بخش دوّم: جوانان و انحرافات جنسی | ۲
یکى از مهمترین مسائلى که جوانان با آن روبهرو هستند، و راه پیشگیرى افراد غیر آلوده، و درمان آلودهها!
در بحث گذشته با ذکر چند نمونهی زنده دیدیم که چگونه انحرافات جنسى و اعتیاد به پارهاى از آنها، مىتواند جوانان را به صورت موجودى زبون، ناتوان، مأیوس، عقب مانده، و بیمار درآورد، و تا سرحدّ «جنون» و «مرگ» پیش ببرد.
بدبختانه در عصر ما که بعضى آن را «عصر مسائل سکسى» نام نهادهاند، بسیارى از نویسندگان بىهدف سعى دارند انحرافات جنسى جوانان را کوچک و کماهمیت جلوه دهند، و گاهى براى خوشآیند بعضى از منحرفان آن را یک ضرورت زندگى و از لوازم دوران جوانى معرفى نمایند!
دستهاى هم که مىدانیم و مىدانید دامن زدن به این مسئله را وسیلهی «کاسبى نامشروع» خود ساخته، و براى پیدا کردن سوژههاى داغ جنسى و تهیه عکسهاى تحریکآمیز، زمین و زمان را زیر پا گذارده، و از هیچ دروغى هم پروا ندارند!
مثلاً در یکى از مجلاتى که به نام «زنان» انتشار مىیافت خبر به اصطلاح تکان دهندهاى ـ که به قول نویسندهی مجله ـ سراسر اروپا را در بهت و حیرت فرو برده بود (و شاید دامنهی آن نیز به زودى به کرات دیگر کشیده میشد!) درج شده بود و آن اینکه زنى در یکى از جراید اعلان کرده است که براى شوهرش معشوقه پیدا مىکند!...
آنها امثال این خبر را ـ که به احتمال قوى ساخته و پرداخته خود یا همکارانشان است ـ به عنوان یک وسیلهی مؤثر تبلیغاتى براى بالا بردن تیراژ مجله خود انتخاب مىکردند، حال نشر اینگونه اخبار آن هم با آن آب و تاب، چه اثرى جز ننگ و فساد مىتواند براى اجتماع داشته باشد، اصلاً براى آنها مطرح نبود.
بدبختى منحصر به اینها نیست، حتى بعضى از به اصطلاح جامعه شناسان و روانشناسان و پزشکان هم از این «موج جنسى!» بر کنار نمانده و کوشش دارند آن را طبیعى و بىضرر جلوه دهند.
عدهاى هم که معتقد به عواقب شوم و دردناک این بى بندوبارى هستند در طرح این مسائل که به منظور پیشگیرى صورت مىگیرد طورى مسئله را طرح مىکنند که نه تنها کمکى به حل مشکل و درمان مبتلایان نمىکند بلکه راههایى را هم که بلد نبودند به منحرفین مىآموزد و انحرافى بر انحراف آنان مىافزاید!
مجموع این عوامل است که مسئلهی انحراف جنسى را در میان جوانان به صورت فوقالعاده پیچیده و وحشتناکى درآورده که ریشه کن نمودن آن به این آسانى ممکن نیست و نیاز به صرف وقت و بودجه و طرحهاى دقیق فراوانى دارد.
در هر حال جوانان باید با سرپنجهی عقل و فکر خودشان، این پردههاى جهل و جنایت را که به روی حساسترین حقایق مربوط به آنان انداخته شده پاره کنند، و به جاى فرار از درک حقیقت و پناه بردن به مطالبى که اثرى جز تخدیر و گمراه ساختن افکار آنها ندارد، بنشینند و حقایق حسى و روشنى را که «حساب دو دو تا چهار تا» را دارد بررسى نمایند و سرانجام این انحرافات مرگبار را با چشم خود ببینند.
ما نخست در اینجا گواهى بعضى از پزشکان و محققانى را که سالها از عمر خود را صرف مطالعه در پیرامون اینگونه مسائل کردهاند نقل نموده، و سپس به تجزیه و تحلیل علل روانى و اجتماعى انحرافات جنسى پرداخته، و پس از آن راه مبارزه با این اعتیادهاى ننگین را شرح مىدهیم.
یکى از اطباى معروف در کتاب خود که دربارهی زیانهاى عادت ننگین «استمناء» نوشته، مشاهدات جمعى از پزشکان را به این شرح نقل مىکند:
«هوفمان» مىگوید: جوانى را دیدم که از پانزده سالگى گرفتار این اعتیاد شوم شده بود و تا سن 23 سالگى آن را ادامه داده بود.
او چنان دچار ضعف قواى جسمانى گردید که هنگامى که مىخواست کتابى را بخواند چشمهایش سیاهى رفته سرش درد مىگرفت، حالتى شبیه سرسام به او دست داده بود، مانند افراد مست دچار سرگیجه شده بود، حدقههاى چشم او بیش از حد معمولى گشاد و باز شده، و در قعر چشمهاى خود درد شدیدى احساس مىکرد.
مشاهدات دکتر هوچین سون (HUOTCHINSON) ثابت مىکند:
عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار «استمناء» و ناراحتىهاى شبکیه چشم و مشیمیه از آن سرچشمه مىگیرد. (دقت کنید)
نویسندهی مزبور اضافه مىکند:
نخستین نتیجهی عادت به این کار شنیع این است که قوت و شفافیت چشمها زایل مىگردد؛ صورت رنگ اصلى خود را از دست مىدهد و پژمرده مىشود؛ در نگاههاى مبتلایان به این کار، هوش و ذکاوت اولى دیده نشده حالت گرفتگى در سیماى آنها ظاهر مىگردد، چشمهاى آنها با حلقههاى کبود رنگى احاطه مىشود؛ بعد از آن سستى و تنبلى در اعضاى مختلف مشاهده مىشود.
نقصان حافظه؛ خرابى اشتها؛ مشکل شدن هضم؛ تنگى نفس؛ تغییر اخلاق و مزاج به طور غیر قابل توضیح؛ حسادت؛ غم و کدورت؛ مالیخولیا؛ فکر گوشهگیرى و تنهایى؛ از نتایج شوم ابتلاى به این انحراف جنسى است.
این طبیب در جاى دیگر از کتاب خود اضافه مىکند:
این عمل موجب فقرالدم (کم خونى) و ضایع شدن قواى جسمى و روحى مىگردد و باعث دوران سر، صداى گوشها، کمردرد، سختى تنفس، کم شدن حافظه، لاغرى، ضعف و سستى و خلاصه عدم اقتدار کلى در بدن مىشود، و بر اثر رابطهی نزدیکى که با حواس پنجگانه دارد مخصوصاً در چشم و گوش اثر مىگذارد. (دقت کنید)
عادت به این انحراف شوم جنسى مخصوصاً نیروى مقاومت بدن را در برابر بیمارىها کم مىکند و به طورى که پزشک مزبور تصریح مىنماید:
اشخاصى که به این عادت مذموم مبتلا هستند به محض گرفتارى به یکى از بیمارىهاى وخیم به آسانى نمىتوانند گریبان خود را از چنگال مرگ نجات دهند.
او سپس از قول یکى از نویسندگان نقل مىکند که:
جوانى را مىشناختم که مبتلا به این عادت شوم بود؛ او گرفتار یکى از «بیمارىهاى تبدار» شد؛ در روز ششم بیمارى که کاملاً ضعیف شده بود باز نتوانست دست از عمل خود بردارد لذا مرگ با تمام وحشت خود بر او ظاهر گشت و او را در کام خود فرو کشید!
و نیز نقل مىکند:
یکى از مبتلایانى که به یک نوع از این عادت شوم، مداومت مىنمود، رفته رفته ضعف شدیدى در خود احساس کرد، بدن او رو به لاغرى گذاشت، ساق پا و رانهاى او به طور محسوسى ضمور (کم گوشت) شد، و کمردرد او را آزار مىداد؛ ادامهی این عمل منتهى به فلج عمومى بدنى او گردید و پس از شش ماه بسترى شدن که با وضع قابل ترحمى با مرگ دست به گریبان بود، در آغوش مرگ فرو رفت!
مخصوصاً ابتلاى به این عادت شوم براى مجروحین و آنهایى که عمل جراحى در بدنشان شده فوقالعاده خطرناک مىباشد.
کوتاه سخن اینکه، به گفتهی همان «پزشک متخصص» این انحراف جنسی قبیح که هم از نظر «پزشکی» و هم از نظر «مذهبى» منفور است موجب خرابى و نابودى وجود انسان و تزلزل روح مىگردد!
به هر حال زیانهاى این گونه انحراف بیش از آن است که در این مختصر شرح داده شود.
و یکى از هولناکترین خطرات آن این است که این عادت شوم به هیچ وجه قابل کنترل نیست و با توسعهی روزافزون خود، اراده را تضعیف مىکند و به صورت افراطى عجیبى گسترش یافته، هرگونه محدودیت را در هم مىشکند.
درست است که هرگونه افراط در امور جنسى حتى از طریق مشروع (از طریق ازدواج) نیز ممکن است خطرات فراوانى در بر داشته باشد ولى گذشته از تفاوتهاى اصولى که میان اشباع طبیعى این غریزه و اشباع از طرق غیر طبیعى وجود دارد (و بعداً تشریح خواهد شد)، فراهم شدن شرایط اشباع مشروع و طبیعى آن در همه حال ممکن نیست در حالى که این عادت شوم نیاز به فراهم شدن شرایط خاصى ندارد و لذا به صورت خطرناکى در زندگى مبتلایان رخنه کرده و ریشه مىدواند.
با توجه به حقایق فوق و با توجه به اهمیت فوقالعادهاى که این مسئله در سرنوشت جوانان از نظر جسمى، فکرى، اخلاقى و اجتماعى و مذهبى دارد، لازم است همهی جوانان به دقت نکاتى را که براى «پیشگیرى» از این عادات شوم اعلام مىکنیم به کار بندند.
مبتلایان نیز باید بدانند که براى ترک این عادت هیچ موقعى دیر نیست؛ قبل از هر چیز «تصمیم» و سپس به کار بستن دقیق دستورهایى که در صفحات آیندهی این کتاب ذکر خواهد شد لازم است و با انجام این برنامه، ترک این عادات مشکل نخواهد بود.
1- عواقب مرگبار انحرافات جنسی را نام ببرید.
2- کدام عوامل مسئلهی انحراف جنسى را در میان جوانان به صورت فوقالعاده پیچیده و وحشتناکى درآورده است؟
3- زیانهاى استمناء را بیان کنید.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی