همیشه سوء استفاده از امور مثبت، زبان بدگویان را باز مىکند و بهانه به دست بهانهجویان مىدهد، تا با استناد به آن بر کارها و برنامههاى مثبت بتازند و ضربات خویش را بر آن وارد سازند.
ازدواج موقّت از مصادیق روشن این گونه بحثهاست.
با نهایت تأسّف بعضى از هوسبازان، ازدواج موقّت را که در اصل براى گشودن گره ضرورتها و حلّ معضلات مهمّ اجتماعى، تشریع شده ملعبهی خود ساخته و چهرهی آن را در نظر بىخبران دگرگون ساخته و بهانهاى به دست مخالفان داده که این حکم حکیمانه را به باد انتقاد بگیرند.
ولى سؤال اینجاست، کدام حکم است که روزى از آن سوء استفاده نشده و کدام سرمایهی نفیس است که نااهلان از آن بهرهگیرى نادرست نکردند؟!
اگر روزى قرآنها را به دروغ و نیرنگ بر سر نیزه کردند تا حکومت ظالمان و خودکامگان را توجیه کنند، مفهومش این است که قرآن را کنار بگذاریم؟!
یا اگر روزى گروهى از منافقان مسجد ضرار را ساختند و پیامبر اسلام(ص) دستور ویران کردن یا سوزاندن آن را صادر کرد، معنایش این است که از مسجد به کلّى کنارهگیرى کنیم؟
به هر حال ما اعتراف مىکنیم که بعضى، از این حکم حساب شدهی اسلامى سوء استفاده کردهاند، ولى هرگز نمىتوان به خاطر جمعى بىنماز، درِ مسجد را بست یا به خاطر دستمالى قیصریّهاى را آتش زد.
باید راه را بر هوسبازان ببندیم و براى ازدواج موقّت برنامه ریزى صحیحى کنیم.
به خصوص در عصر و زمان ما، انجام این کار بدون برنامه ریزى دقیق و صحیح امکان پذیر نیست. لازم است جمعى از نخبگان و خبرگان آیین نامهاى کاربردى و اجرایى براى آن بنویسند تا دست شیاطین را از آن قطع کنند و چهرهی زیباى این حکم حکیمانه را آشکار سازند، تا راه را بردو گروه ببندند: گروه هوسباز، و گروه منتقد کینهتوز!
در کتاب الله ازدواج موقّت به عنوان «متعه» در آیهی 24 سورهی نساء آمده است، مىفرماید: «(فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً)؛ زنانى را که متعه مىکنید باید مهر آنها را بپردازید».
نکتهی مهم اینجاست که در روایات زیادى که از رسول خدا(ص) نقل شده، تعبیر به متعه به معناى ازدواج موقّت است (و در بحثهاى آینده بسیارى از این روایات از نظر محترم شما مىگذرد).
به علاوه در کتب فقهاى اسلام اعمّ از شیعه و اهل سنّت همه جا از ازدواج موقّت تعبیر به «متعه» شده و انکار این مطلب از قبیل انکار مسلّمات است (بخشى از کلمات فقها نیز در آینده از نظر شما مىگذرد).
با این حال بعضى اصرار دارند که استمتاع در آیه را به معناى لذّت بردن و نزدیکى کردن تفسیر کنند و گفتهاند مفهوم آیه این است که هنگامى که از زنان بهرهگیرى جنسى کردید مهر آنها را بدهید.
این سخن دو ایراد روشن دارد:
اوّلاً: وجوب اداى مهر به مقتضاى عقد است یعنى همین که عقد حاصل شد زن مىتواند تمام مهریّهی خود را مطالبه کند، هر چند دخولى حاصل نشده و حتّى ملاعبهاى صورت نگرفته باشد (آرى اگر طلاقى قبل از دخول واقع شد، بعد از طلاق مهر نصف مىشود). (دقّت فرمایید)
ثانیاً: واژهی متعه چنان که گفتیم در عرف شرع و کلمات فقهاى شیعه و اهل سنّت و در لسان روایات به معناى عقد موقّت است که مدارک آن را به طور گسترده خواهید دید.
مفسّر معروف مرحوم طبرسى در مجمعالبیان در تفسیر این آیه تصریح مىکند که در آیه دو نظریّه وجود دارد، نظریّهی کسانى که استمتاع را در اینجا به معناى لذّت بردن تفسیر کردهاند و گروهى از صحابه یا تابعین و مانند آنها را مىشمرد، و نظریّهی کسانى که مىگویند مراد از این آیه عقد متعه و ازدواج موقّت است و آن را عقیدهی ابن عبّاس وسدى و ابن مسعود و جماعتى از تابعین مىداند. او در ادامه مىگوید: نظریّهی دوّم واضح است، زیرا لفظ متعه و استمتاع در عرف شرع اشاره به ازدواج موقّت است، به علاوه وجوب مهر براى زنان مشروط به لذّت بردن نیست.[1]
قرطبى در تفسیر خود مىگوید: منظور از این آیه به عقیدهی جمهور همان نکاح موقت است که در صدر اسلام بوده است.[2]
سیوطى در تفسیر درالمنثور و ابوحیان و ابن کثیر و ثعالبى نیز در تفاسیر خود به این معنا اشاره کردهاند.
این مسأله میان تمام علماى اسلام ـ اعمّ از شیعه و اهل سنّت ـ مسلّم است که ازدواج موقّت در عصر پیامبر(ص) وجود داشته، ولى گروه زیادى از فقهاى تسنّن معتقدند که این حکم بعداً نسخ شده است، و این که در چه زمانى نسخ شده، اختلاف زیادى وجود دارد که قابل توجّه است؛ از جمله به گفتهی دانشمند معروف «نووى» در شرح صحیح مسلم:
1ـ بعضى مىگویند در غزوهی خیبر نخست حلال شد و سپس تحریم گردید.
2ـ فقط در عمرة القضاء حلال بود.
3ـ در روز فتح مکّه نخست حلال و سپس تحریم شد.
4ـ در غزوهی تبوک (در سال نهم هجرى) تحریم شد.
5ـ فقط در جنگ اوطاس (در سال هشتم هجرى) مباح شد.
6ـ در حجّة الوداع (در سال دهم هجرى) حلال شد.[3]
و جالب اینکه روایات متناقض و متعارضى در این زمینه نقل شده، به خصوص روایت تحریم آن در خیبر و تحریم آن در حجّة الوداع معروف است که جمعى از فقهاى اهل سنّت براى جمع میان این روایات به زحمت افتاده و راه حلّ مناسبى هم ارائه ندادهاند.[4]
و از آن جالبتر سخنى است که از شافعى نقل شده، او مىگوید: «لا أعلم شیئاً أحل الله ثمّ حرّمه ثمّ أحلّه ثمّ حرّمه إلاّ المتعة؛ من چیزى نمىشناسم که خداوند آن را روزى حلال کند، سپس حرام نماید، بار دیگر حلال کند و سپس حرام بشمرد مگر متعه!!».[5]
این در حالى است که ابن حجر از سهیلى نقل مىکند که تحریم متعه در روز خیبر چیزى است که احدى از ارباب تاریخ و راویان اخبار نقل نکرده است.[6]
7ـ قول دیگر این که متعه در عصر رسول خدا(ص) حلال بود و سپس عمر از آن نهى کرد، چنان که در صحیح مسلم که از معتبرترین کتب حدیث نزد برادران اهل سنّت است، مىخوانیم: «ابن ابى نضرة» مىگوید: نزد جابر بن عبدالله انصارى بودم، گفت: ابن عبّاس و ابن زبیر با هم در مسألهی متعهی زنان و متعهی حج (حج تمتّع که میان عمره و حج فاصله باشد)، اختلاف دارند (تو چه مىگویى؟) گفت: ما هر دو را در زمان رسول خدا انجام دادیم تا عمر از آن دو نهى کرد، و ما خوددارى کردیم!».[7]
با وجود این نصّ صریح آن هم در صحیح مسلم، باز هم مىتوان گفت متعه در عصر رسول الله(ص) تحریم شده است.
1- در کتاب الله، ازدواج موقّت به کدام عنوان و در چه آیهای آمده است؟
2- به کدام دلایل تفسیر استمتاع به معناى لذّت بردن و نزدیکى کردن اشتباه است؟
3- دو نظریّه که درباره آیهی 24 سورهی نساء وجود دارد را بیان کنید.
[1]. مجمع البیان، جلد 3، صفحهی 60.
[2]. تفسیر قرطبى، جلد 5، صفحهی 120 و فتح الغدیر، جلد 1، صفحهی 449.
[3]. شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحهی 191.
[4]. شرح صحیح مسلم، جلد 9، صفحهی 191.
[5]. المغنى ابن قدامه، جلد 7، صفحهی 572.
[6]. فتح البارى، جلد 9، صفحهی 138.
[7]. صحیح مسلم، جلد 4، صفحهی 59، حدیث 3307، دارالفکر بیروت.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت