کد مطلب: ۵۵۳۶
تعداد بازدید: ۱۹۴۸
تاریخ انتشار : ۰۲ تير ۱۴۰۱ - ۲۰:۵۱
ازدواج؛ موانع و راه حل‌ها | ۱۶
تجربه نیز به همگان نشان داده است که معمولاً زوج‌های جوان در ابتدای زندگی، تهی‌دست بودند و جز مختصری برای گذران، چیزی نداشته‌اند، اما به تدریج و با تلاش و توکل، بی‌نیاز شده‌اند. اگر هر کس به فامیل و نزدیکان خود، نگاهی بیندازد و سیر زندگی آنان را اجمالاً بداند، حرکت از فقر به غنای آبرومندانه را درمی‌یابد.

بخش پنجم: مسئولان  ازدواج | 4

 

تزویج فرزند، وظیفه‌ی پدر و مادر*


ازدواج جوانان، وظیفه‌ای است که قرآن کریم آن را به دوش پدر و مادر و دیگر دل‌سوزان جامعه، قرار داده و می‌فرماید:
بی‌همسران خود [چه جوان و چه غیرجوان] و غلامان و کنیزانِ درست‌کارتان را همسر دهید. اگر فقیرند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد کرد و خدا، گشایشگر داناست.[1]
در این آیه‌ی شریفه، چند نکته است که اجمالاً یادآور می‌شویم:
1. درباره‌ی کلمه‌ی «اَيامى‏» راغب اصفهانی می‌نویسد: «اَيّم» [با تشدید، بر وزن قیّم] به زنِ بی‌شوهر می‌گویند که جمع آن در قرآن «اَيامى» است، گاهی به مرد مجرد هم «اَيّم» گویند.[2]
این واژه، به تدریج در مورد زن بی‌شوهر ـ خواه دوشیزه یا بیوه ـ و نیز در خصوص مردی که زن ندارد، به کار رفته است. بنابراین عبارتِ «وَأَنْكِحُوا الأَيامى‏ مِنْكُمْ» زنان و مردان بی‌همسر را شامل می‌شود.
2. «أنكحوا» فعل امر است. انکاح از باب افعال می‌باشد و به معنای تزویج کردن زنی است به مردی و بالعکس، فعل أنکحوا، ظهور در وجوب دارد و گویا این آیه‌ی شریفه، ازدواج را وظیفه‌ای برای عموم افراد اجتماع، از جمله پدر و مادر، می‌داند.
3. نکته دیگر در این آیه آن است که خداوند متعال می‌فرماید به واسطه‌ی فقر از ازدواج نترسید، پس وعده‌ی قطعی می‌دهد که اگر به این امر مقدس اقدام کردید و با عقل و تدبیر و تلاش و برنامه‌ریزی صحیح، پیش رفتید از فضل خودم بی‌نیازتان می‌کنم.
تجربه نیز به همگان نشان داده است که معمولاً زوج‌های جوان در ابتدای زندگی، تهی‌دست بودند و جز مختصری برای گذران، چیزی نداشته‌اند، اما به تدریج و با تلاش و توکل، بی‌نیاز شده‌اند. اگر هر کس به فامیل و نزدیکان خود، نگاهی بیندازد و سیر زندگی آنان را اجمالاً بداند، حرکت از فقر به غنای آبرومندانه را درمی‌یابد.
پس خداوند متعال در آیه شریفه‌ای که آوردیم عموم مردم، به ویژه پدران و مادران را موظف می‌کند که به امر ازدواج فرزندان، اقدام ورزند و از موانع نترسند.


احادیث


در احادیث نیز یکی از حقوقی که فرزندان بر گردن پدر و مادر دارند این است که به امر ازدواج آنان اهتمام ورزند. پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
از جمله حقوق فرزند بر عهده‌ی پدر سه چیز است: انتخاب نام خوب، آموزش نوشتن و به ازدواج درآوردن او هنگامی که به بلوغ می‌رسد.[3]
در حدیث دیگری آن بزرگوار می‌فرماید:
کسی که فرزندش به حدّ رشد برسد و امکانات تزویج او را فراهم نکند اگر فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه برای هر دو نفرشان نوشته می‌شود.[4]


وظیفه‌ی خانواده در کمک به فرزندان: انتخاب همسر*


پدر و مادر در همه‌ی مراحل زندگی در امر ارشاد و تربیت و سامان‌دهی کارهای فرزندان خود، مسئولیت دارند. یکی از آن مراحل، مربوط به ازدواج است. اسلام در این خصوص، عنایت ویژه‌ای دارد و آن را به عنوان یک «حق»، معرفی کرده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
از جمله حقوق فرزند در عهده‌ی پدر سه چیز است: انتخابِ نام خوب، آموزشِ نوشتن و به ازدواج درآوردنِ او هنگامی که به بلوغ می‌رسد.[5]
در حدیث دیگری آن بزرگوار می‌فرماید:
کسی که فرزندش به حدّ رشد برسد و امکانات تزویج او را فراهم نکند اگر فرزند مرتکب گناهی شود، این گناه برای هر دو نفرشان نوشته می‌شود.[6]
این همه تأکید از آن روست که زندگی اجتماعی فرزند از ازدواج و تشکیل خانواده‌ی جدید آغاز می‌شود و سعادت آینده‌ی او به کیفیت ازدواج و چگونگیِ «انتخاب همسر»، بستگی دارد و او در این انتخابِ مهم، که به پختگی و تجربه نیاز دارد نباید تنها باشد و رأساً وارد عمل شود. اساساً برای انسان ـ به ویژه جوان ـ همیشه «انتخاب»، امر مهمی است؛ از انتخاب یک کالا برای خرید، انتخاب خانه، محل و شهر سکونت، انتخاب رشته‌ی تحصیلی، انتخاب نماینده یا مسئول سیاسی و دیگر انتخاب‌ها، اما در این میان، انتخاب همسر، بسیار حیاتی و حساس و در خور دقت فراوان است، زیرا بسیاری از انتخاب‌های دیگر به آن بستگی دارد و سرنوشت زندگی آینده با آن رقم می‌خورد.


راهنمایی نه تحمیل


والدین در عین حال که باید فرزندان خود را در امر ازدواج، دل‌سوزانه راهنمایی کنند و به صورت جدّی در مشورت‌دهی شرکت جویند، اما باید بدانند که آن‌ها مشاور و راهنما هستند نه تصمیم‌گیرنده.
پس باید اولاً: در این انتخاب، سلیقه‌ی فرزندشان را رعایت کنند نه سلیقه‌ی خودشان را. جوانان همیشه با طرز تفکر پدران و مادران، اختلاف داشته‌اند؛ مخصوصاً در این روزگار که «عصر انفجار اطلاعات» نامیده می‌شود. جوانان امروز با فرهنگ ویژه‌ای مواجه هستند که از طرق مختلف دریافت می‌کنند. پدر و مادر باید با توجه به آن‌ها در انتخاب همسر مناسب با فرزندشان همکاری کنند و از تنگ‌نظری‌هایِ خاص زمان خود، دست‌بردارند. زور و اجبار و تحمیل و رودربایستی، عواقب ناگواری را در پی دارد.
ثانیاً: والدین در بیان صفاتِ فرد مورد نظر، امین باشند و آنچه را که واقعیت دارد بگویند.


وظیفه‌ی خانواده در کمک به فرزندان: تأمین هزینه‌ها*


جوان در ابتدای زندگی است و هنوز وضعیت شغلی و کاری خود را به دست نیاورده و از سوی دیگر، با ازدواج روبه‌روست که اگر آن را کم‌هزینه هم فرض کند، برای او مستلزم مبلغ قابل توجهی است، از این‌رو خود را ناتوان می‌بیند. این ناتوانی ممکن است دو گونه تأثیر بر او بگذارد: یا این‌که با دیدن تهی‌دستی خود از اصل ازدواج منصرف شود، یا اگر تن به ازدواج دهد با قرض و وام باشد، که این هم برای آینده‌اش خوب نیست.
در این‌جا یکی دیگر از وظایف والدین، خودبه‌خود آشکار می‌شود و آن، کمک‌های مالی به فرزند است. پدر و مادر اگر خودشان هم نداشته باشند بالاخره باتجربه و اعتباری که دارند می‌توانند مبالغی را تهیه کنند و امر خیر را به سامان برسانند.
والدین باید بدانند که فرزندانشان ـ کوچک باشند یا بزرگ ـ واجب‌النفقه‌اند و اگر امکاناتی در اختیار دارند بر آن‌ها واجب است نیازهای مشروع و عقلانی او را تأمین کنند؛ گرچه با فروش املاکشان یا وام گرفتن باشد. جد و جده‌ی پدری و مادری نیز نسبت به نوه‌های فقیر خود، همین وظیفه را دارند.
پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمود:
فرمود: انفاق کنید، مردی که سخن پیامبر(ص) را می‌شنید گفت: من یک دینار دارم، پیامبر فرمود: آن را برای خود صرف کن. بار دیگر گفت: دیناری دیگر دارم. فرمود: آن را برای همسرت خرج کن. گفت: یک دینار دیگر دارم، فرمود: آن را به فرزندت ببخش. گفت: دینار دیگری دارم، فرمود: به مستخدمت صدقه بده، عرض کرد: دینار دیگری دارم، فرمود: خود به مصرف آن آگاه‌تری.[7]

انتخاب شغل


ما در همین قسمت و در بحثِ «وظيفه‌ی دولت در ازدواج» یکی از وظایف مهم دولت را ایجاد اشتغال برای جوانان دانسته‌ایم و در این باره بحث کرده‌ایم. در بحثِ «علل تأخير ازدواج» باز هم از «شغل»، سخن گفته‌ایم. همچنین در مبحث «معيارهاى همسر مناسب» در خطبه‌های مربوط به ازدواج، یکی از معیارها را «شاغل بودن» ذکر کرده و اطراف قضیه را کاویده‌ایم، اما در این جا به مناسبت وظیفه‌ی والدین در امر ازدواج هم به اشاره می‌گوییم که پدر و مادر باید بکوشند که اگر فرزندشان هنگام ازدواج یا پس از آن، شغلی ندارد، برای او کاری دست و پا کنند یا اگر شغل دارد با مشورت‌ها و راهنمایی‌های خود در جهت تثبیت او و داشتن پشت کار و اراده، تلاش کنند، زیرا قوام ازدواج و خانواده با داشتن شغل مناسب، میسّر می‌گردد. تجربه نیز ثابت کرده است که شغل آبرومند تا چه حد در رونق و شادابی زندگی و موفقیت همسران، نقش دارد.


انتقال تجربیات


والدین، گنجینه‌های ارزشمندی از تجربه هستند که آن‌ها را در طول سالیان دراز و با رنج و زحمت فراوان به دست آورده‌اند. اکنون که فرزندشان ازدواج کرده باید به تدریج و در موقعیت‌های مناسب این تجربیات را در اختیار آنان بگذارند. نحوه‌ی برخورد با همسر، رفت و آمد با خانواده‌ی همسر، شیوه‌ی برخورد و سلوک با دوستان و همسایگان، چگونگی پایداری در مشکلات، ظرفیت‌های غم و شادی، روش حفظ و تثبیت شغل و موفقیت در کار، آیین فرزندداری و بسیاری دیگر از این گونه مسائل از چیزهایی است که فرزندان باید آن‌ها را از گنجینه‌های والدین به دست آورند. امیرمؤمنان علی(ع) در زمینه‌ی انتقال تجربیات در نامه‌ای به امام حسن(ع) می‌نویسد:
هر آینه قلب نوجوان چون زمین آماده و خالی از زراعت است و هر آنچه در آن افکنده شود می‌پذیرد. از این رو، من به پرورش تو پیشی جستم پیش از آن که دلت سخت و اندیشه‌ات مشغول گردد، تا تو در کار خود کوشا شوی و از تجارب آموخته شده، اموری را که در پی آزمایش آن هستی دریابی و در رنج جست و جو نیفتی و از تجربه‌آموزیِ (دوباره) مصون بمانی و به تو آن رسد که ما بدان رسیدیم و برای تو روشن شود آنچه گاهی آن را تاریک می‌دیدیم.
پسرم، هرچند من به اندازه‌ی همه‌ی آنان که پیش از من بوده‌اند نزیسته‌ام، ولی در کردارشان نظر کردم و در اخبارشان اندیشیدم و در آنچه به جا گذاشتند تفحص کردم تا چون یکی از ایشان شدم، بلکه با اطلاعی که از کارهایشان به دست آورده‌ام گویا با اول تا آخر آن‌ها زندگی کرده‌ام و نقاط روشن و تیره‌ی زندگی آن‌ها را شناختم و سود و زیانش را دانستم و برای تو از هر چیز زبده‌ی آن را جدا ساختم و نیکوی آن را برایت جست و جو کردم ... .[8]


خودآزمایی


1- خداوند متعال در آیه شریفه‌ی 32 سوره نور، چه کسانی را به چه امری موظف می‌کند؟
2- از جمله حقوق فرزند بر عهده‌ی پدر را بیان کنید.
3- تأکید دین بر ازدواج به چه دلیل است؟

پی نوشت ها


[1]. نور، آيه‌ی 32: «وَأَنْكِحُوا الأَيامى‏ مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللهُ واسِعٌ عَلِيمٌ»؛
[2]. مفردات، ذيل واژه‌ی «اَيّم».
[3]. مكارم الاخلاق، ص 114: «مِن حَقِّ الولدِ عَلى والدِهِ ثَلاثةٌ: يُحسنُ اسمَهُ وَ يُعَلّمُهُ الكتابَةَ وَ يُزَوِّجُهُ إذا بَلَغَ».
[4]. مجمع البيان، ج 7، ص 245: «مَن أدركَ لَه وَلدٌ و عندهُ ما يُزَوِّجُهُ فَلم يُزَوِّجْهُ فَأحْدَثَ فَالاثمُ بينهما».
* تاريخ ايراد خطبه: ۲۲/۴/۸۶.
[5]. مكارم الاخلاق، ص 114: «مِن حَقِّ الولدِ على والده ثلاثةٌ: يُحسنُ اسمَهُ وَ يُعَلّمُهُ الكتابَةَ وَ يُزَوّجُهُ إذا بلغ».
[6]. مجمع‏ البيان، ج 7، ص 245: «مَن أدركَ لَه وَلدٌ و عندهُ ما يُزَوِّجُهُ فَلَم يُزَوِّجْهُ فَأحْدَثَ فَالاثمُ بينهما».
* تاريخ ايراد خطبه: ۱۲/۵/۸۶.
[7]. ابن أبى الدنيا، كتاب العيال: «تَصَدَّقوا، فقال رجلٌ عندى دينارٌ قال أنفِقْهُ أو تَصَدَّقْ بِهِ عَلى نفسك...».
[8]. تحف العقول، ص 67 و 68 و نهج البلاغه، نامه 31: «إنّما قلبُ الحَدَثِ كالارضِ الخاليِة مَا أُلقى فيها... أىْ بُنَّى إنّى وَ إنْ لَمْ أكُن عمّرْتُ عُمُرَ مَن كان قبلى...».
* تاريخ ايراد خطبه: ۳۰/۵/۷۷.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله ابراهیم امینی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: