کد مطلب: ۵۶
تعداد بازدید: ۱۵۵۲
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۷:۴۳
معرفی مفاخر شیعه/6
عظمت و بزرگى كلينى در ميان اهل تسنن به قدرى است كه ابن اثير روايتى از پيامبر نقل مى‏ كند كه فرمودند: «خداوند در آغاز هر قرن شخصى را برمى‏ انگيزد كه دين او را زنده و نامدار نگه‏ دارد.»
ثقة الإسلام كلينى‏

ولادت‏

ثقة الإسلام، شيخ المشايخ، محمّد بن يعقوب بن اسحاق كلينى رازى، از بزرگان شيعه در زمان غيبت صغرا است كه در نيمه دوّم قرن سوم و نيمه اوّل قرن چهارم هجرى از بزرگ ترين محدّثين شيعه به شمار مى‏ رفت. او در عهد امامت امام يازدهم، در دهى به نام: ‏كلين‏ در 38 كيلومترى شهر رى و در خانه ‏اى مملوّ از عشق و محبّت به اهل بيت عليهم السّلام چشم به جهان گشود.

خاندان

پدرش ‏يعقوب بن اسحاق‏ كه مردى با فضيلت و پاك سرشت بود، از همان دوران كودكى تربيت فرزندش را بر عهده گرفت و با زبانِ عمل، اخلاق، رفتار و آداب اسلامى را به او آموخت. آرامگاه اين مرد متّقى در روستاى كلين- نزديك حسن آباد شهر رى- قرن‏ هاست كه زيارتگاه شيعيان است. دايى كلينى كه خود محدّثى بزرگ بود و از شيفتگان مكتب اهل بيت علیهم السّلام به شمار مى ‏رفت، در تعليم و تربيت وى نقش بسزايى داشت. اين مرد دانشمند كه« علاّن» ناميده مى ‏شد، در سفر حج و در راه زيارت خانه خدا به شهادت رسيد. كلينى توانست در دوران كودكى از محضر اين عالم شهيد و پدر بزرگوارش كسب فيض نموده و با منابع علم حديث و رجال آشنا گردد. بعد از طى تحصيلات ابتدايى، براى پيمودن مدارج كمال انسانى به شهر رى كه در آن عصر از مرتبه علمى خاصّى برخوردار بود مسافرت كرد.

شهر رى‏

شهر رى كه در آن روزگار قلب ايران محسوب مى‏ شد، به نقطه برخورد آراء و نظرات فرقه‏ هايى چون اسماعيليّه و مذاهبى چون شافعى، حنفى و شيعى مبدل شده بود. كلينى در اين زمان در ضمن تحصيلات خود نه تنها با عقايد و نظرات مذاهب و گرايش ‏هاى مختلف آشنا شد؛ بلكه به ماهيت برخى از حركت هايى كه مى رفت تشيّع را از مسير خود منحرف كند، پى برد. كلينى درد را شناخت و آگاهانه به درمان آن پرداخت. او معتقد بود علاج اين همه نابسامانى، بازگشت به كلام و پيام اهل بيت عليهم السّلام است. او در اين برهه از زمان به دور از هر هياهو مسير خود را مشخّص كرده و تصميم گرفت به ضبط و فراگيرى احاديث بپردازد. از اين رو در محضر اساتيد بزرگى چون: ‏ابو الحسن محمّد بن اسدى كوفى‏ زانوى ادب زده و در نوشتن احاديث و بحث و گفتگو پيرامون آن ها از خود لياقت بسزايى نشان داد.

هجرت به قم

عصر كلينى را بايد«عصر حديث» ناميد. در اين زمان نهضتى كه براى يافتن، شنيدن و نوشتن احاديث و روايات آغاز شده بود، سراسر ممالك اسلامى را فراگرفته بود و در اين ميان كلينى را مى‏توان يكى از تشنگان پاك باخته علم حديث به شمار آورد. او با شناخت عصر خود و موقعيت زمانى و پى بردن به اين مسأله كه اين عصر گذرگاه تشيّع است و اگر احاديث و روايات از اين بحران بگذرند براى هميشه تشيّع مى‏تواند سالم و به دور از التقاط و انحراف مسير خود را ادامه دهد؛ شهر رى را كه تازه دوست داران مكتب علوى در آن به قدرت رسيده بودند، با همه زيبائي ها و جاذبه‏ هايش رها كرده و به سوى قم، شهر محدّثان و راويان، هجرت نمود.

در محضر بزرگان

ورود كلينى به قم مقارن با حاكميّت سياسى و دينى مردان با فضيلت و با تقوايى بود كه از حديث گويان مشهور زمان خود به شمار مى‏ رفتند. در قلّه اين هرم، احمد بن محمّد بن عيسى اشعرى‏ قرار داشت كه تقوا، فضل و عشق او به اهل بيت عليهم السّلام بر كسى پوشيده نيست. كلينى با استفاده از محضر اين مرد بزرگ، در كلاس درس استاد ديگرى زانوى ادب زد كه به‏«معلّم» شهرت داشت. معلّم كسى است كه شيخ طوسى در كتاب رجال خود او را از ياران امام حسن عسگرى عليه السّلام مى ‏شمارد و او را در زمره كسانى مى‏ خواند كه به خدمت امام يازدهم علیه السّلام شرفياب شده ‏اند و او كسى جز احمد بن ادريس قمى‏ نبود. نجاشى مى‏گويد: چون اين شخصيت برجسته در پيشگاه امام حسن عسكرى تلمّذ نموده و استاد شيخ كلينى است به« معلّم» شهرت يافته است. كلينى در ادامه تحصيل عالم وارسته ديگرى را درك كرد كه خود مردى كم نظير بود. او به محضر«عبد الله بن جعفر حميرى»، مردى كه همه مورّخان و علماى رجال و شيفتگان حديث در مقابل عظمت او سر فرود مى‏آورند، رسید و از ایشان نیز کسب فیض کرد. او نيز در زمره اصحاب امام حسن عسكرى عليه السلام قرار دارد و داراى تأليفات فراوان است.

هجرتى ديگر

گر چه قم مركز تشيّع به شمار مى‏ رفت و جويندگان كلام اهل بيت علهيم السّلام را سيراب مى ‏كرد؛ اما عطش سيرى ناپذير كلينى به زمزم زلال نور اين خاندان، او را بر آن داشت تا آن ديار مقدّس و حرم منوّر را به اميد يافتن روايات و احاديث ناشنيده ترك كند. از اين رو او هجرت را آغاز نمود و قم را با تمام ارزشهايش به قصد شهرها و روستاهاى ديگر ترك كرد. كلينى روستاها و شهرهاى بيشمارى را پشت سر نهاد و هر جا محدّث يا راوى حديثى مى ‏يافت كه حديثى از اهل بيت علیهم السّلام را نزد خويش داشت، در مقابلش زانوى ادب مى‏زد و پس از مدّتى باز كوله بار عشق و صفايش را بر دوش مى ‏گرفت و راهى ديارى ديگر مى ‏شد. كوفه‏ يكى از شهرهايى بود كه كلينى به آن قدم نهاد. در آن زمان كوفه يكى از مراكز بزرگ علمى به شمار مى ‏رفت. كوفه شهرى بود كه ‏ابن عقده‏ در آن حضور داشت. او در حفظ احاديث شهره آفاق بود و بسيارى از شيفتگان علم حديث را به اين شهر بزرگ مى‏ كشاند. وى ‏يكصد هزار حديث‏ را با سند در خاطر داشت و كتاب هاى بسيارى را به رشته تحرير در آورده و يكى از ارزنده ترين آثارش« رجال ابن عقده» است.

ثقة الإسلام‏

كلينى پس از كسب فيض از ده ها استاد و محدّث در شهرها و مناطق مختلف، سرانجام به بغداد رسيد. مدّت مسافرت كلينى به درستى معلوم نيست؛ اما در اين شكى نيست كه در طول مسافرت ها چنان علم و فضل خود را به نمايش گذاشت و تصويرى از يك عالم شيعه حقيقى در اذهان مردم هر ديار مجسّم ساخت كه وقتى به بغداد پاى نهاد فردى گمنام نبود. شيعيان به او افتخار مى‏ كردند و اهل سنّت به ديده تحسين به او مى ‏نگريستند. تقوا و علم و فضيلت او در اندك مدّتى شهره آفاق گشت، تا جايى كه عامّه بزرگان و انديشمندان معاصر ايشان در مشكلات دينى به او مراجعه نموده و پيروان فرق اسلامى در فتوا به او روى مى ‏آوردند. به همين مناسبت به‏ «ثقة الإسلام» شهرت يافت و او نخستين كسى است كه در دوره اسلامى به اين لقب مفتخر گرديد.

مقام علمى‏

عظمت و بزرگى كلينى در ميان اهل تسنن به قدرى است كه ابن اثير روايتى از پيامبر نقل مى‏ كند كه فرمودند: «خداوند در آغاز هر قرن شخصى را برمى‏ انگيزد كه دين او را زنده و نامدار نگه‏ دارد.» آن گاه به گفتگو پيرامون اين حديث پرداخته و مى ‏گويد: إحيا كننده مذهب شيعه در آغاز قرن اوّل هجرى محمّد بن على امام باقر عليه السّلام، در ابتداى قرن دوّم على بن موسى امام رضا عليه السّلام و در ابتداى قرن سوّم ابو جعفر محمد بن يعقوب كلينى رازى بوده است. به جرأت مى‏توان گفت كلينى نام آورترين و بلند آوازه ترين انديشمند عصر خود بود. عصرى كه اوج تلاش محدّثين و علماى بزرگ و حتّى نوّاب خاصّ امام عصر عجل الله تعالى فرجه الشريف مى ‏باشد. ثقة الاسلام شيخ محمد كلينى با چهار سفير و نماينده خاص حضرت امام زمان عجل الله تعالى فرجه الشريف كه در طول غيبت صغرى‏69 سال رابط بين آن حضرت و شيعيان بودند، هم عصر بود. با اين كه آن چهار تن از فقها و محدثين بزرگ شيعه بودند و شيعيان آن ها را به جلالت قدر مى ‏شناختند، امّا كلينى مشهورترين شخصيت عالى مقامى بود كه در آن زمان ميان شيعه و سنّى با احترام مى‏ زيست و به طور آشكار به ترويج مذهب حق و نشر فضايل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام همّت مى‏گماشت. عموم طبقات او را به راستى و درستى گفتار و كردار و احاطه كامل بر احاديث و اخبار مى‏ ستودند، طورى كه نوشته‏ اند: شيعه و سنّى در اخذ فتوا به او مراجعه مى ‏كردند و در اين باره مورد وثوق و اعتماد هر دو فرقه بود. وى در امانت، عدالت، تقوا و فضيلت و حفظ و ضبط احاديث، كه همه از شرايط يك فرد محدّث موثّق جامع الشّرايط است، سر آمد روزگار بود.

در نظر انديشمندان‏

1-نجاشى مى‏گويد: او در زمان خود، شيخ و پيشواى شيعه در شهر رى بود و حديث را از همه بيشتر ضبط كرده و بيشتر از همه مورد اعتماد است.

2-ابن طاووس گويد: توثيق و امانت شيخ كلينى مورد اتّفاق همگان است.

3-ابن اثير گويد: او به فرقه اماميه در قرن سوّم زندگى تازه‏ اى بخشيد و عالم بزرگ و فاضل مشهور در آن مذهب است.

4-ابن حجر عسقلانى گويد: كلينى از رؤسا و فضلاى شيعه در ايّام مقتدر عباسى است.

5-محمّد تقى مجلسى گويد: حق اين است كه در ميان علماى شيعه مانند كلينى نيامده است و هر كس در اخبار و ترتيب كتاب او دقّت كند، درمى‏يابد كه از جانب خداوند مورد تأييد بوده است.‏

آثار و تأليفات‏

از تأليفات گرانمايه ثقة الإسلام كلينى است:

1- كتاب‏ كافى‏. معروف‏ترين تأليف كلينى، كتاب با عظمت و گرانقدر و نفيس« كافى» است كه نه تنها بزرگ ترين كار اوست؛ بلكه شاید بتوان گفت در جامعه اسلامى كتاب معتبرى در حديث چون كافى تأليف نشده است. كافى نخستين كتاب از كتب اربعه است. آن چه کلینی را در طول اعصار معرّفی کرده، کتاب شریف کافی است، و در واقع کتاب کافی برای معرّفی عظمت این شخصیّت کافی است. شیخ کلینی اوّلین کسی است که احادیث را مبوّب (باب باب و تقسیم بندی) نمود. محمّد امین استرآبادی در کتاب فوائد المدینه می گوید: ما از اساتید و علمای خود شنیده ایم که در اسلام کتابی تألیف نشده که برابر یا نزدیک کتاب کافی باشد. 2-كتاب رجال‏ 3- كتاب‏ردّ بر قرامطه‏ 4- كتاب‏رسائل ائمه عليهم السّلام‏ 5- كتاب‏تعبير الرؤيا 6-مجموعه شعر، مشتمل بر قصايدى كه شعرا در مناقب و فضايل اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السّلام سروده‏ اند.

سال تناثر نجوم‏ (سالى كه ستارگان فرو ريخت)

كلينى در حالى كه بيش از70 سال از عمرش مى‏ گذشت و پس از 20 سال تلاش در تدوين كتاب كافى و تحمّل رنج ها، غربت ها و مشقّت‏ ها، اينك در آستانه ملاقات با معبود و معشوق است. او اگر چه در قفس دنيا مى ‏زيست؛ امّا در فضاى بهشت تنفّس مى ‏كرد، چرا كه تمام لحظه ‏هاى عمرش را با كلام اهل بيت عليهم السّلام سپرى كرده بود و در راه اداى فريضه، هر رنجى را به جان پذيرفته بود. سال‏329 هجرى قمرى سالى است كه سال‏«تناثر نجوم» نام گرفته است، سال فرو ريختن ستاره‏ ها و سالى كه آسمان علمِ اين دنياى خاكى بى ‏ستاره ماند. آرى در اين سال راد مرد بزرگ عالم تشيّع در ماه شعبان، جهان فانى را وداع كرد. دانشمند نامى بغداد «ابو قيراط» بر پيكر پاكش نماز خواند. شيعيان با دلى پراندوه و با احترام آن مرد خدا را در« باب كوفه» بغداد به خاك سپردند. در همين سال با رحلت آخرين نايب امام زمان علیه السّلام،«على بن محمد سمرى» غيبت كبراى آن حضرت نيز آغاز گرديد.

پی نوشت ها:

برگرفته از کتاب شناسی نرم افزار جامع الاحادیث نور 5/3 و مجله پاسدار اسلام، بهمن 1360، شماره2، ص55.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

مسلم زکی زاده

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: