(۲۸)
اَللّهُمَّ فَكَما اَمَرْتَ بِالتَّوْبَةِ وَ ضَمِنْتَ الْقَبُولَ وَ حَثَثْتَ عَلَى الدُّعاءِ وَ وَعَدْتَ الْاِجابَةَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْبَلْ تَوْبَتِی وَ لاَ تَرْجِعْنی مَرْجِعَ الْخَیبَةِ مِنْ رَحْمَتِکَ اِنَّکَ اَنْتَ التَّوّابُ عَلَى الْمُذْنِبینَ وَ الرَّحیمُ لِلْخاطِئینَ الْمُنِیبِینَ.
بارالها! پس همچنان كه امر به توبه فرموده و قبول آن را ضمانت كردهای؛ و بر دعا تحریص و ترغیب نموده و وعدهی اجابت دادهای، حال، بر محمّد و آل وی رحمت فرست و توبهی مرا بپذیر و مرا با نومیدی از رحمتت بازمگردان. چه آن كه تو [آری تو] بر گنهكاران نظر بازگشت به لطف و عنایت داشته و نسبت به خطاپیشگان توبهكار، رحیم و مهربان میباشی.
در قرآن كریم و لسان ائمّهی معصومین(ع) همچنان كه بنده به صفت توّاب وصف میشود كه:
...إنَّ اللهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ...؛[1]
...خداوند توبهكاران را دوست میدارد...
همچنین خداوند منّان نیز به صفت «توّاب» وصف میگردد و «توبه» به ذات اقدس او نیز نسبت داده میشود؛ چنان كه در این آیات آمده است:
أ لَمْ یَعْلَمُوا أنَّ اللهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَاْخُذُ الصَّدَقاتِ وَ أنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ؛[2]
آیا ندانستهاند كه خداوند [آری او] توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد و این كه خداوند [آری او] توّاب رحیم [یعنی توبهپذیر مهربان] است.
...فَتابَ عَلَیْکُمْ إنَّهُ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ؛[3]
...سپس [خداوند] توبهی شما را پذیرفت؛ زیرا او توّاب رحیم است.
...وَ اسْتَغْفِرْهُ إنَّهُ کانَ تَوّاباً؛[4]
...و از خداوند طلب آمرزش كن، زیرا او توّاب است.
توبهی انسان محفوف به دو توبه از خداست.
نکتهی جالب اینكه خداوند رحیم بر اساس رحمت سابقهاش، در امر «توبه» نیز سبقت بر بنده میگیرد.
یعنی ابتدا خداوند منّان نظر لطف و مرحمت به بندهی مُذنب فرموده و او را موفّق به توبهی از گناه میگرداند و سپس مجدّداً توبهی او را مقبول درگاه خود قرار داده، آن را میپذیرد و در نتیجه، توبهی انسان میان دو توبهی از خدا قرار میگیرد: توبهای سابق بر توبهی انسان که «توبهی توفیق» است و توبهای لاحق بر توبهی وی که «توبهی غفران» و عفو از گناهان است. منتها، توبهی خدا به معنای بازگشت به رحمت است و توبهی انسان به معنای بازگشت به عبودیّت. در این آیهی شریفه میفرماید:
...ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ؛[5]
سپس خداوند بر آنان [توفیق] توبه داد تا توبه كنند، چه آن كه خداوند [آری او] توّاب رحیم است.
آیهی شریفه نشان میدهد كه «توبهی توفیق» از خدا آغاز شد تا متخلّفانِ از جهاد توبه آورند و در آیهی دیگر میفرماید:
...ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَاُولئِکَ یَتُوبُ اللهُ عَلَیْهِمْ...؛[6]
...سپس به زودی توبه میكنند و همینها هستند كه خداوند توبهشان را میپذیرد...
اینجا توبهی خدا را مترتّب بر توبهی مجرمان نشان میدهد، یعنی پس از این كه گنهكاران توبه كنند، «توبهی غفران» خدا به سوی آنان متوجّه گردیده، توبهی آنها را میپذیرد.
آری؛ انسان بر اساس فقر وجودی همهجانبهای که دارد، هم در توفیق توبه و هم در پذیرش توبه، نیازمند رحمت شاملهی حضرت ربّ رحیم میباشد.[7]
تا كه از جانب معشوق نباشد كششی
كوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد
همچنان كه تمام آنچه از جانب خداوند كریم به بندگان اعطا میشود، تفضّلی از تفضّلات کریمانهی او و رَشحهای از رشحات رحمانیّهی اوست، همچنین قبول توبهی انسان مجرم نیز از سوی آن حضرت، تفضّل و احسان و اِنعام است، نه اینكه ذات اقدس او ملزَم و موظّف به قبول توبهی انسان باشد، آنگونه که در صورت تخلّف ـ العیاذبالله ـ ظلم و جوری حاصل شده باشد. چرا که:
... لَهُ الْمُلْکُ...؛[8]
... سلطنت در سراسر عالم هستی از آن اوست...
...وَ یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ؛[9]
... و خداوند آنچه بخواهد میكند.
لا یُسْئَلُ عَمَّا یَفْعَلُ وَ هُمْ یُسْئَلُونَ؛
در برابر هیچ كاری كه انجام دهد تحت سؤال و بازخواست قرار نمیگیرد؛ دیگرانند كه باید در مقابل هر كارشان مورد پرسش و بازخواست واقع شوند.
و لذا حقّ اوست كه توبهی هیچ مجرمی را نپذیرد و دعای هیچ دعاكنندهای را مستجاب نگرداند و ما جز این كه كلام لطفآمیز خودش را از خودش گرفته و با تذلّل و تضرّع به درگاهش به جنابش عرضه كنیم و از آن منبع فضل و كرم تقاضای عفو و رحمت و مغفرت بنماییم، حق و وظیفهی دیگری نداریم؛ همچنان که امام ما(ع) در این فراز از دعا یادمان داده است كه بگوییم:
پروردگارا، خودِ ذات اقدست ما را امر به توبه فرمودهای که:
یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنوا تُوبُوا إلَی اللهِ تَوْبَةً نَصُوحاً...؛[10]
ای گروه مؤمنان، سوی خدا توبه کنید، توبهای نصوح [که پس از آن، بازگشت به معصیت در كار نباشد]...
...وَ تُوبُوا إلَی اللهِ جَمِیعاً أیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ؛[11]
...همگی به سوی خدا بازگردید، توبه كنید ای مؤمنان، باشد كه رستگار شوید.
و سپس خود را به عنوان «گناه آمُرز و توبهپذیر» معرّفی فرمودهای: «...غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوبِ...»؛[12] و پذیرش توبهكنندگان را ضمانت كردهای که:
وَ هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ...؛[13]
او كسی است كه توبه را از بندگانش میپذیرد و از گناهان در میگذرد...
هم امر به دعا فرموده و هم وعدهی اجابت دادهای که: «...اُدْعُونِی أسْتَجِبْ لَکُمْ...»؛[14] ... مرا بخوانید؛ اجابت میكنم دعای شما را ... و هم ساحَت اقدس خود را منزّه از خُلف وَعْده توصیف فرمودهای که: «... إنَّ اللهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ»؛[15]... خداوند از وعدهی خود تخلّف نمیکند.
آری؛ ما به حكم همین آیات شریفهی قرآنت، دست به دامن فضل و احسانت میزنیم و فریاد بر میآوریم كه:
لَیْسَ مِنْ صِفاتِکَ یا سَیِّدی اَنْ تَأْمُرَ بِالسُّؤالِ وَ تَمْنَعَ الْعَطِیَّةَ؛[16]
این از صفات تو نیست ای آقای من كه امر به خواستن نموده و آنگاه از عطا كردن استنكاف فرمایی.
فَصَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اقْبَلْ تَوْبَتی...؛
***
(۲۹)
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَما هَدَیتَنا بِهِ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا اسْتَنْقَذْتَنا بِهِ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ صَلاَةً تَشْفَعُ لَنا یوْمَ الْقِیامَةِ وَ یوْمَ الْفَاقَةِ إِلَیکَ إِنَّکَ عَلى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ وَ هُوَ عَلَیکَ یسِیرٌ.
بارالها، بر محمّد و آل او رحمت فرست، همچنانكه به وسیلهی او، ما را [به راه حق] هدایت كردی و بر محمّد و آل او رحمت فرست، همچنان كه به سبب او ما را [از جهل و ضلالت] رهایی بخشیدی و بر محمّد و آل او رحمت فرست، آنچنان رحمتی كه ما را در روز رستاخیز و در روز نیازمندی به تو شفاعت نماید. چه آن كه تو بر هر چیز، توانا هستی و آن بر تو آسان است.
از امام صادق(ع) منقول است كه هرگاه آن حضرت، سخن از رسول خدا(ص) به میان میآورد (در مقام تجلیل از آن جناب) میفرمود:
بِاَبِی وَ اُمِّی وَ قَوْمی وَ عَشیرَتی! عَجَبٌ لِلْعَرَبِ کَیْفَ لا تَحْمِلُنا عَلی رُؤوسِها! وَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ یَقُولُ فِی کِتابِهِ: وَ کُنْتُمْ عَلی شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النّارِ فَاَنْقَذَکُمْ مِنْها. فَبِرَسُولِ الله(ص) نُقِذُوا؛[17]
پدر و مادرم و قوم و عشیرهام فدای تو باد! شگفتا كه قوم عرب، ما را بر سر خود حمل نمیكنند! در صورتی كه خداوند عزّوجلّ در كتاب خود میفرماید: شما در لب گودالی از آتش بودید كه او [خدا] شما را از آن نجات بخشید. آری؛ به سبب رسول خدا(ص) رهایی یافتند.
این گفتار شریف، اشاره به حقّ عظیم رسول خدا(ص) است بر امّت اسلامی كه باید در مورد ذرّیهی آن حضرت تا حدّ امکان و اجازهی شرع مقدّس رعایت شود كه:
اَلْمَرْءُ یُحْفَظُ فِی وُلْدِهِ؛[18]
پاس حرمت مرد در مورد فرزندانش باید نگهداری شود.
بهخصوص اهل بیت مطهّر آن حضرت و ائمّهی هدی(ع) که عرض موّدت به آستان اقدسشان در قرآن كریم به عنوان «اجر رسالت» معرّفی گردیده و تنها راه نجات از ضلالت و نیل به قرب خدا ارائه شده است.
اَللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُعْتَرِفینَ بِحَقِّهِمْ وَ الذّابّینَ عَنْهُمْ؛
از رسول خدا(ص) نقل شده است:
اَنَا عِنْدَ الْمیزانِ یَوْمَ الْقِیامَةِ. فَمَنْ ثَقُلَتْ سَیِّئاتُهُ عَلَی حَسَناتِهِ، جِئْتُ بِالصَّلاةِ عَلَیَّ حَتّی أثَقِّلَ بِها حَسَناتِهِ؛[19]
من در روز قیامت در كنار میزان هستم، هر كس سیئاتش بر حسناتش سنگینی كند، من صلوات بر خودم را [كه در دنیا فرستاده است] میآورم و به سبب آن، حسناتش را سنگین میكنم.
و نیز فرموده است:
اَلصَّلاةُ عَلَیَّ نُورُ الصِّراطِ وَ مَنْ کانَ لَهُ عَلَی الصِّراطِ مِنَ النُّورِ لَمْ یَکُنْ مِنْ اَهْلِ النّارِ؛[20]
صلوات بر من، نور صراط است و هر كس بر روی صراط دارای بهرهای از آن نور باشد، از اهل آتش نخواهد بود.
و از امام ابوالحسن الرّضا(ع) منقول است:
مَنْ لَمْ یَقْدِرْ عَلی ما یُکَفِّرُ بِهِ ذُنُوبَهُ، فَلْیُکْثِرْ مِنَ الصَّلاةِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ. فَاِنَّها تَهْدِمُ الذُّنُوبَ هَدْماً؛
هر كس توانایی این را ندارد كه كفّارهی گناهانش را بپردازد، صلوات بسیار بر محمّد و آل او بفرستد كه صلوات، اساس و پایهی گناهان را ویران نموده و آن را در هم میریزد.
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلاةً کَثیرَةً تَکُونُ لَهُمْ رَضِیً وَ لِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اَداءً وَ قَضاءً بِحَوْلٍ مِنْکَ وَ قُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ؛
اینجا شرح دعای شریف به پایان رسید و سخن با ذكر مبارک «صلوات» اختتام پذیرفت.
حال ای خداوند كریم، به حرمت محمّد و آل محمّد(ع) مخصوصاً به حرمت صاحب این دعا امام سیّدالسّاجدین زینالعابدین(ع) كه بدین وسیله، سر به آستان اقدسش نهاده و دست توسّل به دامن اطهرش زده، رو به درگاهت آمدهام، این بندهی روسیاه بینوا را بپذیر و از گناهانم درگذر و مرا در زمرهی «توّابین» محسوب بدار.
اَللّهُمَّ اَحْیِنی حَیاةَ مُحَمَّدٍ وَ ذُرِّیَّتِه. وَ اَمِتْنی مَماتَهُمْ. وَ تَوَفَّنِی عَلَی مِلَّتِهِمْ وَ احْشُرْنِی فِی زُمْرَتِهِمْ. وَ لا تُفَرِّقْ بَیْنِی وَ بَیْنَهُم طَرْفَةَ عَیْنٍ اَبَداً فِی الدُّنْیا وَ الاخِرَةِ؛
و خوب میدانی ای ـ خداوند منّان ـ كه در هر دو جهان وسیله و دستاویزی جز ولاء و محبّت آن بزرگواران ندارم و به همین نعمت دلگرمم و از همین راه انتظار كرم و امید عفو و رحمت و مغفرتت را دارم.
ای خدا زین رتبهام عاری مكن
سعی بسیارم چو بیگاری مكن
هر سگی چندی كه در طوفِ دری
طوقِ ذلّت را خرید از بدسری
از تهِ ته مانده و پس ماندهی
سایر سگهای آن در لقمهای
گاه و بیگاهی ز صاحبخانهاش
از كرم آخر شدی در كاسهاش
چون شود كاین لقمه را در كاسهام
بالعیان بینم ز صاحبخانهام
تا شود آسان مرا جان دادنم
هان كه من هم یک سگی زین خانهام
گرچه بودم زشت فعل و بد خصال
لیک صاحبخانهام بس با جلال
اَلْحَمْدُلِلّهِ اَوَّلاً و آخِراً وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ؛
(پایان)
1- ایهی شریفهی «...ثُمَّ تابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إنَّ اللهَ هُوَ التَّوّابُ الرَّحِیمُ» چه چیزی را نشان میدهد؟
2- گفتار شریف « شما در لب گودالی از آتش بودید كه او [خدا] شما را از آن نجات بخشید. آری؛ به سبب رسول خدا(ص) رهایی یافتند» اشاره به کدام موضوع دارد؟
3- عبارت «توبهی انسان محفوف به دو توبه از خداست» را توضیح دهید.
[1]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۲۲.
[2]ـ سورهی توبه، آیهی ۱۰۴.
[3]ـ سورهی بقره، آیهی ۵۴.
[4]ـ سورهی نصر، آیهی ۳.
[5]ـ سورهی توبه، آیهی ۱۱۸.
[6]ـ سورهی نساء، آیهی ۱۷.
[7]ـ نکتهی «محفوف» بودن توبهی انسان به دو توبهی از خدا از تفسیر المیزان، ج 4، ص 253 و 261 استفاده شده است.
[8]ـ سورهی تغابن، آیهی 1.
[9]ـ سورهی ابراهیم، آیهی 27.
[10]ـ سورهی تحریم، آیهی ۸.
[11]ـ سورهی نور، آیهی ۳۱.
[12]ـ سورهی مؤمن، آیهی ۳.
[13]ـ سورهی شوری، آیهی ۲۵.
[14]ـ سورهی غافر، آیهی ۶۰.
[15]ـ سورهی آل عمران، آیهی ۹.
[16]ـ جملهای از دعای ابوحمزه ثمالی است.
[17]ـ تفسیر نورالثّقلین، ج 1، ص 378، ذیل آیهی 103 از سورهی آل عمران، نقل از روضهی کافی.
[18]ـ ضمن خطبهی شریفهی حضرت صدّیقهی طاهر(س) از رسول خدا(ص) نقل شده است.
[19]ـ بحارالانوار، ج 94، ص 56، ح 31، نقل از ثوابالاعمال صدوق.
[20]ـ بحارالانوار، جلد 94، ص 64.