داشته باش که همانا خداوند عز و جل می فرماید من نزد ظن بنده خود هستم، اگر (گمان او به من) خیر است، من هم با او به خیر رفتار می کنم، و اگر شرّ است، من نیز با او به شر برخورد خواهم کرد.[9]
این مطلب نشان گر آن است که حسن ظن به خداوند متعال، بسیار در عملکرد انسان تأثیرگذار است. به طوری که انسان به هر مقدار باورهای درست و خوبی نسبت به خالق خود داشته باشد، به همان میزان رفتار نیکوتری خواهد داشت به گونه ای که موجب سعادتمندی او می گردد. چگونه ممکن است که بنده به خدای خود بدگمان باشد و با این وجود در جهت رضایت او قدم بردارد؟! لذا در روایتی از رسول خدا صلّی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند:

«لَا یمُوتَنَّ أَحَدُكُمْ حَتَّى یحْسِنَ ظَنَّهُ‏ بِاللَّهِ (عَزَّ وَ جَلَّ)، فَإِنَّ حُسْنَ الظَّنِّ بِاللَّهِ ثَمَنُ الْجَنَّةِ».

نباید یکی از شما بمیرد تا این که گمانش را به خدا نیکو کند پس به درستی که حسن ظن به خدا بهای بهشت است.[10] بنا بر این حُسن ظن به خدا بدان معنا نیست که به تنهایی برای سعادت انسان کافی باشد، بلکه خوش گمانی به پروردگار متعال – که از ایمان به او سرچشمه می گیرد- در کنار عمل صالح است که مؤمن را به سمت رضوان پروردگار سوق می دهد.
ادامه این بحث را در نوشتار بعد دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی


1- سوء ظن به خدا را با بیان آیه از قرآن توضیح دهید؟
2- حسن ظن به خدا به چه معناست؟ روایتی در این رابطه بنویسید؟

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1] ریاض السالكین فی شرح صحیفة سید الساجدین ج ‏3 ص 320.
[2] گناهان کبیره ج 2 ص 372.
[3] ترجمه مفردات راغب ج 2 ص 412.
[4] سوره فتح/ آیه 6 (ترجمه مکارم).
[5] سوره احزاب/ آیه 10 و 11.
[6] تفسیر نمونه ج ‏22 ص 37 و 38.
[7] أصول الكافی (ترجمه مصطفوى) ج ‏3 ص 114.
[8] الكافی (ط - الإسلامیة) ج‏2 ص 72.
[9] عیون أخبار الرضا علیه السلام ج ‏2 ص 20.
[10] الأمالی (للطوسی) ص 379.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: