برای رفع سوءتفاهم، تذكّر این نكته لازم است كه دین حنیف اسلام كه در همه جا و نسبت به همه چیز نظر واقعبینی و حقیقتخواهی دارد و در همه حال پشتیبان محكم و حامی جدّی علم و اخلاق و بهداشت است، هرگز با هیچ سازمان متین و صحیحی كه وسیلهی آموزش و پرورش علم و اخلاق باشد مخالف نیست. اگر چه آن وسیله به صورت فیلمهای سینما و دستگاههای فرستنده و گیرندهی رادیو و تلویزیون باشد زیرا بدیهی است این محصولات عالیهی تمدّن كه از مغز و فكر خداداد انسانی تولید گشته و در صحنهی زندگی ظاهر شده است از نعمتهای بسیار ارزندهی پروردگار است و از وسایل بسیار مؤثّر در ارتقا و اعتلای مادّی و معنوی انسانهاست و هرگز معقول نیست دین و آیینی كه تمام همّش، اعطای قدرت جسمی و روحی و تعالی همه جانبهای به انسان است، با وسایل ارتقای فكری و تسهیل امر آموزندگی مخالفت كرده، آنها را از اجتماع بشری طرد و نفی كند؛ دینی كه با منطقی محكم و جدّی میگوید:
وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّكُمْ...؛[1]
حاصل مضمون آن كه: تا آنجا كه میتوانید بكوشید و خود را قویّ و نیرومند سازید و در مقابل دشمنان خود كه دشمنان حقّند مجهّز گردید و در میدان حیات و تأمین سعادت، مرعوب دیگران واقع نشوید و احساس حقارت و ذلّت نكنید، بلكه خود را از همه جهت عظیم و عزیز بگردانید و بدخواهان را در برابر شوكت و رفعت خود ذلیل و مقهور و منكوب سازید.
...تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللهِ وَ عَدُوَّكُمْ...؛
...با نیروی خود، ترس و وحشت در دل دشمنان خود و دشمنان خدا بیفكنید...
آیا انصافاً میشود باور كرد كه این دین قیّم آسمانی كه با جدّ تمام، دعوت به تحرّك و جنبش میكند و پیروان خود را مجهّز به تمام جهازات ترقّی و پیروزی و غالبیّت و قاهریّت میخواهد، با وسایل ارتقاء و اعتلای فرهنگی و اقتصادی و نظامی و صنعتی سازش ندارد و با هرگونه وسیلهی پیشرفت علمی و فكری میجنگد و آن را با طرد و لعن شدید از میان ملّت خود بیرون میراند؟! آیا بهراستی این حرف قابل قبول است؟ حتماً خیر.
بلکه این دین، آیین تجهیز قوا و تشدید نیروست، آن هم مطلق نیرو و تجهیز عامّ. ملاحظه میفرمایید كلمهی «قوّة» در این آیهی مباركه، مطلق و بدون قید آمده است و به هیچ قیدی از قیود زمان و مكان و نوع و كمّیّت و كیفیّت و اوصاف و شرایط دیگر، مقیّد و محدود نشده است تا با اطلاق وسیع خود همه گونه قوّه و نیرو را مناسب با هر زمان و هر مكان و از هر نوع و به هر كیفیّت و با هر كمّیّت كه باشد و وسیلهی اِرعاب و اِرهاب دشمنان حقّ گشته و موجب تحصیل عزّت و شوكت مسلمین گردد، شامل بشود.
آری! قرآن، این كتاب عزیز حكیم میخواهد ملّت اسلام در هر عصری مجهّزترین ملّتها به جهازات تمدن آن عصر باشد و قویترین و نیرومندترین جوامع بشری در هر زمان بوده و مشعلدار تمدّن انسانی در هر دورهای شناخته شود. این قرآن است كه میفرماید:
وَ لا تَهِنُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أنْتُمُ الْأعْلَوْنَ إنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ؛[2]
سستی نورزید و [برای شكست موقّتی كه آن هم در اثر تقصیر و كوتاهی خودتان نصیبتان شده است] اندوهگین مشوید و [مطمئن باشید كه] شما برترید [و تفوّق و شوكت از آن شماست] با این شرط كه مؤمن و ثابت قدم در ایمان باشید.
پس روشن شد كه اسلام هرگز با هیچ وسیلهای از وسایل ارتقاء فكری و علمی و صنعتی و آموزندگی و بالاخره با تحصیل قوّه و نیروی جسمی و روحی مخالف نیست. بلكه علاوه بر موافقت كامل، مشوّق و مرغّب هم هست و بلكه بالاتر، نشان و علامت بارز ملّت اسلام را همان تفوّق و علوّ همه جانبه میداند و در غیر این صورت به تقصیر و تخلّف محكومش كرده و مورد ذمّ و نكوهش قرارش میدهد. منتهی تمام اینها را مشروط به ایمان دانسته و فقط ملّت صالح و باتقوا را شایستهی تحصیل قوّه و نیروی مطلق معرّفی میكند.
تنها به جامعهی عاقل و رشید و انسانهای مؤمن به مبدأ و معاد و معتقد به حساب، اجازه میدهد كه مجهّز به جهازات تمدّن گردند و دیگران را كه مقهور شهوات و هوسهای نفسانی افراطی هستند، مستحقّ این میداند كه خلع سلاح شوند و فاقد همه گونه قوّه و نیرو باشند، تا هم خود و هم دیگران از خطر افساد و اضلال در امان بمانند زیرا مسلّم است چو دزدی با چراغ آید، گزیدهتر برد كالا.
بله، جوامع متمدّن واقعی و ملّتهای رشید و عاقل میتوانند از سینما و فیلم، از رادیو و تلویزیون، از مجلّه و روزنامه و بالاخره از هر وسیلهی آموزندهی سمعی و بصری در پیشبرد زندگی مادّی و معنوی خود به طرز صحیحی استفاده كنند و بهرههای عالی انسانی خداپسند بگیرند. راه و رسم كشاورزی و جرّاحی و تشریح اعضای بدن حیوان و طرز پرورش كودكان و قسمتهای مختلف از امور علمی و صنعتی و تربیتی را ممكن است با سینما و تلویزیون یاد مردم بدهند.
امّا وقتی همین وسایل به دست جامعهای غیر رشید و ملّتی غیر عاقل افتاد كه به جای تبعیّت از عقل و منطق، پیروی از هوای نفس میكند، در این موقع است كه نعمت تبدیل به نقمت میشود و وسیلهی ارتقاء، مایهی انحطاط میگردد. آنچه باید راهنمای مردم به علم و هنر و صنعت باشد و معلّم تقوا و فضیلت باشد، برعكس درس هرزگی و شهوترانی میدهد و عزّت و شرافت روح را از دست جوانان میگیرد، مال مردم را میخورد و جان مردم را میسوزاند.
ملّت غیر رشید، از وسایل هدایت، نتیجهی ضلالت میگیرد!!
اینجاست غیر رشید، از وسایل هدایت، نتیجهی ضلالت میگیرد!!
اینجاست كه میگوییم، سینما و مجلّه و رادیو و تلویزیون كه ممكن بود در سایهی عقل و ایمان، سازمانهای آدمسازی و انسانپروری باشند، متأسّفانه در اثر انحراف از مسیر عقل و ایمان، به صورت شبكههای خطرناك فساد و شیطنت درآمدهاند و علیالدّوام در اضلال و اغوای مردم بینوا غوغا میكنند و چنان بر مدار گناه و گناهآموزی میچرخند كه اگر گاهی به ندرت بخواهند یك فیلم علمی و اخلاقی و تاریخی نشان بدهند به قدری پیرایههای خلاف عفّت و اخلاق به آن میبندند كه ضرر و فسادش صدها برابر نفع اندكش میشود و مصداق روشن این آیهی از قرآن میگردد كه دربارهی شراب و قمار میفرماید:
...إثْمُهُما أكْبَرُ مِنْ نَفْعِهِما...؛[3]
...گناهشان بزرگتر است از سودشان...
امام امیرالمؤمنین(ع) در ذمّ مردم اغواگر و گمراهكن، میفرماید:
اِتَّخَذُوا الشَّیْطَانَ لِأمْرِهِمْ مِلاكاً وَ اتَّخَذَهُمْ لَهُ أشْرَاكاً فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِی صُدُورِهِمْ وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِی حُجُورِهِمْ فَنَظَرَ بِأعْیُنِهِمْ وَ نَطَقَ بِألْسِنَتِهِمْ فَرَكِبَ بِهِمُ الزَّلَلَ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الْخَطَلَ؛[4]
آنان در كار خود تكیه به شیطان كردهاند و [گوش به فرمان او دادهاند] شیطان هم آنها را [برای اضلال و اغوای آدمزادگان] دام خود قرار داده [و برای غلامی و فرمانبرداری قبولشان كرده است] پس در سینهی آنان تخم شقاوت نهاده و جوجه در آورده است، آهسته و تدریجاً در دامن آنها غلتیده و با آنان آمیزش مداوم داشته است [و به طوری آنها با شیطان، یگانه و هم افق گشتهاند] كه شیطان، با چشم آنها میبیند و با زبان آنها سخن میگوید [یعنی چشم و زبان مردم اغواگر، مستقیماً به استخدام شیطان درآمده و شیطان مقاصد شوم خود را از مجرای چشم و زبان آنان، در بین مردم ظاهر میسازد] پس آنها را بر مركب لغزش و گناه سوار كرده و گفتار فاسد و تباه را در نظرشان زینت داده است.
مردمی كه امروز گردانندگان مؤسسات اغواء و اضلالند و به صورتهای گوناگون، بندگان خدا را از خدا و راه خدا جدا میسازند به راستی مصداق روشن بیان امامند. چه تعبیر لطیفی است، تعبیر به اَشراك جمع شَرَك كه به معنی دام است و شبکهی صیّاد.
حقّاً كه این نابكاران با تأسیساتشان دامها و شبكههای شیطانند كه بهمنظور صید جوانان و شكار كردن مردان و زنان به دست شیطان گسترده شدهاند. خانهی قلبشان لانهی شیطان گشته و زادگاه:
...الْخَنَّاسِ * الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ؛[5]
دم به دم، افكار شیطانی است كه از مغزشان میجوشد؛ نگاهشان شیطانی، گفتارشان شیطانی، روز و شب میكوشند و كمند خود را میافكنند و فوجفوج از این مردم بینوا صید كرده و تحویل شیطان میدهند. به ظاهر دنبال پول میدوند و در واقع خدمت شیطان میكنند. چه عمّال ماهر و كارمندان قابلی دارد شیطان در زمان ما!! خدای صادق الوعد هم كه فرموده است:
قالَ فَالْحَقُّ وَ الْحَقَّ أقُولُ * لَأمْلَأنَّ جَهَنَّمَ مِنْكَ وَ مِمَّنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ أجْمَعِینَ؛[6]
[خطاب در این آیهی كریمه، به شیطان، سر دستهی طاغیان و اضلالكنندگان است كه میفرماید] پس آنچه كه حقّ است، و من حقّ میگویم. به طور حتم جهنّم را از تو و اتباع تو پر خواهم كرد.
گفتیم لهوالحدیث كه در آیهی مباركه، با شدّت مورد ذمّ واقع شده و به متصدّیان و مشتریانش وعدهی عذاب مُهین داده است، در روزگار ما مصادیق فراوان و بازار گرم و با رونقی دارد.
فیلمهای سینمایی و مجلّات منحرف و برنامههای فسادآموز رادیو و تلویزیون و هر وسیله و مؤسسهای كه اثر مشابه آثار این مؤسسات را از نظر اضلال و اغفال دارا باشد، مصداق لهوالحدیث است و وابستگان به آن مؤسسات ـ از هر طریق كه مؤثر باشند و موجب ترویج لهوالحدیث گردند ـ در عِداد مشتریان لهوالحدیث محسوبند و به حكم قرآن كریم محكوم به عذاب مُهینند. تصدیق میفرمایید جایی كه قرآن حكیم افسانههای نضربن حارث كه فسادی جز اتلاف وقت و بازماندن از فراگرفتن تعلیمات دینی نداشت، گفتن و شنیدنش را حرام میداند و موجب آتش، پس به طور مسلّم با این تأسیسات مضلّ و مفسد كه مایهی بطلان آدمیّت و انسانیّت هستند نظر مخالف شدیدتری خواهد داشت و برای كارگردانان و مشتریان آنها عذاب مُهین محقّقی فراهم خواهد ساخت.
۱- چرا اسلام هرگز با هیچ سازمان متین و صحیحی كه وسیلهی آموزش و پرورش علم و اخلاق باشد مخالف نیست؟
۲- حاصل مضمون آیهی ۶۰ سورهی انفال را بیان کنید.
۳- نشان و علامت بارز ملّت اسلام چیست؟
[1]ـ سورهی انفال، آیهی ۶۰.
[2]ـ سورهی آل عمران، آیهی ۱۳۹.
[3]ـ سورهی بقره، آیهی ۲۱۹.
[4]ـ نهجالبلاغهی فیض، خطبهی ۷.
[5]ـ سورهی ناس، آیات ۴و۵.
[6]ـ سورهی ص، آیات ۸۴ و ۸۵.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت