کد مطلب: ۵۶۰۱
تعداد بازدید: ۳۶۸
تاریخ انتشار : ۲۸ تير ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۸
امر به معروف و نهی از منکر| ۶۳
انسان موجودی اجتماعی است و بر این اساس از درون خویش، نیاز به ارتباط با دیگران را به خوبی احساس می کند و در می یابد. کم تر فردی را می توان یافت که بتواند بریده از تمامی هم نوعان خویش زندگی کند و اگر گاهی این گونه افراد نادری پیدا شوند، در بسیاری از موارد از بیماری روانی رنج می برند و نیاز به معالجه دارند.

در نوشتار قبل یکی از روش های امر به معروف و نهی از منکر را مورد بررسی قرار دادیم، اینک به روش دیگر از این فریضه خواهیم پرداخت.


اعراض و تحریم

 

انسان موجودی اجتماعی است و بر این اساس از درون خویش، نیاز به ارتباط با دیگران را به خوبی احساس می کند و در می یابد. کم تر فردی را می توان یافت که بتواند بریده از تمامی هم نوعان خویش زندگی کند و اگر گاهی این گونه افراد نادری پیدا شوند، در بسیاری از موارد از بیماری روانی رنج می برند و نیاز به معالجه دارند. انسان متعارف و معمولی، همان گونه که نیازمند آب و غذا و... است، به برقراری رابطه با دیگران نیز بسیار محتاج است. از این رو، برای اصلاح خطای او نیز می توان از این نیاز و کشش طبیعی بهره جست و هنگامی که مرتکب خطایی شد، این نیاز را از وی دریغ کرد؛ تا با فهم خطای خود و جبران آن، دوباره راه خویش را به دل های مؤمنین بیابد و همانند گذشته در اجتماع ایشان راه یابد.
البته لازم به ذکر است که این روش در اولویت روش های امر به معروف و نهی از منکر قرار ندارد بلکه بهتر است تا جای ممکن از شیوه های ایجابی و مثبت مانند تشویق، بخشش و گذشت، تغافل و... در این فریضه بهره برد ولی از آن جا که همه موارد امر به معروف و نهی از منکر مشابه هم نیستند و بر این اساس شیوه و راهکار متناسب با خود را می طلبند، لذا در صورتی که شیوه های ایجابی بنا به دلایلی ممکن نباشد و فرد خاطی متذکّر نگردد، باید از شیوه های سلبی برای اقامه معروف و ترک منکر استفاده نمود.
ما در سیره معصومین علیهم السّلام توجه و استفاده از این روش را حتّی در رابطه با کودکان نیز مشاهده می کنیم. مردی می گوید: «شَكَوْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى ابْناً لِي فَقَالَ لَا تَضْرِبْهُ‏ وَ اهْجُرْهُ‏ وَ لَا تُطِلْ».[1]در حضور امام کاظم علیه السّلام از فرزندم شکایت کردم. آن حضرت [در شیوه برخورد و تأدیب فرزند] فرمود: او را کتک نزن، ولی از او دوری گزین و قهر کن؛ امّا این قهر و دوری کردن را طولانی نکن.[2]


شیوه اعراض و تحریم در قرآن کریم


در آیات متعددی از قرآن کریم به این شیوه تصریح و یا اشاره شده است. از جمله در سوره نساء دستور به ترک محفل اهل گناه داده و همنشینی با ایشان را مجاز نمی شمارد؛ می فرماید:

«وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِها وَ يُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً».

و خداوند (اين حكم را) در قرآن بر شما نازل كرده كه هر گاه بشنويد افرادى آيات خدا را انكار و استهزا مى ‏كنند، با آن ها ننشينيد تا به سخن ديگرى بپردازند! و گر نه، شما هم مثل آنان خواهيد بود. خداوند، منافقان و كافران را همگى در دوزخ جمع مى ‏كند.[3] همچنین در سوره انعام به صراحت دستور به از اعراض از ظالمین می دهد و می فرماید:

«وَ إِذا رَأَيْتَ الَّذِينَ يَخُوضُونَ فِي آياتِنا فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ وَ إِمَّا يُنْسِيَنَّكَ الشَّيْطانُ فَلا تَقْعُدْ بَعْدَ الذِّكْرى‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ».

هر گاه كسانى را ديدى كه آيات ما را استهزا مى ‏كنند، از آن ها روى بگردان تا به سخن ديگرى بپردازند! و اگر شيطان از ياد تو ببرد، هرگز پس از ياد آمدن با اين جمعيّت ستمگر منشين.[4]
در تفسیر این آیات چنین آمده است: به پيامبر صلّی الله علیه و آله دستور داده شده است كه اگر مشاهده كنى كسانى نسبت به آيات قرآن استهزاء مي كنند و سخنان ناروا مي گويند، از آن ها اعراض كن. مسلّم است كه اين حكم اختصاصى به پيامبر صلّی الله علیه و آله ندارد بلكه يك دستور عمومى است كه در شكل خطاب به پيامبر بيان شده، و فلسفه آن هم كاملا روشن است، زيرا اين يك نوع مبارزه عملى به شكل منفى در برابر اين گونه كارها است. از اين آيات چند نكته استفاده مي شود: 1- شركت در اين گونه جلسات گناه به منزله شركت در گناه است، اگر چه شركت كننده ساكت باشد، زيرا اين گونه سكوت ها يك نوع رضايت و امضاى عملى است. 2- نهى از منكر اگر به صورت مثبت امكان ‏پذير نباشد، لا اقل بايد به صورت منفى انجام گيرد به اين طريق كه از محيط گناه و مجلس گناه انسان دور شود. 3- كسانى كه با سكوت خود و شركت در اين گونه جلسات عملا گناهكاران را تشويق مي كنند، مجازاتى همانند مرتكبين گناه دارند.4- مجامله با اين گونه گناهكاران نشانه روح نفاق است زيرا يك مسلمان واقعى هرگز نمي تواند در مجلسى شركت كند كه در آن نسبت به آيات و احكام الهى توهين مي شود، و اعتراض ننمايد، يا لااقل عدم رضايت خود را با ترك آن مجلس آشكار نسازد.[5]
یکی از مواردی که به شهادت قرآن کریم، رسول خدا صلّی الله علیه و آله از شیوه اعراض و تحریم برای تأدیب خطاکاران و هدایت ایشان، و همچنین هشداری برای سایرین در جهت اقامه معروف و ترک منکر استفاده فرمودند، جریان کوتاهی کردن سه نفر از مسلمین نسبت به شرکت در جنگ تبوک است. سه نفر از مسلمانان به نام «كعب بن مالك» و «مرارة بن ربيع» و «هلال بن اميه» از شركت در جنگ تبوك، و حركت همراه پيامبر صلّی الله علیه و آله سرباز زدند، ولى اين به خاطر آن نبود كه جزء دار و دسته منافقان باشند، بلكه به خاطر سستى و تنبلى بود، چيزى نگذشت كه پشيمان شدند. هنگامى كه پيامبر صلّی الله علیه و آله از صحنه تبوك به مدينه بازگشت، خدمتش رسيدند و عذر خواهى كردند، امّا پيامبر صلّی الله علیه و آله حتّى يك جمله با آن ها سخن نگفت و به مسلمانان نيز دستور داد كه احدى با آن ها سخن نگويد. آن ها در يك محاصره عجيب اجتماعى قرار گرفتند، تا آن جا كه حتّى كودكان و زنان آنان نزد پيامبر صلّی الله علیه و آله آمدند و اجازه خواستند كه از آن ها جدا شوند، پيامبر صلّی الله علیه و آله اجازه جدايى نداد، ولى دستور داد كه به آن ها نزديك نشوند.
فضاى مدينه با تمام وسعتش چنان بر آن ها تنگ شد كه مجبور شدند براى نجات از اين خوارى و رسوايى بزرگ، شهر را ترك گويند و به قله كوه‏ هاى اطراف مدينه پناه ببرند. از جمله مسائلى كه ضربه شديدى بر روحيه آن ها وارد كرد اين بود كه كعب بن مالك مى ‏گويد روزى در بازار مدينه با ناراحتى نشسته بودم ديدم يك نفر مسيحى شامى سراغ مرا مى ‏گيرد، هنگامى كه مرا شناخت نامه ‏اى از پادشاه غسان به دست من داد كه در آن نوشته بود اگر صاحبت تو را از خود رانده به سوى ما بيا، حال من منقلب شد گفتم اى واى بر من كارم به جايى رسيده است كه دشمنان در من طمع دارند!
خلاصه بستگان آن ها غذا مى ‏آوردند، امّا حتّى يك كلمه با آن ها سخن نمى ‏گفتند. مدّتى به اين صورت گذشت و پيوسته انتظار مى‏ كشيدند كه توبه آن ها قبول شود و آيه ‏اى كه دليل بر قبولى توبه آن ها باشد نازل گردد، امّا خبرى نبود. در اين هنگام فكرى به نظر يكى از آنان رسيد و به ديگران گفت: اكنون كه مردم با ما قطع رابطه كرده ‏اند، چه بهتر كه ما هم از يكديگر قطع رابطه كنيم (درست است كه ما گنهكاريم ولى بايد از گناهكار ديگرى خشنود نباشيم). آن ها چنين كردند به طورى كه حتّى يك كلمه با يكديگر سخن نمى ‏گفتند، و دو نفر از آنان با هم نبودند، و به اين ترتيب سر انجام پس از پنجاه روز توبه و تضرع به پيشگاه خداوند، توبه آنان قبول شد و این آيه در اين زمينه نازل گرديد[6]:

«وَ عَلَى الثَّلاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذا ضاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِما رَحُبَتْ وَ ضاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلاَّ إِلَيْهِ ثُمَّ تابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ».

(همچنين) آن سه نفر كه (از شركت در جنگ تبوك) تخلّف جستند، (و مسلمانان با آنان قطع رابطه نمودند،) تا آن حدّ كه زمين با همه وسعتش بر آن ها تنگ شد (حتّى) در وجود خويش، جايى براى خود نمى ‏يافتند (در آن هنگام) دانستند پناهگاهى از خدا جز به سوى او نيست سپس خدا رحمتش را شامل حال آن ها نمود، (و به آنان توفيق داد) تا توبه كنند، خداوند بسيار توبه ‏پذير و مهربان است.[7]
آری، بى ‏اعتنايان به جنگ و فرمان رهبرى، بايد تنبيه شده و تا مدّتى پشت سر گذاشته شوند. قهر، بى ‏اعتنايى و بايكوت، يكى از شيوه ‏هاى تربيتى براى متخلّفان و مجرمان است. مبارزه‏ منفى با متخلّفان، جامعه را براى آنان زندانى بى ‏نگهبان و مؤثّر مى ‏سازد و با آن كه پيامبر، مظهر رحمت الهى است، امّا به عنوان مرّبى، از اهرم قهر هم استفاده مى ‏كند.[8]
ادامه این بحث را در نوشتار بعدی دنبال خواهیم کرد، ان شاء الله.


خودآزمایی

 

1- «اعراض و تحریم» را به عنوان یکی از روش های امر به معروف و نهی از منکر توضیح دهید؟
2- دو نمونه قرآنی از شیوه اعراض و تحریم بنویسید؟

 

پی نوشت ها

 

[1] عدة الداعي و نجاح الساعي ص 89.
[2] برگرفته از کتاب: امر به معروف و نهی از منکر: دو فریضه برتر در سیره معصومین علیهم السلام جلد 2 ص 19 و 20.
[3] سوره نساء/ آیه 140 (ترجمه مکارم).
[4] سوره انعام/ آیه 68 (ترجمه مکارم).
[5] تفسير نمونه ج ‏4 ص 172 و 173. (با تلخیص)
[6] همان ج ‏8 ص 169 و 170.

[7] سوره توبه/ آیه 118 (ترجمه مکارم).
[8] تفسير نور ج ‏5 ص 158 و 159. (با تلخیص و تصرف)

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

حجت‌الاسلام مسلم زکی‌زاده
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: