از آیات اول سورهی مزّمّل چنین استنباط میشود كه آدمی برای حمل بار سنگین قرآن با عقل و قلب و جوارح، به نیروی خاصّ الهی نیاز دارد. آن نیرو نیز از راه قیام در دل شب برای نماز، به دست میآید؛ تا آن جا كه رسول اعظم حقّ(ص) به قیام در شب و تلاوت آیات قرآن مأمور میگردد تا آمادگی لازم را برای تلقّی قول ثقیل قرآن كریم به دست آورد كه:
یا اَیهَا الْمُزَّمِّلُ * قُمِ اللَّیلَ اِلّا قَلِیلاً * نِصْفَهُ اَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِیلاً * اَوْزِدْ عَلَیهِ وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتیلاً * اِنّا سَنُلْقی عَلَیکَ قَوْلاً ثَقِیلاً.[1]
ای جامهی خواب به خود پیچیده، شب را به پا خیز؛ مگر اندكی از آن. نیمهی آن را [در حال قیام] باش یا کمی از آن بکاه. یا بر آن [چیزی] بیفزا. قرآن را شمرده بخوان [شمرده خواندنی که توأم با تفهّم و اقبال قلب و عزم بر عمل باشد]، زیرا ما به تو گفتاری سنگین القاء خواهیم کرد.
همچنین نایل گشتن آنحضرت(ص) به مقام محمود كه عبارت از شفاعت کُبْری در روز جزاست،[2] در گرو شبخیزی و تهجّد ارائه گردیده و خطاب به آنحضرت وحی شده است كه:
وَ مِنَ اللَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسى اَنْ یبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً.[3]
پاسی از شب را از خواب برخیز و به تلاوت قرآن [و نماز] بپرداز كه این وظیفهای برای توست، تا پروردگارت تو را به مقامی درخور ستایش برانگیزد.
هر چند مخاطب در این آیهی شریفه و همچنین آیات آغازین سورهی مزمّل، شخص رسول اكرم(ص) است، ولی از نظر تأثیر عبادت در تلطیف و تقویت روح انسان مؤمن، باید بگوییم هر فرد با ایمانی كه خواهان درک معارف آسمانی قرآن در سطحی عالیتر است یا میخواهد به اخلاق والای قرآنی زیبنده شود و در مفاهیم عالی صبر و شكر و رضا و توكّل و تسلیم و اخلاص و یقین، به سر حدّ وجدان و تحقّق عینی برسد، و در مقام عمل نیز نشاط و رغبتی تمام برای امتثال اوامر قرآن در خویش احساس كند و بالاخره، در مرحلهی ابلاغ و دعوت مردم به صراط مستقیم دین، نیروی تحمّل انواع سختیها را به دست آورد و در میدان بذل مال و جان، عاشقانه قدم به پیش بگذارد و سرانجام، در روز رستاخیز عظیم به سهم در حّد خود، دارای حظّی بزرگ از مقام محمود و منصب شفاعت گردد، لازم است مقداری از شب را برای نماز و تلاوت قرآن و عرض نیاز به درگاه خالق یكتا از خواب برخیزد و در ساعاتی كه بر اثر فرونشستن غوغایِ زندگی مادّی و کنار رفتن انواع شواغل حسّی، نوعی آرامش فکر و حضور قلب برایش میسّر شده است، به تحصیل طهارت خاصّ روحی كه شرط لازم برای تماس با حقایق مكنون قرآن كریم است، بپردازد كه میفرماید:
فَلا اُقْسِمُ بِمَواقِعِ النُّجُومِ * وَ اِنَّهُ لَقَسَمُ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ * اِنَّهُ لقُرْآنٌ کَریمٌ * فی كِتابٍ مَكْنُونٍ لا یمَسُّهُ اِلَّا الْمُطَهَّرُونَ.[4]
به جایگاههای ستارگان سوگند و این [اگر بدانید] سوگندی بزرگ است كه به طور حتم، قرآن كریم و صاحب منزلت [در نزد خدا] در كتابی پوشیده و نهان است و كسی جز پاکشدگان [از آلودگی گناهان] با آن تماس نمییابد.
آری، همچنان که جواز تماسّ بدنی با نوشتهی قرآن مشروط به طهارت از حدث[5] است، تماسّ قلبی با حقایق پنهان قرآن نیز، مشروط به طهارت روح از پلیدی گناه و خالی كردن قلب از غیر خداست. البتّه، درجهی اعلا و مرحلهی نهایی طهارت روح از پلیدیها و تماسّ قلب با حقیقت نهانی قرآن در انحصار خاندان عصمت(ع) است كه خدا دربارهی آنان فرموده:
اِنّما یریدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهِّرَكُمْ تَطْهیرا.[6]
همانا ارادهی همیشگی خدا بر این است كه هر گونه پلیدی را از [ساحت[ شما اهل بیت [خاندان نبوّت] دور بدارد و شما را [از مطلق ناپاکی] پاک نگه دارد.
ولی با این وصف، هر فرد مؤمن به قرآن و مكلّف به تدبّر در آن نیز میتواند در حدّ توان و استعداد و اندازهی ایمان و عمل، در مقام تحصیل طهارت و سپس ورود به دریای ژَرف معارف قرآن و برخورداری از آن برآید. این كار هم، به حكم خود قرآن کریم، مرهون تهجّد و شبخیزی و اشک و آه نیمهشبان است.
هر گنج سعادت كه خداداد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود
در شب به علّت بسته بودن چشم و گوش از دیدنیها و شنیدنیها دل انسان فارغ است و طبعاً حضور قلب و طمأنینهی نفس، بیشتر و همگامی دل با زبان در ذكر و دعا و تلاوت قرآن صادقتر است و به نشاط و اخلاص در عمل نزدیکتر:
اِنَّ نَاشِئَةَ اللَّیلِ هِیَ اَشَدُّ وَطْأً وَ اَقْوَمُ قیلاً.[7]
شبخیزی [یا روح شبخیز به عبادت] در ثبات قدم، محكمتر است و در صداقت گفتار، راسختر.
در شب، دل زنده را به حق میل بود
در دیدهی شب روانِ او سیل بود
بر روز مفاخرت كنی می شاید
ای شب چو چراغ تو قُمِ اللَّیل بود
امّا در روز انسان در مسیر پر غوغای كسب روزی و تحصیل مهمّات زندگی، همواره در جنب و جوش است و با انواع كارهایی كه آرامش خاطر را به هم میزند، روبروست:
اِنَّ لَکَ فِی النَّهارِ سَبْحاً طَویلاً.[8]
از عالم عارف ربّانی، مرحوم آخوند ملاحسینقلی همدانی، نقل شده است كه میفرمود: كسانی كه در مقامات دین به جایی رسیدهاند، همه از شبخیزها بودهاند؛ از غیر آنها دیده نشده است.[9]
از حضرت امام حسن عسكری(ع) هم منقول است:
اِنَّ الْوُصُولَ اِلَی اللهِ عَزَّوَجَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَکُ اِلّا بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ.[10]
رسیدن به قرب و لقای خداوند عزّوجلّ، سفر و سیری است كه جز با مركب شب ممكن نیست.
مرو به خواب كه حافظ به بارگاه قبول
ز ورد نیم شب و درس صبحگاه رسید
خداوند حكیم در سورهی مزّمّل، پس از امر رسول مكرّم خود(ص) به شبخیزی و ترتیل قرآن در نماز شب و سپس تعمیم آن به همهی اهل ایمان و خداجویان، آن هم به قدر یک سوّم شب یا نصف و یا دو سوّم آن، از روی لطف و رحمت در مقام تخفیف تکلیف برمیآید و میفرماید:
عَلِمَ اَنْ لَن تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَیكُمْ فَاقْرَؤُوا ما تَیسَّرَ مِنَ الْقُرآنِ عَلِمَ اَنْ سَیكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَی وَ آخَرُونَ یضْرِبُونَ فِی الْاَرْضِ یبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللهِ وَ آخَرُونَ یقاتِلُونَ فِی سَبیلِ اللهِ فَاقْرَؤُوا ما تَیسَّرَ مِنْهُ.[11]
پروردگارتان دانست كه [همهی] شما طاقت بیدار ماندن مقدار معینی از شب را ندارید [آنگونه كه در تمام فصلهای سال، احیای دو ثلث و نصف و حتّی ثلث هر شب را مداوم باشید] از این رو عذر شما را پذیرفت [و در این تكلیف به شما تخفیف داد] حال،آنچه میسّر است، از قرآن بخوانید. او دانست كه [ممكن است] افرادی از شما بیمار باشند و جمع دیگری در سفر در طلب رزق خدا و دیگر گروه، مشغول كارزار در راه خدا باشند؛ حال، آنچه میسّر است از آن [قرآن] بخوانید.
این آیه بیانگر اهمیّت نافلهی شب برای ساختن انسان مقرَّب است تا آنجا که ضعف و سستی بیماران و خستگیها و دلنگرانیهای مسافران و انواع پریشانخاطریهای رزمندگان نباید سبب و عذری برای ترک نماز و دعا و تلاوت قرآن آخر شب شود كه موجب خسران جبرانناشدنی خواهد بود.
از این رو، هر مقدار كه میسّر است، هر چند تنها به جا آوردن یک ركعت نماز وَتر و تلاوت سورهای کوتاه از قرآن باشد، در ساعت آخر شب باید به آن تبرّک جست و كاهلی در عمل نباید كرد.
عَنْ اَنَسِ بْنِ مالِکٍ قالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ(ص) یَقُولُ: اَلرَّکْعَتانِ فِی جَوْفِ اللَّیْلِ اَحَبُّ اِلَیَّ مِنَ الدُّنیا وَ ما فیها.[12]
انس بن مالک گوید: از رسول خدا(ص) شنیدم كه میفرمود: دو ركعت نماز در دل شب، برای من محبوبتر است از دنیا و آن چه در آن است.
عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ، عَنْ اَبیهِ، عَنْ آبائِهِ، عَنْ عَلِیٍ(ع)، اَنَّ رَسُولَ اللهِ(ص) اَمَرَ بِالْوَتْرِ وَ اَنَّ عَلِیّاً کانَ یُشَدِّدُ فیهِ وَ لا یُرَخِّصُ فی تَرْکِهِ.[13]
امام صادق(ع) به نقل از پدران بزرگوارشان از علی(ع) میفرماید: رسول خدا(ص) به نماز وتر امر فرموده و علی(ع) شدیداً به نماز وتر اهمیّت میداد و رخصت در ترک آن نمی داد.
قالَ اَبُوجَعْفَرٍ(ع): مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَلا یَبیتَنَّ اِلّا بِوَتْرٍ.[14]
امام محمد باقر(ع) فرموده است: هر كس ایمان به خدا و روز جزا دارد، نباید شب را به صبح برساند، مگر اینکه نماز وتر[15] را به جا آورد.
1- از آیات اول سورهی مزّمّل چه مطلبی استنباط میشود؟
2- کدام آیه بیانگر اهمیّت نافلهی شب برای ساختن انسان مقرَّب است؟
[1]ـ سورهی مزمّل، آیات 1 تا 5.
[2]ـ براساس روایات رسیده از شیعه و سنّی (از جمله تفسیرالمیزان، جلد 13، صفحهی 187 و تفسیر نورالثّقلین، صفحهی 191).
[3]ـ سورهی اسراء، آیهی 79.
[4]ـ سورهی واقعه، آیات 75 تا 79.
[5]ـ داشتن وضو، غسل یا تیّمم بدل از آن.
[6]ـ سورهی احزاب، آیهی ۳۳.
[7]ـ سورهی مزمّل، آیهی ۶.
[8]ـ همان، آیهی 7، یعنی تو را در روز [از بهر تحصیل معاش] سَبْح و سیری باشد دراز (سَبْح: تردّد و رفت و آمد شدید).
[9]ـ کتاب لقاءالله، تألیف مرحوم حاج میرزا جواد آقاملکی(رض)، صفحهی 100.
[10]ـ بحارالانوار، جلد 78، صفحهی 380.
[11]ـ سورهی مزمّل، آیهی ۲۰.
[12]ـ بحارالانوار، جلد 87، صفحهی 148، حدیث 23 (نقل از عللالشّرایع).
[13]ـ بحارالانوار، جلد 87، صفحهی 157، حدیث 43، نقل از دعائمالاسلام.
[14]ـ همان، صفحهی 145، حدیث 19، نقل از عللالشّرایع.
[15]ـ براساس روایات، مقصود از «وتر»، مجموع سه رکعت از «شفع» و «وتر» است. وسائلالشیعه، جلد 3، ابواب اعداد الفرائض و نوافلها، باب 15، حدیث 9 و 10.