نام: همنام پیامبر(ص) (م ـ ح ـ م ـ د) (ع)
القاب معروف: مهدی موعود، امام عصر، صاحب الزّمان، بقیّةالله، قائم و... (اَرْواحُنالَهُ الْفِداءُ)
پدر و مادر: امام حسن عسکری(ع)، نرجس(س)
وقت و محلّ تولّد: روز 15 شعبان سال 255 یا 2۵۶ هجری قمری، در سامره متولّد شد، و حدود پنج سال کفالت پدر، به طور مخفی بود.
دوران زندگی: در چهار بخش؛
۱ـ دوران کودکی حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر و در پشت پردهی خفاء، تا از گزند دشمنان محفوظ بماند؛ و هنگامی که در سال 260 پدرش شهید شد، مقام امامت به او محوّل گردید.
۲ـ غیبت صغری: از سال 260 ﻫق شروع شد و در سال 329 که حدود 70 سال میشود پایان یافت. (اقوال دیگری نیز گفته شده است)
۳ـ غیبت کبری: که از سال 329 شروع شد، و تا وقتی که خدا بخواهد و ظهور کند، ادامه خواهد یافت.
۴ـ دوران درخشان ظهور آن حضرت و حکومت جهانی او.
نُوّاب اربعه: آن حضرت در دوران غیبت صغری (70 سال) با چهار نفر به تناوب، به طور مستقیم تماس داشت، و آنها که «نایبان چهارگانه» نام دارند، واسطه بین او و مردم بودند، که به ترتیب عبارتند از: عثمان بن سعید، محمّد بن عثمان، حسین بن روح و علی بن محمّد سیمری، و هنگام وفات علی بن محمّد سیمری، امام زمان(ع) به او دستور داد برای خود جانشین تعیین نکند.
نُوّاب عامّ: پس از غیبت کبری، آن حضرت، نایبان عام دارد، که به طور مستقیم، مشخّص نشدهاند، بلکه اوصاف آنها گفته شده و مردم میتوانند بوسیلهی او صاف، آنها را بشناسند، و آنها عبارتند از فقیه جامع الشّرائط (مرجع تقلید) که به عنوان ولایت فقیه، و «ولیّ فقیه» خوانده میشوند، و در عصر غیبت، مردم به آنها رجوع میکنند، زیرا امام عصر(ع) آنها را حجّت بر مردم قرار داده است و فرموده، حکم آنها حکم من است، و مخالفت با آنها مخالفت با من است.[1]
احمد بن اسحاق (وکیل امام حسن عسکری(ع) در قم، که قبرش کنار مسجد امام قم است) میگوید: به حضور امام حسن عسکری(ع) رسیدم... عرض کردم: «جانشین شما کیست؟».
آن حضرت با سرعت وارد اطاق شد و پسری را بر دوش گرفت و آورد، دیدم چهرهی آن پسر، مانند ماه شب 14 میدرخشد، فرمود: «جانشین من این است، که همنام و هم کُنیهی پیامبر خدا(ص) میباشد، که سراسر زمین را پر از عدل و داد کند، همانگونه که پر از ظلم و جور شود، ای احمد! مَثَل او در اُمّت مانند مَثَل خضر نبی، و ذوالقرنین است که غیبت طولانی کند، سوگند به خدا در آن عصر، نجات نمییابد مگر کسی که در عقیده به امامت او، استوار باشد، و توفیق دعا برای سرعت در فرا رسیدن ظهور آن حضرت یابد».
احمد عرض کرد: آیا برای اطمینان قلبم، علامتی هست؟
ناگاه آن آقازاده (که در آن وقت سه ساله بود) با زبان عربی فصیح فرمود:
اَنَا بَقِیَّةُ اللهِ فِی اَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ اَعْداءِ اللهِ فَلا تَطْلُبْ اَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یا اَحْمَدَ بْنِ اِسْحاقٍ
:«من بقیّهی الهی در زمین خدا هستم، و انتقام گیرنده از دشمنان خدا میباشم، بنابراین ای احمد! بعد از آنکه بالعیان مرا دیدی، به دنبال دلیل دیگر نباش».
احمد میگوید: بسیار خوشحال شدم و از محضر امام حسن(ع) با کمال شادی بیرون آمدم، فردای آن روز، بار دیگر به حضور آن حضرت رفتم و عرض کردم: «از این منّتی که بر من نهادی و جانشین خود را به من نشان دادی، بسیار مسرور گشتم، اکنون یک سؤال دارم (فرمودی: مثال او مانند خضر و ذُوالقرنین است) در چه جهت به آنها شباهت دارد؟
امام حسن(ع) فرمود: «در طول غیبت شباهت به آنها دارد».
عرض کردم: «ای فرزند رسول خدا! غیبت او طولانی میگردد؟».
فرمود: «آری، آنچنان غیبت او طولانی میشود که بسیاری از معتقدان به او از این عقیده بر میگردند و تنها کسانی که پیوندشان با ولایت ما، قوی است و قلبشان پر از ایمان است، و از طرف روح القدس، تأیید میگردند باقی میمانند» سپس فرمود:
«ای احمد! این راز و سرّی از رازها و اسرار خداست، آن را باور کن و از سپاسگزاران باش، تا در قیامت در درجهی اعلا، با ما باشی»[2].
[1]. اصول کافی، ج ۱، ص ۶۷ ـ وسائل الشّیعه، ج ۱۸، ص ۹۸.
[2]. کشف الغمّه، ج ۳، ص ۴۴۸.