فصل دوّم: فریادهایی از حرمین شریفین | ۱
در اثنای کتاب قول دادیم که از کتاب شگفتانگیز یوسف بن علوی گزارشی برای شما بنویسیم.
محمد بن علوی عالم شجاعی بود که در مکّه میزیست و حلقهی درس قابل توجّهی داشت، علما و بزرگان مکّه و رجال سیاسی کشور سعودی احترام فوق العادهای برای او قائل بودند؛ وی در این اواخر دیده از جهان بربست و موجی از تأثّر و اندوه منطقه را فرا گرفت.
او که خود را «خادم العلم الشریف بالبلد الحرام» میخواند پیرو مذهب «مالکی» بود و از ذرّیهی زهرای مرضیّه و به لقب «الحسنی» افتخار میکرد و به دنبال نام خود آن را مینگاشت.
حلقهی درس او در مسجد الحرام از پرجمعیّتترین حلقات درس مسجد الحرام بود و تألیفات فراوانی در علوم اسلامی داشت.
او با تندروی وهّابیهای متعصّب سخت مخالف بود و سرانجام کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» (مفاهیمی که باید اصلاح گردد) را در نقد افکار و عقاید آنها نوشت.
او با لحنی مؤدّبانه و عالمانه (همانگونه که از نام کتاب پیداست) به نقد مهمترین پایههای فکری این گروه تندرو پرداخت و در همه جا بر آیات قرآن و احادیث پیغمبر اکرم(ص) از منابع معتبر اهل سنّت تکیه کرد و به کتابها و منابعی استناد جست که وهّابیهای تندرو نیز قادر بر انکار آن نبودند.
او به عنوان این که یک سلسله مفاهیم در مغز این گروه است که سبب تکفیر بسیاری از مسلمانان و اباحهی نفوس و اموال آنها شده و رشتهی وحدت را گسسته است، و باید این مفاهیم اصلاح گردد به میدان آمد، و به خوبی از عهدهی کار برآمد.
این کتاب از جهاتی در نوع خود کمنظیر یا بینظیر است:
1ـ این کتاب در طول 10 سال ده بار چاپ شد. حتّی در یکی از سالها چهار بار به چاپ رسید و با استقبال شدیدی در اکثر کشورهای اسلامی حتّی عربستان! مواجه شد.
2ـ گروه زیادی از علمای بزرگ اهل سنّت در مصر، مراکش، سودان، بحرین، پاکستان و امارات و غیر آن بر این کتاب تقریظ نوشتند و نظرات «بن علوی» و شجاعت او را ستودند که 23 نمونهی آن در آغاز کتاب او در 70 صفحه به رشتهی تحریر درآمده است که حکایت از نوعی اجماع بر مطالب این کتاب میکند و این تقریظها خود کتابچهای است جالب!
3ـ این کتاب گرچه در «دبی» به چاپ رسیده بود ولی علی رغم سانسور شدیدی که سلفیهای متعصّب بر بازار کتاب در عربستان دارند و اجازه نمیدادند کتابی در نقد افکار آنها وارد این کشور شود، در بازار مکّه به فروش میرفت و ما آن را از آنجا تهیه کردیم.
این نشان میدهد که قشر جدید از وهّابیون ـ چنان که قبلاً هم اشاره شد ـ با افکار سلفیهای متعصّب همراه نیستند، و تجدید نظر در آن را لازم میشمرند.
در اینجا فقط به ذکر سه نمونه آن هم به طور خلاصه از مدح و تمجیدهایی که علمای معروف بر آن کتاب نوشتهاند قناعت میکنیم تا روشن شود که جهان اسلام دربارهی قشر متعصّب وهّابی چگونه قضاوت میکند:
1ـ «دکتر عبدالفتّاح برکة» دبیر کلّ «مجمع بحوث اسلامی» در قاهره ضمن تقریظ خود چنین مینویسد:
در این کتاب نفیس (اشاره به کتاب بن علوی) کوشش و تلاش عظیمی از سوی یک عالم مدقّق و محقّق اسلامی برای اتّحاد صفوف مسلمین و محو آثار تعصّب در برابر مسائل فرعی و اجتهادی به خصوص در مورد نسبت دادن مسلمین به شرک و کفر به عمل آمده است، هم چنین در مورد مسألهی شفاعت و زیارت قبر رسول خدا(ص) و مسائل حسّاس دیگر.
امید است این کتاب گرانبها تأثیر پربرکتی در وحدت صفوف مسلمین و از میان بردن عوامل اختلاف داشته باشد.[1]
2ـ «شیخ احمد العوض» رئیس مجلس افتاء شرعی در «سودان» در تقریظ خود چنین مینویسد: «بحمدالله فرصتی دست داد که از کتابی که محقّق شریف بن علوی مالکی مکّی حسنی ـ خادم العلم بالحرمین الشریفین ـ به نام مفاهیم یجب أن تصحّح نوشته است، با خبر شوم.
این کتاب از تصحیح مفاهیم (و اشتباهاتی) سخن میگوید که به سه امر مربوط است:
اوّل، مباحث عقیدتی است که با ادلّه و براهین اثبات میکند که معیارهایی را که گروهی (از وهّابیّون) برای کفر و ضلالت انتخاب کردهاند، فاسد است.
دوّم، مباحث مربوط به پیامبر اسلام(ص) و حقیقت نبوّت و مفهوم تبرّک جستن به پیامبر(ص) و آثار اوست، که با براهین قاطع این مسائل را اثبات کرده است.
سوّم، مباحث مربوط به حیات برزخی، و مشروعیّت زیارت پیامبر(ص) و امور دیگری که به آن ارتباط دارد که این مرد محقّق با دقّت به اصلاح افکار پرداخته است.[2]
3ـ «عبدالسلام جبران» رئیس مجمع علمی اقلیمی در مراکش به اتّفاق اعضای آن مجلس تقریظ جامعی بر این کتاب نگاشتهاند، در بخشی از آن چنین آمده:
«هنگامی که این کتاب بر دانشمندان آگاه عرضه شد، همه آن را تلقّی به قبول کرده، بر مؤلّفش درود فرستادند، به خاطر انجام امر واجبی در برابر خدا و پیامبر(ص) و امّت اسلامی که بر عهدهی همهی علما بود... لذا اعضای مجلس علمی مراکش تحت اشراف رئیس مجلس بعد از اطّلاع از این کتاب و تأمّل در آن، موافقت کامل خود را نسبت به آن اعلام کرده و از تلاش بزرگ او سپاسگزاری نموده، این اقدام جالب را به این مؤلّف تبریک میگویند».[3]
***
اضافه بر اینها اشعار زیبا و پرمعنایی نیز از سوی بزرگان ادب در ستایش از این کتاب سروده شد که تنها به ذکر سه بیت از میان آن همه بسنده میکنیم:
این سه بیت از ابیاتی است که «شیخ محمد سالم عدود» رئیس سابق دادگاه عالی موریتانیا و عضو مجمع فقهی رابطة العالم الاسلامی در مکّه سروده است:
صحّت مفاهیم کان الناس قد هاموا / فیها و زایلها لبس و ابهام
بحث دقیق عمیق لا یقوم له / خبط و خلط و تدلیس و ابهام
أبدی به العلوی المالکی لنا / ما لم تنله من الحذّاق أفهام
«مفاهیم صحیحی که مردم دربارهی آن سرگردان بودند و اشتباه و ابهام با آن آمیخته بود. (به ما ارائه داد)
این بحث دقیق و علمی است که اشتباه و باطل و تدلیس و ابهام در آن راه ندارد.
این مفاهیم را علوی مالکی برای ما آشکار ساخت، مطالبی که فهم (بسیاری از) آگاهان به آن نرسیده بود».[4]
همانگونه که در لابهلای کلمات بعضی از علمای پیشین اشاره شد این کتاب به نقد افکار وهّابیّون تندرو در سه محور پرداخته است و با استناد به آیات و روایات معتبر ضعف آن را آشکار ساخته است.
محور اوّل:
مربوط به مسائل مربوط به کفر و ایمان است. او با صراحت میگوید: «بسیاری از مردم (منظورش سلفیهای متعصّب است) که خدا آنها را اصلاح کند در فهم حقیقت اموری که انسان را از دایرهی اسلام خارج میکند، راه خطا پیمودهاند تا آنجا که هر کس را با آنها مخالف است تکفیر میکنند به حدّی که تمام مسلمانان روی زمین را ـ جز عدّهی کمی ـ کافر میشمرند!!»
او حتّی معتقد است که امام این مذهب نیز این تندروی را نمیپسندید، سپس به حدیث معروف نبوی «سِبابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَ قِتالُهُ کُفْرٌ» استناد جسته، از بدگویی به مسلمین و جنگ با آنان به شدّت نکوهش میکند و با دلایل کافی مرز ایمان و کفر و اشتباه و خطای سلفیهای متعصّب را در این امر روشن میسازد.
جالب این که گاه لحن او در برابر مخالفان کمی تند میشود و از تعبیرات زشت مخالفان خشمگین میگردد.
به عنوان مثال در مورد خوارق عادات از مخالفین نقل میکند که میگویند: «مردم گاه از انبیا و صالحین چیزهایی میطلبند که جز خدا قادر بر آن نیست و این شرک (و کفر) است».
در پاسخ میگوید: «این سخن ناشی از سوء فهم است نسبت به چیزی که از قدیم الایّام میان مسلمانان بوده است، مردم از آن بزرگواران میخواهند که آنها دعا کنند و از خدا بخواهند مشکل لاینحلّی حل شود، و در روایات معتبر اسلامی از این نوع تقاضاها از پیشگاه پیغمبر بسیار دیده میشود، مانند درمان بیماریهای غیر قابل علاج، نزول باران، جوشیدن چشمه از انگشتان پیامبر(ص)، برکت یافتن غذای کم به گونهای که جمعیّت زیادی از آن تناول کنند و مانند اینها» و در پایان میگوید: «آیا اینها معنی توحید و کفر را بهتر از پیغمبر اکرم(ص) میفهمند؟! این سخنی است که هیچ جاهل تا چه رسد به عالم آن را تصوّر نمیکند».[5]
لحن او همه جا مؤدّبانه است و تعبیر تند او در برابر تکفیرها و تفسیقها و اهانتهای مخالفان حدّاکثر مثل تعبیرات بالاست.
1- کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» از کیست و به کدام منظور نوشته شده است؟
2- کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» از کدام جهات در نوع خود کمنظیر یا بینظیر است؟
[1]. مفاهیم یجب أن تصحّح، صفحهی 29 و 30 (با کمی تلخیص).
[2]. مفاهیم یجب أن تصحّح، صفحهی 37.
[3]. همان مدرک، صفحهی 68.
[4]. مفاهیم یجب أن تصحّح، صفحهی 55.
[5]. مفاهیم یجب أن تصحّح، صفحهی 181.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت