کد مطلب: ۵۶۳۸
تعداد بازدید: ۵۳۴
تاریخ انتشار : ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۹
وهابیت بر سر دو راهی | ۸
اکنون ببینیم منظور از بدعت چیست؟ آیا هر مطلب تازه، هر ابداع جدید بدعت است؟ و باید با تمام مظاهر نوین تمدّن بشری به مبارزه برخاست ـ آن گونه که پیروان نخستین وهّابیان از سخنان او برداشت کرده بودند ـ و به همین جهت حتّی دوچرخه را مرکب شیطان می‌نامیدند و از آن اجتناب می‌کردند!! و خط تلفنی را که کاخ پادشاه سعودی را به مرکز لشکر متّصل می‌کرد، پاره پاره کردند!

فصل اوّل: عوامل سقوط | ۸

 

جمود و مخالفت با هر پدیده‌ی نوینی


بنیان‌گذار مذهب وهّابی با هرگونه بدعتی به مبارزه برخاست، چیزی که از نظر اصولی مورد انکار سایر فرق مسلمین نیز نبود، زیرا همگی بدعت‌ها را در دین به طور کلّی انکار می‌کنند.[1]
ولی او در معنی بدعت مرتکب اشتباه بزرگی شده بود، و به همین جهت با هر چیز تازه‌ای به مبارزه برخاست.
اکنون ببینیم منظور از بدعت چیست؟ آیا هر مطلب تازه، هر ابداع جدید بدعت است؟ و باید با تمام مظاهر نوین تمدّن بشری به مبارزه برخاست ـ آن گونه که پیروان نخستین وهّابیان از سخنان او برداشت کرده بودند ـ و به همین جهت حتّی دوچرخه را مرکب شیطان می‌نامیدند و از آن اجتناب می‌کردند!! و خط تلفنی را که کاخ پادشاه سعودی را به مرکز لشکر متّصل می‌کرد، پاره پاره کردند!
دوربین‌های عکّاسی را تا چند سال قبل حرام می‌شمردند و خرید و فروش آن در بازارهای مکّه و مدینه تا چندی پیش ممنوع بود، و ملاّ عمر وهّابی رئیس طالبان نیز اجازه نداد هرگز عکسی از او بگیرند، و با تحصیل زنان و دختران حتّی در مدارس مخصوص به خود به مخالفت برخاستند و هم اکنون رانندگی زن را هر چند با حجاب کامل باشد حرام می‌دانند، و گرفتن جشن میلاد پیغمبر اکرم(ص) و مانند آن را نیز بدعت و حرام می‌شمرند! نه تنها جشن میلادی برای پیامبر(ص) بر پا نمی‌کنند، بلکه تمام مسلمین سنّی و شیعه را که این کار عاقلانه و انسانی را انجام می‌دهند، سرزنش می‌کنند![2]
به یقین بدعت از دیدگاه فقیهان بزرگ و علمای اصول مفهوم دیگری دارد.
«بدعت» تفسیر خاصّ خود را دارد وآن این است که انسان چیزی را که از دین نیست جزء دین قرار دهد، و به عنوان یک عمل دینی آن را انجام دهد و در تعریف بدعت گفته‌اند: «اَلْبِدْعَةُ إدْخالُ ما لَیْسَ مِنَ الدِّینِ فِی الدِّینِ».[3]
به یقین هیچ کس استفاده از اختراعات جدید مانند دوچرخه، تلفن، دوربین عکّاسی و رایانه و... را به عنوان یک امر واجب یا مستحب دینی انجام نمی‌دهد، بلکه یک امر عرفی است، مانند انواع غذاها و لباس‌ها و ساختمان‌ها که بر اثر گذشت زمان تغییر می‌یابد و شکل نوینی به خود می‌گیرد.
به عبارت دیگر گونه‌ای از اعمالی که ما انجام می‌دهیم اعمال عرفی است که ارتباط خاصّی با شرع ندارد، مانند مثال‌هایی که در بالا آمد: تنوّع در انواع لباس‌ها، مرکب‌ها، غذاها، آداب و رسوم و وسایل زندگی و منزل.
بدعت به معنی نوآوری مفید در این امور کار خوبی است و نشانه‌ی پیشرفت تمدّن بشر است، بنابراین نه دوچرخه مرکب شیطان است، نه دوربین عکّاسی چشم شیطان، نه انواع تلفن مایه‌ی تباهی و فساد دین است و نه مراسم جشن و شادمانی برای تولّد بزرگان دین که یک امر عرفی است گناه می‌باشد، همان کاری که گاه به عنوان مراسم جشن تولّد برای فرد فرد خانواده‌ها انجام می‌شود و گاه به طور دسته جمعی برای یک عالم بزرگ دینی یا از آن بالاتر برای پیغمبر اکرم(ص)و بزرگان دین مراسم باشکوهی می‌گیرند.
برای انجام این گونه امور هیچ دلیلی بر حرمت نداریم، جز سوء تعبیر در مفهوم بدعت و عدم آشنایی به معنی فقهی آن و عدم شناخت امور عرفی از تکالیف شرعی.
کاری به گنبد و بارگاه برای قبور پیشوایان دین نداریم که آن موضوع بحث دیگری است، بلکه سخن از قبرستان‌های معمولی است هنگامی که در عربستان به سراغ قبرستان می‌رویم با زشت‌ترین و زننده‌ترین صحنه‌ها روبرو می‌شویم، درست مانند یک بیابان بی آب و علف و سنگلاخ ناهموار و بی نظم، حتّی یک سنگ صاف روی هیچ قبری نمی‌بینید!
در حالی که بنای ساده‌ی قبور یک امر عرفی در میان تمام ملّت‌ها و عقلای جهان است، که سعی دارند قبور مردگان را به صورتی درآورند که احترام آنها حفظ شود، و هرگز تحقیر و توهین نشوند، در اطراف آن درخت و گل و گیاهی ترتیب می‌دهند تا مایه‌ی آرامش بازماندگان آنها شود.
برای قبور شعرا و بزرگان علم و ادب ساختمان مناسبی در خور شأن آنها می‌سازند، و برای هر کسی به تناسب حالش.
این یک کار انسانی و عرفی است، نه بدعت است و نه شرک و نه بت پرستی بلکه احترام و آداب انسانیّت است، در حالی که بدعت حرام افزودن چیزی بر دستورات دین است.
امروزه در همه جای دنیا معمول است که به مناسبت یکصدمین سال، بزرگداشتی برای فلان شاعر یا مخترع می‌گیرند و این کار سبب تشویق جوانان به علم و دانش و پیشرفت علم و دانش است، آیا هیچ عاقلی می‌گوید این کار بدعت یا شرک است، یا چیزی بر دین افزوده شده؟!
حال اگر ما برای بزرگان دین این کار را انجام دهیم، کاری که سبب توجّه عموم مردم به افکار و تعلیمات و برنامه‌های آنها می‌شود و پیوند محکمی میان آنها و بزرگان دینی برقرار می‌کند، کجای این کار بدعت یا شرک است؟ این یک امر عرفی پسندیده است.
شایان توجّه این که گاه نوآوری‌های عرفی در کنار مسائل شرعی قرار می‌گیرد بی آن‌که به آن آمیخته شود و عنوان بدعت حرام پیدا کند، به عنوان مثال امروز در مسجدالحرام و مسجد النبی مناره‌های زیادی می‌بینیم که به یقین در عصر پیامبر(ص) نبوده است، محراب پیامبر با نقش و نگار ساده و زیبایی آراسته شده بسیاری از آیات قرآن (و بعضی می‌گویند تمام قرآن مجید) بر دیوارها و درون طاق‌های مسجد پیامبر(ص) به خط زیبایی نگاشته شده، حتّی نام آن حضرت و تمام ائمّه‌ی اهل بیت(ع) و بعضی از بزرگان اسلام بر پیشانی یکی از حیاط‌های آن مسجد به چشم می‌خورد.
در حالی که هیچ یک از این‌ها در عصر پیامبر(ص) نبود. آیا این‌ها بدعت و حرام است؟ اگر هست چرا وهّابی‌ها که بر آن‌جا سلطه دارند همه را از میان بر نمی‌دارند؟ و اگر نیست چرا موارد مشابه آن را نمی‌پذیرند؟
به یقین هیچ کس این‌ها را به قصد این که دستور دین است ابداع نکرده، بلکه یک سلسله امور عرفی هستند که با ذوق سلیم مردم ابداع شده‌اند.
کسانی که بر اثر جمود فکری با این آداب اجتماعی مسلمین و غیر مسلمین مخالفند، جایگاهی در دنیای امروز ندارند و باید به بایگانی تاریخ سپرده شوند، مگر این که اعتدالیون آنها این خطاهای بزرگ را اصلاح و جبران کنند.
تکرار می‌کنیم بدعت ممنوع و حرام چیز دیگری است و آن این است که من کاری را به عنوان یک دستور دینی انجام دهم در حالی که نه در ادلّه‌ی عامّه و نه ادلّه‌ی خاصّه چیزی درباره‌ی آن نیامده باشد.
مثل این که چیزی بر نماز یا روزه یا آداب و مناسک حج و امثال آن بیفزاییم یا بگوییم شرع به ما دستور داده است که فلان شب را به عنوان میلاد پیغمبر اکرم(ص) جشن بگیرید.
متأسّفانه جمود و کمی اطّلاعات این گروه سبب شده است که این دو مطلب با یکدیگر اشتباه شود و «ابداعات عرفی» با «بدعت‌های شرعی».


خودآزمایی


1- به چه دلیل بنیان‌گذار مذهب وهّابی با هر چیز تازه‌ای به مبارزه برخاست؟
2- «بدعت» را تعریف و تفسیر کنید.
3- بدعت ممنوع و حرام چگونه است؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می‌خوانیم: «أهْلُ الْبِدَعِ شَرُّ الخَلْقِ وَ الخَلِیقَةِ؛ بدعت‌گزاران بدتر خلق خدا هستند» (کنزالعمّال، حدیث 10951) و در حدیثی از امام علی(ع) آمده است که فرمود: «مَا أُحْدِثَتْ بِدْعَةٌ إِلاَّ تُرِکَ بِهَا سُنَّةٌ؛ هیچ بدعتی حادث نشد، مگر این که سنّتی با آن ترک شد، (شرح نهج‌البلاغه‌ی ابن ابی الحدید، جلد 9، صفحه‌ی 93) و احادیث در این زمینه در کتب فریقین بسیار است.
[2]. فتاوی اللجنة الدائمة للبحوث العلمیة و الافتاء، جلد ۳، صفحه‌ی ۱۸.
[3]. غنائم الأیّام، جلد 1، صفحه‌ی 277.
در البحر الرائق (نوشته‌ی ابن نجیم مصری) بدعت چنین تعریف شده است: «غلب استعمالها علی ما هو (ایجاد) نقص فی الدّین او زیادة» و در کتاب فیض القدیر (نوشته‌ی مناوی) چنین آمده: «الحدث فی الدین بعد اکماله» و همه‌ی این تعاریف به یک معنی باز می‌گردد.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: