کد مطلب: ۵۶۲۹
تعداد بازدید: ۳۴۱
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۵
اسلام و تعلیم و تربیت | ۹
جمادات، نباتات و حيوانات براساس شرايط و اوضاع تكوينى‏‌ ساخته شده و پرورش مى‏‌يابند و خود در اين باره نقش آزادانه‏اى‏‌ ندارند، ولى‏‌ سازنده‌ی انسان خود اوست و در اين باره نقش آگاهانه و آزادانه‏اى‏‌ دارد. او از نيروى‏‌ عقل بهره گرفته، راه خود را مى‏‌يابد و طبق دلخواه خويش انتخاب مى‏‌كند. انسان از جهت خصلت‏ها و خوى‏‌ها موجودى‏‌ است بالقوه و در آغاز تولد از هر گونه خصلتى‏‌ خالى‏‌ است، امّا خصلت‏پذير مى‏‌باشد.

مسئوليت‌‏هاى‏‌ انسان‏


وظايف متعددى‏‌ بر عهده‌ی انسان نهاده شده كه در چهار نوع خلاصه مى‏‌شود:
1. مسئوليت در برابر خدا، 2. مسئوليت در برابر خودش، 3. مسئوليت‏ اجتماعى‏‌ در برابر انسان‏هاى‏‌ ديگر، 4. مسئوليت در برابر موجودات طبيعى‏‌ و محيط زيست.


مسئوليت انسان در برابر خدا


انسان عقلاً و شرعاً موظف است آفريدگار جهان را كه مالك حقيقى‏‌ و ولى‏‌ نعمت همه‌ی موجودات است بشناسد و در برابرش خضوع و عبادت كند. در برابر دستورها و فرمان‏هايش كه به وسيله‌ی پيامبران ارسال شده، تسليم محض باشد. برنامه‌ی زندگى‏‌ را از خدا بگيرد و بدان‏ها عمل نمايد.
خدا در قرآن مى‏‌فرمايد:
جن و انس را نيافريدم جز اين كه مرا عبادت كنند.[1]
و مى‏‌فرمايد:
اى‏‌ كسانى‏‌ كه ايمان آورده‏ايد، خدا و رسول او را اطاعت كنيد و اعمالتان را باطل نسازيد.[2]
نيز مى‏‌فرمايد:
اى‏‌ مردم! پروردگارتان را بپرستيد كه شما و پيشينيان شما را آفريده است، شايد پارسا و با تقوا شويد.[3]
حضرت سجاد(ع) در رساله‌ی حقوق فرمود:
حق بزرگ خدا بر تو اين است كه تنها او را پرستش كنى‏‌ و در عبادت چيزى‏‌ را شريك او قرار ندهى‏‌، اگر با اخلاص اين عمل را انجام دهى‏‌، خدا نيز اصلاح‏ امور دنيا و آخرت تو را بر عهده مى‏‌گيرد و آنچه را دوست دارى‏‌ برايت نگه مى‏‌دارد.[4]


مسئوليت انسان در برابر خودش‏


براى‏‌ هر موجودى‏‌ كمالى‏‌ مقرر شده كه غايت و هدف اوست. در نظام تكوين همه‌ی امكانات و شرايط لازم براى‏‌ نيل به هدف، برايش پيش‏بينى‏‌ شده و طبعاً همه‌ی موجودات مادى‏‌ به سوى‏‌ هدف خود در حركت‏اند، ليكن نه علم به هدف دارند و نه راه را خود انتخاب كرده‏اند بلكه آفريدگار جهان است كه نظام هستى‏‌ را اين چنين تنظيم كرده كه هر موجودى‏‌ تكويناً به سوى‏‌ غايت و كمال ممكن خود رهسپار باشد و جز اين چاره‏اى‏‌ ندارد.
بنابراين، انواع موجودات اين جهان با هدايت تكوينى‏‌ به كمال ممكن و غايت وجودى‏‌ خويش مى‏‌رسند، ليكن خود در اين باره مسئوليت و اختيارى‏‌ ندارند؛ حتى‏‌ حيواناتى‏‌ كه از احساس و شعور برخوردار بوده و اعمال و حركاتشان را با اراده انجام مى‏‌دهند، نيز افعالشان اختيارى‏‌ نيست، بلكه مقهور غرايز خود هستند.
در بين تمام موجودات، تنها انسان است كه مسئوليت پرورش و تكميل نفس خود را برعهده دارد. براى‏‌ نوع انسان نيز هدف و غايتى‏‌ پيش‏بينى‏‌ و مقرر شده و وسيله‌ی نيل به هدف نيز در اختيارش نهاده شده است. خدايى‏‌ كه همه‌ی موجودات را از هدايت به غايت و كمال مطلوب محروم نكرده، انسان را نيز از اين لطف بى‏‌بهره نساخته است. ليكن هدايت انسان تشريعى‏‌ است، نه تكوينى‏‌. براى‏‌ سعادت و كمال انسان نيز برنامه و قوانينى‏‌ تدوين كرده و به وسيله‌ی پيامبران در اختيارش قرار داده است. پيامبران آمدند تا صراط مستقيم تكامل انسانيت را در اختيار انسان‏ها قرار دهند و در پيمودن اين راه يار و مددكارشان باشند، ولى‏‌ انسان در انتخاب راه سعادت يا شقاوت، آزاد و مختار است و مسئوليت پرورش و تكميل نفس خويش را خود بر عهده دارد و جز از طريق سعى‏‌ و تلاش چيزى‏‌ عايدش نخواهد شد.
خدا در قرآن مى‏‌فرمايد:
به انسان چيزى‏‌ نمى‏‌رسد، جز آنچه را كه در رسيدن به آن سعى‏‌ و كوشش كرده است.[5]
و مى‏‌فرمايد:
خدا هيچ كس را تكليف نمى‏‌كند، مگر به مقدار توانايى‏‌اش. نيكى‏‌هايى‏‌ كه كسب كرده به سود خود او و بدى‏‌هايش نيز به زيان خود او خواهد بود.[6]
نيز مى‏‌فرمايد:
پس هر نفسى‏‌ جزاى‏‌ آنچه را كه كسب كرده خواهد ديد و مورد ستم قرار نخواهند گرفت.[7]
و مى‏‌فرمايد:
اى‏‌ كسانى‏‌ كه ايمان آورده‏ايد! نفس خود و خانواده‏تان را از آتش دوزخ حفظ كنيد؛ آتشى‏‌ كه مردم و سنگ‏ها آتش افروز آن هستند.[8]
حضرت سجاد(ع) فرمود:
حق نفست بر تو اين است كه او را در اطاعت خدا در آورى‏‌ و حقش را با زبانت بپردازى‏‌ و حقِ گوش، چشم، دست، پا، شكم و عورت را نيز ادا كنى‏‌ و در اين باره، از خدا استمداد جويى‏‌.[9]
به هرحال، جمادات، نباتات و حيوانات براساس شرايط و اوضاع تكوينى‏‌ ساخته شده و پرورش مى‏‌يابند و خود در اين باره نقش آزادانه‏اى‏‌ ندارند، ولى‏‌ سازنده‌ی انسان خود اوست و در اين باره نقش آگاهانه و آزادانه‏اى‏‌ دارد. او از نيروى‏‌ عقل بهره گرفته، راه خود را مى‏‌يابد و طبق دلخواه خويش انتخاب مى‏‌كند. انسان از جهت خصلت‏ها و خوى‏‌ها موجودى‏‌ است بالقوه و در آغاز تولد از هر گونه خصلتى‏‌ خالى‏‌ است، امّا خصلت‏پذير مى‏‌باشد. تدريجاً خصلت‏ها را مى‏‌پذيرد و به عنوان ابعاد ثانوى‏‌ بر وجودش عارض شده و او را شكل مى‏‌دهند. بنابراين، انسان سازنده خويش است و اين مسئوليت بزرگ بر دوش خودش نهاده شده است. هر يك از اعضا و جوارح انسان نيز بر او حقى‏‌ دارند كه نسبت به اداى‏‌ آن‏ها وظيفه دارد.


مسئوليت انسان در برابر اجتماع


انسان موجودى‏‌ اجتماعى‏‌ است، آفرينش ويژه‏اش چنان است كه به سوى‏‌ اجتماع و زندگى‏‌ در جمع گرايش دارد. زندگى‏‌ اجتماعى‏‌ انسان‏ها از يك نوع ارتباط و هماهنگى‏‌ مخصوصى‏‌ برخوردار است و بدون تعاون و تشريك مساعى‏‌ نمى‏‌توانند نيازهاى‏‌ خود را تأمين كنند. فعاليت‏هاى‏‌ آن‏ها ماهيت اجتماعى‏‌ دارد و ناچارند كارها را بين خودشان تقسيم نمايند. هم به ديگران نفع برسانند و هم از منافع آنان برخوردار گردند. از اين رو بايد به يك سلسله ضوابط و آداب اجتماعى‏‌ تقيّد داشته باشند، زيرا تخلف از مقررات اجتماعى‏‌ نظم را برهم مى‏‌زند و آرامش را از افراد سلب مى‏‌كند.
بى‏‌ترديد صلاح، فساد، ترقى‏‌ و تنزل جامعه در صلاح، فساد، سعادت و شقاوت افراد تأثير فراوانى‏‌ دارد، زيرا افراد در جمع زندگى‏‌ مى‏‌كنند و تربيت مى‏‌شوند و از ديگران الگو مى‏‌گيرند، پس بايد خواست‏ها و تمايلات يكديگر را نيز منظور بدارند.
بنابراين، انسان بايد خود را از جامعه و جامعه را از خود بداند. سعادت جامعه را سعادت خود و انحطاط آن را انحطاط خويش بداند.
موضوع مسئوليت اجتماعى‏‌ انسان در احاديث با عنوان‏هاى‏‌ مختلفى‏‌ بيان شده كه به طور اجمال به آن‏ها اشاره مى‏‌شود:


مسئوليت در برابر خلق خدا


پيامبر اسلام(ص) فرمود:
بندگان عيال خدا هستند، پس بهترين مردم نزد خدا كسى‏‌ است كه بيش‌تر به عيال خدا سود برساند و خانواده‏اى‏‌ را خشنود سازد.[10]
حضرت صادق(ع) فرمود:
براى‏‌ رضاى‏‌ خدا ناصح و خيرخواه بندگان باشيد كه عملى‏‌ را بهتر از آن نزد خدا نخواهيد برد.[11]
رسول خدا(ص) فرمود:
بهترين فرد كسى‏‌ است كه مردم از وجودش سود مى‏‌برند.[12]
حضرت موسى‏‌ بن جعفر(ع) فرمود:
خداى‏‌ را در زمين بندگانى‏‌ است كه در تأمين حوايج مردم كوشش مى‏‌كنند و اينها هستند كه در قيامت از عذاب در امان خواهند بود.[13]
حضرت صادق(ع) فرمود:
از رسول خدا(ص) سؤال شد: محبوب‏ترين مردم نزد خدا كيست؟ فرمود: كسى‏‌ كه بيش‌تر نفعش به مردم برسد.[14]
قرآن نيز مى‏‌فرمايد:
در نيكوكارى‏‌ و تقوا به يكديگر كمك كنيد ولى‏‌ بر معصيت و ستمكارى‏‌ كمك نكنيد و از خدا بترسيد كه شديد العقاب است.[15]


مسئوليت در برابر مسلمين‏


پيامبر اكرم(ص) فرمود:
هر كس (شب را) صبح كرد درحالى‏‌كه به امور مسلمين اهتمام نداشت، مسلمان نيست و هر كس كه استغاثه و دادخواهى‏‌ كسى‏‌ را شنيد و به يارى‏‌ او نشتافت، مسلمان نيست.[16]
حضرت صادق(ع) فرمود:
هر كس به امور مسلمين اهتمام نداشته باشد مسلمان نيست.[17]


خودآزمایی

 

1- چهار نوع وظیفه‌ای که بر عهده انسان قرار داده شده است را نام ببرید.
2- حق بزرگ خدا بر انسان چیست؟
3- محبوب‏ترين مردم نزد خدا كيست؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. ذاريات (51) آيه 56: «وَما خَلَقْتُ الجِنَّ وَالإِنْسَ إِلّا لِيَعْبُدُونِ».
[2]. محمد (47) آيه 33: «يا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلا تُبْطِلُوا أَعْمالَكُمْ».
[3]. بقره (2) آيه 21: «يا أَ يُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِى‏‌ خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ».
[4]. تحف العقول، ص 262: «فأمّا حقُّ اللهِ الأكبرِ فإنّك تَعبُده لاتُشرِك به شيئاً؛ فإذا فَعلتَ ذلك بإخلاصٍ جعل لك على‏‌ نفسِه أن يَكفيك أمرَ الدنيا و الآخرِة، و يَحفَظَ لك ما تُحِبُّ منهما».
[5]. نجم (53) آيه 39: «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسان إِلّا ما سَعى‏‌».
[6]. بقره (2) آيه 286: «لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلّا وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَعَلَيْها ما اكْتَسَبَتْ».
[7]. همان، آيه 281: «ثُمَّ تُوَفّى‏‌ كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ».
[8]. تحريم (66) آيه 6: «يا أَيُّها الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ ناراً وَقُودُها النّاسُ وَالحِجارَةُ».
[9]. تحف‏العقول، ص 262: «و أمّا حقّ نفسك عليك: فإن تَستوفيها في طاعةِ الله، فُتؤدّى‏‌ إلى‏‌ لسانك حقَّه، و إلىِ سمعك حقَّه، و إلى‏‌ بصرك حقه و الى‏‌ يدك حقَّها، و إلى‏‌ رجلك حقَّها و إلى‏‌ بطنك حقَّه، و إلى‏‌ فرجك حقَّه، و تستعينُ بالله على‏‌ ذلك».
[10]. كافى‏‌، ج 2، ص 164: «الخَلقُ عيالُ اللهِ، فأَحَبُّ الخلقِ إلى‏‌ اللهِ من نَفَع عيالَ اللهِ، و أَدخلَ على‏‌ أهل بيتٍ سروراً».
[11]. همان، ص 208: «عليكم بالنُصحِ في خَلقِه، فلن تَلقاه بعملٍ أفضلَ منه».
[12]. بحارالأنوار، ج 75، ص 23: «خيرُ النّاس مَن انتَفَع به الناسُ».
[13]. همان، ج 74، ص 319: «انّ لله عباداً في الأرض يَسعونَ في حوائجِ الناس هم الآمنون يوم القيامة».
[14]. همان، ص 339: سئل رسول الله(ص): من أحبُّ الناسِ؟ «قال أنفعُ الناسِ للناسِ».
[15]. مائده (5) آيه 3: «وَتَعاوَنُوا عَلَى‏‌ البِرِّ وَالتَّقْوى‏‌ وَلا تَعاوَنُوا عَلَى‏‌ الإِثْمِ وَالعُدْوانِ وَاتَّقُوا اللهَ إِنَّ اللهَ شَدِيدُ العِقابِ».
[16]. بحارالأنوار، ج 74، ص 339: «مَن أَصبَح و لايَهتمَّ بأمورِ المسلمين فليسَ منهم، و من يَسَمعُ رجلاً يُنادي يا للمسلمين فلم يُجِبْه فليس بمسلمٍ».
[17]. همان، ص 338: «من لم يهتمّ بأمور المسلمين فليس بمسلم».

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله ابراهیم امینی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: