کد مطلب: ۵۷۴۲
تعداد بازدید: ۲۷۱
تاریخ انتشار : ۰۹ شهريور ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۴
پرتوی از عظمت امام حسین (ع) | ۳۸
متحصّن شدن در اماکن مقدّسه که مورد احترام عامه است طرف مقابل را در یک بن‌بست دینی و عرفی می‌گذارد؛ زیرا اگر احترام آن مکان مقدس را هتک نماید از موقعیت و در نفوس کاسته می‌شود و مورد خشم و تنفّر عموم قرار می‌گیرد و اگر بخواهد از آن مکان احترام کند باید دست دشمن را باز بگذارد، و بنشیند و ناظر اقدامات خصمانه او باشد.

بخش سوّم: علل قیام امام حسین (ع) | ۴

 

هجرت از مکّه معظّمه


مردان سیاسی از تحصّن در اماکن مقدّسه و مشاهد خودداری نمی‌کنند، و از موقعیت و احترام هر شخصی و مقام و مکان مقدّس به نفع خود استفاده نموده و سنگر می‌سازند.
متحصّن شدن در اماکن مقدّسه که مورد احترام عامه است طرف مقابل را در یک بن‌بست دینی و عرفی می‌گذارد؛ زیرا اگر احترام آن مکان مقدس را هتک نماید از موقعیت و در نفوس کاسته می‌شود و مورد خشم و تنفّر عموم قرار می‌گیرد و اگر بخواهد از آن مکان احترام کند باید دست دشمن را باز بگذارد، و بنشیند و ناظر اقدامات خصمانه او باشد.
حسین(ع) در مقدس‌ترین امکنه که ازنظر تمام ملل مخصوصاً مسلمین، محترم و محل امن بود، یعنی حرم خدا و مکه معظمه و مسجد‌الحرام، منزل گزیده بود. مکان و سرزمین مقدسی که به حکم: مَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِناً؛ مأمن و محل امن بود. همان مأمنی که مردم جاهلیت نیز احترام آن را رعایت می‌کردند و با تمام ‌دشمنی‌ها و کینه‌ها که با یکدیگر داشتند در آنجا اسلحه را بر زمین می‌گذاردند و به جنگ و نبرد خاتمه می‌دادند.
طبعاً این سرزمین برای حسین(ع) بهترین مرکز انقلاب و دعوت علیه بنی‌امیّه، و جمع‌آوری قشون و بهترین فرصت بود.
حسین(ع) می‌توانست در شهر مکه قیام کند و عامل یزید را از شهر بیرون نماید و از همان جا نامه‌ها به اطراف و شهرها بنویسد و مردم را به شورش و انقلاب دعوت کند، نتیجه این می‌شد که یزید به مکه قشون می‌فرستاد، و مکّه را محاصره می‌کرد، و کعبه را خراب و اهل مکه را قتل عام می‌نمود.
اما حسین(ع) مقصد سیاسی نداشت[1] و کسی هم نبود که محرمات و شعائر خدا و مقدّسات را سبک بشمارد. او اعتراضش به بنی‌امیه این بود که محرّمات را هتک و شعائر و احکام را ضایع کرده‌اند پس چگونه راضی می‌شد جریان کار طوری پیش آید که بنی‌امیه احترام حرم خدا را هتک نمایند. او می‌دانست که اعلان قیام در مکّه موجب هتک مسجد و تخریب خانه و اسائه ادب به تمام مشاهد و مواقف حرم خواهد شد، این دوراندیشی و متانت رأی حسین(ع)، بعدها هنگام قیام ابن‌زبیر، آشکار گردید، لذا از اینکه حرم را مرکز قیام و نهضت قرار دهد جداً خودداری فرمود.
یک راه دیگر نیز مقابل آن حضرت بود که در مکه بماند و حرفی نزند و بیعت هم نکند، در آنجا بست بنشیند، و از بیعت یزید امتناع ورزد. این پیشنهادی بود که عبدالله بن عمر و ابن عبّاس و بعضی دیگر به آن حضرت می‌دادند، و خواستار شدند که چون به احترام حرم، کسی متعرّض شما نخواهد شد در همین جا بمان، و با یزید بیعت نکن، و در این محل امن و جوار خانه خدا، محترم و مکرّم اقامت فرما.
امام(ع) این پیشنهاد را هم نپذیرفت زیرا می‌دانست بنی‌امیّه آن حضرت را خواهند کشت، و در هرکجا به او دست یابند اگرچه در زیر پرده کعبه یا در خانه باشد از او دست‌بردار نیستند و به احترام حرم و کعبه توجّه ندارند.
می‌دانست کسانی را گماشته‌اند که در همان موسم حج ناگهان بر آن حضرت حمله کنند و خونش را بریزند در این صورت هم احترام حرم هتک می‌شد و هم خونش به هدر می‌رفت و شهادتش برای اسلام مثمر ثمری نمی‌شد؛ زیرا ممکن بود حاکم مکه مردم را به اشتباه بیندازد و جمعی را به اسم شرکت و توطئه در قتل آن حضرت دستگیر کند.
ازاین جهت حسین(ع) تصمیم به خروج از مکه گرفت تا آن کس نباشد که پیغمبر(ص) خبر داد به واسطه او حرمت حرم هتک می‌شود.
وقتی فرزدق از علت شتاب آن حضرت و خروج از مکّه، پیش از ادای مناسک پرسید فرمود:
«لَوْ لَمْ أَعْجَلْ لَاُخِذْتُ»؛[2]
«اگر شتاب نمی‌کردم دستگیر می‌شدم».
و نیز می‌فرمود: «به خدا سوگند! تا خونم را نریزند، رهایم نمی‌کنند و وقتی مرا کشتند خدا بر آنها مسلط سازد کسی را که آنها را ذلیل سازد تا آنکه از خرقه حیض خوارتر شوند».[3]
به ابن‌زبیر فرمود: «پدرم مرا حدیث کرد که رئیسی در مکه، حرمت آن را هتک می‌نماید و من دوست ندارم که آن کس باشم».[4]
طبری نقل کرده است که ابن زبیر با آن حضرت سخنی گفت، حضرت فرمود: «آیا می‌دانید ابن زبیر چه گفت؟».
گفتند: خدا ما را فدایت کند نمی‌دانیم.
فرمود: «گفت در همین مسجد باش تا از برایت عِدّه و جمعیت فراهم کنم».
سپس فرمود: «به خدا قسم اگر من یک وجب بیرون از حرم کشته شوم بیشتر دوست دارم تا یک وجب داخل حرم کشته شوم (زیرا اگر داخل حرم کشته می‌شد حرمت حرم هتک می‌شد)، و سوگند به خدا اگر من در لانه جنبنده‌ای از جنبندگان هم باشم مرا بیرون می‌آورند و به قتل می‌رسانند، به خدا قسم، احترام مرا هتک می‌کنند، چنانچه یهود احترام شنبه را هتک کردند».[5]


خودآزمایی


1- چرا متحصّن شدن در اماکن مقدّسه که مورد احترام عامه است طرف مقابل را در یک بن‌بست دینی و عرفی می‌گذارد؟
2- به چه دلیل امام حسین(ع) در شهر مکه قیام نکردند؟
3- چرا امام حسین(ع) پیشنهاد عبدالله بن عمر و ابن عبّاس را نپذیرفت؟

 

پی نوشت ها

 

[1]. اشتباه نشود! غرض ما از اینکه می‌گوییم حسین(ع) مقصد سیاسی نداشت این نیست که مرد خدا باید در سیاست مداخله ننماید و در جریان امور عامه بی‌نظر و بی‌طرف و به صلاح و فساد و عزّت و ذلّت جامعه مسلمین بی‌اعتنا و ساکت باشد ـ زیرا این روش چنانچه بعد هم توضیح می‌دهیم، برخلاف تعالیم اسلام است. در احکام اسلام، حتی عبادات از نماز جماعت و حج و روزه و شعائر دیگر دین، سیاست به این معنا و مبارزه با اهل باطل و کفر و اظهار عظمت و شوکت اسلام و همکاری برای پیشرفت و ترقی مسلمین وارد است و اسلام و مسلمانی در هیچ حال و هیچ مکانی از توجّه به حُسن جریان امور بر اساس نظام اسلام جدا نیست ـ بلکه غرض این است که حسین(ع) مقصدش از قیام، طلب ریاست و تصرف مسند سیاست و جاه و مقام نبود.
[2]. طبری، تاریخ، ج4، ص290؛ سبط ابن جوزی، تذکرةالخواص، ص217.
[3]. طبری، تاریخ، ج4، ص269؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج3، ص276؛ معتمدالدوله، قمقام زخار، ج1، ص334.
[4]. طبری، تاریخ، ج4، ص289؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج3، ص275.
[5]. طبری، تاریخ، ج4، ص289؛ ابن اثیر جزری، الکامل فی التاریخ، ج3، ص276؛ شبلنجی، نورالابصار، ص116. پوشیده نماند که ابن زبیر از ماندن و توقف امام(ع) در مکه کراهت داشت زیرا با وجود امام(ع) کسی به او توجّهی نمی‌کرد، آنچه را می‌گفت برای آن بود که خود را ظاهراً تبرئه نماید. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌الطالبیین، ص72؛ عقّاد، ابوالشّهداء، ص174 و کتاب‌های دیگر.

دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت

آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر: