بخش چهارم: نتایج فواید قیام امام حسین(ع) | ۴
یکی از نتایج شهادت سیدالشهدا(ع) که همواره مورد استفاده عموم و وسایل تعلیموتربیت و هدایت جامعه به اخلاق فاضله است برنامههایی است که به عنوان عزاداری و سوگواری و ذکر مصائب آن حضرت در عرض سال اجرا میشود.[1]
شاید کسانی باشند که اهتمام شیعه را به برگزاری این مراسم و صرف میلیونها اموال را همه ساله بیفایده و اسراف بشمارند؛ ولی اگر فواید معنوی این مراسم و تأثیر آن را در تربیت جامعه و تهذیب اخلاق در نظر بگیرند، تصدیق میکنند که این برنامهها از بهترین وسایل اصلاح و مکتبهای تربیت است.
این مراسم، احیای امر اهل بیت(ع) و رمز عالی بقای مذهب تشیع، و بلکه اسلام است. اگر هزاران میلیون اموال و موقوفات برای ترویج تعلیمات اخلاقی و اجتماعی قرار دهند که کلاسهایش در تمام دوران سال برقرار باشد، اینقدر پایدار نمانده و مورد حسن استقبال عموم واقع نمیشود.
ولی حسین(ع) با سرمایه اخلاق و نیت پاک و فداکاری در راه حقّ، مدرسهای باز کرد که بیش از سیزده قرن است، کلاسها و شعبههای آن همه ساله روزافزون و در همهجا تشکیل، و نشریات و مطبوعات و جلسات سخنرانی آن همواره رو به ازدیاد بوده و زن و مرد، در این کلاسها شرکت نموده و درس حقیقت و فداکاری میآموزند.
خواندن و شنیدن تاریخ فداکاری و نهضت حسین(ع) و یاران آن حضرت، ایمان را راسخ، اخلاق را نیک و پسندیده، و همّتها را بلند میسازد.
این برنامهها که همه ساله در مساجد و حسینیهها و خانهها اجرا میشود؛ مبارزه با بیدادگری و کفر و شرک و اعلام پیروزی از هدف حسین(ع) است.
برای ترغیب مردم به فضایل اخلاقی و آزادمنشی یک راه مؤثر این است که نمونههای عملی به مردم نشان داده شود و تاریخ زندگی افراد ممتاز و نخبه جهان را، برای آنها بگویند.
حکایت و نقل تاریخ چه کسی از تاریخ زندگی امام حسین(ع)، آموزندهتر و سودمندتر است؟
مجالس ذکر مصیبت آن حضرت بهترین مجالس تبلیغی و دعوت به اسلام است.
در این مجالس، معارف قرآن، اصول و فروع دین، تفسیر و حدیث، تاریخ و سیره پیغمبر و ائمه(ع) و صحابه، مواعظ، نصایح و راهنماییهای اخلاقی و اجتماعی و آئین زندگی از خانهداری تا کشورداری، به مردم آموخته میشود و جاذبه نام حسین(ع) مردم را ساده و بیریا در این مجالس تعلیم و هدایت و تربیت حاضر میسازد.
بهطور یقین هیچ وسیله دیگر نمیتواند این منظور را تأمین کند، نام حسین(ع) مانند مغناطیس همه را جذب میکند و محبوبیت فوقالعادهی او طوری است که همه میخواهند با او ارتباط داشته و در شمار دوستانش محسوب و در مصیبتش قطره اشکی بریزند.
این کم نیست که: اگر بخواهیم از مردم برای مصارف خیریه اعانه و کمک بگیریم به دشواری مبلغ مختصری میدهند ولی خودشان به نام حسین(ع) اموال بسیار انفاق میکنند و به اهل استحقاق میرسانند.
عجب وسیله بزرگی برای اصلاحات و ترقّی و پیشرفت مملکت و هدایت نسل جوان و راهنمایی زن و مرد در دست ما قرار گرفته و از آن بهطور شایسته استفاده نمیکنیم، و این امواج احساسات میلیونها مردم را رایگان از دست میدهیم!
برای راهنمایی و تربیت و ترقّی سطح فکر جامعه و اندرزهای اخلاقی و اجتماعی چه سازمانی میتوانیم تشکیل بدهیم که عموم از آن آزادانه استقبال کنند بهتر از سازمان عزاداری حسین(ع)؟!
مردمی که حسین(ع) دارند و برای حسین(ع) به سروسینه میزنند و گریه میکنند، باید در آزادی و عدالت اجتماعی نمونه باشند.
مردمی که از پیشوای آنها این جمله جاوید و گرانبها: «لا أَرَی الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَلَا الْحَیَاةَ مَعَ الظَّالِمِینَ إِلَّا بَرَماً» در صفحات تاریخ به یادگار مانده است، نباید پشتیبان ظالم و یار ستمگر باشند.
مردمی که یزید را لعن میکنند و یکی از مطاعن او را ارتباط و سازش با کفار و خیانت به کشور اسلام میشمارند، باید خود از این روش زشت برکنار باشند.
در زمان ما در شعب مهم تبلیغی، شعبهای مهمتر از همین مجالس روضه و تعزیه حضرت امام حسین(ع) نیست، اگر از آن استفاده کنیم، و فواید و نتایج آن برای تربیت و دعوت به فضایل انسانی بسیار و بیاندازه است.
در دوره سال این کلاسهای اخلاق و دین و علم، همواره مفتوح است و در ماه محرم و صفر تعداد آن افزایش مییابد بهطوری که کمتر کسی است که در این کلاسها شرکت نکند، مخصوصاً در زمان ما با استفاده از وسائل تبلیغی جدید بهتر میتوان از این وسیله هدایت بهرهبرداری کرد.
به نظر ما در ایران، افغانستان، پاکستان، هند، عراق، سوریه، لبنان، احساء، قطیف، بحرین، قطر، یمن، مصر و نقاط دیگر که عزاداری حسین(ع) متداول است، از سایر تأسیسات عامالمنفعه و مؤسساتی که برای خیر و صلاح جامعه و عالم کردن مردم به معنای واقعی تأسیس میشود، مانند تشکیلات حسین(ع) نمیتوان استفاده کرد.
بهطور مثال: یکی از جمعیتهایی که به نام خدمتگزاری حضرت امام حسین(ع) وظایفی را میتواند انجام بدهند، آقایان مداحها هستند. مثلاً در شهری مانند تهران افرادی که به نام مداح با جامعه ارتباط دارند بسیارند این آقایان بهطور هفتگی و ماهیانه و در مواقع دیگر برحسب دعوت قبلی در خانهها میروند و مدح و مرثیه میخوانند، در هر خانه که میروند معمولاً چند نفر از همسایگان زن و مرد نیز حاضر میشوند.
اگر همین صنف تحت یک برنامه صحیح و منظم که فقط ازطرف علما و جامعه روحانیت و مراجع تقلید معین شود، انجام وظیفه نمایند و در اشعار و گفتارشان توجّه به اوضاع روز و رفع معایب موجود داشته باشند و روح شجاعت و استقامت و عقیده را در مردم زنده سازند و هر ماه مثلاً به رفع یک مادّه نقص و عیب اخلاقی همّت گمارند، و درضمن مرثیههای مختلفی که میخوانند آن را هم گوشزد کنند، بسیار مفید خواهد شد، و همین آقایان مداحها میتوانند با خلوص نیّت قسمت مهمی از معایب اخلاقی جامعه را برطرف کنند.
مجالس عمومی روضهخوانی نیز همین نقش را بهتر و عالیتر و عمیقتر میتوانند ایفا کنند.
هم اکنون مرسوم شده که آقایان طلاب دانشمند و فضلای حوزه علمیه قم در هنگام تعطیلات محرم و صفر و ماه مبارک رمضان و فرصتهای دیگر، برای اقامهی جماعت و تبلیغ و منبر به شهرها و روستاها میروند، نتایج آن بهقدری محسوس، و محصول زحمات ایشان بهطوری چشم پر کن شده که عموماً مردم تقدیر و تشکر مینمایند، علاوه بر وظایف تبلیغی و هدایت و ارشاد و ردّ شبهات و تعلیم احکام، کارهای عمرانی و تأسیسات و بنیادهای خیریه ایشان نیز در این دو سه ماهه فوقالعاده قابل توجّه است.
باز هم تکرار میکنم: انصاف این است که ما از این خوان گسترده آنطور که باید منتفع نمیشویم. یکی از عوامل مهم پیشرفت مذهب تشیع و اسلام در هند به تصدیق اهل اطلاع، مجالس عزاداری امام حسین(ع) است، که ملل مختلف را تحتتأثیر حقیقت و روحانیت آن حضرت قرار داده و به گفته «ماربین» تا چندی پیش جمعیت شیعه در هند انگشتشمار بود ولی اکنون از برکات عزاداری امام حسین(ع) یکی از جمعیتهای قابل توجّه هند به شمار میروند.
پس باید بگوییم حسین(ع) همانطور که فداکاری و شهادتش باعث نجات اسلام شد، مجالس روضه و ذکر مصائبش نیز موجب بقای دین و هدایت جامعه بوده و هست.[2]
سَلَامُ اللهِ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللهِ.
1- نتایج شهادت سیدالشهدا(ع) که همواره مورد استفاده عموم و وسایل تعلیموتربیت و هدایت جامعه به اخلاق فاضله است را ذکر کنید.
2- بهترین مجالس تبلیغی و دعوت به اسلام کدام است؟ چرا؟
[1]. دکتر رینو (جوزف) مستشرق معروف فرانسوی در کتاب خود اسلام و مسلمانان که به عربی ترجمه شده الاسلام و المسلمون، شرح مبسوط و عمیقی پیرامون فلسفه عزاداری سیدالشهدا(ع) و روضهخوانی و هیئتهای عزا نگاشته و به فواید این مراسم از جنبه سیاست و اخلاق و تربیت و کمالیات و مرکزیتی که ایران در جامعه شیعه دارد، اشاره کرده و پیشرفت و بقای مذهب شیعه را بهخصوص در بعضی نقاط مثل هند، مربوط به سوگواری سیدالشهدا(ع) دانسته و اظهارنظر کرده که با حفظ این مراسم، جمعیت و شوکت و ترقی شیعه در آینده بیشتر خواهد شد.
این شرقشناس ضمن اشاره به اوقاف و وجوه بسیاری که شیعه در راه برگزاری عزاداری حسینی صرف مینماید، میگوید: مذاهب دیگر بهقدر شیعه در راه تبلیغ و دعوت به دین، بذل مال نمیکنند و مصارفی که شیعه دارد، شاید سه برابر مصارفی باشد که سایر فرق اسلام در این راه مینمایند، و اگر یک نفر شیعه در دورترین نقاط هم باشد، به تنهایی این مراسم را از تشکیل مجلس روضه و انفاق به فقرا و اطعام و غیره اجرا میکند و درحقیقت به دعوت و تبلیغ میپردازد.
منبر و وعظ، خطابه و سخنرانی، در تربیت خطبا و وعاظ و گویندگان توانا و پرورش اخلاق عوام و آشنا کردن به علوم معارف، موقعیت خاصی دارد. تمام مسائل در منابر مطرح و مورد بحث واقع میشود به نوعی که عوام شیعه از سایر فرق به عقاید و مذهب خود آشناترند و اگر در اقطار عالم نظر کنیم، در هیچ جامعهای مانند شیعه زمینه ترقی علمی و صناعی و اقتصادی نیست، و فرقه شیعه پیشرفتهترین فرق، و آمادگی آنها برای کسب علوم و صنایع جدیده بیشتر است؛ چنانچه تعداد کارگر شیعه به نسبت جمعیت زیادتر است. شیعه دین خود را با زور شمشیر پیش نبرده بلکه با نیروی تبلیغ و دعوت پیشرفت کرد، و اهتمام آنها به برگزاری مراسم سوگواری موجب شده که تقریباً دو ثلث مسلمانان و بلکه جماعاتی از هنود و مجوس و سایر مذاهب نیز با آنها در عزای حسین شرکت کنند. روی این اسباب ممکن است بگوییم جمعیت شیعه در آینده از سایر فرق بیشتر شود، شیعه به وسیلهی این مجالس و مراسم که دیگران هم در آن شرکت میجویند، توانسته است در ملل و اهل مذاهب دیگر نفوذ کند و اصول مذهب خود را به دیگران تبلیغ نماید و این همان اثری است که سیاستمداران غربی برای پیشرفت دین مسیح با صرف پولهای بسیار، آرزو میکنند»؛ سپس راجع به هیئتها و پرچمها و علامات عزا و فواید آن شرحی مینگارد و تأثیر این شعائر را در اتحاد و زیادتی شوکت و استقلال و اتحاد متذکر شده و میگوید: از اموری طبیعی و فطری که مؤید شیعه است این است که هرکس به طبع و فطرت خود طرفدار مظلوم است و مایل است مظلوم را یاری کند.
این نویسندگان و مؤلفان اروپایی هستند که در کتابهاشان تفصیل شهادت حسین و اصحابش را مینویسند و مظلومیت حسین و اصحابش و ستمگری و بیرحمی کشندگان آنها را تصدیق میکنند و نام کشندگان حسین را نمیبرند مگر با نفرت، هیچچیز نمیتواند در جلو این امور فطری و ادراک وجدانی بشر بایستد و مانع از پیشرفت مذهب شیعه شود.
این مقاله مفصل و طولانی است و هرکس بخواهد میتواند در کتاب ذکریالحسین (ج2، ص204 ـ 208)، تألیف علامه مهاجر عاملی مطالعه کند. ما بهطور خلاصه و فشرده و نقل به معنا بعضی از مطالب آن را در اینجا آوردیم تا خوانندگان بدانند که خاورشناسان مطلع و بینظر و علمای ملل دیگر هم آثار و فواید این مراسم را در بقای عظمت و استقلال و ترقی دینی تصدیق کردهاند. بدیهی است این خاورشناس در این گواهی تنها نیست، دیگران نیز مانند خاورشناس آلمانی (ماربین) در سیاست حسینی بر همین عقیده هستند و این روش حقپرستی و عاطفه شیعه را میستایند، اما از سوی دیگر گاهی دشمنان اسلام و مزدوران استعمار به ملاحظه خطری که اینگونه مراسم و شعائر مذهبی برای نفوذ و منافع آنها در کشورهای اسلامی دارد به آن روی موافق نشان نمیدهند و بهطورکلی هرگونه تظاهری را که نشاندهندهی قدرت ملّی یا قوت و شوکت اسلامی باشد، تا بتوانند سبک و بیفایده و نشانه عقبماندگیاش شمرده و سعی میکنند مراسم آن تعطیل، و یا حداقل به اختصار برگزار شود، چنانچه در مصر تا همین اواخر، مراسم عاشورا بسیار باشکوه انجام میشد و در زمان فؤاد که آنجا تحتالحمایه انگلیس بود ممنوع گردید. در عراق هم اگرچه گاهگاهی خواستند محدودیتهایی قائل شوند، ولی در اثر همّت و غیرت شیعیان اکنون مراسم عاشورا و اربعین فوقالعاده با شکوه و عظمت و با شرکت تمام طبقات برگزار میشود.
سال گذشته که در ایام عاشورا کربلا مشرف بودم، مخصوصاً هیئت بزرگ و باشکوه عزاداران اساتید و دانشجویان دانشگاهها و دانشکدههای عراق که از بغداد و موصل و بصره آمده بودند، بسیار منظم و بامعنا بود و از اکثر دستهها بیشتر جلب توجّه میکرد؛ زیرا در روشنایی علم انجام این شعائر نافذتر است. با بیانیهها و اشعاری که میخواندند و شعارهایی که بر پرچمها نوشته بودند، نشان میدادند که در محیط علم و دنیای پیشرفته از این شعائر بهتر میتوان بهرهبرداری کرد، و درعین حال که هیئت آنها همکاری و شرکت تمام طبقات را ثابت میکرد، نشان استقلال و رشد فکری و درک و شعور عالی اسلامی و خودنباختگی اساتید و دانشجویان در برابر تبلیغات سوء بیگانگان بود.
آری، اکنون در کشورهای متمدّن مراسمی به مناسباتی برپا میکنند و پولهای گزافی خرج مینمایند که ازنظر عقل و منطق انسانی در خور شأن انسانها نیست ولی چون آنها زور و ثروت دارند و دیگران غربزدهاند از کارهای زشت و حرکات ناهنجار آنها تعجّب نمیکنند، به اسم بازی بکس مسابقه برپا میکنند، یک پیکره انساننمایی را به جان پیکره دیگر میاندازند، تا او حریف خود را با ضربه بزند و چشمش را کور کند، اعضایش را ناقص سازد، بلکه گاهی او را بکشد، این کار را افتخار میدانند و به برندهی بازی جایزه میدهند و برایش کف میزنند.
حساب اسراف و ولخرجی در دنیای بهاصطلاح متمدّن بیاندازه است. از عید ژانویه تا وصیتهایی که مینمایند و مراسم تجهیز و دفن اموات، کارهایی میکنند و پولهایی میدهند که علاوه بر آنکه تبذیر مال و پر از خرافات است، دلیل آشکار سفاهت و نقصان عقل و سبکمغزی است. مدتی پیش در یکی از روزنامههای مشهور خواندم که در آمریکا درختی است که آن را مقدس میدانند و به زیارتش میروند، نوشته بود امسال این درخت (اگر فراموش نکرده باشم) هشت میلیون زائر داشت. مبالغی که در فرانسه و ایتالیا و کشورهای دیگر در سال، به رمّال، کاهن، طالعبین و فالگیر و جادوگر میدهند، بهقدری زیاد است که شاید با بودجه عمومی دولتهای بعضی از کشورهای شرقی برابر شود.
معذلک کسی به آنها ایرادی ندارد و آزادند. حتی شرقی مقلد غرب برای مخارج دفن و تشییع و مجلس یادبود یک سگ درحالی که ابنای وطنش در دهات آب آشامیدنی نداشته و گرسنه و برهنه میباشند، مبالغی خرج میکند که با آن میتوان یک درمانگاه در یک روستای دورافتاده ساخت، و پولهای هنگفت دیگر صرف عیاشی و رقص و فحشا میکنند و این اعمال را بدبختانه نشانه ترقی و روشنفکری میشمارند.
اما همین افراد بهخاطر دشمنی با اسلام و شعائر آن، با زبانها و قلمهای مزدورشان از اهتمام مسلمانان به تعظیم و شعائر و التزام به آداب و احکام اسلام و برگزاری مراسم عزاداری و سالگرد شهادت سیدالشهدا(ع) انتقاد میکنند، ولی دیگر حنای این استعمارگران رنگی ندارد و نسل جوان و آگاه مسلمان، فریب این تبلیغات مسموم را نمیخورد و میداند که برگزار کردن این مراسم و تبلیغات به نام سیدالشهدا(ع) و گرفتن سرمشق از شخصیت آن حضرت، جامعه را بیدار و روح فداکاری و حمایت از حقّ و شجاعت و جوانمردی را زنده میسازد. این عزاداری جزء خون شیعه، و ملیت شیعه، و رمز استقلال و موجودیت ماست. با هر بها و قیمتی آن را نگاه داریم ارزش دارد. باید تمام افراد در این مراسم شرکت داشته باشند و در مجالس تبلیغ و سخنرانی پیرامون قیام امام حسین(ع) فواید قیام و هدفهای آن به همه، مخصوصاً به نسل جوان و دانشجویان بیشازپیش تفهیم شود تا در برابر بیگانه و مظاهر فریبنده، زبون و خودباخته نشده و مستقلّ و پایدار ملیت اسلامی خود را حفظ نمایند، اگر شیعه و مسلمانان عموماً بخواهند در شاهراه ترقّی جلو بروند باید از درس و تعلیم فلسفه شهادت حسین(ع) و از منابر و مجالس سوگواری حداکثر استفاده را بنمایند، این عزاداری با پیشرفتهای مادی، با علم و صنعت و کارخانه و اختراع و سفینههای فضایی یا سایر مظاهر تمدن واقعی مخالف نیست، بلکه از وسایل تشویق و تقویت رشد فکری و راهنما به هرگونه کمال اخلاقی و علمی میباشد.
[2]. مرثیهخوانی و عزاداری برای حسین(ع) از همان سال 61 هجری شروع شد، و همه ساله در عاشورا یادبود آن گرفته میشد و در عصر ائمه بهتدریج توسعه یافت، و شعرا و ادبای بزرگ مانند «دعبل» قصاید بلیغه انشا کردند.
برای اطلاع از تاریخ عزای حسینی رجوع شود به: شهرستانی، الدلائل و المسائل، ج 1، ص 73 ـ 77؛ ذکریالحسین، ص 5 ـ 8.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی