کد مطلب: ۵۲۴۳
تعداد بازدید: ۴۰۴
تاریخ انتشار : ۲۸ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۶
مظلومیت برترین بانو | ۲
دوست داشتن علی علیه السلام با دوستی منافقان، قابل جمع نیست؛ لذا، اگر کسی به امامت علی علیه السلام و ولایت آن حضرت پس از پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله معتقد باشد و از طرفی، منافقان را دشمن ندارد، چنین فردی، خودش منافق است...

بخش دوّم: نگاهی به جایگاه و منزلت امیرمؤمنان علی(ع) در پیشگاه پیامبر(ص)

 

آزار علی علیه السلام، آزار پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله است


پیش‌تر، سخن در این بود که به راستی، آزار فاطمه علیها السلام در واقع، آزار پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله است، اینک روایتی را می‌خوانیم که در آن، آزار علی علیه السلام، همان آزار پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله دانسته شده است.
احمد بن حنبل در المسند می‌گوید: پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله فرمود:
مَن آذَی عَلیّاً فَقَد آذَانِی؛
«هر که علی را بیازارد، در واقع مرا آزرده است».[1]
این حدیث، در منابع بسیاری از جمله: صحیح (تألیف: ابن حِبّان)، المستدرک (تألیف: حاکم نیشابوری)، الإصابه (تألیف: ابن حجر) و أُسد الغابه (تألیف: ابن اثیر) نقل شده است.[2]
متّقی هندی این روایت را در کتاب کنز العمّال از ابن شِیبه و احمد بن حنبل نقل کرده است.[3]
بُخاری در تاریخ خود، و طبرانی و دیگران نیز این حدیث را آورده‌اند.[4]


کینه‌ورزی با علی علیه السلام، نفاق است


مُسلم در صحیح خود، روایتی را از علی علیه السلام ـ با تأکید و سوگند ـ نقل کرده است که آن حضرت فرمود:
وَالَّذِی فَلَقَ الحبَّه وَ بَرأ النّسمَة! إنَّه لِعَهدِ النَّبِیِّ الأُمِیِّ إلَیَّ: أن لَا یُحبّنِی إلاّ مُؤمِن وَلا یُبغِضی إلاّ مُنافِق؛[5]
«سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید! عهد و پیمانی است از پیامبر اُمّی به من، که: جز مؤمن مرا دوست نمی‌دارد و جز منافق مرا دشمن نمی‌شمارد».
این روایت، با همین متن و نظیر آن، در منابع بسیاری از پیشوایان اهل سنّت از جمله: نَسایی، تِرمذی، ابن ماجه نقل شده است.[6]
همچنین احمد در المسند، حاکم در المستدرک و متّقی هندی در کنز العمّال، آن را نقل کرده‌اند.[7]
در مسند احمد و صحیح تِرمذی این گونه آمده است:
اُمّ سلمه گوید که پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله همواره می‌فرمود:
لا یُحِبُّ عَلِیًاً مُنافِقٌ، وَلا یُبْغِضُهُ مُؤْمِنٌ ؛
«منافق هرگز علی را دوست نمی‌دارد و مؤمن، هیچ‌گاه او را دشمن نمی‌شمارد».
جالب توجّه این که از این احادیث، چنین استفاده می‌شود که:
دوست داشتن علی علیه السلام با دوستی منافقان، قابل جمع نیست؛ لذا، اگر کسی به امامت علی علیه السلام و ولایت آن حضرت پس از پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله معتقد باشد و از طرفی، منافقان را دشمن ندارد، چنین فردی، خودش منافق است و از جانب هر دو گروه مؤمنان و منافقان نیز رانده خواهد شد؛ چرا که از یک سو، منافقان، به ولایت علی علیه السلام معتقد نیستند و این فرد، معتقد است؛ از طرفی، مؤمنان، منافقان را دوست نمی‌دارند و این فرد، منافقان را دشمن نمی‌دارد.
بنا بر این، در هیچ حالی و به هیچ شکلی، این دو موضوع با یکدیگر قابل جمع نیستند.


پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله از خیانت امّت خبر می‌دهد


حاکم نیشابوری در المستدرک، روایتی را از علی علیه السلام نقل می‌کند که حضرتش فرمود:
إنَّه مِمَّا عَهِدَ إلیَّ النَّبیّ صَلّی الله علیه وآله أنّ الأُمّةَ سَتَغدرَ بِی بعدَه؛
«از پیمان‌هایی که پیامبر صلّی الله علیه وآله از من گرفته این است که اُمّت پس از او، به من خیانت خواهند کرد».[8]
حاکم نیشابوری پس از نقل این روایت می‌نویسد: اَسناد این روایت صحیح است.
ذهبی نیز در تلخیص المستدرک می‌نویسد: این روایت صحیح است.[9]
این در حالی است که علمای اهل سنّت مقرّر کرده‌اند که هر حدیثی که در تصحیح آن، ذهبی با حاکم نیشابوری همراه و موافق باشند، در حکم دو حدیث صحیح است.
گفتنی است که این حدیث را ابن ابی شِیبه، بزّار، دارقُطْنی، خطیب بغدادی، بیهقی و دیگران نیز نقل کرده‌اند.[10]


خودآزمایی


1- حدیثی از پیامبر(ص) درباره آزار حضرت علی(ع) را ذکر کنید.
2- توضیح دهید از حدیث «منافق هرگز علی را دوست نمی‌دارد و مؤمن، هیچ‌گاه او را دشمن نمی‌شمارد» چه نتیجه‌ای استخراج می‌شود؟
3- علمای اهل سنّت درباره احادیث چه چیزی را مقرّر کرده‌اند؟

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1]ـ مسند احمد: ۳/۴۸۳.
[2]ـ صحیح ابن حِبّان: ۱۵/۳۶۵، المستدرک: ۳/۱۲۱، الإصابه: ۴/۵۳۴، أُسد الغابه: ۴/۱۱۴.
[3]ـ کنزالعمّال: ۱۱/۶۰۱.
[4]ـ المستدرک: ۳/۱۲۲، مجمع الزوائد: ۹/۱۲۹، در أُسد الغابه و الإصابه، در شرح حال عدّه‌ای از ائمّه نقل شده است.
[5]ـ صحیح مُسلم: ۱/۶۱، کتاب الإیمان، باب بیان اطلاق اسم الکفر علی من ترک الصلاة.
[6]ـ سنن ابن ماجه: ۱/۴۲، سنن نَسایی: ۸/۱۱۷، سنن ترمِذی: ۵/۲۹۹.
[7]ـ مسند احمد: ۱/۸۴، ۱۲۸، کنزالعمّال: ۱۳/۱۲۰ شماره‌ی ۳۶۳۸۵.
[8]ـ المستدرک: ۳/۱۴۰.
[9]ـ تلخیص المستدرک: ۳/۱۴۰.
[10]ـ تاریخ بغداد: ۱۱/۲۱۶، تاریخ مدینة دمشق، ۴۲/۴۴۷، تذکرة الحفاظ: ۳/۹۹۵.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سیّدعلی حسینی میلانی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: