یکی از مشکلات و موانع ازدواج، جهیزیههای سنگین است. اصل جهاز و کمک خانوادهی عروس و داماد به تشکیل زندگی جدید، بد نیست.
خانوادهی عروس به مقدار توانِ مالی خود، اسباب و لوازمِ ضروری دخترشان را بدون تشریفات زاید، تهیه کنند و خانوادهی داماد هم مقداری فرش یا اشیاء ضروری را تهیه و به پسرشان هدیه کنند. اما متأسفانه جهاز در بین اکثر خانوادههای ایرانی به صورت یک چشم و همچشمی و خودنمایی و فخرفروشی درآمده است.
در جهاز خانوادهی دختر، خود را ملزم میدانند به هر طریق ممکن ولو با وام و حتی از این و آن به صورت گدایی، اشیایی را برای دختر میگیرند که کمتر مورد احتیاج واقع میشود و چه بسا تا آخر عمر، مورد استفاده قرار نگیرد و حمل و نقل و نگهداری آنها با دهها مشکل، مخصوصاً برای اجارهنشینان، مواجه میشود.
آری، جهیزیهی سنگین، یکی از مشکلاتی است که بسیاری از خانوادههای فقیر و عائلهمند، از ترس آن، خواستگاران دخترشان را رد میکنند. پسران هم متأسفانه از دخترانی خواستگاری میکنند که امید جهازیهی سنگین از آنها دارند و اگر جهاز او کم بود عروس باید مرتب از داماد و مادر و بستگان او سرزنش بشنود.
این وضع، نه مطابق اسلام است نه عرف عقلا. در بسیاری از کشورهای غیرمسلمان، این رسوم، اصلاً وجود ندارد. در صدر اسلام نیز چیزی به عنوان جهاز عروس مطرح نبوده یا اگر بوده بسیار ساده و قابل تحمل بوده است.
امروزه خوب است خانوادههای عروس و داماد با همکاری و تفاهم، اسباب مختصری برای دختر و پسرشان فراهم سازند، اما این وسایل و اسباب در حد نیاز باشد و از تجمل و لوکسگرایی، پرهیز کنند، یعنی لوازمی نخرند که کمتر مورد نیاز واقع میشود که گاهی از مصادیق اسراف و تبذیر است و در شرع مقدس از آن، نهی شده است.
پیروان اهل بیت(ع) برای همهی کارهای فردی و اجتماعی خود الگو دارند؛ الگوهایی که رفتار و کردارشان در تاریخ به روشنی ثبت شده است و ما میتوانیم آنها را مطالعه کنیم. از مهریهی حضرت زهرا(س) قبلاً سخن گفتیم، در اینجا دربارهی جهیزیهی آن بانوی بزرگوار نیز گفت و گو میکنیم.
همهی سرمایهی امام علی(ع) برای مراسم ازدواج، همان پول زرهی بود که به فرمان پیامبر(ص) آن را فروخت و با آن، «عطریات»، «لباس» و «جهیزیه» تهیه شد.
قیمت آن ذره به روایتی، چهارصد درهم و به روایات دیگر 480 یا 500 درهم بود و باتوجه به اینکه «درهم» تقریباً نیم مثقال نقرهی مسکوک است، مجموع قیمت زره و بهای تمام وسایلی که به عنوان جهیزیه تهیه کردند به آسانی قابل محاسبه است.
از روایتی استفاده میشود که تنها یک سوم قیمت زره برای جهیزیه مصرف شد و از آن به خوبی برمیآید که تا چه حد وسایل زندگی جدید این دو زوج خوشبختِ جهان بشریت، ساده و بیآلایش و دور از هرگونه تشریفات بوده است.
صورت جهیزیهی بانوی بزرگ اسلام را مورخان اینگونه ثبت کردهاند:
1. یک پیراهن سفید
2. یک روسری بزرگ
3. یک حلّهی سیاه خیبری
4. یک تخت خواب که از پوست خرما بافته شده بود.
5. دو عدد تشک کتانی
6. چهار عدد بالش
7. یک قطعهی حصیر
8. یک عدد آسیای دستی
9. یک کاسهی مسی
10. یک مشک از پوست برای آبکشی
11. یک تشت لباسشویی
12. یک کاسهی شیر
13. یک ظرف آبخوری
14. یک پردهی پشمی
15. یک آفتابه
16. سبوی گلی، یک عدد
17. پوست برای فرش
18. عبا، یک عدد
19. کوزهی سفالین، دو عدد.[1]
هنگامی که وسایل فوق را نزد پیامبر(ص) آوردند نگاهی به آنها کرد و اینگونه دست به دعا برداشت:
اللهم بارِکْ لِقَومٍ جُلّ آنیتِهِمُ الْخَزَفُ؛[2]
خداوندا، به کسانی که غالب ظروف آنها سفالین است، مبارک گردان.
آنچه پیامبر اسلام(ص) به عنوان نمونه و سرمشق نشان داد نه تنها در مقیاس امروز، ساده و بیتکلّف بود، بلکه در اجتماع آن زمان نیز بسیار ساده، تلّقی میشد. پیامبر(ص) میتوانست مهریهی بیشتری را مطالبه کند و به هر طریق ممکن برای دخترش نیز جهیزیهی بهتری فراهم آورد، ولی آن بزرگوار(ص) خطر مسابقه در ازدیاد مهر و جهیزیه را میدانست، علی(ع) و زهرا(س) نیز به همین زندگی ساده راضی بودند.
یکی از موانع بزرگ ازدواج، بیکاری است. جوان بیکار چگونه میتواند ازدواج کند، در حالی که از هر دختری خواستگاری کند اولین سؤال خانوادهاش این است که داماد چه شغلی دارد و درآمدش چقدر است. به علاوه، بعد از ازدواج هم ناچار است هزینهی زندگی خود و همسرش را تأمین کند.
متأسفانه آمار دقیقی از تعداد بیکاران نداریم ولی به طور اجمال تعداد آنها بسیار زیاد و تأسفبار است. بیکاران را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
دستهی اول: افرادی که تا دیپلم و پایینتر تحصیل کردهاند، ولی به هر دلیل نتوانستهاند وارد دانشگاه شوند. خدمت سربازی را هم انجام دادهاند و جویای کارند، هر چه این در و آن در میزنند، شغل مناسبی پیدا نمیکنند.
دستهی دوم: جوانانیاند که تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانده و به خدمت سربازی هم رفتهاند، ولی کاری برایشان نیست. اگر هم باشد متناسب با تحصیلاتشان نمیباشد و حاضر به انجام دادن کارهای دیگری هم نیستند.
این جوانان بیکار که معمولاً در مدرسه و دانشگاه هم کاری نیاموختهاند، گناه بیکاری خود را به گردن دولت میاندازند، در صورتی که دولت برای ایجاد اشتغال، نهایت کوشش خود را به عمل میآورد، ولی ایجاد شغل، کار بسیار دشواری است و نیاز به تأمین هزینه و سرمایهگذاری فراوان دولت و بخش خصوصی دارد.
بیکاری معضلی است که همهی کشورها کم و بیش با آن، سر و کار دارند، اما برخی از آنها توانستهاند با درایت، بر آن فایق آیند و این غولِ ویرانگر را مهار سازند. ما نیز باید با توجه به امکانات اقلیمی و جغرافیایی فراوان و نیز انبوه جوانان مستعد، برنامههایی را متناسب با سرزمین و وضعیت خود، به اجرا درآوریم تا بیکاری را از بین ببریم. در اینجا به بعضی از راهحلها اشاره میکنم:
حل مشکل بیکاری در درجهی اول به همت و ارادهی خود جوانان بستگی دارد. آنان باید موقعیت خود و کشورشان را درک کنند و انتظار نداشته باشند که چون دیپلمهاند، یک شغل اداری پیدا کنند یا در مؤسسه خصوصی استخدام شوند و پشت میز بنشینند. توصیهی بنده به آنان این است که هر کاری پیدا کردید قبول کنید: کارهای دستی، کشاورزی، کارگری، خیاطی، قالیبافی و دهها شغل دیگر، همگی باعث افتخارند و آبروی شما و خانوادهتان را حفظ میکند.
بسیار مایه تأسف است که جوانان روستاها کشاورزی و آب و زمین را رها میکنند و برای کار به شهرها مهاجرت میکنند. امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:
کسی که با وجود داشتن آب و خاک نیازمند باشد، خدا (از رحمت خود) دورش میگرداند.[3]
کارهای کشاورزی چه عیبی دارد که جوانان ما زیربار آن نمیروند. آنچه که برای جوان مسلمان باید اهمیت داشته باشد به دست آوردنِ روزی حلال است، زیرا همین روزی حلال است که در رشد و تربیت فرزندان و نیز برکتهای مادی و معنوی، تأثیر فراوان دارد و دنیا و آخرت ما را تضمین میکند. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
به دست آوردن روزی حلال، بر هر زن و مرد مسلمان واجب است.[4]
باز آن بزرگوار(ص) فرمود:
عبادت ده جزء دارد که نُه جزء آن، طلب روزی حلال است.[5]
و نیز فرمود:
خداوند دوست دارد که بندهاش را در طلب روزی حلال ببیند.[6]
در حدیث دیگری آمده است:
ابوعمرو شیبانی میگوید: امام صادق(ع) را دیدم که بیلی در دست و پوششی غلیظ بر تن داشت و در باغچهای که متعلّق به خود او بود کار میکرد و عَرق از او فرو میریخت، عرض کردم: فدایت شوم، بیل را به من بده تا به جای تو کار کنم، فرمود: من چنان دوست دارم که شخصی، در گرمای آزاردهندهی آفتاب برای به دست آوردن نیازهای زندگی کار کند و رنج ببیند.[7]
1- مشکلی که متأسفانه در بین اکثر خانوادههای ایرانی درباره جهاز بوجود آمده است، چیست؟
2- برای رفع مشکل تهیه جهیزیه خانوادههای عروس و داماد چه کاری را میتوانند انجام دهند؟
3- چه چیزی در رشد و تربیت فرزندان، تأثیر فراوان دارد و دنیا و آخرت ما را تضمین میکند؟
[1]. بحار الأنوار، ج ۴۳، ص ۱۳۰.
[2]. همان.
* تاریخ ایراد خطبه: ۱۲/۴/۷۷.
[3]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 41: «مَن وَجَد ماءً و تراباً ثُمَّ افتَقَرَ فَأبعدَهُ الله».
[4]. بحارالانوار، ج 100، ص 9: «طَلَبُ الحلالِ فریضةٌ على كلِّ مسلمٍ و مُسْلمةٍ».
[5]. همان، ص 18: «العبادةُ عشرةُ أجزاءٍ تِسعَةُ اجزاءٍ فى طلبِ الحلالِ».
[6]. همان: «إنّ الله یحبُّ أن یرى عَبْدَه فى طلبِ الحلالِ».
[7]. وسائل الشیعه، ج 17، ص 39: «شیبانى قال رأیتُ اباعبدالله وَ بیدِهِ مِسْحَاةٌ و علیه إزارٌ غلیظٌ یعمَلُ فى حائطٍ لَه و الْعَرَقُ یتَصَابُّ عن ظهرِهِ فقلتُ: جُعِلْتُ فداكَ أعطنى أكفِكَ فقال: لى إنّى أُحِبُّ أنْ یتَأذّى الرَّجُلُ بِحَرِّ الشمسِ فى طَلَبِ المعیشَةِ».
* تاریخ ایراد خطبه: ۲۰/۹/۸۳.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی