کد مطلب: ۵۶۸۷
تعداد بازدید: ۴۰۳
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۱
داستان‌های عبرت‌انگیز | ۱۲
رسول اكرم(ص) لبخندی به صورت او زد و او را بغل كرد و فرمود: از چه می‌ترسی؟ من هم مثل شما هستم. من پسر زنی هستم كه گوشت خشكیده می‌خورد؛ یعنی، از خود شما هستم. حرف خود را بزن. آری؛ چون پیامبر(ص) مظهر رحمت خداست، با بندگان خدا نرم و لیّن است.

مهربانی پیامبر(ص)


مردی خواست در حضور پیغمبر(ص) حرف بزند، هیبت رسول اکرم(ص) او را گرفت، زبانش لكنت پیدا كرد. رسول اكرم(ص) لبخندی به صورت او زد و او را بغل كرد و فرمود: از چه می‌ترسی؟ من هم مثل شما هستم. من پسر زنی هستم كه گوشت خشكیده می‌خورد؛ یعنی، از خود شما هستم. حرف خود را بزن. آری؛ چون پیامبر(ص) مظهر رحمت خداست، با بندگان خدا نرم و لیّن است. ولی در عین حال خداوند متعال به همین پیامبر دستور می‌دهد:
یا اَیهَا النَّبِی جاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیهِمْ...؛
«ای پیامبر! تو وظیفه داری در مقابل كفّار معاند بایستی و با آنان كه همّشان تخریب اساس دین است، با خشونت و غلظت رفتار كنی».

 

پی نوشت ها

 

[1]ـ سوره‌ی توبه، آیه‌ی ۷۳.
[2]ـ صفیر هدایت (انفال/۱۰).


دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله سید محمد ضیاءآبادی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: