کد مطلب: ۵۳۹۳
تعداد بازدید: ۶۹۲
تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۵
تربیت| ۲۹
احترام به کودک، نه‌تنها پدر و مادر را در نظر فرزند کوچک نمی‌کند، بلکه روح شرافت و بزرگواری را در آنان پرورش می‌دهد. بچه از همان کودکی می‌فهمد که پدر و مادر، او را یک انسان می‌شناسند و برایش ارزش و شخصیت قائل هستند.

احترام به کودکان


کودک یک انسان است و هر انسانی به شخصیت خویش علاقه‌مند می‌باشد. او می‌خواهد دیگران قدرش را بدانند و به شخصیت او احترام بگذارند، بزرگ‌داشت دیگران را از علایم بزرگی و شخصیت خویش و یک‌نوع قدردانی می‌شمارد. پدران و مادرانی که به شخصیت فرزندان خویش علاقه‌مند هستند، باید همواره احترام آن‌ها را رعایت کنند و وجودشان را گرامی بدارند.
احترام به کودک، یکی از عوامل مهم پرورش شخصیت او به شمار می‌رود. کودکی که مورد تجلیل و احترام قرار گیرد، بزرگوار و شریف و با شخصیت بار می‌آید و برای حفظ شخصیت خود، از کارهای زشت اجتناب خواهد کرد. سعی می‌کند با انجام کارهای نیک، شخصیت خود را در نظر دیگران کامل‌تر گرداند تا بیش‌تر و بهتر مورد تجلیل قرار گیرد. کودکی که مورد احترام پدر و مادر قرار گیرد، از رفتار آنان تقلید می‌کند و به دیگران و پدر و مادر احترام می‌گذارد. کودک یک انسان کوچک است که به شخصیت خویش کاملاً علاقه‌مند است و از توهین و تحقیر آزرده‌خاطر می‌شود. کودکی که از سوی پدر و مادر، توهین و تحقیر شود، عقده و کینه پیدا می‌کند و دیر یا زود دست به طغیان و سرپیچی خواهد زد و از آنان انتقام خواهد گرفت. پدران و مادران نادان ـ که متأسفانه تعداد آنان کم نیست ـ احترام به بچه را منافی تربیت و با شأن پدری ناسازگار می‌دانند. می‌گویند: اگر به بچه‌ها احترام بگذاریم، لوس می‌شوند و به مقام ما احترام نخواهند کرد. آن‌ها بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به کودکان را وسیله‌ی تربیت می‌شمارند و بدین‌وسیله، شخصیت آن‌ها را زمین‌زده، زبونی و فرومایه‌گی را در نهادشان می‌گذارند.
در صورتی که این روش، یکی از اشتباهات بزرگ تربیتی می‌باشد. احترام به کودک، نه‌تنها پدر و مادر را در نظر فرزند کوچک نمی‌کند، بلکه روح شرافت و بزرگواری را در آنان پرورش می‌دهد. بچه از همان کودکی می‌فهمد که پدر و مادر، او را یک انسان می‌شناسند و برایش ارزش و شخصیت قائل هستند. بدین‌جهت سعی می‌کند از کارهایی که مورد پسند جامعه نیست، خودداری کند و کارهای خوب انجام دهد تا شخصیتش محترم و محفوظ بماند.
متأسفانه جامعه ما آن‌طور که باید و شاید به کودکان احترام نمی‌گذارد و هنوز آن‌ها را به‌عنوان یک عضو رسمی خانواده نمی‌شناسد؛ مثلاً: در مجالس مهمانی، غالباً کودکان طفیلی پدر و مادر هستند، به‌طور رسمی دعوت نمی‌شوند، جای آن‌ها پایین و دم در اتاق است، بشقاب و کارد و چنگال اختصاصی برایشان پیش‌بینی نمی‌شود، در موقع ورود و خروج کسی به آن‌ها احترام نمی‌کند، در اتومبیل صندلی مخصوصی ندارند یا باید سر پا بایستند و یا در دامن پدر و مادر بنشینند، در مجلس حق حرف‌زدن ندارند و اگر حرف بزنند، کسی به حرفشان گوش نمی‌دهد، به‌طور سبک آن‌ها را صدا می‌زنند و نام می‌برند، در معاشرت‌ها و صحبت‌ها، مؤدبانه با آن‌ها رفتار نمی‌کنند، با آن‌ها سلام و تعارف و خداحافظی و تشکر نمی‌نمایند، کسی به خواسته‌های آن‌ها توجه نمی‌کند و در امور خانوادگی مورد مشورت قرار نمی‌گیرند، کارهای سبک و توهین‌آمیز را آن‌ها باید انجام بدهند و ...
آیین مقدس اسلام ـ که به شخصیت کودکان کاملاً توجه داشته ـ سفارش می‌کند که به کودکان احترام بگذارید.
پیغمبر اسلام(ص) فرمود:
فرزندانتان را گرامی بدارید و آن‌ها را نیکو تربیت کنید تا خدا شما را بیامرزد.[1]
حضرت علی(ع) فرمود:
فرومایه‌ترین مردم کسی است که به دیگران توهین کند.[2]
پیغمبر اکرم همیشه و در همه جا با کودکان مدارا و مهربانی می‌کرد. وقتی از سفر برمی‌گشت، کودکان به استقبالش می‌شتافتند و پیغمبر آن‌ها را مورد نوازش و ملاطفت قرار می‌داد، سپس بعضی از آن‌ها را خود سوار می‌کرد و به اصحابش نیز دستور می‌داد بقیه را سوار کنند و با این حال به شهر باز می‌گشتند. از توهین به کودکان و حتی شیرخوارگان جداً خودداری می‌نمود.
ام‌الفضل می‌گوید:

پیغمبر اکرم(ص) حسین(ع) را در ایام شیرخوارگی از من گرفت و بغل کرد. حسین به لباس پیغمبر بول کرد، پس من حسین را به شدت از پیغمبر گرفتم، به‌طوری‌که به‌گریه افتاد. پیغمبر به من فرمود: ام‌الفضل! آهسته‌تر. این بول را آب تطهیر می‌کند، اما چه چیز می‌تواند کدورت و ناراحتی را از قلب حسین برطرف سازد.[3]
... در ضمن نامه‌اش می‌نویسد:
پدر و مادرم برای من ارزشی قائل نمی‌شوند. نه تنها به من احترام نمی‌کردند، بلکه غالباً مورد توهین و سرزنش آنان قرار می‌گرفتم. مرا در کارها دخالت نمی‌دادند و اگر کاری انجام می‌دادم، از آن خرده‌گیری می‌کردند. در حضور دیگران و حتی دوستانم توهین می‌کردند. اجازه نمی‌دادند در حضور دیگران حرف بزنم. بدین‌جهت همیشه احساس خواری و حقارت می‌کردم. خودم را ناچیز و یک عضو زائد می‌دانستم. اکنون هم که بزرگ شده‌ام، هنوز آن حالت‌ها باقی‌مانده است. در مقابل کارهای دشوار و مشکلات احساس ناتوانی می‌کنم. در انجام کارها نمی‌توانم تصمیم بگیرم. پیش خودم می‌گویم: رأی من که درست نیست، باید دیگری برایم اظهار عقیده کند. خودم را بی‌عرضه و ناچیز می‌دانم. به خود اعتماد ندارم و در انجام کارها ناتوانم. حتی در جمع دوستان جرأت حرف‌زدن ندارم و اگر هم سخنی بگویم، بعداً پشیمان می‌شوم و تا چندین ساعت فکر می‌کنم که آیا سخنان من درست و به موقع بود یا نه. در این باره پدر و مادرم را مسئول می‌دانم. آری آن‌ها بودند که شخصیت مرا این چنین سرکوب نمودند.


خودشناسی و هدفداری


تمام کارهای حیوان، در خوردن، خوابیدن، شهوت‌رانی و تولید نسل خلاصه می‌شود. حیوان عقل و آگاهی کامل ندارد. خوب و بد را تمیز نمی‌دهد. بدین‌جهت، تکلیف و مسئولیت و حساب و کتاب و ثواب و عقاب و نیز در زندگی، برنامه و هدف عاقلانه ندارد.
اما انسان که اشرف مخلوقات است، حیوان نیست. انسان، عقل و شعور و آگاهی دارد. خوب و بد و زشت و زیبا را تمیز می‌دهد. برای زندگانی همیشگی و جاویدان آفریده شده، نه برای نابودی و فنا، ازاین‌رو، تکلیف و مسئولیت دارد. خلیفه‌ی الهی و امانت‌دار خدایی است. حاصل عمر انسان نمی‌تواند خوردن، خوابیدن، شهوت‌رانی، تولید مثل و کار کردن باشد. انسان باید در مسیری حرکت کند که از فرشته‌ها هم بالاتر رود. او انسان است و باید انسان بودن خویش را پرورش و تکامل دهد. انسان در زندگی هدف دارد، اما هدف عالی انسانی، نه هدف‌های پست حیوانی. انسان برای رضای خدا و خدمت به خلق او کوشش و تلاش می‌کند، نه برای جلب منافع زودگذر دنیایی. انسان، حق‌جو و پیرو حق است.
آری، وجود انسان، گوهر گران‌بهایی است که بر حیوانات دیگر بسی امتیاز دارد. متأسفانه بسیاری از انسان‌ها، شخصیت گران‌بهای انسانی خود را گم کرده‌اند و به صورت حیوانی، عمر خود را سپری می‌کنند و مانند حیوانات، هدفی جز خور و خواب و شهوت‌رانی ندارند. ممکن است انسان صد سال زندگی کند و به ارزش انسانی خویش پی نبرد و جاهل به خود بمیرد. حیوان به دنیا بیاید و حیوان از دنیا برود. بی‌هدف و سرگردان باشد و از همه‌ی تلاش‌هایش، نتیجه‌ای جز بدبختی و شقاوت نگیرد.
انسان باید بداند کیست؟ از کجا آمده و کجا می‌رود؟ هدف از آمدنش چیست؟ و در چه مسیری باید حرکت کند و کمال و سعادت واقعی او در چیست؟
حضرت علی(ع) فرمود:
بهترین معرفت‌ها این است که انسان خود را بشناسد و بزرگ‌ترین نادانی‌ها این است که خود را نشناسد.[4]
هم‌چنین ایشان فرمود:
کسی که نفس خویشتن را نشناسد، از طریق نجات دور می‌گردد و در راه جهالت و گمراهی واقع می‌شود.[5]
نیز از آن حضرت است که فرمود:
مبغوض‌ترین مردم نزد خدا، کسی است که در زندگی هدفی جز ارضای شکم و قوای شهوانی نداشته باشد.[6]
علی(ع) فرمود:
کسی که سعادت اخروی را هدف خویش بداند، به بالاترین خوبی‌ها نائل خواهد شد.[7]
پدر و مادر باید خودشناسی و هدف‌داری را به کودک بیاموزند. آنان می‌توانند به تدریج فرزندان خویش را بسازند و هدف‌دار و خودشناس بار بیاورند. می‌توانند مقام عالی انسانیت را برای فرزندان خود توضیح دهند و هدف زندگی را برایشان روشن سازند. کودک باید به‌وسیله‌ی پدر و مادر بفهمد: کیست، کجا بوده، از کجا آمده، هدف از آمدنش چه بود و عاقبت به کجا خواهد رفت؟ در این جهان چه وظیفه و مسئولیتی دارد و چه برنامه و هدفی را باید دنبال کند؟ سعادت و شقاوتش در چیست؟ اگر پدر و مادر خودشناس و هدف‌دار باشند و به مسئولیت خویش واقف باشند، می‌توانند انسان‌های خودشناس و هدف‌داری پرورش دهند.


خودآزمایی


1- نتیجه تجلیل و احترام به کودک چیست؟
2- نحوه رفتار پیغمبر اکرم(ص) با کودکان چگونه بود؟
3- بهترین معرفت‌ها کدام است؟

 

پی‌نوشت‌ها

 

[1]. بحارالأنوار، ج 101، ص 95، باب فضل الأولاد ...، ح 44: عن النبی(ص) قال: «أكرموا أوْلادَكُم وأحسنوا آدابَهم یغْفَرْ لكم».
[2]. غرر الحكم، ص 199: «أذلُّ الناسِ مَنْ أهانَ الناسَ».
[3]. بحارالأنوار، ج 77، ص 104، باب نجاسة البول ...، ح 10: عن أُمّ الفضل زوجة العباس أنّها جاءت بالحسین(ع) إلى رسول‏الله(ص) فبال على ثوبِه‏ فقرصْتُهُ فبكى. فقال: «مهلاً یا أُمَ الفضل! فهذا ثوبى یغسل وقد أوْجَعْتِ ابنی!».
[4]. غرر الحكم، ص 189: «أفضلُ المعرفةِ معرفةُ الإنسانِ نَفْسَهُ. أعظمُ الجهلِ جَهْلُ الإنسانِ أمْرَ نَفْسِهِ».
[5]. همان، ص 656: «مَنْ لمْ یعرفْ نَفْسَهُ، بَعُدَ عن سبیل النجاة وَخَبَطَ فی الضَلالِ والجهالاتِ».
[6]. همان، ص 212: «أمْقَتُ العباد إلى الله سبحانَهُ مَنْ كان هِمَّتُهُ بَطْنَهُ وفَرْجَهُ».
[7]. همان، ص 646: «مَنْ كانتِ الآخرةُ هِمَّتَهُ بَلَغَ من الخیر غایةَ أُمْنِیتِهِ».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: